وقتی از «علی» می پرسم کجا زبان انگلیسی را به این خوبی یاد گرفته است، جواب شگفت انگیزی می دهد: «در بند اشرار زندان "سپیدار" اهواز.»
علی می گوید: «زندان کشتارگاه وقت است. با خودم فکر کردم به هر حال، چه بخواهم و چه نخواهم باید این دوران را به سلامت طی کنم. نگران روزهای عمرم بودم و این که وقتم از طلا هم با ارزش تر است. دیدم که همه زندانی ها عمرشان را این جا در این چهاردیواری نمی سوزانند؛ عده ای آینده نگرند و از همین چهار دیواری تنگ و تاریک هم بهره برداری درست می کنند. عده محدودی را می دیدم که با جدیت و تلاش درس می خوانند. با خودم فکر کردم ثمرات استفاده درست و بهینه از وقتم در زندان، در بیرون از زندان و پس از آزادی مشخص می شود؛ این که وقتی بیرون آمدم، چیزی به دانسته هایم اضافه شده یا نه؟»
«کریم» ساکن زندان «اوین» هم از تجربه آموزش زبان انگلیسی در زندان می گوید؛ تجربه ای ناموفق: «در این زندان، نزدیک به 200 زندانی خارجی نگهداری می شوند که بیش تر آن ها از کشورهای آفریقایی هستند. هر هفته برای آموزش مسایل مذهبی، یک استاد زبان انگلیسی برای آن ها کلاس تشکیل می دهد اما برای سایر زندانی ها کلاس های آموزش زبان به شکل منسجم و پی گیر دایر نمی شود.»
او با اشاره به این که تا به حال با تعداد بسیار اندکی از زندانیان مواجه شده که مشتاق آموزش و یادگیری زبان انگلیسی در زندان باشند، می افزاید: «به این دلیل توجهم به این مساله جلب شده است که پیش از زندانی شدنم، یک آموزشگاه زبان را اداره می کردم. اما با این که در داخل زندان انرژی زیادی برای تقویت زبان زندانیان امنیتی گذاشتم ولی تا به حال بازخورد چندان مثبتی از این تلاش ها دریافت نکرده ام. شاید هم علت این بی میلی را باید ناشی از فشارهای روحی، مشغله های فکری زیاد و عدم تمرکز و بی انگیزگی زندانیان دانست.»
«یونس» یکی از کسانی است که در کلاس های نیم بند آموزش زبان انگلیسی شرکت می کند. کلاس توسط برخی زندانی ها در زندان اوین تشکیل می شود: «بیش ترین کسانی که مشتاق به آموزش زبان در زندان هستند را جوانان ساکن آن جا تشکیل می دهند. انگیزه آن ها اغلب مهاجرت بعد از پایان دوران محکومیت است. آن ها مایلند از علوم روز عقب نمانند و به این فکر می کنند که شاید بعد از مرخص شدن از زندان بتوانند با تکیه بر یک زبان خارجی، کار مناسبی پیدا کنند. مسن ترها چندان دقت و همتی از خودشان بروز نمی دهند و با وجود این که چندین بار یک دوره آموزش زبان را از نو شروع می کنند اما در عمل پیشرفتی ندارند و غالبا درجا می زنند.»
یونس می گوید در زندان اوین هیچ امکانات آموزشی برای زبان آموزی وجود ندارد و او هر چه یاد گرفته است، تنها لطفی ماندگار از جانب هم اتاقی اش بوده که به زبان انگلیسی مسلط است.
تقریبا اغلب زندانیانی که به آموزش زبان علاقه مند هستند، این مسیر را با کمک هم بندی های مسلط ترشان طی می کنند. علی که در طول سه سال به زبان انگلیسی کاملا مسلط شده، می گوید حتی از این امکان هم در زندان سپیدار اهواز بهره ای نبرده و با یک روش کاملا ابتدایی، زبان انگلیسی را آموخته است: «به مسوولان زندان اصرار کردم تا یک دیکشنری را از خانواده ام تحویل بگیرند. خیال نکنید کار ساده ای بود. به هر حال، دیکشنری که به دستم رسید، شروع کردم از حرف اول زبان انگلیسی به حفظ کردن کلمات. یک سال و شش ماه یک بند این کار را تکرار کردم و احساس می کنم کاملا موفقیت آمیز بوده است. حالا دایره لغات گسترده ای را حفظ شده ام و به خوبی معنی کلمات را می فهمم.»
برخی زندانی های ساکن اوین می گویند در بند قاتل ها و قاچاق چیان حرفه ای مواد مخدر مفهومی به نام آموزش زبان اصلا قابل طرح نیست. در این بند هیچ کس دغدغه یادگیری زبان ندارد و طبیعتا یاد دهنده ای هم نیست. همه در پی بازیابی حق حیات و نجات از اعدام هستند. آن ها نه فرصت و نه ضرورت آموزش زبان را درک نمی کنند بلکه مسایل مهم تری برای توجه کردن به آن دارند. در بند متادونی ها هم تقریبا شرایط مشابهی حکم فرما است. آن ها نیز به ندرت در پی آموزش و یادگیری زبان دوم هستند.
اما «سعید»، زندانی عقیدتی که یک سال در بند 350 بوده، می گوید در این بند به طور مرتب و با پی گیری دقیق ساکنانش، کلاس زبان به طور دایمی تشکیل می شود.
سعید می گوید با انگیزه مهاجرت و پناهندگی بعد از زندان، در تمام این مدت با انگیزه قوی زبان می خوانده و این دوره را برای آموزش زبان دوم بسیار مفید دیده است. این کلاس ها در بند 350 معمولا با همیاری یکی از زندانیانی که به زبان انگلیسی مسلط است، برگزار می شود.
در بند ۲۰۹ نیز برخی از زندانیانی که هم سلولی آشنا به زبان انگلیسی داشته اند، از این فرصت برای یادگیری استفاده کرده اند.
در بند سیاسی زندان رجایی شهر اما کلاسی برگزار نمی شود. با وجود نبود کلاس آموزشی، چند زندانی با انگیزه، به صورت خودآموز به یادگیری زبان انگلیسی مشغول هستند. در سایر بندها و در زندان جدید التاسیس «فشافویه» نیز گزارشی از برگزاری کلاس های آموزش زبان وجود ندارد. گر چه به طور پراکنده و خودجوش، تلاش هایی برای آموزش دادن یا آموزش گرفتن کمابیش انجام می شود.
در زندان متد مشخصی برای تدریس به هم بندی ها وجود ندارد و بسته به میزان سواد آموزش دهنده، این روش ها متفاوت هستند؛ گر چه در زندان اوین استادان زبان اکثرا از روش «اینترچینج» یا «استریم لاین» برای یاد دادن زبان انگلیسی استفاده می کنند.
اینترچینچ و استریم لاین یک سری کتاب های به هم پیوسته دارد که اغلب، این کتاب ها را با قیمت گزاف به همراه فیلم های ویدیویی می توان در زندان تهیه کرد.
ویدیوها و کتاب های آموزشی این دو مجموعه را خود زندانیان به صورت قاچاقی وارد زندان کرده و از آن ها به دور از چشم زندانبان ها استفاده می کنند چون زندان امکانات سمعی و بصری در اختیار آن ها نمی گذارد. این ویدیوها از کیفیت مناسبی برخوردارند و به خاطر راحتی دانلود شدن و جا به جایی، به صورت کلیپِ قطعه قطعه شده درآمده و زیرنویس فارسی دارند. امکان دسترسی به استاد زبان در زندان یک معضل جدی است و ممکن است حتی استاد مربوطه از آن بند منتقل شده یا آزاد شود و دیگر نتواند به سٶالات شاگردان خود پاسخ دهد. افزودن براین، ام پی تری پلیر هایی فقط به منظور زبان آموزی و شنیدن فایل های صوتی در زندان به صورت فشرده تهیه شده و در فضای زندان خرید و فروش و دست به دست می شوند؛ یک بازار کوچک و جذاب.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر