فرشته ناصحی
«این یک رسم معمول است؛ شبیه همه جای ایران. عاشورا و تاسوعا که میشود، همه بندها و سالنهای زندان به زنجیرزنی یا سینه زنی میپردازند. تعداد شرکت کنندگان هم معولا زیاد است. همزمان با سایر نقاط ایران، زندانیها با تهیه غذای دسته جمعی یا همان نذری که قیمه پلو است، در این مراسم شرکت میکنند. بیش تر آن ها سیاه میپوشند و سعی میکنند در تهیه غذا نیز مشارکت کنند.
شبهای احیا در همه سالنها رو به حسینیهها و یا حتی گاه رو به حیاط زندان باز است و مداحان و روحانیون به سخنرانی و ذکر مصیبت میپردازند.»
این ها چکیده روایت سه زندانی ساکن «اوین» درباره فضای روزهای گذشته در این زندان است.
اجرای آیین های مذهبی در اوین به دهه عاشورا خلاصه نمیشود.«نوید» که مدت مدیدی است ساکن زندان است، در مورد برگزاری مراسم عید فطر میگوید: «سحرگاه عید فطر بلندگوهای زندان همه ساکنان آن جا را دعوت به اجرای نماز مخصوص پایان ماه رمضان میکند. حسینیه ها غلغله است و در بندهای سیاسی هم از اصلاح طلبان گرفته تا طرفداران حزب نهضت آزادی و از ملی مذهبیها تا مجاهدین خلق به صف میشوند تا نماز عید فطر را به جا بیاورند. معمولا بعد از نماز عید، صبحانه مختصری هم تدارک دیده شده که توسط خود زندانیها تقسیم میشود.»
نوید درباره فعالیت های روزمره مذهبی به «ایرانوایر» می گوید:«قبلا مؤذن هر زندان که از اعضا و گردانندگان دارالقرآن یا حسینیه زندان است، رأس ساعت چهار صبح اذان را در کل بندها پخش و این کار را ظهر و غروب هم انجام میداد. در سال های اخیر که رسوم مذهبی کم تر در بین زندانیان از اعتبار سابق برخوردار است، تنها به پخش اذان از تلویزیون اکتفا و صدای اذان توسط میکروفون دفتر افسر نگهبان در فضای زندان پخش میشود.»
از او میپرسیم همه زندانیها در نماز جماعت روزانه شرکت میکنند؟ می گوید:«به هر حال، همیشه عدهای خودشان را مقید به اجرای نماز میدانند. در سالهای اخیر از تعداد نمازگزارها در زندان کاسته شده. دلیلش هم تغییر نگاه دستگاه قضایی به شرکت یا عدم شرکت زندانی در مراسم نماز جماعت است. قبلا ممکن بود احکام قضایی بر اساس سابقه حضور محکوم در مراسم مذهبی صادر بشود اما حالا احکام قضایی قانونمندتر شده اند و دیگر قضات اهمیتی به این گزارشها نمیدهند. بنابراین، از انگیزه مذهبی یا تظاهر به مذهب داری هم کاسته شده است.»
گفته های نوید البته عمومیت ندارد و کماکان در برخی از زندانهای بزرگ کشور همچون "رجایی شهر" کرج، بند ویژه ای به نام "دارالقرآن" تشکیل شده که در این بند، زندانیان مذهبی تر یا آن هایی که با حفظ کردن آیات قرآن و شرکت در کلاسهای این بند در پی استفاده از عفو و مرخصی هستند، حضور فعال دارند. معمولا عفو به محکومان بر اساس تعداد جزءهایی تعلق میگیرد که آن ها از متن قرآن حفظ میکنند.
برخی از زندانیان رجایی شهر می گویند که مسوولان این زندان تسهیلاتی ویژه مانند برخورداری از مرخصی یا زندگی در یک محیط آرامتر، تمیزتر و امنتر را برای شرکت کنندگان در این کلاسها قائل میشوند. با وجود همه این ها، انتقال به بند دارالقرآن خودش به سادگی اتفاق نمیافتد و گذر از هفت خوان و مصاحبههای متعددی را میطلبد.
«ع. د» یکی از زندانیان زندان رجایی شهر کرج میگوید: «همه آن هایی که وارد بند دارالقرآن میشوند، ناچار به شرکت در کلاسهای مذهبی هستند. آن ها از اعتبار بیش تری نزد مسوولان برخوردارند و از قضاوت در جریان دعوا و مشاجرات زندانیان عادی دیگر و این که مثلا در آن دعوا چه کسی محق بوده، استفاده میشود.»
به گفته نوید، داشتن نهج البلاغه، هفت خوان دیگری را میطلبد که بستگی به میزان رضایت بازجو و وزارت اطلاعات از همکاری متهم دارد.
مراسم هفتگی هم را باید به این فهرست اضافه کرد. هر پنج شنبه دعای «کمیل» یا «فرج» از بلندگوهای زندان پخش می شود و در حسینیه بندهای 7 و ۳۵۰ اوین نیز زندانیان عادی و سیاسی-عقیدتی مراسم دعاهای ویژه پنج شنبه شبها را اجرا میکنند.
نوید در این باره میگوید: «در زندان اوین، گروههای مختلف مراسم مذهبی همدیگر را بایکوت میکنند یا به نقد میکشند. معمولا نمازهای جماعت با امام جماعتهای مختلف برگزار میشود. مجاهدین جداگانه به نماز میایستند و غالب اصلاح طلبان هم حاضر به برگزاری نمازجماعت پشت سر امام جماعتی که از سوی سازمان زندان ها به آن جا مأمور شده، نیستند. البته برخی زندانیان امنیتی نیز جداگانه نماز می خوانند.»
«ع.د» که ساکن زندان رجایی شهر کرج است، میگوید: «سالن هواداران "القاعده" در رجایی شهر سالنی جدا است اما آن ها باهمدیگر فقط به نماز خواندن میایستند و نماز عصر را گاهی که درب هواخوری باز است، به جماعت در حیاط زندان میخوانند. آن ها که محاسن مذهبی بلندی دارند، همیشه در حال قرآن خوانی با صوت دیده میشوند و کلاسهای مذهبی خود را هم به استادی ماموستاهای خود، داخل سالن برگزار میکنند.»
نوید با اشاره به این که در گذشته در بند ۳۵۰ یک سلسله کلاس در مورد اثبات وجود یا عدم وجود خدا برگزار می شد و دو طیف مذهبی و آتئیست دلایل خود را بیان میکردند، میافزاید:«مسیحیهای زندانی هم کم نیستند. بیش تر آن ها به خاطر تبلیغ مذهب خود دستگیر و زندانی شدهاند. این گونه مبلغین که گاه خود را مبشرین مینامند، از مسیحیهایی هستند که به چاپ و توزیع دست نوشتههایی درباره دین مسیحیت پرداخته یا کلیساهای خانگی راه انداختهاند و در خانههایشان به تبلیغ دین مسیحیت مشغول بودهاند. چند نفر زرتشتی ساکن زندان اوین نه به خاطر انتخاب آیین زرتشتی بلکه به علت تبلیغ بر علیه دین اسلام در زندان هستند. بیش ترین گروهی که به خاطر عقیده خود در زندان به سر میبرند، بهاییان هستند که نزدیک به 50 نفر از آن ها در بند عقیدتی-سیاسی زندان رجایی شهر زندانی هستند. آن ها در سیاست هیچ دخالتی نمیکنند و به خاطر کار سیاسی دستگیر نشدهاند. کار سیاسی هم قصد ندارند انجام دهند. آن ها هم بر اساس مناسک خودشان، 19 روز روزه میگیرند و دعای مخصوص "عبدالبها" را میخوانند.»
مراسم عید قربان نیز در زندان مورد توجه است؛ به ویژه در زندان اوین که متمولترین زندانیان مالی کشور در آن جا ساکن هستند، در این ایام به مناسک عید قربان توجه ویژهای دارند. به گفته نوید، زندانیان متمول بند مالی زندان اوین در ایام عید قربان سفارش میدهند تا چند گوسفند در بیرون از زندان توسط فروشگاه زندان سر بریده شود و گوشت آن را به عنوان نذری به داخل زندان میآورند. نذری دادن به کل زندانی که حدود پنج تا هفت هزار نفر جمعیت دارد، سال ها است که به جز عید قربان، در اکثر ایام مذهبی مثل عاشورا و تاسوعا انجام می شود. حتی ۲۲ بهمن برخی زندانیان متمول به کل زندان نهار نذری میدهند.
نذریها اکثر چلو مرغ و گاه چلوکباب است و صرف نظر از این که چه کسی بانی توزیع این نذریها است، در کل زندان به عنوان «نذری شهرام جزایری» معروف شدهاند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر