کاربرد برخی اسامی در میان فارسی زبانان ایرانی مناقشهبرانگیز است؛ به طور مثال، هر بار که موضوعی در ارتباط با رودخانه مرزی ایران و عراق پیش میآید و «شطالعرب»، نام رسمی آن مورد استفاده قرار میگیرد، برخی پایبندی به اسامی رسمی را تمجید و برخی دیگر به کار نبردن «اروندرود» را به نداشتن «عرق ملی» تعبیر میکنند. برای پرهیز از اختلاف و اعمال سلیقه شخصی، به ناچار باید معیارهایی برای استفاده از این اسامی داشت. در این نوشتار که فرهنگ مختصر اسامی مناقشه برانگیز است، به برخی از این اسامی و شیوه مناسب انتخاب نام اشاره شده است.
این نوشتار به مرور و بر اساس مسایل تازهای که ممکن است در آینده به وجود بیاید، کامل میشود.
اروندرود یا شطالعرب: رودخانه مرزی بین ایران و عراق که حاصل پیوستن دجله و فرات است و پس از عبور از مرز دو کشور، به خلیج فارس میریزد، در اسناد رسمی و مدارک ثبت شده نزد سازمان ملل متحد و همچنین در مکاتبات دولتی ایران و عراق، شطالعرب نام دارد. در جریان اختلافات مرزی ایران و عراق در دهه ۱۳۵۰، برخی از ساحل نشینان ایرانی این رودخانه و نواحی اطراف آن، متاثر از ملی گرایی رو به تشدید، شروع به نامیدن آن به اسم اروندرود کردند. این وضعیت در جریان جنگ ایران و عراق تشدید شد و تاکنون کمابیش ادامه دارد. واژه اروندرود در شاهنامه فردوسی آمده است اما در این که منظور از آن رودخانهای بوده که در حال حاضر در مرز ایران و عراق جریان دارد، توافق نظر وجود ندارد. در آخرین بیانیه رسمی میان ایران و عراق که در جریان سفر رییس جمهوری ایران در اسفند ۱۳۹۷ به طور مشترک با نخست وزیر عراق منتشر شد، این رودخانه در سند فارسی و عربی شطالعرب نامیده شد.
خلیج فارس یا خلیج: مشابه وضعیت اروندرود را خلیج فارس در برخی از کشورهای عربی دارد. پهنه آبی میان ایران و هفت کشور عربی در قدیمیترین نقشهها و اسناد تاریخی، خلیج فارس نامیده شده و به همین نام در اسناد سازمان ملل متحد ثبت و ضبط است. نامیدن این پهنه آبی به اسمی به غیر از خلیج فارس، به دوره «جمال عبدالناصر»، رییس جمهوری مصر و شروع ملی گرایی عربی در دوره او باز میگردد. تلاش برای نامیدن خلیج فارس به اسمی دیگر بسته به وضعیت سیاسی ایران، فراز و فرودهایی داشته که نقطه عطف آن جنگ ایران و عراق است. عمده کشورهای عربی خلیج فارس از نام دیگری برای این پهنه آبی استفاده میکنند. برخی از کشورها به بهانه بیطرفی، این منطقه را بدون کلمه «فارس» آن مینامند. ایالات متحده در تمامی اسناد رسمی خود تا پیش از ریاست جمهوری «دونالد ترامپ»، از نام خلیج فارس استفاده کرده است.
آذربایجان یا جمهوری آذربایجان: نام کشور همسایه شمال غربی ایران که در جریان جنگهای ایران و روسیه از ایران جدا و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به طور کامل استقلال پیدا کرد، جمهوری آذربایجان است. دو استان بزرگ ایران در شمال غربی هم آذربایجان شرقی و غربی نام دارند. به منظور تفکیک دقیقتر با استانهای ایران، کشور شمال غربی ایران به پایتختی باکو، جمهوری آذربایجان نامیده میشود.
دریای خزر یا دریای مازندران یا دریای کاسپین: دریای مشترک بین ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان در اسناد رسمی سازمان ملل دریای خزر نام دارد. خزر در واقع بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی جهان است و به آبهای آزاد راه طبیعی ندارد و دریاچه محسوب میشود اما از روی تسامح به آن دریای خزر گفته میشود. در سالهای اخیر بر اثر موجی از ملی گرایی که هدف آن تصاحب سهم بیشتری از دریای خزر پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری است، برخی نامهای تاریخی این دریا توسط ملی گراهای ایرانی احیا شده و به آن دریای مازندران یا دریای قزوین هم گفتهاند. هیات دولت ایران در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی با انتشار بخشنامهای اعلام کرد که در اسناد رسمی به زبان فارسی به این دریا خزر و در اسناد رسمی غیرفارسی از جمله انگلیسی به آن «کاسپین» گفته خواهد شد.
افغانستانی، افغانی یا افغان: در سالهای اخیر انگیزهای در میان برخی از فارسی زبانان ایران با هدف حفظ احترام به اتباع کشور افغانستان به وجود آمده است و بر اساس آن، از ذکر صفت «افغانی» برای اشاره به ملیت شهروندان این کشور خودداری میشود. برخی نیز از واژه «افغانستانی» استفاده میکنند و برخی «افغان». «قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان» اتباع این کشور را افغان نامیده است. بنابراین، اطلاق این واژه واجد هیچ توهینی به شهروندان این کشور نیست و به کاربردن نامی است که در قانون اساسی افغانستان هم درج شده است. «افغانی» واحد پول ملی افغانستان است اما در سالهای گذشته در ایران در اشاره به اتباع افغانستان، کم کم بار منفی پیدا کرده است. هرچند کثیری از ادبا و اهل فرهنگ افغانستان به کاربردن واژه افغانی را در داخل این کشور و در میان خود بیحرمتی یا واژهای دارای بار منفی نمیدانند. با این همه، برای توصیف اتباع افغانستان کاربرد واژهای که در قانون اساسی این کشور آمده، یعنی افغان قابل توصیه است هرچند صفت افغانستانی هم غلط محسوب نمیشود.
آستانه یا نورسلطان نظربایف: پاینتخت قزاقستان از کشوهای ساحلی دریای خزر در سال ۱۹۹۷ از آلماتی به آستانه منتقل شد. اما پس از کنارهگیری «نورسلطان نظربایف»، رییس جمهوری ۳۰ ساله این کشور از قدرت، جانشین موقت او پیشنهاد کرد به مناسبت انتقال بیخونریزی قدرت در قزاقستان، نام پایتخت به نورسلطان نظربایف تغییر کند که اولین رهبر این کشور پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری و استقلال سیاسی است. تا زمانی که این نام به طور رسمی تغییر نکرده و در اسناد دولتی به نام دیگری نامیده نشده، پایتخت قزاقستان، آستانه است.
نیوزیلند یا زلاندنو: نام رسمی کشوری در منطقه اقیانوسیه که در سالهای گذشته در نقشههای فارسی چاپ ایران زلاندنو نامیده میشد، نیوزلند یا نیوزیلند است. بخش اول نام این کشور در فارسی به «نو» ترجمه شده بود. در فارسی جدید، نامی که برای اشاره به این کشور متداول بوده، نیوزلند است که به نظر انتخاب درستتری است.
جمهوری اسلامی یا جمهوری اسلامی ایران: جمهوری اسلامی یک نظام سیاسی است و میتواند متعلق به هر کشوری باشد؛ همانطور که نظام سیاسی افغانستان و پاکستان جمهوری اسلامی است. اطلاق این اصطلاح سیاسی برای نامیدن کشور ایران و حتی حکومت، درست و دقیق نیست. اما احتمالا به علت این که اولین کشوری که نظام آن جمهوری اسلامی شد و سالها یگانه جمهوری اسلامی در جهان بود، ایران است، منظور از اطلاق جمهوری اسلامی، اشاره به حکومت ایران و در موارد نادرتری، کشور ایران است.
عمان یا امان: عمان کشوری به پایتختی مسقط در سواحل جنوبی خلیج فارس و امان پایتخت کشور اردن در شرق دریای مدیترانه است.
روسیه یا شوروی: اتحاد جماهیر شوروی در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ رسما از هم پاشید و دیگر موجودیتی به این نام از این تاریخ وجود ندارد. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ۱۵ کشور جدید تاسیس شدند که روسیه یکی از آنها است. امروزه شوروی نامیدن کشور مستقل روسیه غلط است.
جهود یا یهودی یا کلیمی: پیروان حضرت «موسی»، گروهی قومی و مذهبی برآمده از «بنی اسراییل» را «یهودی» میگویند. به یهودیان ایرانی «کلیمی» هم گفته میشود. این نام زمانی در شناسنامه یهودیان ایرانی برای اشاره به دین آنها ثبت میشده است. «جهود» به معنی کوشنده، در فارسی به یهودیان اطلاق میشود. در زبان و ادبیات عامیانه فارسی، عباراتی وجود دارند همانند «جهود بازی درآوردن» که کنایه از خساست است یا «جهود خون دیده» که به معنی ترس زیاد است. به نظر بخشی از یهودیان، واژه جهود همراه با تحقیر به کار میرود و بار مثبتی ندارد.
کلاشینکف یا کلاشنیکف: اسلحهای خودکار که نام مخترع آن، یعنی «میخائیل کلاشنیکف» روسی بر آن گذاشته شده است. املا و تلفظ درست این سلاح، «کلاشنیکف» است اما در ایران به آن کلاشینکف میگویند. به دلیل رایج بودن این نام برای دههها در ایران، هنوز هم در رسانهها و از سوی منابع رسمی به این سلاح، «کلاش» یا کلاشینکف گفته میشود و اصطلاحا یک غلط مصطلح است.
بمبئی یا مومبای: «بمبئی» یکی از معروفترین شهرهای هند به شمار میرود که نام آن را پرتغالیها انتخاب کردهاند و به معنی ساحل مطلوب است. هند ۲۰سال پیش نام این شهر را رسما به «مومبای» تغییر داد که برگرفته از نام یکی از الهههای هندی است. در خارج از هند برخی از کشورها به طور رسمی نام جدید این شهر را به کار میبرند اما در فارسی و در میان ایرانیان همچنان نام بمبئی برای اشاره به این شهر استفاده میشود.
اورشلیم یا بیتالمقدس: «بیتالمقدس» یا «اورشلیم» نام یکی از قدیمیترین و بحث برانگیزترین شهر جهان که برای مسلمانان، مسیحیان و یهودیان شهر مقدس محسوب میشود، است. استفاده از هر دو این اسامی صحیح است و در متون قدیمی فارسی هم هر دو اسم به کار رفته است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر