«حسن روحانی» رییس جمهور ایران در آخرین روزهای سال ۱۳۹۷ برای اولین بار در دوره ریاست جمهوریاش دیداری رسمی از عراق داشت. این سفر از سوی افراد دولتی جمهوری اسلامی ایران بسیار موفق توصیف شد و مخالفان و منتقدان دولت هم از زاویه زیر سئوال بردن ضرورت رابطه با اروپا، این سفر را بسیار مهم و موفق خواندند. در رسانههای رسمی ایران گفته شده روحانی در روز روشن به عراق رفت و با مقامهای این کشور دیدار کرد در حالی که ترامپ در شب تاریک رفت و بدون ملاقات با رهبران عراق این کشور را ترک کرد.
در جریان سفر روحانی به عراق توافقهایی میان دو کشور صورت گرفت از جمله اعلام شد که سی سال پس از پایان جنگ دو کشور، شط العرب رودخانه مرزی ایران و عراق لایروبی و پاکسازی میشود، روادید یا ویزای گردشگردی برای اتباع ایران و عراق رایگان شد و قرار است راه آهن دو کشور از طریق شلمچه به بصره به یکدیگر وصل شود.
توافقهایی هم برای مبادله کالاهای کشاورزی و دارو در زمان تحریمهای ایران انجام شده که پیشتر از آن به عنوان توافقی مشابه برنامه نفت در برابرغذا یاد شده بود. عراق یکی از کشورهایی که تحریمهای آمریکا را با جدیت اجرا میکند و از جمله از همکاری با ایران در میادین مشترک نفتی از بیم تحریمهای احتمالی هم کنار کشیده است. در این سفر گشایشی درباره این اختلاف نشد.
در صورتی که توافق دو کشور در ارتباط با شط العرب اجرایی شود، یکی از موضوعات مورد اختلاف که از دیدعراق دلیل شروع جنگ هشت ساله بوده، خاتمه پیدا میکند و امکان دارد وضعیت معیشت و رفاه شهروندان آبادان و خرمشهر در ایران و بصره در عراق بهبود پیدا کند.
در چارچوب توافق برای لایروبی شط العرب، اعلام شد که «پایانه نفتی الامیه که جا به جایی مسیر رودخانه مرزی دو کشور بر موقعیت مرزی آن به نفع ایران اثر گذاشته، کماکان یک پایانه عراقی در نظر گرفته میشود». پیشتر اظهارتی از سوی مقامهای عراقی درباره وجود ادعاهای سرزمینی درباره این پایانه منتشر شده بود اما به صورت رسمی اعلام نشده بود. احتمال دارد که ایران از این موضوع به عنوان برگ برندهای برای مذاکره بر سر اختلاف در مرز آبی شط العرب استفاده کرده باشد که به این ترتیب حالا به نفع طرف عراقی حل و فصل شده است.
با وجود توافق بر سر شط العرب که سالها به تاخیر افتاده بود، اما مسائل بسیار مهمی در سفر حسن روحانی به کلی مسکوت ماند که در غیاب آن به سختی بتوان این سفر را «تاریخی و بسیار موفق» توصیف کرد. مهمترین مسائلی که در سفر روحانی به عراق در سکوت مطلق قرار گرفت، پیمان صلح دائم دو کشور و موضوع غرامتهای جنگی است.
وضعیت حقوقی جاری میان ایران و عراق سی سال است که در موقعیت «آتش بس» قرار دارد. انعقاد پیمان صلح دائم میان دو کشور تا امروز هم که سی سال از پایان جنگ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ میگذرد، هرگز مورد مذاکره و توافق قرار نگرفته است. نبود پیمان صلح میان ایران و عراق به این معنی است که از دیدگاه حقوقی و نظامی با «وضعیت آتش بس» بین دو کشور هر لحظه امکان دارد یکی از طرفها دیگری را به نقض مقررات آتش بس متهم و حالت جنگی را مجددا احیا کند.
نظام جمهوری اسلامی ایران تاکنون دو مقطع تاریخی مهم را برای امضای قرارداد صلح دائم با عراق از دست داده است.
پس از اجرای قطعنامه ۵۹۸ بین ایران و عراق و ماهها پس از شروع آتش بس، نیروهای عراقی از بخشهای همچنان اشغال مانده خاک ایران خارج شدند که به سرعت معلوم شد دلیل آن کسب آمادگی برای حمله به کویت بوده است. در شرایطی که حکومت «صدام حسین» به دنبال فشار بینالمللی ناشی از اشغال کویت تضعیف شده بود، ایران از تلاش برای انعقاد قرارداد صلح با این کشور که وضعیت آتش بس را تثبیت میکرد، خودداری کرد و این فرصت را از دست داد اما هنوز یک فرصت دیگر برای جمهوری اسلامی فراهم است.
در حال حاضر اغلب رهبران کشور عراق چهرههای سیاسی نزدیک به جمهوری اسلامی ایران هستند و حتی زمانی در ایران به میزبانی حکومت زندگی کرده اند. کمکهای نظامی جمهوری اسلامی ایران به عراق در مبارزه با گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) باعث نزدیکتر شدن دو کشور هم شده اما جمهوری اسلامی ایران باز در حال از دست دادن دومین فرصت تاریخی برای عقد قرارداد صلح دائم با عراق است و به وضعیت ناپایدار حقوقی که تا به امروز ۳۰ ساله شده، ادامه میدهد.
اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت عراق تمایلی به امضای قرارداد صلح دائم نداشته باشند، ممکن است ناشی از انگیزه مشترکی باشد که دلیل اصلی آن روشن نیست اما قابل انکار نیست که دو کشور تا سی سال پیش از مهمترین مولفههای تهدید امنیتی برای یکدیگر بوده اند. حالا شرایط حاکم بر روابط ایران و عراق تغییر کرده و قابل قیاس با دوره «صدام حسین» نیست اما تضمینی وجود ندارد که رابطه نزدیک دو کشور مستقل به هردلیلی تا ابد از ثبات فعلی برخوردار بماند.
به جز ناتوانی از رسیدن به توافقنامه صلح دائم با عراق، موضوع غرامتهای جنگی که دولت بغداد باید به ایران بپردازد هم با سکوت جمهوری اسلامی ایران بلاتکلیف مانده و امکان از دست رفتن آن وجود دارد.
در آذر ۱۳۷۰ گروهی که از سوی دبیرکل سازمان ملل متحد، مامور شناسایی آغازگر جنگ شده بود، پس از دریافت اسناد و مدارک هر دو کشور، عراق را متجاوز به خاک ایران اعلام کرد. این موضوع مجوز حقوقی طلب غرامت جنگی از عراق بود اما با تعلل نظام جمهوری اسلامی ایران از این فرصت تاکنون استفاده نشده و عملا امکان اخذ خسارات جنگی از عراق در حال فراموش شدن است. مقامهای جمهوری اسلامی ایران که زمانی از ضرورت دریافت غرامت از عراق میگفتند، سالها است که حتی اشارهای هم به موضوع نمیکنند.
دریافت خسارت و غرامت ناشی از جنگ به جز جبران بخشی از خرابیها، از جنبه بازدارندگی آن نیز اهمیت دارد. بهترین نمونه در این زمینه رفتار کویت در برابر عراق پس از حمله نظامی و اشغال خاک این کشور است.
دو سال پس از آتش بس با ایران، ارتش عراق در مرداد ۱۳۶۹ وارد کویت شد و این کشور را ضمیمه خاک عراق اعلام کرد. با ادامه اشغال کویت نیروهای ائتلاف نظامی به رهبری آمریکا پس از درگیری با نظامیان عراق آنها را از خاک کویت خارج کردند و با متجاوز شناخته شدن عراق، زمینه دریافت غرامت جنگ فراهم شد.
کمتر از یک سال بعد «کمیسیون جبران خسارت سازمان ملل متحد (UNCC) تاسیس شد که به عنوان نهاد وابسته به شورای شورای امنیت مامور تعیین میزان خسارات ناشی از حمله عراق به کویت بود.
پرداخت خسارت اشغال نظامی کویت از سوی عراق در زمان صدام شروع شد. در دورهای که عراق تحت برنامه نفت در برابر غذا قرار داشت بخشی از درآمدهای نفتی این کشور به صندوقی تحت نظارت سازمان ملل واریز میشد تا به صورت اقساط به عنوان خسارت به کویت پرداخت شود.
این کار وظیفه «کمیسیون جبران خسارت سازمان ملل متحد» بوده است. کمیسیون تلفات ناشی از حمله عراق به کویت را به بخش خسارتهای ناشی از مرگ و میر، خسارت به اموال، خسارات به منابع طبیعی، آسیب به سلامت عمومی و خساراتهای محیطی زیستی تقسیم کرد و به جنگ زدگان و آسیب دیدگان مهلت زمانی مشخصی داد تا اسناد خود و مبلغی را که به عنوان خسارت طلب میکنند، به سازمان ملل ارائه کنند.
چنین اسناد و مدارکی که مربوط به حمله نظامی عراق به ایران باشد، پس از گذشت سی سال حتی اگر مشمول مرور زمان نشود، به سختی به طور کامل قابل جمع آوری و عرضه است. به بیان دیگر بخشی از آثار و خساراتهای حمله عراق به ایران ترمیم شده و بازسازی شده و حتی بخشی از شهروندان ایرانی و آسیب دیدگان ناشی جنگ، در قید حیات نیستند. با مستند نشدن خسارتهای جنگ امکان پیگیری آن به کلی از بین نمیرود اما روند آن را در شرایطی که تا به امروز بیشتر از سی سال از آن گذشته، بسیار دشوار میکند.
دولت جمهوری اسلامی ایران در زمان «محمود احمدی نژاد» مدعی لزوم دریافت خسارتهای جنگ جهانی اول و خسارت جنگ جهانی دوم شده بود اما احمدی نژاد که اولین رییس جمهور ایران بود که به عراق سفر کرد موضوع غرامت را نادیده گرفت.
حسن روحانی دومین رییس جمهور ایران که از عراق بازدید کرده خود زمانی از فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی ایران در جنگ بود. اما او هم مانند محمود احمدی نژاد در سفرش به عراق از کنار موضوع غرامت با سکوت و بیاعتنایی گذشت.
مطالب مرتبط:
معنی توافق ایران و عراق درباره شط العرب پس از ۳۰ سال چیست؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر