متولد مرداد ۱۳۵۷ و نام شناسنامهای او«اسعد» است. اما در بین فعالان سیاسی و مدنی به «بهنام ابراهیمزاده» مشهور است. در شهرستان اشنویه، از توابع استان آذربایجان غربی به دنیا آمده، دیپلم مکانیک گرفته و متاهل است. همسرش، «زبیده حاجیزاده»، خانهدار است و تنها فرزندشان «نیما»، سالها است با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکند.
بهنام کارگر بوده و سالهای قبل از دستگیری را در کارخانه «پارسیان لوله ایرانیان» در شهرک صنعتی «حسنآباد» در «فشافویه»، یکی از بخشهای شهرستان ری در استان تهران کارگری کرده است ولی حالا فقط با ماشین پرایدش مسافرکشی میکند.
در کارنامه فعالیتهای بهنام، سابقه هفت بار دستگیری و هشت سال تحمل زندان وجود دارد. او اولین بار در پاییز ۱۳۸۷، در شهر اشنویه به جرم «شعارنویسی» بازداشت شده و یک هفتهای در بازداشت اداره اطلاعات این شهر بود. او که حالا یکی از اعضای «جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار و خیابان» به شمار میرود، تجربه حضور در بندهای ۳۵۰، ۷، ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان «اوین» و بندهای ۱، ۲، ۴ و۱۰ زندان «رجاییشهر» را در کنار زندانیان جرایم خطرناک و مواد مخدر دارد.
بهنام که این روزها با وثیقه آزاد است، مدام در مسیر «شهرری» تا «کارگر شمالی» تهران در رفت و آمد است. خانه کوچکشان حوالی «شاهعبدالعظیم» قرار دارد و نیما که حالا ۱۹ سال دارد، برای مداوای سرطان، در بیمارستان «شریعتی» بستری است.
بهنام مسافرکشی میکند اما این کار جوابگوی هزینههای درمان نیما نیست و تنها با کمک موسسه «محک» توانسته است پسرش را در بیمارستان بستری و به جراحان بسپارد تا عمل پیوند مغز استخوان روی او انجام شود و نیما بتواند پلاکتهای خونی دریافت کند. بهنام میگوید: «از چهارم اردیبهشت ماه جاری، کار پیوند مغز استخوان با همکاری محک شروع شد. قبل از این عمل، دهنده داوطلب، یک خانمی بود که متاسفانه نیامد. انگار پشیمان شده بود. اما خدا را شکر الان عمل پیوند انجام شده است. نیما قبلا دورههای متعددی هم شیمیدرمانی شده بود. این سلولهای بنیادی از روز هفتم اردیبهشت دارند کارایی خود را نشان میدهند. پزشکان به ما گفتند هر زمان که حال نیما بد بشود، یعنی سلولهای بنیادی را پذیرفته است و آنها دارند کار میکنند. ولی خب نیما در وضعیت خیلی بدی قرار گرفته است. مرتب حالش به هم میخورد و حالت تهوع دارد. شرایط خاصی برایش به وجود آمده است. الان دو روز است باید به او پلاکت خون تزریق شود. فردا هم قرار است یک نفر از همان گروه خونی A مثبت به بیمارستان بیاید تا خون اهدا کند و به نیما تزریق شود.»
بهنام یکباره اندوهی در صدایش میپیچد و از نگرانی خود برای مراقبتهای مورد نیاز فرزندش در ماههای آینده میگوید: «مراحل درمان خوب پیش رفته است ولی باید ماهها منتظر بود. نیما ۴۰ روز در بیمارستان میماند، بعد از آن ترخیص میشود. شش هفت ماهی را باید در خانه و در شرایط ایزوله باشد؛ به این معنا که در خانه و اتاق خودش بماند. نباید کسی وارد خانه ما بشود. رفت و آمد نیما کاملا باید کنترل شده باشد و نباید از آن اتاق بیرون بیاید مگر برای ضرورتی مثل استفاده از سرویس بهداشتی. پزشکانش گفتهاند به واسطه حساس بودن روند درمان، نیما بعد از این که مرخص بشود، در ایزوله، ممنوعالملاقات میشود. به خانه که بیاید، مراقبتهای خیلی خاصی در مورد او انجام میشود که هزینه سرسامآوری هم دارد. چیزی که متاسفانه مرا نگران کرده، شرایط و هزینههای ادامه درمانش است. اگر ما بتوانیم در این وضعیت گرانی، این کار را انجام بدهیم، امکان بهبودی کامل را پیدا خواهد کرد.»
به گفته بهنام، پزشکان معالج نیما تاکید کردهاند در این هفت ماهی که نیما در شرایط ایزوله است، باید از نظرغذا، وضعیت روحی، بهداشتی و سلامتی تحت مراقبت کامل باشد.
بهنام میگوید جدا از هزینههای کمرشکن بیماری فرزندش نیما، همسرش نیز از در طی سالهای زندان او، بر اثر فشارهای عصبی وارد شده، دچار ناراحتی معده شده و از دیسک کمر هم رنج میبرد.
خود بهنام نیز در اثر اعتصاب غذای متعدد در زندان و شکنجههای دوران بازجوییاش در بند وزارت اطلاعات، دچار آرتروز گردن، دیسک کمر و بیماری کلیوی است.
این فعال کارگری که به واسطه پرونده تازهاش، با وثیقه از زندان آزاد شده، در پاسخ به این سوال که آیا مقامات قضایی با توجه به این که شما یک حکم زندان هم دارید، برای حضور در جریان درمان نیما کمکی کردهاند، میگوید: «متاسفانه هیچ کمکی بهمن نکردهاند. این پرونده مربوط به حضورم در جریان زلزله کرمانشاه است؛ جایی که برای کمک به مردم رفته بودم. حکم دادگاه من بدوی است. من با سپردن سند الان بیرون از زندان هستم. این پرونده ادامه همان پروندهای است که سپاه برایم درست کرده بود. حکم را شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی "ایمان افشاری" صادر کرده است. قبل از عید وکلایم اطلاع دادند قرار است پرونده به دادگاه تجدید نظر ارسال بشود. پیگیر هستیم اما هنوز هیچ خبری در این مورد به من ندادهاند.»
درمان نیما، فرزند این عضو جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار و خیابان به واسطه بازداشت و حبسهای پی در پی او در سالهای قبل، قطع شده بود. بهنام حالا در تشریح وضعیت خانوادهاش میگوید: «شرایط پسرم خیلی بحرانی است. من باید این هفت ماه و حتی بعد از آن را هم در کنارش باشم. طبق گفته پزشکان، هرگونه استرس، تشویش یا نگرانی، باعث تشدید بیماری نیما و بازگشت دوبارهاش میشود. چنان که قبلا هم شد. سال ۱۳۹۶، بعد از دستگیری من که به واسطه حضورم در تجمع مقابل زندان رجایی شهر و مراسم سالگرد درگذشت "احمد شاملو" انجام شد، بیماری پسرم متاسفانه شدت یافت. این دفعات متعدد بازداشت و تهدیدهایی که بهصورت مداوم میشوم، مرا نگران حال نیما کرده است.»
۲۷ دیماه ۱۳۹۷، به دنبال آخرین بازداشت بهنام و ۳۵ روز بیخبری از وضعیت او، «رحمان ابراهیمزاده»، پدر پیر بهنام با حضور در مقابل دادگستری تهران، زیر بارش باران پلاکاردی به دست گرفت که روی آن نوشته شده بود: «پسرم، بهنام ابراهیمزاده کجا است؟ بیش از یک ماه از بازداشت و بیخبری از ایشان گذشت. بهنام را آزاد کنید.»
او در پی موج بازداشت کارگران و فعالان کارگری در تهران بازداشت شده بود.
به دنبال اعتراض رحمان، پدر بهنام مقابل دادگستری تهران و رسانهای شدن این اقدام او، بهنام در تماس تلفنی با خانوادهاش اعلام کرد دادستان تهران برای آزادی وی درخواست وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی کرده است.
او با ابراز امیدواری درباره ارسال پروندهاش به دادگاه تجدید نظر میگوید:«امیدوارم حکم من تعلیق بشود یا تبرئه بشوم. اتهام من دفاع از حقوق کودکان کار، مدافعان حقوق بشر و کارگران و همدلی با اعتراضات کارگری اهواز بوده است. فعلا منتظر نتیجه تجدیدنظرخواهی هستم. میخواهم وقتی که زمان دادگاه را به من اعلام کردند، با وکلایم، آقایان "صالح نیکبخت" و "علیرضا رضایی" حضور داشته باشم. ولی معلوم نیست که بگذارند از خودم دفاع کنم. در دادگاه اولیهام حضور داشتم ولی بدون حضور وکیل، مرا در در چند دقیقه محاکمه و محکوم کردند. من قبلا هشت سال حبس کشیدهام. در این پرونده تازه هم به شش سال حبس محکوم شدهام.» دادگاه تجدید نظر او در شهریور ماه سال جاری برگزار خواهد شد.
با ترخیص نیما پسر بهنام از بیمارستان شریعتی تهران؛ او که باید حدود هفت ماه را تحت مراقبت بعد از عمل در «شرایط ایزوله کامل» باشد؛ به علت شرایط نامناسب محل سکونت خانواده، به یک مرکز ایزوله وابسته به بیمارستان محک انتقال داده شده است. در این مرکز او باید پیگیر روند درمانی که شامل دستورات دارویی خاص و آزمایشات مکرر هفتگی و رژیم غذایی خاص تحت نظر پزشکان معالج، باشد. روند درمانی که هزینههای مالی مضاعفی را به خانواده بهنام ابراهیم زاده تحمیل کرده است.
مطالب مرتبط:
جزییات دستگیری بهنام ابراهیم زاده
تداوم شکنجه کارگران و فعالان بازداشت شده و خانوادههای آنها
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر