تحمیل ریال به اقتصاد ایران
هشتاد و نه سال از روی میگذرد که مجلس شورای ملی «قانون تعیین واحد و مقیاس پول قانونی ایران» را در بیست و هفتمین روز اسفند ۱۳۰۸ از سد تصویب گذراند. در این قانون ارزش یک ریال معادل با ۰/۳۶۶۱۱۹۱ گرم طلای خالص در نظر گرفته شده بود. ارزش این مقدار طلا در حال حاضر (۱۹ دی ۱۳۹۷) ارزشی یک میلیون و ۶۷۱ بار بیشتر است.
از اواسط قاجار تا سال ۱۳۱۰ واحد رسمی پول ایران تومان بود. دلیل تغییر واحد پول ملی، بعد از استقرار پهلوی قابل درک است، اما دقیقا معلوم نیست که بر چه اساسی واحد پول ایران را ریال انتخاب کردند. ریال از زمان حضور پرتغالیها در جنوب ایران رواج داشت، اما هیچگاه واحد پول رایج در ایران نبود. اما دولت ایران در آن زمان مصمم بود، بساط واحد پول قاجار را برچیند، به همین روی در در روز ۲۲ اسفند ۱۳۱۰ مقرر شد از اول مهر ۱۳۱۱ سکههای قران و اسکناسهای تومان در ایران بیاعتبار شود و هر ریال پهلوی جایگزین قران قجر شود.
از آن تاریخ تا الان تمام اسناد رسمی ایران، بر اساس واحد پول ریال تنظیم شدهاند. از بودجههای سالانه دولتی گرفته تا دستورالعمل تعیین و محاسبه قیمتها، تا اسناد حسابداری و صورتهای مالی و مالیاتی شرکتهای دولتی و غیردولتی، همه بر اساس ریال محاسبه و تنظیم شدهاند، اما چسب ریال هیچ وقت به اقتصاد ایران نچسبید. چه در زمان پهلوی که هیچگاه یک ریالی جایگزین یک قرانی و دهریالی جایگزین یک تومان نشد، چه در حال حاضر که مگر روی کاغذ کسی ریال را به رسمیت نمیشناسد. انگار که «ریال» سمبل و نماد ریاکاری رسمی است، درست مانند کلمات قلنبه و سلنبه نامههای اداری که به جز روی کاغذ، هیچ ارزش و اعتباری ندارند.
مردم ایران نزدیک به ۹۰ سال است که ترجیح میدهند اعداد را در ذهن خود بر ۱۰ تقسیم کنند، اما از واحد پول تحمیلی ریال در مناسبات اجتماعی استفاده نکنند.
یک کشور، دو واحد پول ملی
در تمام دنیا هیچ کشوری وجود ندارد که در آن دو واحد پول، با دو کارکرد مختلف وجود داشته باشد. به جز اهالی تجارت، صرافها و کاسبانی که سر و کارشان با توریستهای خارجی است، مردم عادی نیازی به تبدیل واحد پول ندارند. اما در ایران سالها است مردم واحد رسمی پول را تقسیم بر ۱۰ میکنند تا ارزش واقعی آن را به پول رایج درک کنند. مثلا ارزش پولی یک کالا که روی آن قیمت ۱۰۰ هزار ریال درج شده، تا وقتی که تقسیم بر ۱۰ و ترجمه به ۱۰هزار تومان نشود، معنی و مفهومی ندارد. این کار برای درک اعداد و ارقام بزرگتر پیچیدهتر میشود. مثلا در بودجه دولتی مینویسند که اعتبارات یک سازمان ۱۰،۵۰۰میلیون تومان است. این رقم تا وقتی که تقسیم بر ۱۰ هزار و تبدیل به یک میلیارد تومان و ۵۰ میلیون نشود عددی پیچیده است که اندازه آن برای مخاطب آشنا نیست، اما وقتی تبدیل به تومان میشود و صفرهای آن کم میشود، تازه قابل مقایسه با عدد و رقمهایی میشود که مردم عادی در مناسبات روزمره با آنها سروکار دارند.
سالها است ریال یک دردسر جدی برای کارهای مالی در ایران است. در واقع هم درآمدها به تومان و هم هزینهها به تومان خرج میشود، اما در دفاتر حساب مالی باید یک صفر به همه چیز اضافه کرد، همین هم کار حسابداری را دشوار میکند و هم احتمال خطا را بالا میبرد. از این رو بحث تغییر واحد پول ملی برای مدتها در ایران مطرح و هنوز به جایی نرسیده. دست کم در ربع قرن بارها به طور جدی صحبت از اصلاح پول ملی به میان آمده است. برای اولین زمزمههای حذف یک صفر از پول ملی در سال ۷۲ و تبدیل ریال به تومان از ۲۵ سال پیش شنیده شد. بعدها در سال ۱۳۸۶، به طور جدی تر بار دیگر موضوع حذف صفر از پول ملی جدی شد. حتی در آن زمان یک سایت ویژه هم برای نظرخواهی عمومی به راه افتاد، اما این طرح هم به سرانجام نرسید. تا اینکه در روزهای اخیر زمزمه حذف چهار صفر از پول ملی و تبدیل هر ۱۰ هزار ریال به یک تومان سر زبانها افتاده است. اما معلوم نیست که سرانجام این طرح چه خواهد شد.
اصلاح پول ملی یا پاک کردن صفرها به خیال باطل
حذف صفر و تغییر واحد پول از یک تعارف اسمی به یک پول رسمی در ذات خود اتفاق خوبی است که میتواند لااقل دفاتر مالی را سبکتر و خوانا کند. اما با توجه به شرایط خاص اقتصاد ایران، بسیاری با دیده تردید به این طرح نگاه میکنند.
افسار تورم ماهها است که از دست دولت خارج شده است. سطح عمومی قیمتها در آبان ۹۷ به نسبت متوسط سال ۹۵، بیش از یک و نیم برابر افزایش یافته است. وقتی صحبت از اعداد و ارقام واقعی اقتصاد ایران به میان میآید، صفرها تبدیل به دردسرهای بزرگی میشوند که هم اسباب خجالت و سرافکندگی پول ملیاند و هم نمایانگر عمق بحران.
شاید وقتی که در بهترین شرایط امسال و در زمان سقوط قیمت دلار به سطح ۱۰ هزار تومان، صرافیهای معتبر برای برابر ارزش واحد پول آمریکا و ایران، پنج صفر جلوی ریال ایرانی بگذارند، غرور ملی آسیب میبیند. یا وقتی هزینه خرید یک عدد نان یک عدد نان خالی در شهرهای ایران اسما ۱۰ هزار و رسما ۲۰ هزار واحد پول ملی میشود، به فشار واقعی تورم، فشار روانی تورم هم اضافه میشود.
مهمترین اثر مثبت اصلاح پول ملی، واقعی و ساده کردن کار حسابداری است که در دراز مدت بسیار سود زیادی دارد. اما در کوتاهمدت این کار هزینه مستقیم هم دارد.
یا وقتی بانک مرکزی نرخ نقدینگی را در مهر امسال ۱۶۹۳۸/۴ هزار میلیارد ریال (۱۶،۹۳۸،۴۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال) اعلام کند، یعنی حجم پول در ایران وارد سطح اعداد پیچیده تریلیون و تریلیارد شده است. اعدادی که به سختی میتوان آنها را در ماشینحسابهای معمولی هم وارد و در اعداد دیگری ضرب و تقسیم کرد. در چنین شرایطی حذف چهار صفر دست کم پیچیدگیها را برطرف میکند. مثلا قیمت یک دلار ۱۰ واحد پول (تومان) یا یک نان سنگک ۲ واحد پول (تومان) میشود یا رقم نقدینگی به هزار و ۶۹۴ میلیارد واحد پول (تومان) تبدیل میشود که هم درک و محاسبه آن آسانتر است و هم اثر روانی آن به مراتب کمتر میشود.
اما به جز این اثر مطلوب، نباید انتظار تاثیر دیگری از اصلاح پول ملی داشت. مخصوصا در شرایط بحرانی که همواره نگرانی از بازگشت صفرها روی سر طرح اصلاح پول ملی سنگینی میکند؛ به ویژه آنکه اگر طرح اصلاح پول ملی در کوتاه مدت به شکست بینجامد، تاثیر روانی و اقتصادی آن به مراتب بیشتر است.
مهمترین اثر مثبت اصلاح پول ملی، واقعی و ساده کردن کار حسابداری است که در دراز مدت بسیار سود زیادی دارد. اما در کوتاهمدت این کار هزینه مستقیم هم دارد. از جمعآوری و چاپ اسکناسهای جدید و مسکوکات گرفته تا هزینه تبدیل دفاتر و اسناد مالی و آمارها. گذاشتن این فایده و هزینه روی کفه ترازو بستگی به چند متغیر دارد. یکی اینکه چه طول زمانی را برای محاسبه فواید این طرح محاسبه کنیم، یکی اینکه ارزش پول ملی در گذر زمان ثابت میماند یا کم میشود و در واقع در چه دوره زمانی پول به ارزش امروز خود سقوط میکند.
مثلا در ونزوئلا به فاصله چند ماه صفرهایی که دولت حذف کرده بود، سرجایشان برگشتند و تداوم سقوط ارزش پول عملا طرح اصلاح پول ملی را بیفایده کرد، اما در ترکیه این اتفاق هنوز نیفتاده است. در سال ۲۰۰۴ هر دلار آمریکا یک میلیون و ۳۵۰ هزار لیر ارزش داشت، اما پس از حذف ۶ صفر از پول ترکیه در سال ۲۰۰۵، ارزش دلار -تازه پس از سقوط ارزش لیر در تابستان ۲۰۱۸- کمتر از ۵.۵ لیر است.
دقیقا مشخص نیست که اقتصاد ایران در سالهای آینده چه وضعی خواهد داشت و چه بر سر ارزش پول ملی خواهد آمد، اما آن طور که از شواهد و قرائن پیدا است بحرانهای عمیق ساختاری اقتصاد ایران -از بحران پولی و بانکی گرفته تا تداوم همزمانی رکود و تورم- تصویر چندان روشنی از آینده پیش رو نمیسازند.
به هر حال تجربههای جهانی نشان میدهند که هرگاه طرح اصلاح ملی همزمان با ثبات و رونق اقتصادی انجام شده تاثیرات آن مثبت و هرگاه در شرایط بحرانی انجام شده تنها هزینه روی هزینه گذاشته و بر عمق بحران افزوده است.
ضرورت تاریخی در بدترین زمان ممکن
اصلاح پول ملی در ایران یک ضرورت تاریخی است که ۹۰ سال به تاخیر افتاده. اما نگرانی اینجا است که اقتصاد ایران در بدترین زمان ممکن برای انجام این تکلیف تاریخی قرار دارد.
۱۰ سال پیش هم محمود احمدینژاد در زمان بالا گرفتن بحران رکود و تورم دستور اصلاح پول را صادر کرد، در حال حاضر هم دولت ایران در بدترین شرایط تاریخی خود، بعد از جنگ به دنبال اصلاح پول ملی است.
هیچ تضمینی وجود ندارد که هدف دولت عملیات روانی برای کاهش اثر روانی تورم است یا انجام اصلاحات اقتصادی است که اگر دومی باشد این سوال بزرگ مطرح است که چرا در بدترین و ناپایدارترین دورههای اقتصاد ایران، دوباره طرح اصلاح پول به جریان افتاده است؟
آنچه مسلم است اصلاح پول ملی تاثیری روی تورم، رشد و رونق اقتصادی، کاهش بدهیهای و حتی انضباط مالی دولتها ندارد، بلکه تاثیر آن در سادهسازی محاسبات و نه مناسبات پولی و مالی است که این امر در صورت ثبات میتواند در درازمدت فواید زیادی برای یک اقتصاد بحرانزده داشته باشد، اما در کوتاه مدت ۴ صفر که سهل است، اگر ده صفر هم از پول ملی کم شود، به خودی خود تاثیری روی بیانضباطی مالی دولتها، افزایش نقدینگی، تورم و رونق اقتصاد بحرانزده ایران نخواهد داشت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر