سه روز تلاش برای عبور از سد پلیس و رسیدن به مرز یونان و مقدونیه، تا خلاصی از زندگی پناهجویی در یونان، به پایان رسید؛ نه سدی شکسته شد، نه مرزی باز بود و نه حتی پناهجویان توانستند از محاصره پلیس رها شوند. حالا بعد از سه روز تجمع و درگیری، پناهجویان توسط پلیس یونان به کمپهایشان برگردانده شدند. برخی هم که کمپی نداشتند فعلا در کمپ «دیاواتا» هستند تا دیرتر، به آتن برگردانده شوند.
پناهجویان از ملیتهای مختلف پس از سه روز تجمع مقابل کمپ «دیاواتا» در شمال شرق یونان، شهر مرزی با کمترین فاصله از مرز مقدونیه شمالی، متفرق شدند. البته نه به سادگی. سه روز خشونت و گریز میان پناهجویان و پلیس یونان، پرتاب و شلیک گازهای اشکآور، آتش و دود ماحصل دعوت «کاروان امید» از پناهجویان برای شکستن مرزهای یونان و رفتن به سمت کشورهای اروپای غربی و شمالی بود.
ماجرا از دو ماه پیش شروع شد. وقتی پناهجویان سوری و عراقی حاضر در ترکیه با راهاندازی کمپینی به نام «کاروان امید» خبر دادند که پناهجویان حاضر در ترکیه قرار است با تجمع در شهر «ادرنه» از طریق زمین خود را به یونان برسانند. بعدتر خبرها در شبکههای اجتماعی پخش میشد که سازمانهای حقوق بشری و رسانهها از این حرکت حمایت میکنند و حتی پناهجویان را تا رسیدن به مقصد همراهی خواهند کرد. کمی دیرتر در این شبکههای اجتماعی اعلام شد که پناهجویان در مسیر با هیچ مشکلی مواجه نخواهند شد. این اخبار در شبکههای اجتماعی «کاروان امید» در حالی میان پناهجویان دست به دست میشد که سازمانهای حقوق بشری از جمله دفتر امور پناهندگان سازمان ملل با انتشار اطلاعیهای اعلام کردند که از این کمپین حمایت نمیکنند چراکه حرکتی غیرقانونی خواهد بود. قرار پناهجویان برای شروع حرکت در ترکیه و یونان، پنجم آوریل اعلام شده بود.
بعدازظهر چهارم آوریل بود. پناهجویان حاضر در یونان، از شهرها و کمپهای مختلف در محوطه مقابل کمپ «دیاواتا» در شهر تسالونیکی، جمع میشدند. هرکدام از آنها یک کولهپشتی و چادرهای شب یا کیسه خواب به همراه داشتند. حداقل وسایلی را که میخواستند برای عبور از مرزها به همراه داشته باشند. ظهر روز چهارم بود که پناهجویان تلاش کردند از فنسهای بین محوطه مقابل کمپ راهی به کانکسهای «دیاواتا» باز کنند تا حداقل بتوانند از سرویسهای بهداشتی استفاده کنند. پلیس در ابتدا مانع شده بود و پناهجوها با آنها درگیر شدند تا بالاخره راهی ارتباطی میان فنس ایجاد شد. در آن زمان، هنوز خشونت بالا نگرفته بود.
بعدازظهر شده بود. برخی از پناهجویان داخل محوطه که میدیدند پلیسها هم مقابل درهای ورودی کمپ صف میکشیدند، احتمال میدادند که پلیس از پیوستن دیگر گروهها به آنها جلوگیری کند. همان زمزمههایی که داخل این گروه از پناهجویان پیچیده بود. بین آنها شایع شده بود که گروهی بالغ بر هزار نفر در مرکز شهر تسالونیکی جمع شدهاند و پلیس از پیوستن آنها به هم جلوگیری میکند. هنوز پناهجویان خیال میکردند فردای آن شب، یعنی پنجم آوریل، میتوانند از سد پلیس عبور کنند.
هوا رو به تاریکی بود که پناهجویان تصمیم گرفتند به سمت دیواری از پلیس مقابل در ورودی کمپ بروند. اما هرقدمی که انها جلو میگذاشتند پلیس هم جلوتر میآمد تا بالاخره رویاروی هم قرار گرفتند. شاید پناهجویان خیال نمیکردند که هرچه پیشتر برود، پلیس یونان خشونت بیشتری به کار میگیرد تا هرجور شده به آنها نشان دهد که مرزی باز نخواهد شد و آنها ناچارند بنا بر آنچه برایشان تصمیم گرفته شده است، در یونان باقی بمانند.
تابستان ۲۰۱۸ بود که بالاخره اتحادیه اروپا به توافقی برای مواجهه با موج پناهجویان دست یابد. کشورهای عضو این اتحادیه با یونان، ترکیه و ایتالیا به توافق رسیدند تا با بالا بردن بودجه پناهجوپذیری آنها، این موج را کنترل کنند. این کشورها همچنین توافق کردند که قانون دوبلین به یونان برگردد و هیچ پناهجویی حق نداشته باشد که مقصد خود را انتخاب کند و این کشورهای اروپایی هستند که برای سرنوشت، آینده و زندگی آنها تصمیم میگیرند. قانون دوبلین یعنی پناهجویان با داشتن اثر انگشت هر کشور امنی که در آن هستند، بایستی درخواست پناهندگیشان را به همان کشور ارایه دهند. تا پیش از این تصمیم چندین سال بود که قانون دوبلین در یونان معلق شده بود. اما حالا دوباره به راه افتاده است و تنها کشور انگلیس است که طبق یک تبصره قانونی هیچ پناهجویی را به یونان برنمیگرداند چراکه وضعیت پناهجویی در یونان توسط انگلیس «نقض فاحش حقوق بشر» شناخته شده است.
همین شرایط هم پناهجویان یونان را به نقطهای رساند که بخواهند تحت هر شرایطی این کشور را ترک کنند. برخی از پناهجویان در گفتوگو با «ایران وایر» تاکید داشتند که «دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم. فرقی ندارد در کمپ باشیم یا خیابان یا در این محوطه. ما هیچ چیزی دیگر نداریم. یا میمیریم یا مرز را باز میکنیم.»
رویارویی پناهجویان و پلیس در بعدازظهر چهارم آوریل، تا به آنجا پیش رفت که دو نفر از نیروهای پلیس مورد اصابت سنگ قرار گرفتند و آسیب دیدند و همچنین چند تن از پناهجوها هم دچار آسیب فیزیکی شدند. نارنجکهای صوتی مقابل پاهای پناهجویان و گازهای اشکآوری که جلوی پای کودکان زمین میخورد، پناهجویان را عصبانیتر میکرد. چندین تن از آنها باطوم خوردند و برخی دیگر به خاطر گازهای اشکآور دچار سوزش چشم و صورت شدند. دود از زمین به هوا برمیخاست. صدای جیغ و فریاد فضا را برداشته بود. کودکان گریه میکردند و پناهجوها شاید باورشان نمیشد که با این همه امید، قرار است ناامید شوند. شب فرا رسیده بود. چادرها و آتشها برپا شد. همزمان اینترنت کمپ «دیاواتا» قطع و راههای منتهی به کمپ توسط پلیس یونان بسته شد.
شبها فضای محوطه و کمپ آرام بود. پناهجویان آتش به پا میکردند و با هم درباره اخباری حرف میزدند که گاه منبعی برای آنها مشخص نبود. برخی میگفتند مرزها باز میشوند و برخی دیگر با تردید به موضوع نگاه میکردند. تا بالاخره صبح روز پنجم فرا رسید. چادرها آرام آرام جمع میشدند و پناهجویان آماده حرکت. پلیس دورتادور محوطه مقابل کمپ را محاصره کرده بود. پناهجوها که به بیش از هزار نفر میرسیدند، کولههایشان را به دوش انداختند و راهی مقابله با پلیس شدند. ظهر شده بود که با تصمیم این کاروان، ابتدا زنان پناهجو به سمت پلیس رفتند و بعدتر کودکان. برای همین بود که رسانههای یونانی در بیشتر اخبار خود اعلام کردند پناهجویان از کودکان خود به عنوان «سپری انسانی» استفاده میکنند. اتفاقی که در روز ششم هم تکرار شد. همان وقت که فنس میان کمپ و محوطه شکسته و پلیس وارد کمپ شد.
بسیاری از پناهجویانی که از داخل کمپ «دیاواتا» میخواستند به کاروان بپیوندند بعد از آنکه با گازهای اشکآور، نارنجکهای صوتی و خشونت پلیس مواجه شدند از تصمیم خود برگشته و به کمپ بازگشتند اما هنوز شمار بسیاری از پناهجویان مقابل کمپ تحصن کرده بودند. هرچه خشونت پلیس بالاتر میرفت، از تعداد پناهجویان وابسته به کاروان هم کمتر میشد.
وقتی حرکت اول پناهجویان در روز پنجم آوریل نتیجه نداد، عزم خود را جزم کردند که به سمت پلیس حرکت کنند. صدها نفر از انها به دنبال هم راه افتادند تا از پلیس بگذرند. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه وضعیت حادتر شد. پناهجویان با شمار بالا به سمت دیوار پلیس به راه افتادند اما باز هم گاز اشکآور و باطوم و نارنجکهای صوتی نصیبشان شد. مسیرشان را تغییر دادند و به سمت ورودی پایین کمپ به راه افتادند. اما پلیس هم قدم به قدم به مقابله با پناهجویان میپرداخت.
در دشتی سبز که دورتادورش را دود گرفته بود و چشمها از گازهای اشکآور پر از اشک و خشم شده بود، پناهجویان از یکسو به سویی میدویدند و کودکان گریه میکردند. بسیاری از پناهجویان که خانواده بودند، کالسکه به دست در این محوطه سرگردان میدویدند. نه راهی به داخل کمپ داشتند و نه حتی میتوانستند از آن محوطه خلاص شوند. البته تا پنجم بعدازظهر هنوز امیدها پابرجا بود و اخباری به میان پناهجویان درز میکرد که حاکی از پیوستن جمعیتی میلیونی از پناهجویان بود.
با نزدیکتر شدن به شب، شرایط باز هم حادتر شد. چند حرکت ناموفق پناهجویان باعث شده بود که پلیس هم به آنها نزدیکتر شود و دیوارها به دور پناهجویان را تنگتر کند. خیابانها بیشتر بسته میشدند و ویدیوهایی منتشر میشد از پناهجویان دیگر شهرهای یونان که میخواستند به تسالونیکی بیایند اما قطاری از آتن به آن سمت حرکت نمیکرد. بسیاری از پناهجویان شب را در ترمینال خوابیدند به این امید که بالاخره بتوانند خود را به تسالونیکی برسانند. پناهجویان از دیگر کمپهای یونان هم مرتب تماس میگرفتند که اگر مرزی باز شده، آنها هم به تسالونیکی بیایند؛ بیخبر از آنچه در نزدیکی مرز مقدونیه شمالی میگذرد.
محوطهای بزرگ و سرسبز تبدیل شد به خاکسترهای برجایمانده، بوی گازهای اشکآور و نبود غذا و آب. از همان پنجم آوریل پخش آب در کانکسها هم تعطیل و اینترنت هم که قطع شده بود. با نزدیک شدن به تاریخ حرکت، چندین گروه از پناهجویان که انتظار مواجهه با چنین خشونتی را نداشتند، از ادامه مسیر منصرف شدند و به سمت پلیس رفتند. آنها با معرفی خود و ثبت هویتشان قول گرفتند که بدون هیچ مجازات قضایی به کمپهایشان برگردانده میشوند.
بسیاری از پناهجویان ایرانی از ساکنان کمپ هم که میخواستند به این کاروان بپیوندند، پشیمان شدند و به کانکسهای خود برگشتند. برای همگی تعجبآور بود که چرا پلیس یونان مقابل کودکان از گازهای اشکآور استفاده کرده است. یکی از پناهجویان در گفتوگو با ایرانوایر میگفت که شنیده است مرز باز شده و میتوانند بروند، برای همین به همراه همسرش و کودکی سه ساله به سمت پلیس رفته بودند که با گاز اشکآور مواجه شدند.
پنجم آوریل بود هنوز. پناهجویان خسته و شوکه از آنچه برشان گذشت، جلسهای گذاشتند. هنوز امیدهایی میانشان وجود داشت و اخباری هم شنیده میشد که هیچ منبعی برای آن وجود نداشت. در آن جلسه قرار شد روز ششم هم حرکت کنند. البته برخی از جوانان پناهجو که انگار خشم و عصبانیتشان بیش از سایران بود، داغ بودند و میخواستند دل و تن به دریا بزنند و جلو بروند، دیگر جوانان را تهییج میکردند تا حداقل بتوانند توجه رسانهها را جلب کنند. پلیس آرامآرام محاصره را تنگتر میکرد و دورتادور نه فقط محوطه که کمپ را هم محاصره کرده بود.
شب پنجم هم در آرامش گذشت. اگرچه سرد بود و بسیاری از پناهجویان نه غذا و نه ابی داشتند. گروهی از پناهجویان ساکن کمپ برای آنها پتو و لوازم خوراکی تهیه میکردند و حتی چند نفری را در کانکسهای خود پناه دادند.
ششم صبح شده بود. بر تعداد پلیس و خوردهایش اضافه شده بود. برخی از پناهجویان میگفتند با خشونت نمیتوان پیش رفت و برخی دیگر میگفتند میخواهند توجه رسانهها را به خود جلب کنند. اما انگار پلیس هم آمادهتر از روز قبل شده بود. گازهای اشکآور دیگر پرتاب نمیشد، بلکه شلیکهای هوایی بود و گازهایی که وسط جمعیت از هر سو به زمین میخورد و نفسها را تنگ میکرد. باز هم صدای کودکان و جیغ و فریاد به گوش میرسید و باز هم آسمان پر از دود شده بود. چندین نفر روز قبل بازداشت شدند و چندین نفر هم روز ششم آوریل.
پناهجویان باورشان نمیشد که از زمین و هوا مورد حمله قرار گرفتهاند. اما انگار دیگر باور کرده بودند که مرزی روی آنها باز نخواهد شد. هر روز صبح یک مقام یونانی میان پناهجوها میآمد و خبر میداد که مرزی باز نمیشود. وزرای یونانی از پناهجویان خواسته بودند که شهرهای مرزی را ترک کنند. هیچ نیروی داوطلبی هم نتوانست وارد محوطه و کمپ شود و حتی دهها نفر از آنها برای ساعاتی بازداشت شدند.
آنچه در روز ششم آوریل اتفاق افتاد به مراتب از روزهای دیگر شدیدتر بود. شلیک گازهای اشکآور پناهجویان را سرگردان و ناامید کرده بود. آنقدر گاز اشکآور شلیک شد تا پناهجویان به سمت کمپ هجوم بردند تا خود را نجات دهند. فنسها شکست و پناهجویان «کاروان امید» همزمان با پلیس به داخل کمپ «دیاواتا» وارد شدند. پلیس یکی از پناهجویان ساکن کمپ را گفته میشد نماینده کردها بود، بازداشت کرد و پناهجویان کمپنشین برای حمایت از وی و بیرون راندن پلیس با آنها درگیر شدند. حالا صدای نارنجکهای صوتی و گازهای اشکآور بود که داخل کمپ را ملتهب میکرد. همزمان بیرون کمپ جنگی برپا بود میان عدهای از پناهجویان و پلیس.
اما حالا مدیاهای بیشتری حضور داشتند. رسانههای یونانی در محوطه حاضر شده بودند و با پناهجویان گفتوگو میکردند. انها هم تنها خواسته خود را مطرح میکردند؛ «بگذارید از یونان برویم. ما نمیخواهیم اینجا زندگی کنیم.»
بعد از چند ساعت درگیری و التهاب فضای داخل و بیرون کمپ، فضا آرام شد. انگار پناهجویان دیگر باور کرده بودند که ادامه این حرکت میتواند به خشونتهای بیشتری بیانجامد. آرام آرام، در گروههای چند نفره روی زمین نشستند. عدهای داخل کمپ بودند و پناهجویان کمپنشین هم به کانکسهای خود رفته بودند. هنوز شب نرسیده بود که پلیس چندین اتوبوس مقابل یکی از ورودیهای کمپ قرار داد، حلقههای محاصره را تنگتر کرد و پناهجویان را بعد از ثبتنام راهی اتوبوسها کرد. اما نزدیک به دویست نفر همچنان بیرون از محوطه باقی ماندند. یعنی آنهایی که حتی کمپی هم برای بازگشت نداشتند. قرار شد آنها دیرتر با اتوبوس به آتن فرستاده شوند.
بنا به اعتراف مسوولان یونانی، این کشور به تنهایی بار چند صدهزار پناهجو را به دوش میکشد. کشورهای اروپای غربی و شمالی نمیخواهند بار دیگر مورد هجوم پناهجویان قرار بگیرند. آنها هنوز نتوانستهاند معضلات پس از ۲۰۱۵ را حل کنند. یعنی زمانیکه مرزهای اروپا روی پناهجویان باز شده بود. اما شرایط نگهداری پناهجویان در یونان، وقتی این کشور از نظر اقتصادی ورشکسته شناخته میشود و بیخانمانهای یونانی در سطح شهرهای مختلف چشمگیر هستند، روز به روز وخیمتر میشود. بسیاری از نهادهای حقوق بشری بارها اعلام کردهاند که آنچه در این کشور میگذرد، نقض حقوق انسانها است و بارها هشدار دادهاند که ممکن است این وضعیت به فاجعهای انسانی ختم شود.
از سوی دیگر، پلیس ترکیه بیش از صدها پناهجو را که میخواستند به سمت یونان و مرز ادرنه حرکت کنند بازداشت کرد. در عینحال پلیس این کشور با ندادن مجوز عبور بین شهرها، سعی کرد راه پناهجویان را به سمت مرز ببندد.
ششم آوریل شب، پایانی بود بر کاروانی که قرار بود امید را به دوش بکشد اما در نهایت به ناامیدی پناهجویان انجامید؛ هرچند آنها خوشحال بودند که بالاخره تمامی رسانههای جریان اصلی و آلترناتیو به سراغ آنها آمدند و پناهجویان هم توانستند این همه بار خستگی و نادیده گرفته شدن را فریاد بکشند. یکی از پناهجویان ایرانی در لحظات پایانی وقایع مربوط به کمپین «کاروان امید» گفت: «ما هیچ چیز برای از دست دادن نداریم. لااقل توانستیم از طریق رسانهها بگوییم که ما روی همین زمینی هستیم که ملیت ما شده است. اگر از ما بپرسند اهل کجا هستید؟ باید جواب دهیم: زمین.»
مطالب مرتبط:
هشدارهای بینالمللی درخصوص وخامت شرایط پناهجویان در ترکیه و یونان
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر