ماهها است بحث سهمیهبندی بنزین در ایران در محافل سیاسی و اقتصادی ایران داغ است، در روزهای اخیر اخبار پراکندهای از مجلس به گوش میرسد که حکایت از طرح تازهای دارد که در آن به جای خودرو برای هر شهروند ایرانی سهمیهای ثابت به قیمت بنزین دولتی در نظر گرفته میشود. چیزی بین ۲۴ تا ۳۰ لیتر بنزین در ماه که افراد مختار به استفاده یا فروش آن به قیمت آزاد در سامانهای خواهند بود که به این منظور طراحی میشود.
در نخستین ساعات شامگاه روز سهشنبه دوم بهمن ۹۷، احمد امیرآبادی فراهانی، عضو هیات رئیسه و عضو کمیسیون تلفیق مجلس، اعلام کرد طرحی برای الحاق به بودجه ۹۸ آماده شده که در روزهای آینده در کمیسیون بررسی خواهد شد. آن طور که خبرگزاری ایسنا خبر داده کلیات این طرح به قرار زیر است:
«۱- دولت موظف است به هر ایرانی دارای کد ملی بجز ساکنین خارج کشور معادل ۲۴لیتر بنزین به قیمت سال ۱۳۹۷ برای استفاده از بنزین به طور ماهانه به کارت سوخت سرپرست خانوار اختصاص داده شود.
۲- قیمت بنزین خارج از این سهمیه بر مبنای ۹۰درصد قیمت فوب خلیج فارس (با نرخ تسعیر سامانه نیما) محاسبه خواهد شد.
۳- در صورت عدم مصرف سهمیه سوخت، افراد میتوانند اعتبار خود را از طریق سامانه و دستگاههای شتاب ATM به افراد دیگر واگذار نمایند و در غیر این صورت در انتهای هر ماه اعتبار باقیمانده در کارت به شرکت ملی پالایش و پخش واگذار و معادل ریالی آن (مطابق نرخ متوسطه ماهانه بنزین آزاد - قیمت پایه بنزین) در کارتهای بانکی واریز و قابل برداشت خواهد بود.
۴- دولت موظف است برای حمایت از خودروهای خدمات عمومی بنزینی مانند، تاکسیها (اعم سنتی و اینترنتی)، وانتها و آمبولانس در سه ماه اول سال سهمیه مکفی متناسب با پیمایش آنها اختصاص دهد. در فاصله زمانی این سه ماه، خودروهای خدمات عمومی باید با استفاده از تسهیلات بند «۶» این تبصره نسبت به دوگانه سوز کردن خودروی خود اقدام نمایند. بعد از این تاریخ سهمیه خودروهای عمومی حذف خواهد شد.
۵- مابهتفاوت درآمد حاصل از فروش بنزین تولید شده در داخل و بنزین صادراتی به ردیف ..... واریز شده و صرفاً جهت کمک به حملونقل عمومی، دوگانهسوز کردن خودروها و اشتغال اختصاص مییابد».
ویژگی اصلی طرح ساختار متفاوت آن نسبت به سایر طرحهای مشابهی است که در سالهای اخیر در دو حوزه سهمیهبندی مصرف سوخت و توزیع یارانهها در ایران اجرا شده است؛ طرحهایی مطلقا شکستخورده که هیچ یک به حداقل اهداف اولیه خود نزدیک هم نشدهاند و جز خسارت سنگین، عایدی برای جامعه ایران نداشتهاند. اما ظاهرا طراحان این طرح بر این گمانند که با یک تیر دو نشان را هدف گرفتهاند؛ هم کنترل مصرف و حیف و میل سوخت و هم توزیع نسبتا عادلانه یارانه سنگینی که دولت برای سوخت به طور عام و بنزین به طور خاص پرداخت میکند. یارانهای که محاسبات اقتصادی نشان میدهند، طبقات نسبتا مرفه جامعه از مزایای آن برخوردار میشوند و تنها دود ضرر و زیان آن به چشم طبقات آسیبپذیر جامعه میرود.
اما آیا این طرح و مضامین مشابهی که این روزها از سوی برخی رسانهها کوک میشود، میتواند جلوی این وضعیت را بگیرد.
قضاوت در این باره نیازمند بررسی دقیق جزئیات طرح و تحلیل آمار و ارقام و مطالعاتی است که قاعدتا باید پیوست آن باشد، اما با نگاهی گذرا میتوان با طرح چند سوال و یافتن پاسخها کوتاه و ساده برای آنها، کمی ابعاد ماجرا را روشن کنیم.
میزان مصرف سوخت در ایران چقدر است؟
آمار مصرف سوخت در سال ۱۳۹۶ به طور متوسط ۸۰ میلیون لیتر در روز بوده است. بر اساس آمارهای پراکنده ای که در نیمه اول سال ۹۷ منتشر شده متوسط مصرف روزانه سوخت در چهار ماه اول سال ۹۷، حدود ۸۵ میلیون لیتر بنزین در روز بوده است.
حجم قاچاق بنزین چقدر است؟
با توجه به کاهش ارزش پول ملی، قاچاق سوخت در سال ۹۷ افزایش قابل توجهی داشته، چنانکه گاهی از اعداد و ارقام حیرتانگیزی بین ۱۰ تا ۴۰ میلیون لیتر قاچاق روزانه به خارج از کشور صحبت شده است؛ اعدادی که حتی از سوی حسن روحانی رییسجمهوری ایران هم تکرار شدهاند، اگرچه سایت فکتنامه در گزارشی با استفاده از تحلیل دادههای آماری، به این نتیجه رسید که مقامهای دولتی و رسانهها در ارائه این اعداد و ارقام بزرگنمایی میکنند.
یارانه بنزین چقدر است و چگونه توزیع میشود؟
برای محاسبه یارانه هر لیتر بنزین باید تفاوت قیمت فوب خلیج فارس را با قیمت بنزین در ایران محاسبه کرد. تفاوت میان ۴۰ سنت با هزار تومان، چیزی در حدود ۳۵۰۰ تومان به قیمت دلار اول بهمن ماه. اگر این عدد را در ۸۵ میلیون لیتر مصرف روزانه ضرب کنیم، به این نتیجه میرسیم که روزانه حدود ۳۰۰ میلیارد تومان (به قیمت روز) یارانه صرف بنزین میشود؛ یارانهای که البته همه مردم ایران مستقیم و به طور مساوی از آن بهرهمند نمیشوند و سهم کسانی که سوخت بیشتری مصرف میکنند و البته قاچاقچیان سوخت از ایران یارانه بیشتر است. البته مخالفان آزادسازی قیمت سوخت بر این عقیدهاند در صورت حذف یارانه سوخت، تورم بزرگی به وجود میآید که بیش از همه اقشار کمدرآمد از آن آسیب میبینند. از این منظر افراد کمدرآمد و کسانی که سوخت ناچیزی مصرف میکنند هم به طور غیرمستقیم از یارانه سوخت بهره میبرند. این استدلال به شدت از سوی طرفداران اقتصاد آزاد رد میشود.
آیا سهمیه ۲۴ لیتر در ماه برای هر نفر کافی است؟
اگر جمعیت ایران را ۸۲ میلیون نفر فرض کنیم، سهمیه ۲۴ لیتر بنزین ماهانه برای هر نفر، حدود نزدیک ۶۶ میلیون لیتر در روز در کل کشور محاسبه میشود. این عدد تقریبا ۲۰ میلیون لیتر کمتر از برآورد متوسط مصرف روزانه بنزین در سال ٩٧ است، به این معنی که این میزان یا از طریق کاهش مصرف جبران میشود، یا باید به قیمت آزاد خریداری شود. هر دو احتمال برای دولت صرفه اقتصادی به همراه خواهد داشت.
آیا این طرح میتواند جلوی قاچاق بنزین را بگیرد؟
شاید راحتتر از همه سوالها بتوان به این سوال پاسخ قطعی مثبت داد. در صورت اجرای این طرح یا طرحها مشابه، با توجه به رسمی شدن خرید و فروش آزاد بنزین عملا قاچاق غیرقانونی تبدیل به تجارت قانونی میشود که همه افراد سهیمهبگیر در آن شریک میشوند. البته باید تاکید کرد که با حساب و کتاب سهمیه ۲۴ لیتر در ماه باشد، کل بنزین یارانهای در بازار داخل خریدار داشته باشد و چیزی برای قاچاق یا صادرات بنزین به خارج از کشور، باقی نماند. نزدیک شدن قیمت داخل و خارج صرفه اقتصادی تجارت سوخت را برای مردم عادی از بین میبرد.
آیا سهیمهبندی فردی بنزین به نفع اقشار کمدرآمد است؟
برای پاسخ دقیق به این سوال باید آمارهای مختلف هزینه و درآمد خانوار، سهم سوخت از سبد کمدرآمدها و متغیرهای دیگری مثل متوسط قیمت فروش آزاد و سازوکار خرید و فروش آن را به دقت محاسبه کرد. اما میتوان با در نظر گرفتن چند فرض، اینطور نتیجه گرفت کنیم که فروش سهمیه ۹۶ لیتری بنزین برای یک خانواده ۴ نفره، بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان در ماه درآمد ماهیانه داشته باشد. این رقم برای افرادی که تنها منبع درآمدیشان مستمری نهادهای حمایتی و یارانههای نقدی است، حتما مفید است و میتواند در کاهش اثرات فقر مطلق موثر باشد؛ یکی از وجوه مثبت این طرح ارزش متغیر آن بر اساس قیمت واقعی بنزین و ارزش دلار است که به نسبت در مقابل تورم مقاومت بیشتری دارد.
آیا این طرح خود باعث تورم میشود؟
پاسخ این سوال مثبت است. بحث آزادسازی قیمت سوخت در ایران همواره با ترس از تورم و افزایش سطح عمومی قیمتها همراه بوده است. افزایش قیمت سوخت هم اثر واقعی و هم اثر روانی روی تورم دارد. به هر حال افزایش هزینههای حمل و نقل باعث افزایش قیمت تمام شده کالاها و خدمات میشود و هم زمینهساز شوک روانی برای بالا رفتن هزینهها خواهد بود. به هر حال اجرای این طرح هم، هزینه تولید و خدمات در ایران را بالا میبرد، اما میتوان امیدوار بود که عایدی نقدی آن برای اقشار کمدرآمد، تورم تا حدودی جبران شود.
آیا زیرساختهای طرح آماده است؟
باید توجه داشت که بحث سهمیهبندی فردی بنزین بیش از آنکه یک طرح باشد، یک پیشنهاد است که همه ابعاد آن مطالعه نشده است، بعید به نظر میرسد در حال حاضر برنامهای برای طراحی و اجرای زیرساختهای آن وجود داشته باشد، نگرانی اتفاقا همینجا است که در ایران بسیاری از پیشنهادهای خوب و قابل تامل، به دلیل شتابزدگی در اجرا و عدم مطالعه زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فنی، تبدیل به طرحهایی شکستخورده شدهاند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر