در سال ۱۹۷۴، نیک ویلر تصویری برای مجله نشنال جئوگرافیک گرفت که نشان میداد سطح کلی آب تالاب هورالعظیم آنقدر بالا بوده که بومیان خانههای خود را بر روی آن میساختند. مساحت این تالاب در حدود ۱۱۸۰۰۰ هکتار برآورد شده و یکی از وسیعترین تالابهایی است که یک سوم آن در خوزستان ایران واقع شده و دو سوم آن هم سهم کشورعراق است.
یکی از بومیان منطقه در مستندی با نام «جنوب غربی ایران» وضعیت هورالعظیم را چنین شرح میدهد: «زندگی مردمان حاشیه هور وابستگی شدیدی به آن دارد. ما از هور ماهی میگیریم یا پرنده شکار میکنیم و میفروشیم. گاومیشهایمان در اینجا رشد و نمو میکنند و صنایع دستی با نی میسازیم که میتوانیم با آنها گذران زندگی کنیم.»
ساکنان اطراف هوربزرگ همچون برخی دیگر از مناطق تالابی ایران بومیانی هستند که رزق شان را از تالاب می گیرند. هوری که همیشه هم سر سازگاری نداشته و در ادوار مختلف به دلایل سیاسی یا زیست محیطی سطح آب آن کاهش یافته است. اتفاقی که نه تنها باعث کم شدن میزان آبزیان تالاب شده که سالهاست دود آن به شکل گرد و غبار به چشم خوزستانیها و استانهای مجاور هم رفته است.
هورالعظیم دارای پنج حوضچه است که از سمت چپ به راست هور و در جهت شمالی - جنوبی آن قرار گرفته اند. پس از این حوضچهها، دایک مرزی قرار دارد که قسمتی از هورالعظیم را جدا و به هور عراق متصل میکند. حوضچههای ۱، ۲ و ۳ هورالرفیع در ابتدای آن و حوضچه ۴ و ۵ نیز در اطراف دکلهای نفتی و در نزدیکی مرز ایران و عراق واقع شده اند.
بخش ایرانی آن مساحتی حدود ۶۴ هزار و ۱۰۰ هکتار داشت اما در سال ۱۳۹۰، رسانه «عصر ایران» در گزارشی اعلام کرد: «اکنون تنها ۲۹ هزار هکتار از مساحت تالاب هورالعظیم در ایران باقی مانده و معادل ۵۴ درصد مساحت این تالاب از بین رفته است».
تلخی روزگار برای هورنشینان از آنجا آغاز شد که آب تالاب رفته رفته کاهش یافت و به همین دلیل پرندگان و ماهیها هم رو به کاستن گذاردند: «دیگر نه پرنده زیادی از اینجا رد میشود و نه ماهی کافی برای صید باقی مانده است. برای نگهداری از گاومیشهایمان هم باید هزینه کنیم. ما هیچ چیزی نمیخواهیم. فقط آب را به روی ما باز کنند.»
از زمانی که بین ایران و عراق جنگ درگرفت، اختلافات میان صدام حسین و دولت ایران حیات این هور وسیع را به مخاطره انداخت. در کنار آن شرکتهای نفتی با فعالیت هایی چون ایجاد دایکها و مسیرهایی در میانه، سبب خشکیدگی بخشهایی از هورالعظیم شدند.
اقدامی که اعتراض بسیاری از کارشناسان محیط زیست را به دنبال داشت. تا جایی که اردیبهشت امسال «صادق جنادله»، عضو شورای شهر سوسنگرد در مصاحبهای با «قدس نیوز» شروع بحران هورالعظیم را از وقتی دانست که شرکتهای نفتی در هورالعظیم مستقر شدند: «این شرکتها که تولیدشان در حدود ۲۰ هزار بشکه در روز است از زمان احداث تاسیسات برای استخراج و بهرهبرداری اقدام به خشک کردن هور کردهاند.»
موضوعی که گرچه «بیژن زنگنه» وزیر نفت آن را در مصاحبههای تلوزیونی خود کاملا رد کرده اما بارها از سوی کارشناسانی همچون «محمد درویش» هم بر آن صحه گذاشته شده است: «سیلی که اتفاق افتاد نشان داد که چقدر ما در حق تالاب هورالعظیم جفا کردیم و در واقع این سیل بود که نشان داد صنعت نفت به نحوی سازههای خود را طراحی کرده که فکر میکرده هرگز در این منطقه آبی جاری نخواهد شد.»
این فعال محیط زیست معتقد است: «به جای اینکه ما از این فرصت استفاده کنیم و تمام قلمرو هورالعظیم را در بخش ایرانی سیراب کنیم همه تلاشمان را کردیم آب به مخازن سوم، چهارم و پنجم نفوذ نکند و تلاش شد مقداری که نفوذ کرد ارتفاع آب زیر یک متر باشد تا به تأسیسات نفتی آسیبی وارد نشود. این باعث میشود که این آب به سرعت خشک شود و دوباره گل و لای و ریزگردهای بیشتری را به ارمغان بیاورد.»
در سال ۲۰۰۱، برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) اعلام کرد که در صورت خشک شدن تالاب هورالعظیم فاجعهای بزرگتر از خشک شدن دریاچه ارومیه در ایران رخ خواهد داد. اتفاقی که به باور برخی از کارشناسان محیط زیست دور از تصور نیست.
جبار وطن فدا مدیر کل دفتر رودخانههای مرزی وزارت نیرو در سال 97 در مصاحبه ای در خصوص علت خشک شدن هورالعظیم به باشگاه خبرنگاران گفت:« از دهه ۱۹۸۰ در معرض پیامدهای پروژههای سدسازی ترکیه و همچنین اقدامات زهکشی رژیم صدام که با اهداف توسعه کشاورزی، سیاسی و نظامی انجام شد، قرار گرفتند. نتیجه این اقدامات، خشک شدن حدود ۷۰ درصد از هورالهویزه/هورالعظیم بوده است».
این در حالی است که ناصر کرمی، اقلیم شناس و استاد دانشگاه ترونهایم نروژ در گفت و گو با «ایران وایر» مقصر خشکیدگی بخشهای وسیعی از هورالعظیم را وزارت نفت ایران میداند: «دو اتهام عمده متوجه وزارت نفت است: اول اینکه چرا این وزارتخانه درزمان سیل اخیر مانع حرکت آب به سمت پایین دست هورالعظیم شد؟ زیرا با این اقدام نه تنها شانس نجات هور را از بین بردند بلکه باعث شدند شهرهایی همچون سوسنگرد نیز به خطر افتاده و بسیاری زمین کشاورزی و مزارع مردم زیر آب برود.»
اتهام دیگری که به وزارت نفت وارد است: «اساسا نوع تاسیسات نفتی که وزارت نفت در هورالعظیم ساخته با محیط زیست و اکوسیستم منطقه سازگار نبوده است. کارشناسان نفتی که در آن زمان در ساخت این پروژه همکاری داشتهاند به من اطلاع دادهاند که وزارت نفت میتوانسته با سیستمی چاههای نفت خود را حفر کند که اصطلاحا به آن « سیستم خوشهای» گفته میشود. در این روش میتوان با حفر تعداد کمتری چاه یعنی یک سوم چاههایی که الان وجود دارد به همان میزان نفت برداشت کرد اما نیازمند استفاده از روشهای پیچیده مهندسی در زیر زمین است تا بتوان شبکهای از چاهها را به یکدیگر متصل کرد».
با این وجود این وزارتخانه از همان روش قدیمی خودش برای اجرای این پروژه استفاده کرد: «این روش ارزانتر و سریعتر بود اما تعداد بیشتری چاه حفر شد و عرصه وسیعتری از هور را در بر میگرفت. با این کار بسیاری از فعالیتهایی که باید زیر زمین انجام میشد را در سطح انجام دادند و به همین علت تالاب را به صورت خشکی دیدند. دایک در آن نصب کردند و مسیربندی شد تا به حوضچههای ۴، ۵ و بخشهایی از ۳ در هور آب نرسد. این دایکها در زمان سیل مانع رسیدن آب به پایین دست هور شدند.»
بنابراین وزارت نفت بنابر دلایل گفته شده مقصر خشک شدن هورالعظیم است: «البته باید در نظر داشت که خشکسالی بلند مدت و کم آبی رودخانه کرخه در آینده همچنان بر کاهش وسعت هور تاثیر خواهد داشت. زیرا آورد رودخانه کرخه که تامین کننده آب هور است کم شده و بنابراین تنها راه نجات این هور بزرگ احیای کرخه و بازگرداندن آورد آن است که کاری بسیار دشوار خواهد بود».
هورالعظیم اگر خشک شود، فاجعه است. بلایی که نه تنها صدها هورنشین را مجبور به مهاجرت خواهد کرد بلکه مرگ سرزمینی و انتشار گرد و غبار به بخش های وسیع تری از ایران را هم به دنبال خواهد داشت.
مطالب مرتبط:
«هورالعظیم» در آتش، مسوولان منتظر نزولات آسمانی
هفتاد درصد تالاب هورالعظیم خشک شده است
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر