منصور رضوی؛ شهروندخبرنگار
دو بنر در ورزشگاه سردار جنگل شهررشت، گویای چرایی اتفاقاتی است که در پایان بازی افتاد. جمعه، پیش از آنکه بازی سپیدرود رشت و تراکتورسازی آغاز شود، دو بنر در دو سوی ورزشگاه نشان داد که حال و هوای بازی، دور از جنبه ورزش و فوتبال خواهد بود.
گروهی از هواداران تراکتورسازی تبریز بنری با خود به ورزشگاه رشت برده بودند که روی آن نوشته شده بود: «حیران و آستارا، خاک جدایی ناپذیر آذربایجان.» روی بنری دیگر نوشته بودند: «حیران نگین آذربایجان»
اما هواداران سپیدرود که از بازی رفت هم شعارهایی در همین معنی را از در ورزشگاه تبریز شنیده بودند، بنری در دست داشتند که روی آن میخواندیم: «قسم به دریای کاسپین، قسم به خاک پاک گیلان، خون میدهیم خاک نه.» بنری دیگر هم بود که رویش نوشته بودند: «خلخال عنبران پاره تن گیلان.»
این دست نوشتهها، تحریک جمعیت را هم به همراه داشت. کمی بعد شعار بیش از ده هزار تماشاگر گیلانی نه فقط در حمایت از سپیدرود که گاه و بیگاه علیه هواداران آذربایجان به گوش رسید. شعارها آرام آرام رنگ و بوی قومیتی گرفت.
پیش از آنکه به پایان بازی و اتفاقات خارج از ورزشگاه برسیم، میتوان به قوانین سازمان لیگ و فدراسیون جهانی فوتبال اشاره کرد. براساس آییننامه فیفا، ورود هرگونه بنر یا دستنوشتهای که مفاهیم «قومیتی»، «نژادی» یا «مذهبی» داشته باشد به ورزشگاهها ممنوع است.
فدراسیون جهانی فوتبال پیش از این در بازی ایران و کره جنوبی، به دلیل آنچه تخطی از همین قانون شمرده میشد، فدراسیون فوتبال ایران را به دلیل ورود بنرهای مذهبی و برگزاری مراسم تاسوعای حسینی جریمه کرده بود.
سال ۱۳۹۴ فدراسیون جهانی فوتبال به صورت جدی به ایران تذکر داد که اگر بار دیگر بنری که روی آن شعار «لاخلیج الی خلیج فارس» نوشته شده بود وارد ورزشگاه آزادی شود، تیم ملی ایران از یک بازی خانگی با حضور تماشاگران محروم خواهد شد. چهار سال بعد و فروردین ماه سال ۱۳۹۸ وقتی همین پرچم بار دیگر در بازی ایران و عربستان روی دست هواداران بلند شد، نیروی انتظامی برای پایین آوردن آن اقدام کرد.
فدراسیون فوتبال ایران و به تبع آن سازمان لیگ موظف هستند قوانین داخلی و آییننامه خود را براساس بند به بند فدراسیون جهانی فوتبال نگارش کنند. طبق اساسنامه کمیته بینالمللی المپیک (IOC) تمامی فدراسیونهای ورزشی در تمامی کشورها، موظف هستند آییننامههای خود را براساس قوانین فدراسیونهای جهانی خود نگارش کنند.
در فوتبال ایران هرچند قوانینی برای مقابله با نژادپرستی و عدم دخالت دادن شعارهای سیاسی و مذهبی و قومیتی با ورزش وجود دارد، اما کم و بیش قانونشکنیهایی را در ورزشگاههای ایران دیدهایم.
ماجرای تبریز اما اندکی متفاوت شده است. تیرماه سال ۱۳۸۵ تیمسار «کریم ملاحی» به عنوان مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی انتخاب شد. او وظیفه داشت نخستین پایهها برای ساخته شدن یک قطب جدید در فوتبال ایران را پایهریزی کند. تراکتورسازی هرچند همواره از پرهوادارترین باشگاههای فوتبال ایران محسوب میشد، اما کمتر صعود و سقوطهایش اجازه تبدیل شدن آن به یک قدرت واقعی در فوتبال ایران را میگرفت.
ملاحی در نخستین قدم سعی کرد مقابل تنها شعاری که بوی جداییطلبی میداد ایستادگی کند. به همین دلیل به لیدرهای تیمش دستور داد جلوی فریاد «یاشاسین آذربایجان» را تا حدودی بگیرند. سال بعد اما «ناصر شفق» آستین بالا زد و نه تنها اجازه فریادهای خاص در ورزشگاه یادگار امام تبریز را صادر کرد که حتی برای نخستین بار پرچمهای کشور آذربایجان هم وارد ورزشگاه شد.
نام واقعی ناصر شفق پیش از آنکه فعالیتهایش را از سپاه پاسداران گسترش دهد، «ناصر حاج حسینلو» است. خودش یک بار به «خبرآنلاین» گفته بود: «سال ۶۲ در عملیات "خیبر" شیمیایی شدم. البته قبل از آن در عملیات "بیت المقدس" گلوله خورده بودم که البته خیلی هم شیرین بود.»
«علی دایی» سال ۱۳۹۰ در اعتراض به جوی که در ورزشگاه یادگار امام به وجود آمده بود گفت: «اینجا ایرانه، آذربایجان مال ایرانه، ببخشید کسانی که میآن اینجا با نیت دیگهای اومدن. یه سری آدمها دنبال مسائل دیگهای هستن و میآن ورزشگاه»
هواداران تراکتورسازی هم طی سالهای اخیر کم مورد توهین طرف مقابل قرار نگرفتهاند. بخشی از توهینهای قومیتی که در ورزشگاههای کشور علیه آنها اتفاق افتاده «واکنش» بوده و برخی هم «کنش». به صورت نمونه هواداران پرسپولیس در بازی سال گذشته مقابل تراکتورسازی شعاری سر دادند که به صورت مستقیم یک توهین نژادپرستانه بود.
برخی از هواداران استقلال و پرسپولیس این رفتار خود را واکنشی به شعارهای ضدایرانی در ورزشگاه تبریز میدانند. تشویق «خلیج عربی» و «ضد فارسزبانها» روی برخی از سکوهای ورزشگاه یادگار امام تبریز طبیعی شده و البته طی سالهای گذشته از سوی مدیران باشگاه هم مورد حمایت قرار گرفته است.
نکته قابل تامل اینجاست که از سال ۱۳۸۵ تاکنون باشگاه تراکتورسازی یا توسط مدیران سپاهی اداره شده، یا به صورت مستقیم زیر نظر سپاه پاسداران بوده یا به مردانی سپرده شده است که مورد تایید این نهاد نظامی بودند.
حالا در رشت اتفاق مشابهی میافتد. هواداران گیلانی با طرفداران تراکتورسازی تبریز بیرون ورزشگاه درگیر میشوند. نیروی انتظامی رشت مدعی شده که آغاز درگیریها از سوی هواداران تراکتورسازی تبریز بود، اما مهار آنچه پس از آغاز درگیریها روی داد از توان نیروهای انتظامی حاضر در ورزشگاه خارج بود.
تصاویری منتشر شده که هواداران تراکتورسازی برای در امان ماندن از واکنش طرفداران گیلانی، به نیزارهای اطراف ورزشگاه پناه بردهاند. فحاشی و پرتاب سنگ در کانالهای تلگرامی منتشر شده است و حتی نشانی از نیروی انتظامی هم نیست.
اتفاق، بدون تلفات جانی به پایان رسید. اما تهدیدها از امروز در کانالهای تلگرامی آغاز شد. کانالی با بیش از ۵۵۰ هزار دنبالکننده در فضای مجازی اقدام به انتشار پستهایی در تهدید هواداران پرسپولیس برای بازی روز یازده اردیبهشت ماه کرده است. هشتگ «وعده ما ۱۱ اردیبهشت» در این پستها تکرار شده و تهدیدها رنگ و بویی جدید به خود گرفتهاند.
پرسپولیس و تراکتورسازی باید روز یازدهم اردیبهشت ماه در تبریز روبروی هم قرار بگیرند. مسابقهای که به نظر میرسد بازی تعیین سرنوشت قهرمانی و سهمیه آسیا خواهد بود. درگیریهای رشت حالا به تبریز رسیده و از هواداران سپیدرود به تماشاگران پرسپولیس انتقال یافته است. قوانین فیفا، سازمان لیگ و حتی کشوری هم فعلا مسکوت ماندهاند. شاید باید فاجعهای انسانی سرانجام رخ دهد.
مطالب مرتبط:
تهدید شجاعی و حسینی؛ شعار نژادپرستانه بدهید بازی را قطع میکنیم
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
«گروهی از هواداران تراکتورسازی تبریز بنری با خود به ورزشگاه رشت برده بودند که روی آن نوشته شده بود: «حیران و آستارا، خاک جدایی ناپذیر آذربایجان.» روی بنری دیگر نوشته بودند: «حیران نگین آذربایجان»
اما هواداران سپیدرود که از بازی رفت هم شعارهایی در همین معنی را از در ورزشگاه تبریز شنیده بودند، بنری در دست داشتند که روی آن میخواندیم: «قسم به دریای کاسپین، قسم به خاک پاک گیلان، خون میدهیم خاک نه.» بنری دیگر هم بود که رویش نوشته بودند: «خلخال عنبران پاره تن گیلان.»
ببخشید مساله آستارا و الحاق اون به اردبیل یا حتی تاسیس استان جدید به نام تالش به مرکزیت آستارا چندین بار در دوره های مختلف در مجلس شورای اسلامی زمان جناب بادوام، مرجبا و دلق پوش مطرح شده هست.
شما آیا از پیشینه این بحث آگاهید؟
از بافت جمعیتی شهرستان چیزی میدونید؟
آیا میدونید که از نظر اقتصادی هم به صرف آستارا هست چون تنها بندر استان اردبیل خواهد بود و موقعیت مرزی زمینی، آبی و هوایی خواهد داشت در حالی که رشت با داشتن انزلی هیچ فکری به حال آستارا نمیکنه؟
آیا میدونید بهترین دوره شهرداری آستارا جناب عباسپور (سالهای حدود 86) بودند که اصالتا اردبیلی بودند؟
آیا میدونید ما از اینکه مدیران استانداری رشت هیچ فکری بحال شهرستان نمیکنند بیزاریم؟
آیا جاده آستارا و اردبیل رو بررسی کردید و دیدید که کیفیت جاده تا از حوزه راهسازی استان اردبیل وارد حوزه راهسازی استان گیلان میشیم به شدت کاهش پیدا میکنه؟
پس چرا این مساله اقتصادی را به مساله نژادی و قومی تبدیل کردید؟ ... بیشتر