کلید واژه از این سوال آغاز میشود؛ «قابوس بن سعید کیست؟» نامش با سرزمینی در جنوب ایران پیوند خورده است. پادشاه عمان که «محمدجواد ظریف» در موردش میگوید: «ایشان به من گفتند ما (عمان) همیشه به ایران مدیون هستیم.»
این دِین داستانی ویژه دارد. سلطان قابوس متولد سال ۱۹۴۰ در شهر صلاله است. فقط ۱۶ سال داشت که به دستور پدرش «سلطان سعید بن تیمور» راهی انگلستان و مدرسه نظامی سلطنتی «سندهرست» میشود. نتیجهاش را ۱۴ سال بعد دید. وقتی در اوج جوانی به تخت پادشاهی رسید و باید تمامیت خاک عمان را یکدست میکرد. سال ۱۹۷۱ جنگهای داخلی عمان به فرمان او آغاز میشود و عمان با سرکوب جداییطلبهایی که خود را «مستقل» و سلطان قابوس آنها را «شورشی» مینامید به ثبات میرسد.
سطان البته با فرمول آشنایی به قدرت رسید. از ۲۹ سالگی و زمانی که از انگلستان به خاک کشورش بازگشت، مقدمات کودتا علیه پدر را آغاز کرده بود. به سرعت و بدون خونریزی جای پدر را در کاخ سلطنتی گرفت و پدرش را به تبعید فرستاد. پس از آن هرگز ازدواج نکرد و صاحب فرزندی هم نشد.
اما رابطه حسنهاش با ایران از کجا آغاز شد؟ «محمدرضا شاه» میان تمامی سران کشورهای خاورمیانه (و حتی پیشتر و جلوتر از بریتانیا و آمریکا) حکومت سلطان قابوس که برگرفته از کودتای خانوادگی بود را به رسمیت شناخت. شاه ایران او را به جشنهای ۲۵۰۰ساله دعوت کرد و البته در مهمترین اقدام خود در سال ۱۹۷۲ برای سرکوب چریکهای جدایی طلب چپ (کمونیستهای مسلح عمان) به این کشور نیروی نظامی ارسال کرد. نام عملیاتی که بیش از سه سال به درازا کشید «عملیات نظامی ارتش شاهنشاهی ایران در ظفار» لقب گرفت. ارتش ایران عمان را آزاد و در اختیار سلطان قابوس قرار داد.
پس از آن انقلاب سلطان قابوس مدتی مدید به ایران سفر نکرد. هرچند که نقش بیطرف و میانجی را دورادور و در سایه برای ایران داشت اما تا سال ۱۳۸۸ ترجیح داد که به احترام «محمدرضا شاه» وارد خاک ایران نشود. اما تا پا به تهران گذاشت، شکل روابطش با جمهوری اسلامی تغییر کرد. او بازی «صلح» را از زیر میز به روی صحنه آورد. جریان سفرش به ایران هم متفاوت است. «عصر ایران» در گزارشی از سفر خاص سلطان به تهران نوشته بود: «او ترجیح داد ابتدا با کشتی شخصیاش به بندرعباس برود و چند روز در این بندر اقامت کند. سپس در تهران هم به کاخ سعدآباد رفت، نه دفتر ریاست جمهوری.»
از آن پس عمان نقش میانجی میان ایران و غرب را بازی کرد. آزادی سه شهروند آمریکای بازداشتی در ایران یعنی «سارا شورد»، «شین بائر» و «جاشوا فتال» با پرداخت وثیقه ۱.۵ میلیارد تومانی از سوی شخص پادشاه عمان یا مجتبی عطاردی (استاد دانشگاه شریف که در آمریکا بازداشت بود)، شهرزادمیرقلی خان (زندانی در آمریکا) و نصرالله تاجیک (سفیر اسبق ایران در اردن که در لندن بازداشت شد) در کارنامهاش به ثبت رسید.
مهمترین نقش عمان در مذاکرات هستهای است. ریشهاش اما به سال ۸۴ خورشیدی و سفر «حسن روحانی» به این کشور برمیگردد. روحانی که در آن سال در پست دبیر شورای عالی امنیت ملی، وظیفه مذاکرات هستهای را هم برعهده گرفته بود، در اولین قدم به دیدار سلطان قابوس میرود. او در خاطرات خود مینویسد: «در ملاقات با سلطان قابوس، او را فردی پخته و مؤدب دیدم هر مطلبی را که مطرح می کردم با ادب و با اطلاعات خوب وارد بحث می شد. او به من گفت داستان به این سادگی حل نمی شود. سفر شما سفر خوبی است اما چرا دیر آمدید؟»
«ویکی لیکس» ادعا کرده است که ۱۳۸۷ سلطان قابوس برای نخستین بار پیشنهاد مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا به میانجیگری خود را ارائه میکند. سال ۱۳۹۲ حسن روحانی که این بار بر مسند ریاست جمهوری ایران نشسته است اعلام میکند که عمان، نه تنها نقش مهمی در میزبانی تعدادی از جلسات محرمانه داشته، که در وهله اول نقش حیاتی در اجرای این مذاکرات در خارج از زمین درگیری بازی کرده است. سال ۱۳۹۳ محمدجواد ظریف هم نقش عمان در ثبات منطقه و مذاکرات هستهای را حیاتی دانست.
این تمام فرصتسازیهای عمان برای بازی ایران در زمینش نیست. خردادماه سال ۹۴ رویترز مدعی شد که ایران از طریق خاک عمان برای حوثیهای یمن اسلحه ارسال میکند. رویترز همین ادعا را دو بار دیگر در سال ۹۵ تکرار کرد، اما به نظر میرسد راه ایران از عمان به یمن، هنوز به صورت کامل مسدود نشده باشد.
سلطان قابوس در مقاطعی لب به تحسین ایرانیان هم باز کرده است. مثلا سال ۲۰۰۸ برای این ادعایش که «ایران، مردم و سیاستمداران باهوشی دارد» به ویلیام فالون، رئیس ستاد فرماندهی نیروهای مسلح آمریکا گفت که ایران برخلاف شعارهایش خواهان رویارویی مستقیم با آمریکا نیست.
رابطه حسنه عمان و ایران حتی به زمینههای ورزش هم کشید. وقتی عربستان اعلام کرد دیگر تیمهای ورزشیاش را عازم خاک ایران نمیکند، مسقط به عنوان میزبان بیطرف رقابت تیمهای باشگاهی ایران و عربستان آماده شد. هرچند که این میزبانی مورد پسند و تایید باشگاههای ایران نبود، اما دولتمردان ایران در نهایت عمان را به قطر و امارات برای بازی در زمین ثالث ترجیح دادند.
حالا یک ملاقات برادرانه در مرحله یک هشتم نهایی جام ملتهای آسیا میبینیم. عمان، یکی از ضعیفترین تیمهای حاشیه خلیج فارس خودش را به عنوان تیم سوم به مرحله بعد کشید. موفقیتش تا همینجا هم چشمگیر است. فوتبال هرگز جایی در قلب سلطان قابوس نداشته و نخواهد داشت. او همان قدر که شیفته سفر و اسبسواری و شنا شده، از ورزشهای وارداتی مانند فوتبال یا بسکتبال و تنیس دوری میکند. اما باز هم برای کشوری با جمعیت حدود ۲ میلیون و پانصد هزار نفر، رسیدن به جمع ۱۶ تیم نهایی آسیا لذتبخش و یک موفقیت نوشته میشود.
دو برادر تا امروز ۱۲ بار مقابل هم ایستادهاند. شش بار ایران پیروز شده، دو بار شکست خوردهایم و چهار بازی هم به تساوی رسید. تنها دو مربی در تاریخ فوتبال ایران مقابل عمان طعم گس شکست را چشیدهاند. یک بار «منصور پورحیدری» در بازیهای آسیایی بانکوک به سال ۷۷ خورشیدی که در نهایت هم به قهرمانی ایران در آن رقابتها ختم شد. بار دیگر «کارلوس کیروش» در سال ۹۲ و بازی دوستانه در مسقط.
عبور کردن از سد برادر همیشگی چندان سخت نیست. کیروش در سه بازی آخر، منهای همان شکست یک تساوی و یک پیروزی هم مقابل عمانیها داشت و این شاید امیدوار کننده باشد که در آخرین نبرد مقابل برادر ضعیفتر، پیروز شده است.
ایران در جام ملتهای ۲۰۱۹ مقابل شرکای سیاسیاش قرار میگیرد. ابتدا یمن، بعد عراق و حالا عمان. قابل تامل اینجاست که اگر عمان را شکست دهد، احتمالا با چین روبرو میشود. جای روسیه در جام ملتهای آسیا خالی نیست؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر