الن بلیندر، جولی تورکویتز و ادام گلدمن
مونیکا ویت، افسر اطلاعاتی سابق نیروی هوایی ارتش امریکا، در سال ۲۰۱۳ وارد هتل مجللی در تهران شد که میزبان کنفرانسی با مضمون حمله به فرهنگ امریکایی بود. خانم ویت در این کنفرانس که پر بود از اساتید عجیب و غریب، منکران هولوکاست و حامیان تروریسم، خود را در میان مردمی یافت که با نقطه نظرات منفی او درباره کشورش همعقیده بودند.
یکی از اسلامشناسان سرشناس به نام کوین برت نیز در این کنفرانس حضور داشت و در لابی هتل پارسیان آزادی مکالمه مفصلی با خانم ویت داشت. آقای برت درباره این گفتگو میگوید: «آنچه او به من گفت این بود که احساس میکرد هنگام خدمت در نیروی هوایی در جرایم جنگی وحشتناکی مشارکت داشته که پس از آن باعث عذاب وجدان وی شده است.»
طبق دادنامهای که در روز چهارشنبه منتشر شد، کمتر از هفت ماه پس از این کنفرانس در تهران، خانم ویت توسط سازمانهای اطلاعاتی ایران استخدام شده است. سابقه نظرات افراطی مونیکا پس از خدمت در ارتش به دوران تحصیل او در دانشگاه باز میگردد. حتی وقتی وی در حال تحصیل مدرک کارشناسی ارشد خود بود، افبیآی به او هشدار داد که سرویسهای اطلاعاتی ایران وی را تحت نظر دارند.
کوری الیس، یکی از دوستان مونیکا که او را از دوران کارشناسی ارشد در دانشگاه جرج واشنگتن میشناسد، درباره اخطار افبیآی میگوید: «اخطار خاصی نبود، مثل این نبود که از او بخواهند برای توضیح یا پرسش و پاسخ به مقامات مراجعه کند.» با این حال آقای الیس اذعان میکند مونیکا در آن دوران نیز نظرات شدید خویش علیه سیاست خارجه امریکا را مخفی نمیکرد. «همه فقط مینشستند و نگاهش میکردند.»
ماموران امنیتی و نیروهای پلیس ایالات متحده اکنون مسوول رسیدگی به پرونده خانم ویت ۳۹ ساله هستند، پروندهای به زعم آنها خیانت به کشور تلقی میشود. به باور آنها مونیکا ویت اکنون در ایران زندگی میکند تا از دسترس ماموران و قانون امریکا در امان باشد.
مقامات سابق امنیتی در ارزیابی این ماجرا اقدامات خانم ویت را بسیار خطرناک و آسیبرسان به امنیت ملی اعلام کردند. به ویژه به این خاطر که وی مظنون به افشای هویت مامورهای دوجانبه امریکا در ایران است. مقامات امریکایی هنوز درباره این که چرا خانم ویت از کشورش روبرگردانده و به آن خیانت کرده است، هیچ ایدهای ندارند.
اما با جستجو در گذشته خانم ویت و مصاحبه با دوستان و آشنایاناش و همچنین مقامات سابق امنیتی، میتوان علاقه شدید مونیکا به فرهنگ خاورمیانه را از دوران جوانی در وی دید . این علاقه با بزرگتر شدن او مبدل به خیانت آشکار به کشورش شده و مونیکا ویت را به یکی از جدیترین دشمنان واشنگتن تبدیل کرده است.
طبق اظهارات مقامات، یک سال پیش از جذب او توسط سپاه پاسداران به عنوان جاسوس، مونیکا با مرضیه هاشمی* ملاقات کرده است. خانم هاشمی روزنامهنگاری است که در لوییزیانا به دنیا آمده ولی او نیز به ایران مهاجرت کرده و اکنون برای این کشور کار میکند. به عقیده مقامات امنیتی، خانم هاشمی ماموری برای جذب نیرو برای سازمانهای امنیتی ایران است.
داگلاس وایز، نایب رییس سازمان امنیت دفاعی درباره خانم ویت میگوید: «او این کار را به خاطر پول نکرد، این گونه نبود که آنها به وی پیشنهاد پولی خوب برای انجام کاری یا ارائه اطلاعات خاصی دهند. در برههای از زندگی، وی نتیجه گرفت اعتقادات و نظرش را عوض کند و با ایرانیان همسنگر شود.»
خانم ویت در ال پاسو، تگزاس به دنیا آمد و بلافاصله بعد از تولد ۱۸ سالگیاش در ۱۹۹۷ به نیروی هوایی ارتش پیوست که مصادف با مرگ نابههنگام مادرش بود. لاغر و دراز اندام با موهایی بلند و قهوهای بلافاصله به یگان هواپیماهای جاسوسی فرستاده شد، هواپیماهایی که مجهز به آخرین تجهیزات جاسوسی و شناسایی هستند.
اولین حضور او در خاورمیانه به سال ۲۰۰۲ باز میگردد، وقتی از طرف ارتش به عربستان سعودی فرستاده شد. ماموریت بعدی او در جزیرهای بریتانیایی در اقیانوس هند بود که پایگاهی نظامی با اهمیت بالا برای ارتشهای دنیای غرب و یونان است. در سال ۲۰۰۵، برای شش ماه و در اوج درگیرهای قومی و حملات تروریستی به عراق فرستاده شد. یک سال بعد نیز او هفت ماه را در قطر خدمت کرد.
در ماه ژوئن ۲۰۰۸، درست همان ماهی که از ارتش خارج شد، مدرک لیسانس خود را از دانشگاه مریلند گرفت و بعد از آن برای دو شرکت پیمانکار در زمینههای امنیتی کار کرد. دست آخر نیز وی در دانشگاه جرج واشنگتن در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شد دانشگاهی با سابقه درخشان در تربیت دیپلماتهای آینده و محققانی که در وزارت کشور مشغول به کار میشوند.
اعضای خانواده خانم ویت،به پیام ما بعد از اعلام دادنامه علیه دخترشان پاسخ ندادهاند، به همسایهها نیز هیچ وقت چیز زیادی درباره مونیکا نگفتهاند. طبق اظهارات همکلاسی او، آقای الیس، به نظر میرسید مونیکا از خانوادهاش جدا شده باشد.
کانی شیلدز، یکی از همسایگان آنها که در نزدیکی پدر مونیکا، هری ویت، در لانگوود، فلوریدا زندگی میکند به ما گفت که وی تقریبا درباره فعالیت مونیکا در سازمانهای اطلاعاتی هیچ نمیدانست: «هیچ وقت کسی در این باره صحبت نمیکرد. به نظرم خود هری هم خیلی نمیدانست دخترش همیشه کجاست و چه میکند.»
در دوران تحصیل در دانشگاه جرج واشنگتن اما به نظر میرسد وی هویت کمتر مرموزی در میان همکلاسیهایش داشت. از دید همکلاسیهایش که بسیاری از آنها بسیار جوانتر از مونیکا بودند، او به شدت تحت تاثیر دوران حضورش در ارتش به نظر میرسید و حتی احساس میشد از جامعه و افراد پیرامونش بیگانه و بیزار شده است. طبق اظهارات آنها، او در کلاسها، دانشجویی ساکت بود اما گهگاه بعد از کلاس و در سالن با دانشجویان دیگر به صحبت مینشست و از زمان خدمتش در ارتش حرف میزد.
آقای الیس میگوید: «او از این میگفت که چطور به خاطر چیزهایی که دیده یا کارهایی که در آنها مشارکت داشته، شبها نمیتواند بخوابد. » طبق اظهارات آقای الیس، مونیکا از حملات پهپادی، قتلهای ناعادلانه و اقدامهای وحشتناک علیه کودکان یاد میکرد و میگفت سایر همکارانش در ارتش به آن اقدامات افتخار میکردند. بیش از همه چیز، او از «بیکفایتی بیحد و مرز» مافوقهایش در دوران حضور در ارتش گلایه میکرد.
وضعیت مالی مونیکا هم تعریف چندانی نداشت. در سال ۲۰۱۱ او به آپارتمان کوچکی در مجتمعات اختصاص یافته برای افراد کمدرآمد در فالز چرچ ویرجینا که حومه واشنگتن دیسی محسوب میشود، نقل مکان کرد. ساختمانی شدیدا قدیمی پر از لکه و کثیفی بر دیوار و راهروها، و درست روبهروی ساختمانی که در آن مردهها را میسوزانند. یکی از مقامات پلیس اظهار کرده است که مونیکا در مقطعی در زندگیاش حتی بیخانمان نیز بوده است.
سایر دانشجویانی که او را میشناختند میگویند مونیکا به کرات میگفت احساس میکند در جایی زندگی میکند که بدان تعلق ندارد و دچار بحران هویتی و عقیدتی شده است.
به هر صورت اما، وی علاقه خاصی به ایران و فراگیری زبان فارسی داشت که از دوران خدمت در ارتش یادگیری آن را آغاز کرده بود. گرچه چنین علاقهای شاید برای خیلیها عجیب به نظر بیاید، برای دانشجوی مطالعات خاورمیانه چندان علاقه عجیبی به نظر نمیآمد.
طبق اظهارات خانم ویت طی مصاحبهای با ایرنا، در دوران خدمت در نیروی هوایی او همچنین به اسلام علاقهمند شد و شروع به خواندن درباره این دین در زمان حضورش در عراق کرد. اما در سال ۲۰۱۲ و پس از حضور در آن کنفرانس کذایی در تهران که اسلام آورد.
طبق گفتههای همکلاسیهایش، نابههنگام او حجاب بر سر کرد و از اسلام آوردنش و دیدار از ایران با شوق و ذوق حرف میزد. چنین تغییری از چشم آنان نیز عادی به نظر نمیرسید.
کنفرانس مورد اشاره که هالیودیسم نام دارد، بر حول این محور متمرکز است که چگونه سینمای امریکا با فیلمهای خود تلاش دارد فرهنگ ایرانی را بدنام و خراب کند. گرچه وی مهمان رسمی مراسم نبود و بدان دعوت نشده بود، با هماهنگیهای یکی از مسوولان مراسم اما زمان گرفت و پشت میکروفون به عنوان سخنران حاضر شد.
نادر طالبزاده، مستندساز ایرانی که از منتقدان سرسخت غرب و یکی از برگزارکنندگان این کمفرانس بوده، رباره آن روز میگوید: «کمی به نظرم مشکوک میآمد. ما در این مراسم سعی داشتیم کاملا شفافیت را رعایت کنیم ولی معلوم نبود او که هست و از کجا آمده. وی گفت به همه کشورهای منطقه سفر کرده و به تازگی اسلام آورده است. اما من افراد زیادی را میشناسم که اسلام آوردهاند، اسلام آوردن او به نظرم واقعی نیامد.»
پس از بازگشت به واشنگتن، مونیکا برای دفاع از پایاننامه خویش آماده بود ولی جلسه دفاع با حضور اساتید طبق انتظار پیش نرفت. آقای الیس که در مراسم دفاع شرکت کرده بود پایاننامه خانم ویت را «نامه عاشقانهای به ایران» توصیف میکند و میگوید طبق ارزیابی مونیکا در پایاننامه، ایران هرگز جز برای دفاع از خود دست به استفاده از سلاح هستهای نمیبرد. چنین اظهارتی چندان به نظر اساتید درست نیامد و او را با سوالاتی سخت روبهرو کردند، سوالاتی که وی هیچ پاسخی برایشان نداشت. «او تقریبا احساس میکرد به او اهانت شده که نظرش درباره ایران به عنوان کشوری عاشق صلح حتی مورد سوال قرار گرفته شده است. او آشکارا ناراحت بود.»
سخنگوی دانشگاه جرج واشنگتن نیز تایید کرد خانم ویت مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۲۰۱۲ از این دانشگاه اخذ کرده است ولی از ذکر هرگونه جزییاتی درباره زمان حضور او در این دانشگاه خودداری کرد. اساتید دانشگاه هم به پیام ما پاسخ ندادند.
در همان ماه فارغالتحصیلی ماموران افبیآی با خانم ویت تماس گرفتند و به او اخطار دادند که سازمانهای امنیتی ایران او را برای استخدام مورد هدف قرار دادهاند. خانم ویت نگرانی ماموران را بیمورد دانست و اظهار داشت اگر به ایران بازگشت و از او درباره دوران خدمتش در نیروی هوایی سوالی پرسیده شد، چیزی نخواهد گفت.
طبق اظهارات دولت، یک ماه بعد از این دیدار خانم ویت توسط خانم هاشمی هنگام ساخت فیلمی ضد امریکایی که بعدتر در ایران پخش شد، به استخدام جمهوری اسلامی درآمد. در فوریه ۲۰۱۳، او دوباره به تهران بازگشت تا در سری جدید کنفرانس هالیودیسم شرکت کند.
در همان زمان و در مصاحبه مورد اشاره با ایرنا خانم ویت توضیح میدهد که وی در خانوادهای مسیحی بزرگ شده ولی هیچگاه مذهبی نبوده است. دلیل مطالعه اسلام هم در آغاز این بوده که ماموریتهای ایالات متحده در خاورمیانه را بهتر شناخته و ارزیابی کند. «من فکر میکردم مطالعه اسلام به من کمک خواهد دشمن را بهتر بشناسم.» خیلی زود اما او تحت تاثیر قرار گرفت. «هنگام مطالعه شبانه علاقه شدیدی به قرآن پیدا کردم. دریافتم برخلاف چیزی که ارتش امریکا به ما میگوید، اسلام اصلن دین خشنی نیست.»
طبق اظهارات وزارت دادگستری، خانم ویت همچنین با مقامات سپاه پاسداران ملاقات داشته و از او هنگام انتقاد از سیاستهای امریکا در این ملاقات فیلمبرداری شده است.
مایک گراول، سناتور دموکراتیک سابق از آلاسکا که خود در این کنفرانس شرکت کرده میگوید: «آنها کنفرانس پر زرق و برقی به راه انداختهاند و عدهای جوانان خوشرو و خوشپوش که بسیار خوب انگلیسی صحبت میکنند از مهمانان پذیرایی میکنند.» آقای گراول که خود نیز سه بار با ماموران اطلاعاتی ایران مکالمه داشته است در این باره میگوید: «آنها به کار خود که کار امنیتی اطلاعاتی است، واردند و اگر نقطه ضعف یا نکته جالبی را در فردی بیابند روی آن سرمایهگذاری خواهند کرد.»
ظاهرا خانم ویت به نظر سایرینی که در تهران او را ملاقات کردهاند شخص خاصی که به طور ویژه در یاد بماند، به نظر نرسیده است. شان استون فیلمساز و فرزند کارگردان مشهور الیور استون که اظهار داشته خود وی دو بار توسط ماموران افبیآی درباره خانم ویت که او را در کنفرانس سال ۲۰۱۲ در تهران ملاقات کرده است، مورد مصاحبه قرار گرفته، میگوید: «چیز خاصی درباره او نبود که در یادم بماند. وقتی افبیآی با من تماس گرفت اصلا به خاطر نداشتم او که بود.»
در ماههای بعد از کنفرانس در سال ۲۰۱۳، خانم ویت با خانم هاشمی در تماس نزدیک بود چرا که در افغانستان و کشورهای دیگر منتظر ویزای دوباره برای بازگشت مجدد به ایران بود. دست آخر، در ۲۸ آگوست همان سال ویزای وی آمد و پیامی با یک لبخند برای خانم هاشمی قبل از پروازش به تهران فرستاد که: «من دارم از اینجا میزنم بیرون، دارم میام خونه.»
* توضیح مترجم: مرضیه هاشمی خبرنگار امریکایی الاصل پرس تیوی است که چند ماه پیش در امریکا بازداشت شد.
** این متن ترجمه مقاله نیویورکتایمز اسن که با عنوان «تنها و سرگردان، زنی امریکایی که به ایران پناهنده شد» منتشر شده است.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر