چند روز از پایان سریال «گاندو» میگذرد اما هنوز اخبار و حواشی پیرامون آن که امنیتیترین سریال سالهای اخیر ایران نامیده میشود، پایان نیافته است.
گاندو اولین سریال امنیتی پخش شده از صداوسیمای جمهوری اسلامی نبوده و احتمالا آخرین آنها هم نیست. از سال ۱۳۶۰ تا تیر ۱۳۹۸، دهها فیلم سینمایی و سریال در ژانر اطلاعاتی امنیتی تهیه و در رسانه ملی به نمایش در آمدهاند.
آمارها میگویند طی این مدت، حدود ۴۰ فیلم و سریال در این زمینه ساخته شدهاند. در این گزارش، به نام و فیلمنامه بسیاری از آنها پرداخته شده که در واقع، مرور خاطرات دوران کودکی یا نوجوانی بسیاری از ما در دهه ۶۰ است.
«دست شیطان» به کارگردانی «حسین زندباف» را باید نخستین فیلم در ژانر جاسوسی در تاریخ جمهوری اسلامی دانست که سال ۱۳۶۰ تولید و به نمایش درآمد.
داستان این فیلم مربوط به جاسوسی است که به عنوان عکاس وارد تهران میشود تا از محل نگهداری گروگانهای سفارت امریکا در تهران برای سازمان سیا اطلاعات جمع کند که ماموریتش لو میرود.
«پرچمدار»، دومین فیلم بلند سینمایی در ژانر امنیتی و اطلاعاتی است که «شهریار بحرانی» آن را در سال ۱۳۶۳ ساخت. این فیلم داستان دو رزمنده را روایت میکند که یکی از آنها در درگیری با اعضای «سازمان مجاهدین خلق» کشته میشود و رزمنده دیگر در جریان ترور یک فرمانده سپاه، از اعضای این سازمان انتقام میگیرد.
سومین فیلم در این ژانر را سال ۱۳۶۵، «منوچهری مصیری» ساخت با عنوان «تشکیلات». ماجرای این فیلم، شناسایی و بازداشت گروهی از سلطنتطلبان است که در ایران اقدام به خرید و فروش مواد مخدر میکنند.
در همین سال، فیلم دیگری به نام «دست نوشتهها» به کارگردانی «مهرزاد مینویی» ساخته شد که قصه آن مربوط به یک عضو اخراجی کمیته انقلاب اسلامی بود. او به طور اتفاقی از یک نقشه ترور سازمان مجاهدین خلق با خبر میشود و همکاری خود را با کمیته از سر میگیرد تا این عملیات را خنثی کند.
یکسال بعد، یعنی در سال ۱۳۶۶، فیلم دیگری به نام «سازمان ۴» به کارگردانی «حسن جوانبخش» ساخته میشود. این فیلم قصه پسری است که پدرش از سوی قاچاقچیانی که با کشورهای خارجی ارتباط دارند، کشته شده است و او تصمیم به مبارزه با آنها میگیرد. در نهایت هم به جای رفتن به دانشگاه، عضو کمیته میشود.
سال ۱۳۶۸، «علیرضا سمیع آذر» فیلمی ساخت با عنوان «پرواز پنجم ژوئن» که در زمان خود مخاطبان فراوانی پیدا کرد. موضوع این فیلم، ربایش یک هواپیمای مسافربری ایرانی از سوی چهار نفر است.
«تعقیب سایهها»، ساخته «علی شاه حاتمی» تنها فیلم ساخته شده در ژانر امنیتی و اطلاعاتی در سال ۱۳۶۹ بود که موضوع آن جدال نیروهای امنیتی با گروهی از بمبگذاران است.
چهار سال بعد، یعنی در سال ۱۳۷۲، «بهرام کاظمی» فیلمی با عنوان «پادزهر» و با موضوع خرابکاری ارتش عراق در ایران میسازد که یک دزد به اسناد آن دسترسی مییابد و آنها را در اختیار نیروهای امنیتی قرار میدهد.
در همان سال، «کریم آتشی» فیلم «پنجاه روز التهاب» را ساخت که موضوع آن، فعالیت گروهی از مخالفان جمهوری اسلامی برای انجام کودتا در ایران با حمایت امریکا است.
در همین سال، فیلم دیگری با عنوان «آنها هیچکس را دوست ندارند» به کارگردانی «جعفر سیمایی» ساخته میشود. این فیلم را باید نخستین فیلم در زمینه برنامه هستهای ایران نامید. در این فیلم، فردی مامور شده است که یکی از دانشمندان اتمی ایران را ترور کند ولی از این کار پشیمان میشود.
«انتهای قدرت» نام دومین فیلم کریم آتشی در ژانر امنیتی بود که سال ۱۳۷۳ ساخته شد و موضوع آن مرتبط با یک ترور ناموفق در ایران است.
در همین سال، «بهروز افخمی» هم ترجیح میدهد فیلمی در ژانر امنیت بسازد که منتهی به ساخت «روز شیطان» میشود. قصه این فیلم، تلاشهای یک گروه سلطنتطلب را نشان میدهد که با حمایت امریکا قصد دارند یک هفته پیش از حضور نمایندگان آژانس بینالمللی انرژی هستهای در تهران، اقدام به بمبگذاری کنند اما موفق نمیشوند.
فیلم «ویرانگر»، ساخته «ابوالقاسم طالبی» در سال ۱۳۷۴ را باید نخستین فیلم این کارگردان امنیتی در ایران نامید. طالبی در این فیلم تلاش میکند فعالیت خرابکارانه ماموران «موساد» در ایران را به تصویر بکشد.
کریم آتشی سال ۱۳۷۵ در سومین فیلم خود در ژانر امنیتی، فیلمی با عنوان «متهم» میسازد که در آن یک شرکت تجاری اقدام به خروج اطلاعات سیاسی و نظامی میکند ولی از سوی ماموران اطلاعاتی شناسایی میشود.
«حماسه قهرمانان» نام تنها فیلم امنیتی ساخته شده در سال ۱۳۷۶ به کارگردانی «جمشید حیدری» است.این فیلم قصه یک دانشمند ایرانی است که در اختیار نیروهای عراقی قرار دارد و ماموران اطلاعات طی عملیاتی، اقدام به آزادی وی میکنند.
«علفهای هرز»، ساخته «قدرتالله صلح میرزایی» هم سال ۱۳۷۷ ساخته میشود که موضوع آن، تلاش گروهی بمبگذار برای انفجار بمبی هنگام ورود هیأتهای کشورهای مختلف به اصفهان است.
سال ۱۳۷۹ نیز «محمدحسین حقیقی» فیلمی با عنوان «ابر و خورشید» میسازد با موضوع سیلویی حاوی مواد منفجره برجا مانده از جنگ که قهرمان داستان مانع این انفجار میشود.
«به رنگ ارغوان» به کارگردانی «ابراهیم حاتمیکیا» که سال ۱۳۸۳ ساخته شد، یکی از مشهورترین فیلمها در این ژانر است. این فیلم، داستان یک مامور اطلاعات است که مطلع میشود یک معترض سیاسی اول انقلاب تصمیم به بازگشت به ایران گرفته است و ماموریتش آغاز میشود. به تصویر کشیدن یک مامور امنیتی و جزییات ارتباطاتش چندان به مذاق وزارت اطلاعات خوش نیامد و فیلم چند سال در محاق توقیف ماند.
سال ۱۳۸۵ هم «علیرضا اسحاقی» فیلمی با عنوان «تله روباه» ساخت که ماجرای درگیر شدن یک مامور اطلاعاتی در یک بمبگذاری را روایت میکند.
سال ۱۳۸۷، فیلم «نفوذ» به کارگردانی «احمد کاوری» و «مهدی فیوضی» ساخته شد که قصه یک مامور نفوذی وزارت اطلاعات ایران در سازمان مجاهدین خلق است.
در همین سال، سریال «آینههای نشکن» از تلویزیون ایران پخش شد. موضوع این فیلم، فعالیت سازمانهای سیا و موساد برای ایجاد اختلال در فعالیت سازمان انرژی اتمی ایران است.
در همین سال، فیلم دیگری به نام «شکار روباه» به کارگردانی «مجید جوانمرد» ساخته شد که ماجرای خرابکاری دو برادر پژوهشگر ایرانی در سازمان انرژی هستهای را نشان میداد.
در سال ۱۳۸۸ هم تلهفیلمی با عنوان «ساعت به وقت صفر»، به کارگردانی «احمد معظمی» ساخته میشود با موضوع تلاش ماموران امنیتی برای جلوگیری از خرابکاری در پالایشگاه تهران.
«قلادههای طلا» که «ابوالقاسم طالبی» آن را در سال ۱۳۹۰ ساخت هم که نیازی به معرفی ندارد. فیلمی بود که در ارتباط با وقایع انتخابات پرحاشیه ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ ساخته شد و در زمان خود جنجالهای بسیاری برپا کرد.
«ماتادور» عنوانی سریالی به کارگردانی «فرهاد نجفی» است که سال ۱۳۹۱ پخش شد و موضوع آن، داستان تلاش عدهای برای ترور مقام اروپایی حاضر در کنفرانس انرژی اتمی در ایران بود.
حدود دو سال بعد، سریال دیگری با عنوان «پازل» به کارگردانی «ابراهیم شیبانی» ساخته شد که داستان خرابکاری صنعتی در تاسیسات هستهای ایران را روایت میکند.
«آسمان من» نام سریال دیگری است که سال ۱۳۹۴به کارگردانی «محمدرضا آهنج» و با موضوع امنیت ملی از صداوسیما پخش شد.
حالا پخش سریال «گاندو» در تیرماه امسال از تلویزیون ایران جنجالهای بسیاری برپا کرده است؛ سریالی که داستان آن مربوط فعالیت روزنامهنگاری ایرانی امریکایی در ایران بود که از سوی نهادهای امنیتی متهم به جاسوسی برای امریکا از طریق نزدیکان رییس جمهوری شده بود.
اتهامهایی که در این سریال علیه شخصیت اصلی داستان به نام «مایکل هاشمیان» مطرح میشود، پیشتر توسط سایتها و رسانههای امنیتی علیه «جیسون رضاییان» منتشر شده بود. رضاییان، روزنامهنگار ایرانی امریکایی و مدیر دفتر تهران روزنامه «واشنگتن پست» بود که سال ۱۳۹۳ به اتهام جاسوسی بازداشت شد. او را پس از ۱۸ ماه حبس، در ۲۶ دی ۱۳۹۴ به همراه سه امریکایی دیگر، در چارچوب مبادله زندانیان ایران و امریکا آزاد کردند.
دادگاههای رضاییان همگی غیرعلنی بودند و مصداق اتهامات این روزنامهنگار هرگز مشخص نشد. اما رسانههای امنیتی از کلید واژه «نفوذ» برای توجیه اتهاماتی که علیه او زده بودند، استفاده میکردند؛ واژهای که در سریال گاندو هم بارها در مورد شخصیت اصلی داستان به کار رفته است.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر