این هفته قرار بود هفتهای بهیادماندنی برای جامعه ادبی عراق باشد. از چند روز دیگر «جشنواره بینالمللی کتاب بغداد» آغاز میشود و بیش از ۷۰۰ ناشر مختلف، نه فقط از خود عراق، جهان عرب و ترکیه که از کشورهایی هم چون انگلیس و امریکا نیز در نمایشگاه امسال شرکت کردهاند. اما شنبه هفته گذشته، شلیک چند گلوله در کربلا، کل عراق را در بهت فرو برد.
«علا المشذوب»، نویسنده ۵۱ ساله عراقی مقابل خانهاش در محله «باب الخان» کربلا توسط دو مرد موتورسیکلتسوار ناشناس به ضرب ۱۳ گلوله از پای در آمد.
به گفته «عمار المسعودی»، رییس گروه ادبیات کربلا، المشذوب در حال بازگشت از جلسهای هفتگی در مقر «اتحادیه نویسندگان» در کربلا بوده که مورد حمله قرار گرفته است.
هویت قاتلان و انگیزه قتل هنوز معلوم نیست اما جایگاه المجذوب معمولا دشمنانی آشنا با خود میآورد؛ نویسندهای که بی باکانه علیه فرقهگرایی مینوشت و مخالف استبداد بود. در کتابهایش بارها علیه فرقهگرایی و افراط مذهبی گفته و کتابی هم در باره تاریخ یهودیان عراق نوشته بود. او زیر عکس فیسبوکش نوشته بود: «مخالف افراط گرایی هستم.»
یکی از اعضای شورای استانی کربلا به خبرگزاری «روداو» گفته پلیس اطلاعاتی اولیه در مورد مظنونان این قتل به دست آورده است. مقامهای مختلف سیاسی و ادبی در سراسر کشور خواهان تحقیقات کامل و پیدا کردن قاتلان این نویسنده شدهاند.
«علا قاسم»، کشته شدن برادرش را به خاطر مبارزهاش علیه فساد و شرایط بد دولت دانسته است.
روز یک شنبه، جمعی از روشن فکران و هنرمندان در کربلا به یاد این نویسنده بزرگ گردهمایی برگزار کردند. بسیاری از نویسندگان در سراسر کشور نیز به این قتل واکنش نشان دادهاند. «علی لفا سعید» به «خبرگزاری فرانسه» گفته است: «این کار یعنی کشتن کلمات؛ کلمات آزاد، صادق و زیبا.»
«احمد سعداوی» که کتاب «فرانکشتین در بغداد» او در سراسر دنیا معروف شده، در صفحه فیسبوک خود نوشته است: «تفنگ کشیدن روی کسی که جز کلمات و رویا چیزی ندارد، اوج بزدلی است. شرم بر قاتلین و شرم بر مقامات اگر فورا پیدایشان نکنند و به آن را را به عدالت نرسانند.»
دختری به نام «رمضانی» در توییتر نوشته است: «علا تنها مینوشت تا به مردم عراق یادآوری کند... یادآوری کند که تا وقتی کلامت را داری، آزاد میمانی.»
المشذوب جایگاه والایی برای هنر و رمان قائل بود. یکی از نوشتههایش که اینروزها دست به دست میشود، گواه این دیدگاه است: «رمان بهترین تصویر جامعه مدنی و تمدن است. الگوی آگاهی و ترقی و شعف است.»
او متولد ۱۹۶۸ بود و بزرگشده روزهای سخت عراقِ زیر لوای «حزب بعث». در سال ۱۹۹۳ دکترایش را از دانشکده هنرهای زیبای «دانشگاه بغداد» دریافت کرد. اول برای رسانههای محلی مینوشت تا اینکه داستانهای کوتاه و رمانهایش به تدریج معروف شدند. کربلایی بود اما نه به آن معنا که ما در ایران میگوییم به کسی که زیارت کربلا رفته است. علا متولد و بزرگشده کربلا بود. آن قدر عاشق شهرش بود که کتابی دو جلدی به نام «خلاصه تاریخ فرهنگی کربلا» نوشت.
اولین کتابش در ۴۰ سالگی به نام «در وطن و ناسیونالیسم» منتشر شد؛ مجموعهای از اشعار که همان قدر علیه دخالت خارجیها در عراق بودند که منتقد نقش روحانیون. تعجبی نیست که از نقش حکومت ایران در کشورش سخت بی زار بود. همین چند روز پیش، روز ۱۷ ژانویه در فیسبوکش پستی علیه روحالله خمینی نوشت. او از کوچهای نوشته بود که خمینی در آن زندگی میکرد و بعد از اینکه مجبور به فرار (یا به عربی، «الموغادره») به پاریس شد و از آنجا انقلابی را آغاز کرد تا خود حکم ران ایران شود، نوشت و سپس به جنگ ایران و عراق اشاره کرد: «جنگی را بین کشور خودش با کشوری که قبلا میزبانش بود، آغاز کرد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر