شهروندخبرنگار
«یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان کرایه رفت و برگشت من هم نمیشود.»
این جملۀ «علیرضا» است؛ متولد ۱۳۶۸ که با لیسانس مهندسی کشاورزی، بیکار است. میگوید: «سال ۱۳۹۰ درسم تمام شده و در طول این هشت سال، نزدیک به پنج سال بیکار بودهام. دو سال در فروشگاه "السیوایکیکی" فروشندگی کردم که حقوقم یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان بود و همیشه بیپول بودم.»
ال سی واکیکی یک برند پوشاک تُرک است و حدود سه سالی میشود در ایران هم شروع به فعالیت کرده است و جوانان و دانشجوها را به صورت تمام و یا پاره وقت با حقوق حداقل برای فروشندگی استخدام میکند.
پس از مدتی، علیرضا تصمیم میگیرد سراغ رشته خودش برود و در زمینه کشاورزی کار کند. با «سهیل»، رفیق و هم کلاسی خود ۴۰ میلیون وام کشاورزی میگیرند و یک زمین هزار متری در «احمدآباد» مستوفی اجاره میکنند که صیفیجات بکارند: «کاشتیم ولی شاید چون تجربهای نداشتیم، محصول آنچنانی به ما نداد. محصولی هم که داد آن قدر در میدان میوه و تره بار از ما ارزان خریدند که وقتی سهم آب و اجاره زمین و تسویه وام را از آن کم کردیم، چیز زیادی باقی نماند.»
مرکز آمار ایران در هجدهم تیر ۱۳۹۸ مدعی کاهش نرخ بیکاری شد و با انتشار گزارشی اعلام کرد که نرخ بیکاری در بهار امسال به ۱۰.۸ درصد کاهش یافته که ۱.۳ درصد کمتر از نرخ بیکاری بهار پارسال و کمترین میزان از سال ۱۳۹۴ است. علیرضا میگوید: «آماری که در ایران در زمینه نرخ بیکاری و تورم منتشر میشود، خندهدار است. آمار ایران گزارش داده که بیکاری به نسبت سال قبل کاهش داشته است. نمیدانم چرا فکر میکنند ما نمیفهمیم. آقای "مهدی کروبی" در یکی از مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ درباره آمار تورم گفت: «تورم را ننه جان من هم میفهمد. بیکاری را هم با پوست و استخون میفهمیم، لازم به ارایه آمار نیست.»
کمی مکث میکند و میگوید: «اگر بیکاری کمتر شده است، چرا گزینههای بنگاههای کاریابی بیشتر نشده که هیچ، تقریبا صفر شدهاند.»
هدف از تاسیس بنگاههای کاریابی، واسطهگری بین جویندگان کار و صاحبان مشاغل است. بیش از دو دهه است که بنگاههای کاریابی در ایران تاسیس شدهاند. تنها با جستوجوی همین اسم دو کلمهای در سایت «گوگل»، میتوانید با چندین شعبه مختلف این بنگاهها در شهرهای مختلف آشنا شوید. علیرضا یکی از کسانی است که برای پیدا کردن کار سراغ این بنگاهها هم رفته اما باز نتیجهای نگرفته است. رویه همه این بنگاهها تقریبا به یک شکل است: «یک حق ثبتنام و مشاوره شغلی اول کار میگیرند؛ ۲۰ تا ۳۰هزار تومان. بعد اگر کار پیدا شود، بنگاهها یک مقدار از حقوق کارگر را برای "کمیسیون" میگیرند و از حقوق اول کارجو هم یا به صورت نقد و یا قسطی، درصدی را دریافت میکنند.»
الان تقریبا همه این بنگاهها به صورت اینترنتی کار میکنند. آنها یک صفحه برای ثبت نام دارند با دو سوال اصلی: «ساکن کدام شهر هستید و رشته تحصیلی شما چیست؟»
علیرضا در مورد بنگاههای کاریابی میگوید: «سالهای قبل معمولا وقتی جستوجو میکردی، چندین گزینه وجود داشت که البته هیچ کدام شرایط مناسبی نداشتند و همان موقع هم برای رشته من کار مرتبطی نبود. بیشترین حقوق ممکن در بین آنها، دو میلیون تومان بود؛ آن هم برای یک گرافیست حرفهای با حداقل پنج سال سابقه کار. اما حالا همانها هم پیدا نمیشود.»
در یکی از بنگاههای کاریابی با مشخصات علیرضا ثبتنام میکنیم. نتایج جستوجو برای شغلی مرتبط با رشته مهندسی کشاورزی درشهر تهران صفر مورد است. اینبار لیسانس گرافیک را امتحان میکنیم و به نتیجه مشابهی میرسیم. جستوجو برای مهندسی معدن، عمران و معماری هم همین نتیجه را میدهد. رشتههای تحصیلی را کنار میگذاریم و به سراغ مهارتها میرویم اما در نهایتِ تعجب میبینیم برای جستوجوی کار در رشته آشپزی و تراشکاری هم هیچ موردی وجود ندارد. در بین کارهای نامرتبط اما مشاغلی یافت میشود؛ مثلا یک بنگاه کاریابی، گزینه استخدام منشی را برای شغلهای نامرتبط به رشته تحصیلی نشان میدهد. استخدام منشی بدون بیمه با هشت ساعت کار در روز که مسلط به نرم افزارهای «آفیس» و حداقل مدرک تحصیلی لیسانس داشته باشد، با حقوق ماهیانه یک میلیون و ۵۰۰ هزارتومان انجام میشود. کارهایی برای رشتههای مرتبط با کامپیوتر هم در بنگاههای کاریابی پیشنهاد شدهاند مثل یکی از کارها که شرایطش این طور است: «متخصص شبکه سیستمهای کامپیوتری با سه سال سابقه کار و لیسانس مرتبط برای کار تمام وقت با حقوق دو میلیون تومان در ماه.»
علیرضا میگوید: «چرا کسی که متخصص شبکه است، باید برای دو میلیون تومان کار کند؟ دو میلیون تومان خرج خانه شود یا تاکسی یا کرایه خانه؟»
او توضیح میدهد که رشته کشاورزی یکی از رشتههایی است که یافتن شغل برای آن در ایران سختتر از بسیاری از رشتهها است.
سال گذشته، مرکز آمار ایران فهرستی از رشتههایی را که بیشترین نرخ بیکاری را در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی دارند، منتشر کرد. این گزارش حرفهای علیرضا را تایید میکند. بر پایه این گزارش، رشتههای علوم رفتاری و اجتماعی با نرخ بیکاری ۱۹.۷ درصد، ۲۱.۸ درصد محیط زیست با ۴۹.۱ درصد و کشاورزی و جنگلداری و شیلات با ۲۲ درصد، بالاترین میزان بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی را داشتهاند.
علیرضا ادامه میدهد: «هیچ چیز به اندازه بیکاری اذیتم نمیکند. با اینکه بیپولی خودش خیلی مزخرف است اما الان دغدغه من فقط پول نیست. بیکار که میشوم، اعتماد به نفسم میخورد کف زمین. حالم بد است، اعصابم خرد است و از هیچ چیز لذت نمیبرم. خدا نصیب هیچ کس نکند. کار من این شده است که از صبح تا شب تمام سایتها و کانالهای خبری را میخوانم. یعنی خبری از زیر دستم رد نمیشود. بالاخره یک جوری که مثلا مفید هم باشد، باید وقتم پر شود دیگر!»
تُن صدایش را پایین میآورد؛ مثل کسی که دارد فکرش را بلند بلند میگوید: «اگر تا ماه دیگر کار پیدا نکنم، شاید برگردم سر پله اول. شاید دوباره بروم فروشگاه السیوایکیکی. بالاخره همین که بیکار نباشم، غنیمت است.»
مطالب مرتبط:
نود درصد زنان ایرانی در سن کار، خانه نشین می شوند
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر