«مهدی نظرزاده»، ۳۸ساله، روز نوزدهم اردیبهشت ماه سال جاری به امید گردآوری چند کیلو سنگ معدن سرب و روی، راهی ارتفاعات «آلبلاغ» در «ساریگل» اسفراین شد اما هرگز از این ارتفاعات برنگشت و به علت ریزش کوه درگذشت.
او و سایر افراد بومی منطقه با به مخاطره انداختن جان خود در این ارتفاعات، هر کیلو سنگ استخراج شده را به قیمت پنج تا شش هزار تومان به دلالانی میفروشند که حتی نام و مشخصاتشان را نمیدانند. آنها میگویند این دلالها مسلح هستند و چهرههایشان را برای این که شناسایی نشوند، با پارچههای تیره میپوشانند.
مردی که همراه مهدی نظرزاده راهی ارتفاعات ساریگل شده بود، با وجود مصدومیت و از ترس دستگیری توسط نیروهای دولتی، به کوهها و ارتفاعات اطراف فراری شده است و کماکان خبری از سرنوشت او در دست نیست.
«ابراهیم جاجرومی» مهندس کشاورزی است و در روستای «پرکانلو» بزرگ شده است؛ در دل طبیعت زیبای دره «میلانلو». او بعد از اتمام تحصیلاتش در تهران، به اسفراین برگشته است و حالا یک شرکت کوچک کشاورزی را اداره میکند. میگوید تا زمان دستگیری آقای «میم. ز» که هویت و نام واقعی او را کسی نمیداند، خبر چندانی در مورد معدن آلبلاغ به این شکل گسترده وجود نداشت. این در حالی است که از همان زمان هم محلیها درگیر ماجرا بودهاند.
همه چیز از همین آقای «میم. ز» شروع شد. میگویند او فرد با نفوذی بوده و ابتدا از راه قانونی وارد شده است تا کنترل معدن را برعهده بگیرد. حتی تجهیزاتی هم در آن جا مستقر کرده بود. اما تلاشهایش به نتیجه نرسیده و امتیاز رسمی برایش صادر نکرده بودند.
دلیلش این بوده که سالهای متوالی بین سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت صنعت، معدن و تجارت در مورد این منطقه اختلاف نظر جدی وجود داشته است. این منطقه در قالب دو اسم متفاوت به نام ساریگل و «سالوک»، جزو مناطق حفاظت شده به شمار میرود و به همین دلیل هم دست وزارت صنعت و معدن از آن کوتاه است.
محلیها میگویند بعد از آن که سازمان حفاظت محیط زیست به تلاشهای آقای میم.ز برای گرفتن امتیاز پاسخ نداد، او که میدانست عیار سنگ معدن این منطقه بسیار بالا است و سودآوری زیادی دارد، شروع به استخدام اهالی بومی کرد. هرکسی با هر چهارپایی که داشته، راهی ارتفاعات میشده، سنگها را جمع میکرده و به پایین ارتفاعات میرسانده است. آقای میم.ز هم یک انبار بزرگ در یکی از روستاها اجاره و سنگها را در آن جا دپو و بعد هم با کامیون به زنجان منتقل میکند. میگفتند او چند آشنا در واحدهای فرآوری سنگ معدن سرب و روی زنجان دارد. اما در نهایت دستگیر و راهی زندان میشود ولی رسم او باقی میماند و دلالان دیگری جایش را میگیرند و راهش را ادامه میدهند.
ابراهیم جاجرومی مرا به یکی از افراد بومی معرفی کرد که کارش سفر به ارتفاعات آلبلاغ و انتقال سنگ است. «حیدرعلی» میگوید کارگر فصلی است و این کار را موقتی انجام میدهد: «به خاطر امرار معاش این کار را میکنم. مردم مریض نیستند که جانشان را به خطر بیاندازند. آنها ناچارند و سود چندانی هم عایدشان نمیشود. اجاره الاغ
گاهی حتی روزانه ۴۰۰ هزار تومان هم میشود و خیلی که تلاش کنیم، بیشتر از چند کیلو سنگ دستمان را نمیگیرد. وقتی از ارتفاع پایین میآییم، سنگها را به دلالها تحویل میدهیم؛ هر کیلو شش هزار تومان.»
حیدرعلی این روزها شاهد حضور پر رنگ نیروی انتظامی و ماشینهایی است که روی آنها آرم سازمانهای زمین شناسی و حفاظت محیط زیست هک شدهاند: «قبل از بگیر و ببندها، مردم روز روشن راهی کوه میشدند؛ دسته جمعی یا با گروههای اندک؛ با الاغ و چهار پا. اما بعد از بگیر و ببندها، حالا مردم آن حوالی خطر رفت و آمد شبانه را به جان میخرند و برای این که بازداشت نشوند، نیمه شبها به سمت معدن میروند.»
به گفته حیدرعلی، دو راه برای رسیدن به معدن وجود دارد؛ اسفراین و شیروان. محلیها که از این دو مسیر خودشان را به ارتفاعات میرسانند، سنگهای به دست آمده را در دو روستای «پرکانلو» و «برسطو» دپو میکنند.
منطقه ساریگل و تپه ماهورهای اطرافش در حدود ۱۰ کیلومتری شمال شرقی اسفراین قرار دارند. این منطقه از سال ۱۳۵۳ با دو بخش پارک ملی ساریگل و منطقه حفاظت شده، در تملک سازمان حفاظت محیط زیست قرار دارد و دارای گونههای جانوری ارزشمند و در آستانه انقراض است؛ گونههایی همچون شاه بوف، مرغ حق، لیل مهاجر، پلنگ، گرگ، گربه وحشی، گورخر، میش مرغ، دراج، پرنده جیرفتی و انواع خزندگانی چون مارمولک، مار، لاک پشت و پنج نوع از سمسانان کمیاب.
منطقه حفاظت شده سالوک نیز در امتداد ساریگل قرار دارد و جزو مناطق حفاظت شده است. سالوک به انواع چشمههای طبیعی خود شهرت دارد.
پس از انتشار خبر مرگ مهدی نظرزاده و بازداشت ۲۰۰ نفر که قصد برداشت سنگ معدن از این منطقه را داشتند و همچنین توقیف ۱۰۰راس الاغ، اخبار این منطقه در صدر اخبار رسانههای داخلی قرار گرفت و حالا سخن از ثبت معدن به نفع مردم میرود. اما حیدرعلی میگوید چه سود که نه برداشت غیر مجاز و نه ثبت معدن به نفع مردم بومی نیست:«آنها میگویند اگر معدن ثبت شود، سودش در قالب شرکت تعاونی عمران به جیب مردم منطقه سرازیر میشود. اما شما باورتان میشود؟»
ابراهیم جاجرومی، مهندس کشاورزی و از اهالی بومی منطقه میگوید معدن
آلبلاغ در حیطه اختیارات سازمان محیط زیست است و محیط زیست هم میگوید بودجه کافی ندارد که شبانه روز مراقب این منطقه باشد. از سوی دیگر، حاضر به مداخله وزارت صنعت، معدن و تجارت نیست چون معتقد است که این مداخله به منطقه حفاظت شده زیان جدی وارد میکند. اختلافات مابین سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت صنعت، معدن و تجارت در مورد تصاحب معدن باعث هجوم مردم بومی و دلالان غیر بومی شده است. اما آنها هم سودچندانی نمیبرند. از طرف دیگر، در معرض مسمومیت قرار دارند و سلامتشان به علت تماس مستقیم با سرب به مخاطره میافتد.»
به گفته او، در طول چند هفته گذشته در مبادی ارتفاعات ایست بازرسی راه انداخته شده است و جلوی وسایل نقلیه گرفته میشود اما او خوشبین نیست که ماجرا با این روشها کنترل شود: «الان قریب به دو هزار نفر نان خود را از این مسیر در میآورند. اگر نیازمند نبودند، جانشان را به مخاطره نمیانداختند. از طرف دیگر، برداشت غیرمجاز و مداخله غیرعلمی در ارتفاعات باعث شده است آلودگی به آب پشت سد "بیدواز" وارد شود. آب شرب دره "میلانو" از این راه تامین میشود. چون این منطقه نزدیکترین محل به معدن آلبلاغ است و از آن جایی که مناطق شیروان و اسفراین همیشه درگیر بحران آب بودهاند، آلودگی آب پشت سدهای "بارزوی" و بیداوز میتواند خطرآفرین باشد.»
حالا آقای میم.ز در زندان است اما مسیری که بنا گذاشته، به یک رویه درآمدزایی در منطقه تبدیل شده است. اگرچه از سود سنگها چیز زیادی عاید بومیها نمیشود و بخش سرشارش راهی جیب دلالها شده است.
این روزها مردم اسفراین مثل حیدرعلی، بیش از هر چیزی در مورد «قانون انفال» و قوانین مرتبط به معدن حرف میزنند و در مورد آنها میدانند. اما میگویند سود معدن راهی به جیب مردم ندارد و اگر هم به ثبت برسد، راهی جیب بخش دولتی میشود که پوششی به ظاهر خصوصی اما کاملا وابسته دارد.
ابراهیم جاجرومی میگوید طبق قانون، اجازه برداشت و اکتشاف در مناطق حفاظت شده محیط زیست فقط در صورتی وجود دارد که شورای عالی حفاظت محیط زیست تایید کند این کار زیانی به گونههای جانوری و گیاهی منطقه وارد نمیکند؛ اقدامی که تاکنون انجام نشده و دست رد به حدود ۱۴ سرمایهگذاری زده شده است که تا حالا برای استخراج معدن در این منطقه اعلام آمادگی کردهاند:«این هم روش درستی نیست که سرمایهگذارها را بگذارند کنار و دست افراد غیرحرفهای باز باشد و آنها همه جا حفره و چاله بکنند به شکلی که به خاطر همین چالهها در طول هفته گذشته، چندین بار کوههای منطقه ریزش کردهاند.»
حیدرعلی هم خبر ریزش کوه را شنیده و تابلوهای هشدار را دیده است؛ تابلوهایی که این هفته در سراسر منطقه نصب کردهاند: «نوشته شده که خطرگازگرفتگی و ریزش وجود دارد. به علت حفاری غیرمجاز هر لحظه ممکن است کوهها ریزش کنند اما مردم دستبردار نیستند. بعد از توقیف الاغها، حالا مردم برای انتقال سنگ معدن از کوله پشتی استفاده میکنند.»
تا کنون یک انبار ۳۳ تن و ۵۵۰ کیلویی سنگ معدن در یکی از روستاهای اطراف کشف شده است. سنگ معدنهای کشف شده به شکل غیر مجاز در یک سوله در همان حوالی نگهداری میشدند و ارزش قیمتی آنها سه میلیارد و ۳۵۵ میلیون ریال برآورد شده است.
ابراهیم جاجرومی میگوید این سنگها قبل از انتقال به زنجان کشف و ضبط شدهاند.
او در فضای مجازی خوانده است که برداشت کنندگان غیرمجاز، سنگهای به دست آمده را با الاغ از ساریگل به زنجان منتقل میکنند:«چنین ادعایی درست نیست. مسافت بین این دو نقطه زیاد است و هیچ الاغی قادر نیست بار سنگ را به زنجان منتقل کند. این سنگها توسط دلالها جمع شده و در چند سوله نگهداری و در نهایت با کامیون به زنجان فرستاده میشوند. در واقع، از الاغها برای رفتن به کوه و سرازیر شدن به روستاهای اطراف استفاده میکنند. »
طبیعتا شبکه غیرمجازی که مردم بومی را تشویق به گردآوری سنگ معدن میکند، میلی به بیمه کردن حاملان یا ثبت نام و مشخصات آنها ندارد. حیدرعلی میگوید: «به نام مردم است و به کام آنها که خودتان میدانید!»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر