مونا روزبه، شهروند خبرنگار؛ کرج
کمتر از یک ماه از انتشار خبر پلمپ ۵۴۷ رستوران در تهران نگذشته بود که رییس پلیس امنیت تهران بزرگ از پلمپ ۲۶ آرایشگاه در پایتخت خبر داد. تخلف این آرایشگاهها به ادعای رییس پلیس تهران بزرگ، مواردی مانند «تتو»، «پیرایش جنس مخالف» و «ماساژ» بوده است.
یکی از آرایشگاههایی که پلمپ شده، یک آرایشگاه لاکچری در غرب تهران است؛ سالن زیبایی بزرگی که مجهز به قسمت «ویآی پی» و اتاق داماد و اتاق کودک است.
«توکل»، کارمند این آرایشگاه میگوید: «حدود ۲۰ روز پیش دو مامور نیروی انتظامی همراه با یک بازرس اتحادیه صنف آرایشگران و یک مامور اداره تعزیرات به سالن آمدند. خودشان از مشتریها عذرخواهی کردند و به آنها گفتند وقتی که گرفتهاند، کنسل شده است. وقتی مشتریها رفتند، تفتیش سالن شروع شد. خودشان میگفتند که این تفتیش مویرگی است؛ یعنی حتی داخل "سولاریوم" را هم بررسی کردند.»
میخندد و میگوید: «خدا پدر "جنابخان" را بیامرزد، پلیس مملکت هم از تکیه کلام او استفاده میکرد. در همان فضا، وقتی یکی از مامورها میگفت "مویرگی بگردید"، خندهمان گرفته بود.»
جناب خان یک عروسک است که در برنامه «خندوانه»، یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون ایران، با طنز به نقد مسایل اجتماعی میپردازد.
چند ثانیه سکوت میکند و دوباره به ۲۰ روز پیش برمیگردد: «در اتاق ویآیپی یک تیوپ نصفه رنگ مو پیدا کردند و چند تا عکس مدل زن در یکی از کشوها. میگفتند چرا عکس مدل زن دارید. تیوپ نصفه رنگ مو هم که هست!»
به گفته توکل، در اتاق ویآیپی آرایشگاه به مشتریان خاص خدمات میدهند و قیمت خدماتی که در این اتاق ارایه میشود هم بیشتر است: «مثلا ما یک مشتری داریم که موهای سرش کلاه گیس است. اما همین پوستیژ آنقدر طبیعی روی سرش قرار گرفته است که حتی حرفهایترین آرایشگرهای ایران هم متوجه نمیشوند. به همین دلیل وقتی آنها به سالن ما میآیند، باید در اتاقی مخصوص به آنها خدمات داد.»
او میگوید قیمت خدمات سادهای مانند تنظیم خط ریش و یا اصلاح پشت گردن در این اتاق حدود ۱۵۰ هزار تومان است و اگر مشتری بخواهد فقط کمی موی خود را مرتب کند هم هربار ۱۵۰ هزار تومان جداگانه از او دریافت خواهد شد. یک «گلت» ساده ۲۵۰ هزار تومان و ماسک روی صورت هم ۲۰۰ هزار تومان قیمت دارد: «بعضی جوانها هم الان دوست دارند هایلایت کنند یا مو رنگ کنند. ما آنها را به همین اتاق میبریم.»
توکل شرح میدهد برای ماموران توضیح دادهاند که برخی از مشتریهای مرد که به سالن آنها میآیند، موهای خود را رنگ میکنند. اما در نهایت با وجود تمام بحثها و توضیحها، برگه پلمپ نوشته و امضا میشود: «بدترین قسمت اینجا بود که در بخش علت پلمپ نوشتند ارایه خدمات به جنس مخالف.»
ماجرا اما فقط به پلمپ و بسته شدن آرایشگاه خلاصه نمیشود؛ ماموران نیروی انتظامی صاحب آرایشگاه را با خود میبرند و پس از چند ساعت با تعهد آزادش میکنند: «ولی متاسفانه چون به دادسرا رفته بود، برایش پرونده قضایی تشکیل شده است.»
یک جامعهشناس ساکن تهران معتقد است خشونتی که امروز در جامعه ایران میبینیم، نتیجه سرکوبهای بیوقفه و تکراری است: «ما باید از سیستمهای دولتی بپرسیم که وقتی به صورت مستقیم در تمام بخشهای جامعه ورود و نظارت میکنند، چرا هنوز نیازهای جامعه ایران را نشناختهاند؟»
او درباره این که چرا نیروی انتظامی به خود اجازه میدهد با ارایه خدماتی مثل تتو برای یک قشر خاص از جامعه برخورد کند، میگوید: «این اتفاقات ریشه در فرهنگ ما دارند. پس آسیبشناسی باید از همین نقطه آغاز شود و بعد رفتار نیروهای انتظامی مورد بررسی قرار بگیرد.»
او معتقد است در فرهنگ ایران، تتو بدن جا نیفتاده است و مردم به آن نه بهعنوان یک سلیقه شخصی که به چشم یک ناهنجاری نگاه میکنند:«برای همین هم حکومت خود را ملزم به برخورد با عاملان تتو زدن در کشور میداند. فارغ از این که با حذف مکانهایی که خدمات تتو ارایه میکنند، نمیتوان روحیه و سلیقه افراد را تغییر داد. برخوردهایی از جنس حذف و پلمپ و جریمه، نتیجهای به جز زیر زمینی شدن این اقدامات، عدم امکان کنترل بهداشتی و شیوع بیماریها نخواهد داشت.»
به گفه توکل، حالا به خاطر یک تیوپ رنگ مو و چند عکس مدل زن که در اتاقهای این آرایشگاه پیدا کرده بودند، صاحب آرایشگاه باید تا دو ماه دیگر دادگاهی شود. سالن زیبایی او هم تا ۲۶ روز پلمپ میماند به اضافه این که سه میلیون و ۶۰۰هزار تومان جریمه نقدی هم باید بپردازد.
توکل میگوید: «سالن ما بدون اغراق، بهترین خدمات را در منطقه ارایه میدهد. بنابراین، خرجش هم بالا است. همین ۲۶ روز کار نکردن، یک ماه "محمد"آقا، صاحب کارم را عقب میاندازد. این سالن اجاره است. اجاره هم که یک قران و دو زار نیست. پول پیش برای اجاره که داده است، ماهی ۱۲ میلیون تومان هم اجاره میدهد.»
آخرین حرفهای توکل در مورد تشدید برخوردها است: «قبلا با پرداخت کمی پول یا به قول خودمان شیرینی، همه چیز در محل حل میشد. اما الان سختگیریها واقعا زیاد شده است. بعضی از همکاران میگویند انگار دیگر جیبشان پر شده است. اما من فکر میکنم طرح است، میآیند بی جهت چند تا سالن که اسم در کردهاند را میبندند و دادگاهی میکنند که مابقی حساب کار دستشان بیاید.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر