آیتالله «علی خامنه ای» رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران بار دیگر مسئولیت خود در توافق هسته ای با قدرت جهانی موسوم به برجام را رد کرده است.
آقای خامنه ای در مراسم افطاری که برای شماری از دانشجویان برگزار کرده گفته: «تصویب برجام را به رهبری نسبت دادهاند. خب شما چشم و گوش دارید و همهچیز را میبینید. نامهای که درباره برجام نوشته شد و شرایطی که ذکر شده که در این صورت تصویب میشود را ببینید منتها اگر این شرایط اجرا نشده، وظیفه رهبری این نیست که وارد بشود... آن طورکه برجام عمل شد، من خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به رئیسجمهور و وزیر خارجه گفتیم و تذکر دادیم».
چرا آیت الله خامنه ای به طور مکررمنکر نقش و مسئولیت خود در تصویب برجام می شود؟ آیا واقعا مسئولیت اصلی این توافق با شخص دیگری به جز اوست؟
اول: تماس با رییس جمهور آمریکا شش سال پیش از برجام
اولین تماسهای مستقیم رییس جمهور آمریکا با آیتالله خامنهای برای عادی سازی روابط و حل و فصل اختلافات از جمله بحران پرونده اتمی ایران مربوط به سال ۱۳۸۸ است یعنی شش سال پیش از توافق برجام. این تماسها تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد ادامه داشته و به برقراری مذاکرات پنهانی معاونان وزارت خارجه ایران و آمریکا در عمان انجامید.
«ویلیام برنز» معاون وزیر خارجه آمریکا که از ابتدا در جریان نامه نگاری «باراک اوباما» رییس جمهور وقت آمریکا با آیتالله خامنهای قرار داشته در کتابش نوشته است که اولین جوابی که او به نامه های اوباما داد با ادامه تماس مستقیم و معرفی نمایندگانی برای گفتوگوهای حضوری مخالفت نکرده بود.
خود آقای خامنه ای در تیرماه ۱۳۹۴در شرایطی که چیزی به توافق نهایی برجام باقی نمانده بود در یک سخنرانی گفت که این مذاکرات کار خود او بوده و قبل از دولت «حسن روحانی» آغاز شده بود.
نتیجه گیری: آیت الله خامنه ای خود باب تماس مستقیم با رییس جمهور آمریکا را باز نگه داشت که این تماس ها زمینه ساز مذاکرات اتمی و توافق برجام شد.
دوم: توافق با باراک اوباما درباره دو موضوع کلیدی برجام
مذاکرات مستقیم و پنهانی ایران و آمریکا در اواخر دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد چنان با موفقیت پیش رفته بود که آیتالله خامنه ای با باراک اوباما بر سر کلیات توافق اتمی به توافق رسیده بودند. اوباما در نامه ای که از طریق «سلطان قابوس» پادشاه عمان برای آقای خامنهای فرستاد، هم با غنی سازی اورانیوم در ایران موافقت کرده بود و هم رفع تحریمهای اتمی در برابر اینکه ایران به جامعه جهانی درباره نساختن بمب اتمی تضمین بدهد.
موافقت آمریکا با ادامه غنی سازی اورانیوم در ایران و همزمان رفع تحریمها خواسته اصلی آیت الله خامنهای بود که باراک اوباما با آن موافقت کرده بود. آقای خامنهای در سخنرانی تیرماه۱۳۹۴ خود در مرور تاریخ مذاکراتی که آن را شکل داده بود گفت: «اندکی در مذاکرات پیش رفته بودیم که زیادهخواهیهای حضرات شروع شد؛ هرروز یک حرفی، یک بهانهای؛ شش ماه تبدیل به یک سال شد، طولانیتر شد، مذاکرات شکلهای گوناگونی پیدا کرد».
نتیجه گیری: آیتالله خامنهای اساسیترین موضوعی که بعدها در برجام به جزئیات آن پرداخته شد را در توافق با باراک اوباما پیش برده بود.
سوم: تحویل نیمه کاره پرونده برجام به روحانی بی خبر از مذاکرات
مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در حالی برگزار می شد که در آن زمان حسن روحانی نماینده آیت الله خامنه ای در شورای عالی امنیت ملی بود. مذاکرات دو کشور ثمربخش و چارچوب اصلی توافق هستهای شکل گرفته بود.
علیرغم این میزان از پیشرفت در مذاکرات که در سطح معاونان وزارت خارجه ایران و آمریکا ادامه داشت، موضوع از حسن روحانی یعنی نماینده رهبر در شورای عالی امنیت ملی مخفی نگه داشته شده بود و او تا پس از پیروزی در انتخابات سال ۱۳۹۲ از مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا مطلع نشد. «علی اکبر صالحی» که آن زمان وزیر خارجه ایران بوده گفته پس از پیروزی در انتخابات «وقتی آقای روحانی در جریان جزئیات این مذاکرات قرار گرفتند، موضوع برایشان باور پذیر نبود».
مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، به درخواست آیتالله خامنهای به طور موقت قطع شد تا تکلیف انتخابات روشن شود. هم «اکبر هاشمی رفسنجانی» و هم «علی اکبر ولایتی» در اظهار نظرهایی جداگانه گفتهاند که مذاکرات هسته ای و توافق برجام ابتکار شخص آیتالله خامنهای بوده است.
رهبر ایران خود درباره شروع مذاکرات گفته بود: «از اول با ملاحظه وارد شدیم. نظرمان هم این بود که اگرچنانچه اینها سرِ حرف خودشان ایستادند که خب اشکالی ندارد ما حاضر بودیم هزینه هم بدهیم». او یک بار پیش از این مسئولیت این مذاکرات را به عهده گرفته و گفته بود در اجازه دادن به مذاکره اتمی با آمریکا اشتباه کرده و «خام شده» است.
نتیجه گیری: آیت الله خامنه ای در واقع پروندهای که بعدها برجام نام گرفته را نیمه کاره تحویل حسن روحانی داد و موضوع مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا هم با پیروزی او روحانی در انتخابات علنی شد اما اقدامی بود که رهبر ایران شروع کرده و پیش برده بود.
چهارم: علنی شدن مذاکرات ایران خواسته سلطان قابوس بود نه روحانی
مذاکرات پنهانی و مستقیم ایران و آمریکا که به میزبانی عمان انجام می شد، به روایت خود آیتالله خامنهای به خواست سلطان قابوس علنی شد و نه حسن روحانی. آیت الله خامنه ای حدود سه هفته پیش از توافق اتمی برجام در دوم تیرماه ۱۳۹۴، به صورت عمومی روایت خود را از شروع بخش علنی مذاکرات با امریکا شرح داده بود.
او بدون نام بردن از سلطان قابوس، پادشاه عمان گفته بود: «موضوع مذاکره با امریکایی ها مربوط به زمان دولت قبل است... یک نفر از محترمین منطقه به عنوان واسطه به دیدار ما آمد و به صراحت گفت رییس جمهور امریکا از او خواهش کرده که به تهران بیاید و درخواست امریکاییها برای مذاکره را مطرح کند... البته ما به آن واسطه گفتیم به امریکاییها و حرفهایشان اطمینانی نداریم اما با اصرار آن واسطه، قبول کردیم که این مساله را یک بار دیگر امتحان کنیم و مذاکرات شروع شد».
نتیجه گیری: علنی شدن مذاکرات ایران و آمریکا و ادامه یافتن آن در دولت حسن روحانی نه به درخواست رییس جمهور ایران که به واسطه پادرمیانی پادشاه عمان و پیشنهاد رییس جمهور آمریکا و درنهایت با موافقت و تایید آیتالله خامنهای بود.
پنجم: هدایت جزئیات متن توافقنامه برجام
آیتالله خامنهای از ابتدای علنی شدن مذاکرات ایران و آمریکا در سخنرانیهای خود برای توافق هستهای زمینهسازی کرد. اول از ضرورت «نرمش قهرمانانه» گفت و از عقب نشینی از برخی جنبههای برنامه اتمی در برابر «تحریم های وحشیانه» را ممکن دانست. در ادامه مذاکرات هستهای شرطهای خود را مطرح می کرد که مهمترین آن همان دو موضوعی بود که با باراک اوباما توافق کرده بود یعنی ادامه غنی سازی در ایران و رفع تحریم ها. در ادامه مذاکرات خواستار باقی ماندن مرکز فردو که سایت پشتیبانی از غنی سازی اورانیوم بود، شد و ادامه تولید «آب سنگین» را خط قرمز خواند و با تعطیلی آن مخالفت کرد. شروط آیتالله خامنهای با جزئیات زیادی همراه بود و از شروع مذاکرات علنی تا انتهای آن این شرط گذاریها ادامه داشت.
با به دست آمدن این خواسته ها، انجام تعهدات ایران در توافق برجام را مشروط به رفع همزمان تحریمها کرد. حسن روحانی رییس جمهور ایران پس از به دست آمدن توافق اتمی که مذاکرات آن بیشتر از دو سال طول کشید گفت که در برخی مواقع مذاکره کنندگان ایرانی میگفتند انجام برخی از شروطی که آقای خامنهای گذاشته، ناممکن است اما او به مذاکره کنندگان دستور میداد که خواستههای رهبر را دنبال کنند.
از شروط جزئی که آقای خامنه ای در حین مذاکرات مطرح می کرد، چیزی باقی نماند که قابل به دست آوردن باشد و رعایت نشود اما او پس از توافق و حتمی شدن آن، آرام آرام مسیر خود را تغییر داد و از زمینه سازی برای توافق، به انتقاد گام به گام روی آورد. یکی از شروط آیتالله خامنهای این بود که مذاکرات طولانی نشود اما پس از توافق هسته ای، از مذاکره کنندگان انتقاد کرد که در رسیدن به توافق عجله کردند.
نتیجه گیری: آیت الله خامنهای مذاکرات را در جزئیات هدایت و شروط خود را وارد مذکرات کرد اما با توجه به الگوی رفتاری همیشگی اش، از پذیرفتن مسئولیت آن خودداری و خودش را منتقد برجام نشان داد.
ششم: تایید اجرای برجام و فشار به مجلس برای تصویب آن
آیتالله خامنهای تا اجرای توافق برجام را تصویب نکرد، دولت این توافق را به اجرا نگذاشت. رهبر ایران خواستار دخالت مجلس در تایید این توافق بود در حالی که دولت با این کار مخالف بود و چنین اقدامی از سوی مجلس را به ضرر ایران میدانست چون دیگر طرف های برجام قرار نبود اقدام مشابهی در مجالس خود انجام دهند.
با این همه موضوع به مجلس رفت اما در روز رای گیری در شرایطی که برخی از نمایندگان اصولگرای موافق تایید آن نبودند، خبر داده شده که «علی اصغر حجازی» از اعضای پرنفوذ دفتر آیتالله خامنهای به علی لاریجانی رییس مجلس از ضرورت تایید برجام گفته بود. توافق هسته ای در جلسه ای کمتر از نیم ساعت در صحن مجلس سپس در شورای نگهبان تایید شد.
آیتالله خامنهای سپس در نامه ای مصوبه شورای عالی امنیت ملی درباره اجرای برجام را تایید کرد. این مصوبه مربوط به حدود دو ماه پیش از مصوبه مجلس شورای اسلامی بود. یعنی مجلس دو ماه به شکل صوری و نمایشی مشغول بررسی برجام بود و تایید آن هم با فشار دفتر آیت الله خامنه ای صورت گرفت.
آیت الله خامنه ای پس از به دست آمدن برجام احتمال داده بود که ممکن است برجام توسط نهادهای جمهوری اسلامی حتی تصویب نشود.
نتیجه گیری: تایید اجرای برجام بدون فشار دفتر آیت الله خامنهای به مجلس در حالی که مخالفان آن قابل توجه بودند، به آن سرعت ممکن نبود. مصوبه شورای عالی امنیت ملی هم در پذیرش برجام تا زمانی که از سوی رهبر تایید نمیشد، قابلیت اجرا نداشت. آیتالله خامنهای از طریق تایید و هدایت دونهاد جمهوری اسلامی ایران برجام را که خود نقشی حیاتی از ابتدا در شکل گیری آن داشت، وارد مرحله اجرا کرد. اگر مخالفتی با آن داشت میتوانست از تایید آن خودداری کند.
***
آیتالله خامنهای در تازه ترین تلاش برای رفع مسئولیت از خود در پرونده برجام، از دانشجویانی که در مراسم افطاری او شرکت کرده بودند خواسته تا نامه اش در تایید مصوبه شورای عالی امنیت ملی را بخوانند. آیتالله خامنهای در این نامه با وارد کردن شروط تازه ای به برجام پس از نهایی شدن این توافق و دولت را مسئول اجرای این شروط کردن، راه خود را برای مسئول نشان دادن دولت و انکار مسئولیت از خودش باز کرد. این روش، یعنی دخالت در جزئیات و فرار از مسئولیت، الگوی رفتاری او در سی سالی است که از رهبریاش می گذرد.
مطالب مرتبط:
شروط رهبر ایران برای اروپا به چه دردی می خورند؟
۶ شرط خامنه ای برای اروپا برای حفظ برجام چقدر امکان اجرا دارند؟
واکنش ایران به خروج ترامپ از برجام؛ نرمش قهرمانانه دوم
دستور خامنه ای درباره رسیدن به ۱۹۰هزار سو چه معنایی دارد؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
در رهبری و مدیریت، دو عنصر عزت نفس و شهامت رهبر، نقش عمده ای در عملکرد او خواهد داشت و برعکس جبونی و بی شخصیتی رهبر، رویکردهائی شبیه خامنه ای و محمدرضا شاه را به همراه دارد. متاسفانه از شانس بد ما و شاید عدم عزت نفس بزرگان ، تحصیلکردگان مدرن و سنتی، اشراف و ثروتمندان کشور، موجب قدرت گیری بی مایه گان در ایران می شود.