رضا کاظمی، شهروند خبرنگار، هرات
«محمد ابراهیمی» ۲۳ ساله است و حالا در منطقه «جبریل» در استان هرات، در غرب افغانستان زندگی میکند. او عضو پیشین لشکر «فاطمیون» است و دو بار به سوریه رفته و در شهر حلب مقابل «داعش» جنگیده است.
لشکر فاطمیون یک نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه «قدس»، متشکل از شیعیان افغانستان است که مأموریت اصلی خود را دفاع از مقدسات مسلمانان و مأموریت ثانویه خود را مبارزه با ظلم در سراسر جهان میداند.
محمد حدود دو نیم سال پیش بهخاطر پیدا کردن کار عازم ایران میشود: «در هرات کار نبود و مجبور شدم که بروم ایران. در تهران در ساختمانها کار میکردم و هر ماه تا یک میلیون تومان حقوق میگرفتم.» چهار ماه از رفتنش به تهران گذشته بود که حقوق ماهیانه و ثابت فاطمیون او را وسوسه میکند.
به یکی از دفاتر جلب و جذب گروه فاطمیون سپاه پاسداران می رود و با نشان دادن شناسنامه افغانستانی خود و با معرفی کردن «جواد» پسر عمویش به عنوان وکیل، به عضویت گروه فاطمیون درمیآید: «وکیل به خاطری انتخاب می شود که در صورت کشته شدن جنگ جویان، حقوق ماهوار او راِ به خانوادهاش انتقال دهد.»
سه هفته بعد از مرکز جلب و جذب در تهران با محمد تماس میگیرند و او را به پادگان یزد منتقل میکنند: «آموزشهای نظامی در این پادگان به گونه فشرده از سوی نیروهای ایران در ۲۱ روز تعلیم داده می شود. من هم کوشش کردم که این آموزشها را به سرعت یاد بگیرم. حدس میزدم که روزهای جنگی سختی پیش رو دارم.»
او با بیش از ۲۰۰ جنگ جوی فاطمیون از طریق فرودگاه تهران به شهر دمشق سوریه منتقل میشود. به گفته محمد، در فرودگاه دمشق شماری از مقامهای ایرانی و سوریه به استقبال آنها میروند:«چندین اتوبوس برای بردن ما در فرودگاه صف کشیده بودند.»
اتوبوسها این جنگ جویان را به یکی از پادگانهای نظامی در حومه شهر دمشق منتقل میکنند و پس از چند روز، آنها را به شهر حلب میرسانند: «برای اولین بار بود که ویرانیهای حلب را از نزدیک میدیدم. ساختمانهای بزرگ ویران شده بودند. این ویرانیها وحشتناک بودند و من هم خیلی ترسیده بودم.»
او بعد از کمی مکث اضافه میکند: «جنگ در حلب خیلی سخت بود. افراد داعشی خیلی بودند و خیلی مواقع بود که در محاصره آنها گیر میماندیم و باید جنگ میکردیم تا زنده بمانیم.»
محمد صحنههای تلخی دیده است؛ مثل صحنه کشته شدن دوستانش مقابل چشمانش.او بر خلاف شماری از جنگ جویان فاطمیون که به خاطر دفاع از حرم «حضرت بی بی زینب» و «بی بی رقیه» در جنگ سوریه شرکت کردهاند، صادقانه میگوید: «برای به دست آوردن حقوق ماهوار سه میلیون تومان به جنگ سوریه رفتم.»
اما پس از آن که دو دوره در مقابل داعش جنگیده، تصمیم گرفته است دوباره به کشورش برگردد:«جنگ کردن در سوریه خودکشی بود. تلفات ما زیاد بود و جنگیدن ارزشی نداشت که بیش تر از این برای حکومت سوریه و ایران بجنگم. تصمیم گرفتم که دوباره به ولایت هرات برگردم.»
محمد از این که از جنگ سوریه نجات یافته، خوشحال است: «خیلی خوب شد که در شهر حلب کشته نشدم. اما از یک طرف دیگر ناراحت هستم که هم وطنان من پیش چشمان من در حلب کشته شدند.»
محمد به کشورش برمیگردد اما وضعیت تغییری نکرده است و او بازهم نمیتواند کارخوبی پیدا کند. برای همین تصمیم میگیرد به ارتش افغانستان بپیوندد.
ابتدا در سپاه ۲۰۷«ظفر» در غرب افغانستان آموزشهای نظامی میبیند و تجربه جنگ در سوریه باعث میشود آموزش نظامی آموزگاران ایتالیایی را به سرعت یاد بگیرد.
آموزگاران «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی»(ناتو) نیروهای افغان را برای مبارزه با گروههای تروریستی در این کشور آموزش میدهند. محمد پس از ختم آموزشهای نظامی، به استان «بادغیس» در شمالغرب افغانستان که جنگ جویان طالبان در آن جا حضور فعال و گسترده دارند، اعزام میشود.
طالبان شبه نظامیان مخالف دولت افغانستان هستند که از سوی کشور پاکستان و برخی از کشورهای عربی حمایت مالی و تسلیحاتی میشوند. این گروه پیش از سال ۲۰۰۱ در افغانستان حاکمیت داشتند اما در تهاجم گسترده نیروهای خارجی به افغانستان، شکست خوردند.
محمد در کوتاه ترین زمان ممکن به لطف شجاعت در جنگ با طالبان، فرمانده یک قرارگاه ارتش افغانستان در شهرستان «قادس» استان بادغیس میشود. اما طالبان یک شب در یک عملیات این قرارگاه را تصرف میکنند و محمد با ۱۵ سربازش را به اسارت میگیرند. او دو ماه اسیر طالبان بوده است اما به مناسبت عید قربان از محمد تعهد میگیرند که از ارتش جدا شود و بعد او را آزاد میکنند.
میگوید: «اگر طالبان خدای ناخواسته خبر میشدند که من به جنگ سوریه رفته ام، به احتمال زیاد من را میکشتند. همین حالا هم تلاش میکنم که کسی نفهمد که من درجنگ سوریه شرکت کردهام.»
حالا محمد یک بار دیگر میخواهد به کشور ایران سفر کند. این بار قصد دارد که قاچاقی از طریق خاک این کشور به ترکیه و از آن جا به عنوان پناهنده عازم آلمان شود.
***
شما هم میتوانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسئولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کردهاند و یا مرتکب خلاف شدهاند شکایت دارید، لطفاً شکایتهای خود را با بخش حقوقی ایران وایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: info@iranwire.com
مطالب مرتبط:
زندگی پر فراز و نشیب یک جنگجوی لشکر فاطمیون
آموزش آمریکا در خدمت لشکر فاطمیون ایران
پول جنگ برکت ندارد؛ گام به گام با تربیت یک شبهنظامی لشکر فاطمیون
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر