توئیتهای محسن رضایی؛ فرمانده سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق واکنشهای انتقادی و گستردهای در بین کاربران شبکه توئیتر ایجاد کرده است. محسن رضایی در توئیت اول ادعا کرده که عملیات کربلای ۴ عملیات فریب بوده است و در توئیت دیگری نوشته: « با عملیات #کربلای_چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ده روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات #کربلای_پنج را انجام دادیم.» این در حالی است که بسیاری از رزمندهها و فرماندهان جنگ کربلای۴ را پرتلفاتترین عملیات جنگ هشت ساله میدانند. طبق آمار رسمی دو عملیات کربلای ۴ و ۵ که در دی ماه سال ۶۵انجام شد ۱۷هزار کشته و مفقود و ۲۶هزار مجروح به جای گذاشتهاند. بسیاری از کاربران توئیتر در پاسخ به محسن رضایی ،از آنچه بر سر عزیزانشان که در آن زمان رزمنده و یا سرباز بودهاند، نوشتهاند و برخی دیگر موضوع عنوان شده را خیانت جنگی دانسته و خواهان شکایت از فرمانده سپاه پاسداران در جدوران جنگ شدهاند.
محمود علیزاده طباطبایی؛ که این روزها بیشتر با عنوان حقوقدان و وکیل زندانیان امنیتی شناخته میشود از سال ۱۳۶۴به عنوان مدیر دفاعی سازمان برنامه و بودجه مشغول به کار میشود، آنها مسئول تائید اعتباراتی که ارتش و سپاه برای عملیات جنگی درخواست میکردند، بودهاند و خاطرات زیادی از آن دوران دارد او پیشتر به هفتهنامه اندیشه پویا گفته بود سال ۶۵سپاه برای پایان جنگ طرحی شامل تجهیز ۵۰۰گردان به مسوولان کشور داده بود و از سازمان برنامه و بودجه خواسته بود این طرح را کارشناسی کند،او توضیح داده که آنها ۵۰ میلیارد بودجه برای تجهیز گردانها خواسته بودند، به گفته علیزاده، سپاه خارج از روال عادی تصمیم گیری، مطابق فتوای آیتالله خمینی این بودجه را از طریق چاپ اسکناس از بانک مرکزی میگیرد: «با این حال طرح آنها در اجرا به آماده سازی صد گردان انجامید که نیروهای عملیاتی کربلای چهار و پنج شدند.»
علیزاده طباطبایی توئیتهای محسن رضایی را خوانده، اما ترجیح میدهد قبل از توضیح درباره محتوای توئیت فرمانده سپاه در زمان جنگ به چند موضوع اشاره کند. از جمله اختلاف نظر میان ارتش و سپاه در زمان جنگ که طباطبایی این موضوع را یکی از مهمترین علتها در اشتباهات جنگ ایران و عراق میداند. او به «ایران وایر» میگوید: «در زمان جنگ مهمترین مساله، مساله اختلاف نظرارتش و سپاه بود. تعدادی از مستعدترین جوانان مملکت که دانشجوی دانشگاههای معتبری مثل صنعتی شریف، علم و صنعت، دانشگاه تهران و دانشکدههای پزشکی بودند، به ضرورت انقلاب آمدند نظامی شدند، اینها دانش نظامی نداشتند در هیچ دانشکده نظامی تحصیل نکرده بودند و نهایت دانش نظامی آنها خدمت سربازی بود، اما به شدت غرور داشتند و هیچکس را قبول نداشتند. بنابراین در بسیاری موارد بدون در جریان گذاشتن ارتش دست به طراحی عملیات میزدند.»
او توضیح میدهد زمانی که به سمت مدیر دفاعی سازمان برنامه و بودجه منصوب میشود تیم قدرتمندی برای این کار درست میکند: «رفتم پرس و جو کردم که قبل از انقلاب کارهای بودجه و برنامهریز ی را چه کسانی انجام میدادند. گفتند یک تعدادافسرها دوره دیدند که در راس انها سرتیپ چگینی بود، تیمسار حسن چگینی که قائم مقام شهید چمران در وزارت دفاع بود و بازنشسته شده بود، من رفتم خودم ایشان را پیدا کردم و خواهش تمنا کردم و آوردم به سازمان برنامه، ایشان اولین بار نظام برنامه ریزی و بودجه ریزی دفاعی را در سازمانبرنامه ما تنظیم و منتشر کردیم و به نیروهای ارتش و سپاه آموزش دادیم. تیم ما از نظر نظامی و مالی قوی بود و میگفتیم طرحهای عملیاتی باید بیاید ما ببینیم تا بگوییم چقدر هزینه دارد ولی هرگز در این زمینه به توافق نرسیدیم.» او به ایران وایر میگوید که در حال حاضر جزئیات بودجه عملیات کربلای۴ را به خاطر ندارد.
به گفته او در زمان جنگ یک بودجه مصوب برنامه ریزی شده برای ارتش و سپاه و یک اعتبارات ردیف جنگ، ردیف ۵۳۴۱، که ۵۰میلیارد تومان اعتبار بود، وجود داشته: «هربار که عملیاتی میخواست انجام شود ،اینها پیشنهاد میدادند اما ریز عملیات را نمیگفتند که یکی از اختلافات و مشکلات ما همین بود، میگفتند ما عملیاتی داریم یک میلیارد تومان پول میخواهیم، دو میلیارد تومان پول میخواهیم این پیشنهاد میآمد در سازمان برنامه یک بررسی مقدمانی روی آن انجام میشد و میرفت در دولت تصویب میشد و واگذار میشد. فقط کلیات را به ما میگفتند ما برای عملیات اینقدر مهمات تجهیزات و نیروی انسانی میخواهیم، ما یک برآوردی انجام میدادیم و بودجه را در اختیارشان میگذاشتیم. من حساسیت بسیار شدیدی نسبت به مسائل مالی داشتم، بچههای سپاه میگفتند این حساسیتی که تو روی پول داری، ما روی جان بچههای مردم نداریم. چون تصمیم میگرفتند.»
علیزاده طباطبایی تاکید میکند که سپاه علاوه بر این که به سازمان برنامه و بودجه توضیحی نمیداده به ارتش هم که تمام عملیاتها با پشتیبانی آن انجام میشده در بسیاری موارد جزئیات عملیات را توضیح نمیداده است. « سال ۶۰سرهنگ جواد فکوری از نیروی هوایی برکنار شد و سرهنگ محمد حسین معینپور جانشین او شد، او تا سال ۶۲در نیروی هوایی بود و در این دو سال نیروی هوایی کمترین آسیب را دید، معینپور به من نقل کرد ما نمیدیدیم کی عملیات طراحی میشود و فقط به ما میگویند فلان قدر هواپیما به فلانجا بفرستید من که فرمانده نیروی هوایی شدم گفتم من تا طرح عملیات را نببینم و دقیق به ریز عملیات وارد نباشم، نمیتوانم هواپیماهایم را بفرستم. ما باید اول برویم منطقهای را که میخواهیم عملیات کنیم شناسایی کنیم، چه نوع ابزار ضدهوایی و چه نوع هواپیماهایی در منطقه وجود دارد. منتها قبل از آن میگفت سپاه عملیات طراحی میکرد و به ارتش ابلاغ میکرد که این پشتیبانی هواییما، این پشتیبانی زرهی، این پشتیلانی توپخانه ای و... را میخواهیم.»
او توضیح میدهد از این که عملیات کربلای ۴ فریب بوده یا یک عملیات برنامهریزی شده، خبر ندارد اما به تعریف عملیات فریب میپردازد و میگوید: « عملیات فریب این است که برای این که دشمن را فریب دهیم، هزینه میکنیم، اینجا عملیاتی انجام میدهیم دشمن تصور کند عملیات اصلی اینجاست بعد جای دیگر دشمن را سرکوب میکنیم. این باید هزینه فایده بشود. حالا موضوعی که امروز مطرح شده و باید اقای رضایی به آن پاسخ دهد این است که برای یک عملیات فریب چندهزار شهید باید بدهیم؟» او توضیح میدهد که الان موضوع عملیات کربلای۴ ، رسانهای و علنی شده است و چه بسا اگر عملیاتهای مختلف ارزیابی شوند متوجه شویم اشکالات و ایرادات زیادی بوده است. او با اشاره به این که برخی کاربران توئیتر، موضوع مطرح شده توسط محسن رضایی را خیانت جنگی دانستهاند، میگوید: «البته اینها را نمیشود دال بر خیانت دانست. در همه جنگها میشود اشتباه رخ دهد، این اشتباهها بیشتر ناشی از عدم آموزش بوده، اگر اموزش لازم را میدیدند شاید به بهترین نحو میتوانستند کار کنند، با این حال الان عملیات کربلای ۴ علنی و مطرح شده. چه بسا لازم باشد عملیاتهای دیگر هم ارزیابی شوند البته فکر میکنم مطرح شدن این مسائل در رسانهها خیلی موضوع را پوپولیستی میکند، این موضوعات باید در دانشکدههای فرماندهی سپاه به ریز بررسی و تحلیل شود و مشخص شود چه اشتباهاتی رخ داده که اینها باعث میشود آموزشهایی ببنیم که دیگر این کارها تکرار نشود.» به او میگویم اما خانوادههای شهدا این موضوع را خیانت میدانند احتمالا فرزندان و عزیزانشان نمیدانستند در عملیات فریب شرکت میکنند. شما در کسوت یک حقوقدان فکر میکنید میتوانند از محسن رضایی شکایت کنند؟ او در پاسخ میگوید: «ببینید ما باید ببینیم در ازای تلفاتی که در عملیات فریب میدهیم دشمن چقدر تلفات داده اگر ما ۵ هزار شهید داده باشم و ۵۰ هزار کشته از دشمن بگیریم شاید ارزشاش را داشته باشد، البته باید ببینیم معیار نظامیها چیست ولی اگر ۵ هزار شهید داده باشیم و ۵۰۰ کشته از دشمن گرفته باشیم قطعا این قابل بررسی است و کسانی که مرتکب چنین اشتباهی شدند باید پاسخگو باشند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر