زهره خسروانی، شهروند خبرنگار، تهران
دورتادور محوطه تخت چیدهاند و حوض فیروزهای وسط با فواره باز و گلدانهای رنگی اطرافش، خاطره خانههای حیاطدار قدیمی را زنده میکند. این جا یک رستوران سنتی است اما یک تفاوت بارز با بقیه رستورانها دارد؛ اکثر کارمندان این رستوران آدمهایی با قد ۹۰-۱۴۰ سانتیمتر هستند. نام آن کافه رستوران سنتی «کوتاه قامتان» است که چند ماهی است در خیابان «شهید بهشتی» تهران، تقریبا روبهروی سینما «آزادی» افتتاح شده است. «کوتاه قامتی» در اثر یک اختلال ژنتیکی رخ میدهد. یک پزشک ساکن تهران میگوید: «کم بودن ترشح هورمون رشد "آکندروپلازی" اصلیترین عامل این بیماری است. نام علمی این بیماری نیز از همین هورمون، یعنی آکندرو پلازی گرفته شده است که به صورت عرفی در ایران با کوتولگی یا کوتاه قامتی شناخته میشود.»
به گفته او، قد متوسط مرد مبتلا به آکندروپلازی حدود ۱۳۰ سانتیمتر و زن مبتلا حدود ۱۲۴ سانتیمتر است. تنه این بیماران معمولا مشکل خاصی ندارد و کوتاهی بیشتر در اندامهای آنها است.
پذیرایی از مشتریان در این رستوران سنتی به عهده کوتاهقامتان است. لباسهای سنتی به تن کردهاند و گاه مشتریها از آنها میخواهند برای عکس یادگاری کنارشان بایستند.
یکی از دخترها که لباس سنتی آبی پوشیده است، سینی چای و نبات را روی میز ما میگذارد. ۳۰ساله است. میگوید: «از وقتی این جا باز شده و آمدهام سر کار، همه چیز برایم بهتر شده است.»
او قبل از کار در این رستوران هم برای کار در جاهای دیگر اقدام کرده اما موفق نشده است: «هر شرکتی رفتم، هر جا فرم پر کردم، به خاطر کوتاهی قبولم نمیکردند. حتی حاضر بودم دستمزد کمتری بگیرم اما...»
حرفش را میخورد و میگوید: «میدانم این درست نیست که بگویم دستمزد کمتری میگیرم چون کوتاهقامت هستم اما مجبور شدم این حرف را هم بزنم ولی همین هم افاقه نکرد. تا اینکه با آقای ابراهیمی آشنا شدم.»
ابراهیمی مدیر این کافه رستوران است که خودش هم قامتی کوتاه دارد.
این دختر ادامه میدهد: «از قبل از رستوران، با سرپرستی آقای ابراهیمی کارهای هنری و نمایشی انجام میدادیم و حالا هم خدا را شکر، رستوران راه افتاده است و ما این جا کار میکنیم.»
به گفته او، آنها در اداره آشپزخانه نقشی ندارند: «اما آبدارخانه، نظافت، تبلیغات، پذیرایی و بقیه کارها را ما انجام میدهیم. آقای ابراهیمی هم خیلی از کارمان راضی است.»
لیسانس مدیریت دارد و با ذوق از روزهای دانشگاه حرف میزند اما لابه لای حرفهایش آه بلندی میکشد و میگوید: «حیف که نتوانستم از تحصیلاتم استفاده کنم.»
چند ثانیه مکث میکند، یک بازهم خدا را شکر میگوید و با لبخند تلخی حرفش را ادامه میدهد: «هیچ بخش دولتی یا خصوصی از ما حمایت نمیکند. چند تا از دوستانم توانستهاند کارت بهزیستی بگیرند وچند ماهی است که ماهی ۱۰۰هزار تومان به آنها پرداخت میشود. حتی در مورد "مسکن مهر" هم برای ما تخفیف یا امکانی در نظر نگرفتند.»
او با دیگر کوتاهقامتان دنیا هم از طریق اینترنت و چت ارتباط برقرار کرده است: «میگفتند دولتشان از آنها حمایت کامل میکند. خانه، ماشین، کار و همه نیازهای اولیه یک زندگی را در اختیارشان قرار میدهد اما دولت ما حمایتمان نمیکند.»
چند ثانیه در سکوت، به کلماتی که میخواهد به کار ببرد، فکر میکند: «معذرت میخواهم که این را میگویم اما ما فقط مشکلمان دولت نیست، بعضی مردم هم به مشکلاتمان اضافه میکنند. با نگاهها یا رفتارشان ما را معذب و مدام به ما یادآوری میکنند که با دیگران فرق داریم.»
با خنده حرفش را ادامه میدهد: «نوجوان که بودم، خیلی ناراحت میشدم اما الان به قول معروف، پوست کلفت شدهام. اما خواهری دارم که هنوز عادت نکرده است.»
خواهرش که از او کوچکتر است هم به کوتاهقامتی مبتلا است. دوره آرایشگری دیده و در یک آرایشگاه کار میکند: «تخصص او رنگ مو است. اما خیلی از مشتریها دوست ندارند او کارشان را انجام دهد؛ مثلا وقتی نوبت او است، میگویند میشود فلانی این کار را انجام دهد و خودشان را به همکار خواهرم که بلند قامت است، میسپارند. نمیدانم فکر میکنند کارش را بلد نیست یا کوتاهقامتی واگیردار است؟ خواهرم هنوز عادت نکرده است. او ۲۲ ساله است و هر روز با چشمان قرمز به خانه میآید.»
خودش هنوز ازدواج نکرده است: «یکی از مشکلات اصلی کوتاه قامتان، ازدواج است. کوتاه قامتان چند دستهاند؛ بعضی علاوه بر کوتاهی قد، پاهای پرانتزی دارند یا بالاتنه آنها از پایین تنه بلندتر است و یا انگشتانشان بند انگشتی است. ولی من هیچ کدام از این مشکلات را ندارم و خیلی دلم میخواهد ازدواج کنم.»
صدایش را پایین میآورد و میگوید: «راستش بین دوستان خودمان چند تا خواستگار داشتم اما بیشتر دلم میخواهد با یک آدم معمولی ازدواج کنم که آن هم سخت است.»
خواهرش اما خواستگاری داشته که کوتاه قامت نبوده است: «یکی از فامیل، خیلی خواهرم را دوست داشت وحتی برای خواستگاری هم آمد اما به دلیل این مشکل خواهرم، خانوادهاش مخالفت کردند.»
در کافه رستوران چند زوج کوتاه قامت با هم کار میکنند: «چند زوج هم در اینجا داریم. چند سالی است که ازدواج کردهاند و زندگی خوبی دارند. اما با توجه به این که حمایتی ار ما نمیشود و ما توان بلند قامتان را برای کار کردن نداریم، معمولا بچههای کوتاه قامت مشکلات مادی دارند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر