هفتهها است که خوزستان به خاطر تظاهرات و اعتصاب کارگران «شرکت نیشکرهفت تپه» ملتهب است اما بعید نیست به زودی تظاهراتی مشابه در جنوب این استان هم رخ بدهد. اعتراضی قومیتی به خشکیدگی نخلستانها و طرحهای انتقال آب از سوی اعراب منطقه میتواند در انتظار خوزستانی باشد که این روزها حال و روز خوشی ندارد.
سالها است که به جای آب و هوا، مردم این خطه خاک میخورند. زمینهای کشاورزی خشکیده اند، تالابها دیگر نان رسان سفرههایشان نیستند، گاومیشها تلف میشوند و اثری از ماهیها نیست.همان نخلستان هایی که روزگاری نه چندان دور شیرینترین خرماها را میدادند، امروز خشک و بیسر شده و سوختهاند.
«آب شور همه چیز را میکُشد. تمام نخلهایمان از بین رفته اند. آب شیرین به نخلها نمیرسد و آب رودخانه هم کلا شور است. این نخلها قبلا امورات زندگی ۸۰ هزار نفر را میچرخاندند اما حالا دیگر در فصل ثمر، ثمری ندارند. تشنگی، اول برگها را زرد کرد، بعد شاخههایشان افتاد و بعد هم ریشههایشان خشک شد.»
این جمله ها، بخشی از گلایههای کشاورزان آبادان در جنوب خوزستان هستند. پساب کارخانه نیشکر یکی از عوامل شوری آب «کارون» و خشک شدن نخلستانها بوده است؛ صنعتی که ۱۰ درصد از آورد کارون را برای آبیاری سالانه خود برداشت و در عوض، پساب خود را در این رودخانه که نبض حیات خوزستان است، رها میکند. سد «گتوند» و ورود فاضلابهای خانگی و بیمارستانی هم نقش عمدهای در شوری آب کارون داشته و سبب شدهاند تا بر اساس آمارهای جهاد کشاورزی، تنها در سال ۱۳۹۵ بیش از ۴۰۰هزار اصله نخل در زمینهای حاشیه رودخانه «اروندرود» خشک شوند و تعداد نخلهای خوزستان در ۴۰ سال گذشته از شش میلیون، به یک میلیون اصله برسد.
«محسن رشید فرخی»، رییس «انجمن ملی خرمای ایران» خردادماه امسال در این باره به «ایرنا» گفت:«در سالهای اخیر، بیش از ۳۵درصد از نخلستانهای استان خوزستان بر اثر سوءمدیریت، محدودیت منابع آبی، شوری آب و زمین و افزایش میزان نیترات در آب و خاک و هم چنین کاهش دورههای آبیاری از بین رفته اند و ۲۰ درصد از نخلهای شادگان، ۱۵ درصد از نخلهای خرمشهر و ۱۵ درصد از نخلهای آبادان خشک شدهاند.»
یک فعال محیط زیستی خوزستان در این باره به «ایران وایر» میگوید:«از بین رفتن نخیلات خوزستان در ابتدا ناشی از انتقال آب کارون، سدسازیهای بالادست و مهمتر از همه، توسعه صنعتی به نام نیشکر در استان بوده است؛ صنعتی که سالها چالشهای زیادی را برای خوزستان و مردمانش ایجاد کرده است.»
این محقق از سویی انتقال آب رودخانه کارون به دیگر مناطق ایران را سبب کاهش آورد این رودخانه به سمت پایین دست میداند و از سوی دیگر، معتقد است جزر و مد دریا باعث پیش روی آب شور در استان خوزستان و بروز فجایع زیست محیطی مانند از بین رفتن نخلها در سالهای گذشته شده است.
به باور او، انتقال آب کارون با این توجیه انجام میشود که به جای اجازه ورود آب شیرین کارون به دریا، میتوان آن را برای مصارف دیگر در کشور انتقال داد: «اما مشکل دقیقا همین جا است. وقتی آب را از بالادست برداشت می کنند و انتقال میدهند و در پایین دست هم طرح توسعه نیشکر که صنعتی آببر با سودآوری پایین است را احداث میکنند، دیگر آبی به نخیلات نمیرسد تا بارور شوند. نتیجه هم میشود خشکی میلیونها نخل در خوزستان و افزایش فقر و بی کاری مالکان آن ها که اغلب از اعراب هستند.»
به گفته این فعال محیط زیست، عوامل محیطی و فقر شدید در خوزستان فعالیت «تجزیه طلبان» را بیش تر کرده است:«تجزیه طلبان با جدیت در این روزها در حال فعالیت هستند. بسیاری هم به آن ها میپیوندند. علتش، فقر مطلق و احساس تبعیضی است که مردم مناطق مرزی دارند. آب را از آن ها گرفتهاند و به دیگر مناطق دادهاند. دیگر همان زندگی بخور و نمیر را هم ندارند. معلوم است که دست به اعتراض میزنند. نمونهاش هم چند ماه پیش در اعتراض به شوری آب خرمشهر و آبادان بود که به خیابانها ریختند.»
یک فعال اجتماعی خوزستان هم حرف این فعال محیط زیست را تایید میکند. او به «ایران وایر» میگوید: «تجزیه طلبی این روزها در میان اعراب باسواد و خبرنگارها در خوزستان رواج زیادی یافته است و تجزیهطلبان به طور گسترده در حال فعالیت هستند. همین هفته گذشته، اعراب و تجزیه طلبان با ایجاد تشویش، باعث بر هم خوردن یک نشست علمی درباره تاریخ ایلامیها در خوزستان شدند زیرا معتقدند که خوزستان تاریخچه عربی دارد.»
به گفته او، تجزیهطلبان اکنون در حال تاریخ سازی و تحریف تاریخ ایلامیها هستند زیرا به شدت احساس تبعیض میکنند. می گوید انتقال آب کارون و خشک شدن نخلستانها این حس را در آن ها ایجاد و سبب شده است تصور کنند دولت آب را از آن ها گرفته و باعث شده است تا زندگیشان از هم بپاشد، بی کار و فقیر شوند و زمینهای کشاورزی و نخلهایشان را از دست بدهند.
او تاکید میکند:«براساس آن چه که در ادبیات بررسی مشاجرههای قومیتی آمده است، زندگی اقوام مختلف در کنار یک دیگر به خودی خود نمیتواند سبب ایجاد درگیری و اختلاف مابین آن ها شود بلکه این تبعیضات اقتصادی هستند که زمینههای درگیری را میان اقوام ایجاد میکنند.»
به گفته وی، وضعیت کنونی خوزستان میتواند شاهدی بر این ادعا باشد: «استانی پر آب و حاصل خیر که از هزاران سال پیش ساکنانش در آن نخل میکاشتند و از طریق آن زندگی میگذراندند، حال که آب آن را به مناطق دیگر میبرند، ساکنانش بی کار شدهاند و سفرههایشان خالی است. در نتیجه، اعتراض میکنند.»
«شیما سیلاوی»، محقق و فعال حقوق بشر عرب در گفتوگو با «ایران وایر» تایید میکند که ممکن است برخی از اعراب خوزستان به دنبال تجزیهطلبی باشند:«مبارزه مردم عرب از ۹۳ سال پیش با حکومت مرکزی وجود داشته است. اعراب مخالف برگزاری همایش "پان ایرانیسمها" بودند. علت هم این است که ما معتقدیم از ابتدا و پیش از این که هخامنشیان به ایران بیایند، اعراب در خوزستان میزیستهاند و شواهد آن هم در موزه "لوور" پاریس موجود است. اما پانایرانیسمها میخواهند حقیقت را تغییر بدهند.»
به اعتقاد سیلاوی، مخالفت قومیتهای مختلف با یک دیگر در همه جای دنیا وجود دارد و تنها مختص ایران نیست: «مخالفت اعراب خوزستان هم از همین جنس است؛ با این تفاوت که از سالها پیش به دلیل قرار دادن آن ها در اقلیت و ظلم مضاعفی که به آن ها روا شده است، این مخالفتها با حکومت مرکزی وجود داشته و هم چنان ادامه دارد.»
علت اعتراضات اعراب خوزستان و حتی تمایل به تجزیهطلبی آن ها به باور این محقق، احساس تبعیضی است که در بین آن ها ایجاد شده است:«حکومت مرکزی همیشه به دنبال اعمال راه کارهایی بوده است تا این مردمان را از سرزمین خودشان براند. حکومت با انتقال آب به مرکز کشور، سبب خشک شدن نخلستانها و زمینهای کشاورزی در خوزستان شده است و از قصد تالابها را به آتش میکشد تا اعراب ساکن منطقه مجبور به مهاجرت شوند.»
سیلاوی میگوید:«ایجاد زمینههای تبعیض قومیتی همیشه سبب بروز اختلاف میشود؛ تفاوتی ندارد که این قومها عرب، ترک یا کرد باشند. با توجه به ظلم مضاعفی که به اعراب خوزستان میشود، اعتراضات آن ها نیز بیش تر شده است. در این میان گرچه بنده به فدرالیست معتقدم اما عجیب نیست که برخی از اعراب منطقه به تجزیهطلبی علاقه مند باشند. در کل تاکید میکنم در صورتی که حکومت مرکزی سیاستهای آبی و مدیریتی خود را تغییر ندهد، بعید نیست که خوزستان به زودی درگیر آشوبهای بیش تری شود و شاهد اعتراضات بیش تری از سوی اعراب باشیم.»
طرحهای انتقال آب خوزستان سالانه در حدود نیمی از آورد رودخانه کارون را کاهش میدهند؛ اقدامی که به دلایل مختلف، خوزستان را در برابر درگیریهای قومی آسیبپذیرتر کرده است. از شور شدن و کاهش آورد آب کارون گرفته تا دستگیری کارگران در اعتراض به حقوق معوقه خود و گسترش ناآرامیها در خوزستان در روزهای اخیر، همه و همه حاصل انتقال آب از این استان و ایجاد صنایعی هم چون نیشکر بوده که کام خوزستانیها را تلخ کرده است. صنایعی که سالها پیش کارشناسانی هم چون مرحوم دکتر «حسین صدقی»، پدر هیدرولوژی ایران آن را خطر بزرگی برای محیطزیست خوزستان عنوان کرده اند، امروز میروند تا به منزله ماشهای عمل کنند که حیات زیستمحیطی و اجتماعی خوزستان را برای همیشه نشانه رفته است.
مطالب مرتبط:
جاسم شدید زاده، نماینده مجلس ششم: آبی در خوزستان وجود ندارد که منتقل شود
بحران آب خوزستان؛ وقتی هشدار نمایندگان مجلس شنیده نشد
مشاور استاندار خوزستان: طرح «کوهرنگ سه» تنش زیست محیطی خوزستان را دوچندان میکند
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر