«محسن امیریوسفی» در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی روزنامه «شرق»، توقیفکردن فیلم را از آفات فرهنگی دانسته و گفته است باید در محکمه فرهنگی درباره کسانی که در این کار نقش داشتهاند، صحبت شود.
آشغالهای دوستداشتنی فیلمی دربارهٔ حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ است که از دولت «محمود احمدینژاد» موفق به دریافت مجوز پخش نشد و از دولت «حسن روحانی» نیز نتوانست پروانه نمایش برای سیودومین «جشنوارهٔ فیلم فجر» دریافت کند. این فیلم پس از شش سال توقیف، در اواخر بهمن ماه سال ۱۳۹۷ موفق به دریافت مجوز اکران شد و مورد استقبال عموم قرار گرفت.
امیریوسفی، کارگردان این فیلم توقف فیلم را واقعیتی تلخ عنوان کرده و گفته است: «آشغالهای دوستداشتنی نمونهای از چندین فیلم در تاریخ سینمای ایران است که در زمان خودش اگر اکران میشد، تأثیرات دیگری بر سینما داشت. توقیفکنندگان هر زمان که ]فیلمی را[ توقیف میکنند و در این کار تا هرزمان که موفق باشند، به نوعی پیروزی آنها است. خیلی از فیلمهای تاریخ سینما را داریم که اگر در زمان خودشان اکران میشدند، در سینمای ایران تأثیرگذار بودند. فیلمی مانند "خواب تلخ" بعد از ۱۲ سال اکران شد که پرفروشترین فیلم سال گروه "هنر و تجربه" هم بود و خیلی حس و حال خوبی برای من به همراه داشت. نظرات مردم را که میخواندم، شور و هیجانی در سال ۱۳۹۴ به وجود آورده بود. اما در پس تمام تبریکات و لطفی که دوستان منتقد و تماشاگران سینما به من داشتند، درباره یک نکته کمتر صحبت کردم و این که تبریک به نوعی برای من تسلیت بود!»
او توضیح داده است: «بعد از ۱۲ سال، درباره فیلمی صحبت میشود که در ۳۲سالگی من میتوانست تحسین شود و از خیلیها نظر بگیرم و محاسن و ایرادهای فیلم را متوجه شوم و خط کاری زندگیام تغییر میکرد. بعد از ۱۲ سال آنقدر جانسخت بودهایم که هم من و هم فیلم ماندیم که دربارهاش صحبت شود. آشغالهای دوستداشتنی هم اگر در سال ۱۳۹۲ اکران میشد، مطمئنا تأثیر بیشتری برای من داشت.»
خواب تلخ این کارگردان در سال ۱۳۸۲ ساخته و در تاریخ دوم آذر ۱۳۹۴ در سینماهای ایران اکران شد. این فیلم با این که حضور موفقی در جشنواره های جهانی داشت و مورد توجه منتقدان بینالمللی قرار گرفت، موفق به دریافت پروانهٔ نمایش از وزارت ارشاد نشد و تا قبل از سال ۱۳۹۴، جز در برخی محافل سینمایی، به صورت عمومی به نمایش درنیامد.
امیریوسفی به شرق گفته است: «من در میان مهاجمان فرهنگی، کسی را دیدم که با پسرش به تماشای فیلم نشسته بود و پسر او از من عذرخواهی میکرد که پدرش در توقیف فیلم نقش داشته است. خب، همین برای من کافی است!»
او اضافه کرده است: «تلاش کردند مرا به آدم دیگری تبدیل کنند اما تمام تلاشم این است که این اتفاق نیفتد. چراکه واقعا اعتقاد دارم در دستگاه توقیف و سانسور که در کشور ما وجود دارد، در واقع یک مدل خاص از آزار هنرمند هم وجود دارد. به نظرم مهمتر از اتفاق دردناک توقیف، این است که بعد از پایان توقیف، هیچ وقت به این فکر نمیکنید که بالاخره روزی تلافی خواهم کرد.»
وی گفته است: «خوشحالم که در خاطرات خودم از راهروهای تنگ و تاریک وزارت ارشاد، خاطرات طنز بیشتری در ذهنم مانده است؛ خاطراتی از بعضی مدیران که حتی آنقدر ناراحت میشدند که یکی از آنها به خاطر اتفاقاتی که خودش مسببش بود، بغض کرده بود و من چای خودم را به او میدادم و میگفتم نگران نباشید، حل میشود.»
او در مورد دلیل اصلی توقیف فیلم خود گفته است:«واقعیت این است که دلیل این اتفاق را باید از کسانی بپرسید که مسبب این اتفاق شدند و جلوی اکران فیلم را در شش سال گذشته گرفتند و متأسفانه این حواشی را برای فیلم به وجود آوردند. این که فیلم چه مشکل سیاسی دارد، سالها است دارم پاسخ میدهم به دوستانم که در نمایشهای کوچک خانگی به تماشای فیلم نشستهاند. جالب است آدمهای مختلف از جناحهای سیاسی متفاوت همه این سؤال را میپرسند.»
امیریوسفی توضیح داده است: «فقط میتوانم یادآوری کنم برای اولینبار در جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۹۲ جلوی نمایش این فیلم توسط دبیر وقت جشنواره گرفته شد! کارهای فنی فیلم سال ۱۳۹۱ انجام و پروانه ساخت تیرماه ۱۳۹۱ صادر شده بود. پاییز ۱۳۸۹ اولین نسخه از فیلم را به وزارت ارشاد برای گرفتن پروانه ساخت دادم. آن زمان آقای "جواد شمقدری" در رأس سازمان سینمایی قرار داشت. تیرماه ۱۳۹۱، بعد از یک سال و نیم که هفتهای دو، سه بار به وزارت ارشاد میرفتم، هرازگاهی گفتوگوهایی درباره فیلمنامه انجام میشد و فیلمنامه تقریبا ۱۶ بار بازنویسی شد. بعد از آن در تیرماه ۱۳۹۱ پروانه ساخت را گرفتم! حدود سه ماه بعد هم بهسرعت فیلمبرداری را شروع کردم. "بنیاد سینمایی فارابی" در کنار وزارت ارشاد درباره فیلمنامه نظر میداد. به هرحال، پروانه ساخت را به من دادند و مهرماه ۱۳۹۱ فیلمبرداری را شروع کردیم که قسمتی از پلانهای نقش پدر با بازی "اکبر عبدی" باقی ماند و در اسفند سال ۱۳۹۱ فیلمبرداری شد. جلوههای بصری (کامپیوتری) فیلم هم خیلی زمانبر بود. تقریبا اوایل سال ۱۳۹۲ نسخه اولیه فیلم آماده بود که دولت آقای حسن روحانی روی کار آمد و آقای "حجتالله ایوبی" جایگزین آقای شمقدری شدند. ظاهرا به نظر میرسید فضا بهتر از قبل شده است. خیال ما هم راحت بود فیلمی که فرازونشیبها را طی کرده، بالاخره مشکلاتش مرتفع میشود! فیلم هم با تمام مسایل و مشکلات بالاخره ساخته شد. اما اولینبار برای جشنواره سال ۱۳۹۲ فیلم را ارایه کردم تا حضور داشته باشد. از همان زمان افتاد مشکلها!»
او اضافه کرده است: «قبل از شورای پروانه نمایش، نسخه فیلم را به جشنواره فجر داده بودم که ببینند و همزمان هم تلاش کردم تا پروانه نمایش صادر شود. در زمان آقای روحانی این اتفاق افتاد چون میخواستم نسخه کاملشده را بدهم. اما وقتی اولینبار فیلم را دادم، اولین جملات ناخوشایندی که شنیدم، از زبان یکی از بچههای مطبوعات بود که گفت پیش آقای "رضاداد" (دبیر وقت جشنواره) بودیم و نسخه فیلم را (که به صورت امانت به جشنواره داده بودم) از کیفش درآورد و گفت نسخه این فیلم در کیف من میماند و به هیات انتخاب داده نمیشود! آن زمان بود که تماس گرفتم و گفتم نسخه را به من بدهید، چرا جوسازی میکنید؟ ایشان پاسخ داد صبر کن، پیگیری میکنیم. ولی به همین راحتی این مساله بزرگ شد تا حدی که انگار همه مسایل جشنواره سال ۱۳۹۲ معطوف به فیلم من شده بود و اگر این فیلم کنار گذاشته میشد، جشنوارهای گل و بلبل میداشتیم. دست آخر هم فیلم را کنار گذاشتند تا جشنواره با آرامش جلو برود با این قول که بعد از جشنواره فیلم را حتما اکران میکنند! جالب است جشنواره سال ۱۳۹۲ برگزار شد و یکی از جنجالیترین و پرتنشترین جشنوارههای فجر تاریخ شد!»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر