اصغر امیرزادگان از جمله دبیران آموزش و پرورش استان فارس و فعالان کانون صنفی معلمان ایران متولد خردادماه ۱۳۴۹است. او در یک خانواده پر جمعیت عشایری و کوچ رو از ایل قشقایی طایفه عمله و تیره گورکانی؛ و در منطقه ییلاقی عشایر استان فارس – فیروزآباد- به دنیا آمده است. متاهل و دارای دو فرزند است. همسر او«مهرانگیز مروت» خانهدار، دخترش «مهسا» دانشجوی رشته گرافیک دانشگاه آزاد شیراز و پسرش «ارشیا» دانش آموز کلاس پنجم دبستان است.
امیرزادگان دوران تحصیل خود تا مقطع دبیرستان را در شهرستان فیروزآباد گذارند. او از جمله دانش آموزان تیزهوش این شهرستان بود و در سال ۶۸ دیپلم خود را در رشته ریاضی و فیزیک دریافت کرد. در کنکور سراسری همان سال با "کسب رتبه ۸۰۰ در هر ۱۴ رشته انتخابی" نمره قبولی گرفت. علاقه شدید او به خلبانی باعث شد تا در این رشته ثبت نام و پس از پذیرش؛ پرونده استخدامیاش را در پادگان شهید خضرایی تهران تشکیل دهد. اما به واسطه خاطرات تلخی که از جنگ ایران و عراق در ذهن مادرش وجود داشت؛ با مخالفت شدید او برای تحصیلات نظامی مواجه شد. او عاطفه مادری را به علاقه شخصی ترجیح داد تا رضایت مادرش را جلب کند.
انتخاب بعدی امیرزادگان در دانشگاه، رشته "دبیری ریاضی دانشگاه تربیت معلم تهران" بود. او که به شغل معلمی هم علاقه داشت، در این دانشگاه به تحصیل مشغول شد. وی در دانشگاه "رشته ریاضی" را انتخاب و با نمرات عالی از دروس تخصصی موفق به اخذ لیسانس شد.
امیرزادگان در سال ۱۳۷۲ با رتبه ۵ کشوری در آزمون کارشناسی ارشد برای دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شد ولی بهدلیل مشکلات عاطفی از ادامه تحصیل انصراف داد. او که در دوره دانشگاه، نگرش نوینی برای آموزش داشت؛ از همان ابتدا با سیاستهای حکومت نسبت به آموزشو پرورش زاویه پیدا کرد. همین اختلافات باعث شد تابارها ز سوی هسته گزینش آموزشو پرورش احضار شود.
یک منبع مطلع از زندگی امیرزادگان درباره او میگوید:«امیرزادگان معتقد است؛ یک معلم خوب باید از نظر پوشش ظاهری هم همیشه شیک مدرن و متنوع باشد. او معتقد است یکسان بودن پوشش ظاهری، باعث خستگی دانشآموزان شده و حس تنفر نسبت به معلم را در بین دانشآموزان تقویت میکند. پوشیدن پیراهن آستین کوتاه در آن زمان از خطوط قرمز آموزشو پرورش محسوب میشد. حراست ادارات و نواحی آموزشو پرورش مانع ورود معلمانی که این نوع پوشش را داشتند به اداره میشد. چه رسد به اینکه معلم بخواهد با این پوشش سر کلاس درس برود. او با مخالفت هسته گزینش مواجه شد.»
با این حال نیاز شدید آموزشو پرورش به معلم ریاضی باعث شد تا هسته گزینش چارهای جز تایید امیرزادگان نداشته باشد. او از سال ۱۳۷۲ در فیروزآباد به تدریس ریاضی در سال دوم دبیرستان مشغول شد. ولی از همان اولین سال خدمت، تمام دروس ریاضی دهم تا دوازدهم را برای تدریس پذیرفت. شیوه تدریس او از همان سالهای اول خدمت در آموزشو پرورش با استقبال مواجه شد و نام او بهعنوان دبیر ریاضی موفق و محبوب دانشآموزان مطرح شد.
این فعال صنفی معلمان ایران از منتقدان جدی سیاستهای آموزشو پرورش در پولی و کالایی شدن مدارس است. به باور او:«نواقص و ناکارآمدی مسولان آموزشو پرورش، پولی و کالایی شدن آموزش باعث ایجاد شکاف طبقاتی و افت تحصیلی بین دانش آموزان شده است.»
از دیگر انتقادات او "استفاده ابزاری حاکمیت از دانش آموزان برای اجرای اجباری دغدغههای حاکمیت" مثل « شرکت کردن آنها در راهپیماییهای مناسبتی» و«استفاده از دانشآموزان بهعنوان طرفداران حاکمیت »و«شرکت کردن دانش آموزان در نمازهای جماعت و نماز جمعه و مراسم عزاداری و زیارت عاشورا» است. او مخالف حضور دانشآموزان در مراسم روز ۱۳ آبان بهعنوان "موافقان تسخیر سفارت آمریکا" است:«اگر این روز، روز دانشآموز است باید صرفا مراسمی شاد در محیط مدرسه برای بچهها اجرا شود.»
امیرزادگان همچنین از معترضان "تقلیل جایگاه اجتماعی و معیشتی معلمان" بوده و معتقد است:« معیشت معلمان و موقعیت اجتماعیشان به هیچ عنوان در اولویتهای حاکمیت نیست و معلمان بخشی از طبقه فقیر جامعه بودهاند که زندگی آنها زیر خط فقر بوده است.»
مخالفتهای این فعال صنفی معلمان در استان فارس با سیاستهای آموزشی، همواره با چالش مواجه شده و او مورد بی مهری مسولان آموزشو پرورش قرار گرفته است. به باور امیرزادگان:« تنها چیزی که برای مقامات حکومت مهم نیست، آموزش دروس تخصصی است. سیاست زدگی سیستم آموزشی موجب دلسردی و دلزدگی معلمان از شغل معلمی میشود. چرا که همیشه در ادارات آموزشو پرورش یارکشیهای سیاسی اولویت و ارجحیت دارد. معلمی که با این سیاستها همراه نبوده و مخالفت کند؛ از طرف مسولان طرد شده و بارها به حراست ادارات و هیات تخلفات اداری آموزش و پرورش احضار و یا در قوه قضاییه برای او به اتهامات واهی پرونده سازی کنند.»
امیرزادگان بهعنوان یکی از اعضای فعال صنفی فرهنگیان ایران برای مطالبه «آموزش رایگان مطابق قانون اساسی» و«بهبود وضعیت معیشت فرهنگیان» همراه با دیگر همکاران خود در راستای اهداف شورای هماهنگی کانونهای صنفی فرهنگیان تحت عنوان معلمان عدالتخواه و مطالبهگر فعالیت کرده است.
او هنگام برگزاری تحصن سراسری مهرماه ۱۳۹۷ با اتهام «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی از طریق ارسال فیلم وعکس به رسانههای خارج کشور» مدت 2 روز را در بازداشت گذراند.
در فروردین ۱۳۹۸ دادستان شهرستان فیروزآباد به واسطه فعالیتهای صنفی و فعالیت در شبکههای اجتماعی برعلیه او به اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و« توهین به مقامات و نشراکاذیب» اعلام جرم کرده است. او دو پرونده جداگانه برای «تبلیغ علیه نظام» در دادگاه انقلاب و «نشراکاذیب و توهین به مقامات» در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهر فیروزآباد دارد.
امیرزادگان برای اتهام «نشر اکاذیب و توهین به مقامات» به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده است. حکمی که قاضی پرونده با توجه به عدم سابقه کیفری و وضعیت سنی و موقعیت اجتماعی امیرزادگان آن را برای ۱۸ ماه تعلیق کرده است. برای پرونده او در دادگاه انقلاب تا این لحظه حکمی صادر نشده و پرونده کماکان مفتوح مانده است.
منبع مطلعی که با ایران وایر گفتگو کرده میگوید:«امیرزادگان به واسطه همراه داشتن رضایت قلبی مادر رشته دانشگاهی خود را تغییر داد و معلمی را برگزید. اما حالا مادرش از وضعیت بد معیشت خانواده پسرش و پرونده سازی و بازداشت مکرر او ناراضی است و میگوید این حکومت به هیچکس رحم نمیکند و ممکن است بلایی بر سر تو بیاورند.»
امیرزادگان در اکثر کمپینهای کشوری فرهنگیان ایران مشارکت کرده از جمله آنها میتوان به «کمپین پاره کردن فیش حقوقی و حکم»، « کمپین بیمه تکمیلی » و «کمپین حمایت از معلمان زندانی» اشاره کرد. او از امضا کنندگان نامههای تنظیم شده معلمان خطاب به مسولان کشوری بوده است.
در جریان این حرکت اعتراضی «کمپین پاره کردن فیش حقوقی و حکم» روز یکشنبه ۲۴ تیر۱۳۹۷ جمعی از معلمان استان فارس با تجمع مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان در شهر شیراز با سردادن شعارهای «یه اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه»،«وزیر بی تعهد و بی غیرت نمیخوایم، نمیخوایم»،«این فیش حق ما نیست.» ضمن اعتراض به حذفیات فیش حقوقی ، مثل حق عائلهمندی و سختی کار، فیشهای حقوقی خودشان را آتش زدند.
به گفته فرد مطلع از زندگی امیرزادگان:« حقوق دریافتی این فعال صنفی طبق آخرین فیش دریافتی چیزی در حدود ۲ میلیون تومان بوده اما به واسطه ضمانتی که برای دریافت وام در نزد بانکها برای سایر افراد انجام داده، از فروردین ماه ۱۳۹۸ حقوق او بهطور کامل مسدود شده است. او برای تامین هزینههای جاری زندگی و پرداخت شهریه دانشگاه دخترش و همچنین اقساط خریدهای خود دچار مضیقه و مشکل شده است.» او پس از چند ثانیه سکوت میگوید:« این زندگی امیرزادگان بعد از ۳۰ سال خدمت در آموزشو پرورش است؛ این زندگی که او دارد را نمیشود نام زندگی بر آن گذاشت. این فقط زنده ماندن است، البته بعید نیست همین حق نفس کشیدن را هم از او بگیرند.»
مطالب مرتبط:
اسماعیل عبدی در حبس؛ معلمی که گناهش حقطلبی است
محمود بهشتی لنگرودی، معلمی توانا و صادق در زندان
آیا معلمان میتوانند عضو تشکلهای صنفی غیردولتی شوند؟
آیا استخدام نکردن معلمان بدلیل داشتن لهجه قانونی است؟
آیا معلمان میتوانند در ازای مطالبات خود تقاضای توقیف اموال مدرسه را بکنند؟
آیا از لحاظ قانونی معلمان مدارس دولتی و غیرانتفاعی حقوق متفاوتی دارند؟
تهدید و ارعاب یکی از امضاکنندگان نامه درخواست استعفای رهبر
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر