«الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» یا «سند ایران ۱۴۴۴» نام پیشنویس متنی است که اخیرا رهبر جمهوری اسلامی ایران از آن رونمایی کرده و از مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، دولت، شورای عالی امنیت ملی، دانشگاهها و حوزههای علمیه خواسته است پس از بررسی، پیشنهادهای خود را به «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» ارایه کنند. قرار است این سند طی دو سال نهایی شود و به عنوان سند چشمانداز ۵۰ ساله، مبنای بالادستی نظام برنامهریزی ایران قرار گیرد.
متن پیشنویس این سند گفته شده حاصل تلاش نظاممند چند هزار تن از صاحبنظران و استادان دانشگاهی و حوزوی و فرزانگان جوان است. این متن در شرایطی منتشر شده که ایران بیش از همیشه درگیر بحرانهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی است؛ چنان که حتی به سختی میتوان افق روشن سال آینده خورشیدی را برای آن تصویر کرد. اما نویسندگان الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت بیاعتنا به همه بحرانهای ساختاری، آرمان شهری از ۵۰ سال آینده ترسیم کردهاند که نه واقعیت، که در عوالم مالیخولیایی امکان تحقق دارد.
«افق مطلوب» این سند، غیرواقعی و تخیلی است اما کلیدواژههای آن به نظر آشنا می آیند و تردیدی باقی نمیگذارند که این سند نه بر پایه واقعیت که برای خوشایند سفارشدهنده آن نوشته شده است.
«تا سال ۱۴۴۴، ایران به پیشتاز در تولید علوم انسانی اسلامی و فرهنگ متعالی در سطح بینالمللی تبدیل شده و در میان پنج کشور پیشرفته جهان در تولید اندیشه، علم و فن آوری جای گرفته و از اقتصادی دانشبنیان، خوداتکا و مبتنی بر عقلانیت و معنویت اسلامی برخوردار و دارای یکی از ده اقتصاد بزرگ دنیا است. تا آن زمان، سلامت محیط زیست و پایداری منابع طبیعی، آب، انرژی و امنیت غذایی با حداقل نابرابری فضایی در کشور فراهم شده؛ کشف منابع، خلق مزیتها و فرصتهای جدید و وفور نعمت برای همگان با رعایت عدالت بین نسلی حاصل شده است. فقر، فساد و تبعیض در کشور ریشهکن گردیده و تکافل عمومی و تأمین اجتماعی جامع و فراگیر و دسترسی آسان همگانی به نظام قضایی عادلانه تامین شده است.»
۱۴۴۴ کیلویی چند؟
کافی است از نویسندگان سند ایران ۱۴۴۴ بپرسیم حالا که چشمانداز ترسیم کردهاند، چرا ایران در سال ۱۴۴۴ به جای ۱۰ کشور، جزو پنج کشور یا اصلا بهترین اقتصاد جهان نیست؟ چرا علاوه بر علوم انسانی، در علوم تجربی و ریاضی و فیزیک پیشتاز نباشد؟ چرا اصلا کسی آن موقع به تامین اجتماعی و «تکافل عمومی» نیاز داشته باشد؟ چرا دریاچه نمک قم در سال ۱۴۴۴ پر از آب نیست یا چرا کویر لوت جنگل نشده است؟
از افق مطلوب خندهدارتر، «تدابیر موثر برای دست یابی» به آن است که در آن به جز کلیدواژههای مورد علاقه رهبر ایران، هیچ چیز دیگری وجود ندارد. این در حالی است که سند چشمانداز ۲۰ ساله که شش سال به سررسید آن باقی مانده، یک سند مطلقا شکستخورده به شمار می رود که به هیچکدام از اهداف خود نزدیک هم نشده است. تجربه این سند و حتی برنامههای توسعه پنجساله قاعدتا باید مسوولان عالیرتبه نظام را وادار به واقعگرایی کند اما به عکس، به نظر میرسد خوشخیالی در برنامهریزی بیش تر شده است.
ماموریت غیرممکن
برای این که ببینیم چه قدر افق مطلوب این سند دور از واقعیت است، کافی است تنها قرار گرفتن در جمع ۱۰ اقتصاد بزرگ دنیا را بررسی کنیم. فرض محال، اگر در ۵۰ سال آینده پیشرفت و رشد اقتصادی در همه کشورهای دنیا به جز ایران متوقف شود، باز هم برای این که ما جزو ۱۰ اقتصاد بزرگ دنیا قرار بگیریم، باید تا ۱۴۴۴ حجم اقتصادمان سه برابر شود. این در حالی است که در ۴۰ سال گذشته اقتصاد ایران به زحمت دو برابر بزرگ شده است.
اما در واقعیت، اقتصاد بقیه کشورها هم در حال رشد است؛ چنان که حجم تولید ناخالص داخلی در جهان بعد از ۱۹۷۹ که انقلاب ایران رخ داد، ۳/۱ برابر رشد داشته است. اگر کمی واقعبینانهتر نگاه کنیم و یک رشد خفیف را برای سایر کشورهای در نظر بگیریم، آن وقت این افق مطلوب دستنیافتنیتر خواهد شد.
در سال ۲۰۱۷، کانادا با یک هزار و ۸۸۴ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی (به قیمت ثابت ۲۰۱۰)، دهمین اقتصاد بزرگ جهان بوده است. در همین سال، حجم تولید ناخالص داخلی ایران به ۵۶۴ میلیارد دلار رسیده است. اگر فرض کنیم متوسط رشد اقتصادی کانادا در سالهای آینده به طور متوسط دو درصد باشد، اقتصاد این کشور تا ۵۰ سال آینده، ۲/۷ برابر خواهد شد. بنابراین، اگر ایران بخواهد به کانادا برسد، باید حجم اقتصادش در این مدت ۱۰ برابر شود.
در آسیا هم در حال حاضر ایران بعد از چین، ژاپن، هند، کره جنوبی، اندونزی، عربستان و تایوان، در مقام هشتم قرار دارد و تایلند و امارات متحده عربی به فاصله نزدیکی ایران را دنبال میکنند. با توجه به شتاب رشد اقتصادی کشورهایی مانند اندونزی، تایلند، امارات و...، ایران اگر بتواند جایگاه فعلی خود را حفظ کند، هنر زیادی کرده است.
سندنویسان از نمای نزدیک
چشمانداز ایران ۱۴۴۴ دستپخت مرکز الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت است. این مرکز در دوم خرداد ۱۳۹۰ با حکم رهبر جمهوری اسلامی تاسیس شد. در این حکم، «صادق واعظ زاده»، رییس و ۹ نفر دیگر به عنوان اعضای شورای مرکز منصوب شدند.
صادق واعظ زاده، پسرخاله آیتالله علی خامنهای است. تحصیلات او در زمینه مهندسی برق است. واعظ زاده در زمان «محمود احمدینژاد»، معاون علمی رییسجمهوری بود و با حکم رهبر ایران، عضو حقیقی «شورای عالی انقلاب فرهنگی» و مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
«علیاكبر رشاد»، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، رییس «پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی»، رییس «حوزهٔ علمیه امام رضا» و رییس «شورای حوزههای علمیهٔ استان تهران» است.
«احمد واعظی»، رییس «دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم»، عضو هیات علمی «دانشگاه باقرالعلوم» و عضو هیات امنای سازمان تبلیغات اسلامی است. او برادر «محمود واعظی»، رییس دفتر «حسن روحانی» است.
«سیدحسین میرمعزی»، مدیر گروه اقتصاد و عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، رییس «پژوهشکده نظامهای اسلامی» این پژوهشگاه و دبیر «انجمن علمی محققان اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم» است.
«پرویز داودی»، معاون اول دولت اول محمود احمدینژاد و رییس «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» در دولت دهم است. او هم چنین با حکم رهبر ایران، عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
«سید منصور خلیلی عراقی»، استاد اقتصاد و رییس پیشین دانشگاه تهران است.
«محمدهادی زاهدی وفا»، دانشاموخته اقتصاد از دانشگاههای «امام صادق» و «اتاوا» در کانادا است. او که در حال حاضر ریاست دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق را برعهده دارد، در دولت اول محمود احمدینژاد معاون امور اقتصادی وزارت اقتصادی و دارایی بود.
«هادی اكبرزاده» استاد فیزیک دانشگاه صنعتی اصفهان است.
«سعید جبل عاملی»، عضو گروه مهندسی صنایع «دانشگاه علم و صنعت» و رییس این دانشگاه طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ بوده است. این دانشگاه برای محمود احمدینژاد اهمیت ویژهای داشت تا آن جا که بخشی از دولت او را حلقه علم و صنعت تشکیل میدانند. جبلعاملی یکی از اعضای این حلقه بود.
«حبیبالله میرغفوری»، ریاست «دانشگاه علم و هنر» که وابسته به جهاد دانشگاهی است را بر عهده دارد. به جز این که او دانشآموخته مدیریت صنعتی با گرایش تولید و عملیات است، اطلاعات دیگری در مورد او در دسترس نیست.
افق ۵۰ ساله، سالی یک میلیارد تومان
نویسندگان سند مدعیاند که هزاران متفکر و اندیشمند در روند تهیه و تدارک این متن مشارکت داشتهاند. اما صرف نظر از این که محتوای تولید شده نشانهای از کار علمی ندارد، مطالعه در اسناد بودجه کشور نشان میدهد هزینه زیادی صرف این کار شده است.
طی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۷، دست کم ۵۰ میلیارد تومان بودجه صرف انجام وظایف سهگانه این مرکز برای «تعمیق تفکر»، «گفتمانسازی» و تهیه الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت شده است.
در قانون بودجه سال ۱۳۹۷، در زیر ردیف اختصاصی ۱۱۴۳۰۰ سازمان تبلیغات اسلامی، نزدیک به هشت میلیارد تومان بودجه برای مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در نظر گرفته شده است. در قانون بودجه سال ۱۳۹۶ نیز حدود هفت میلیارد تومان به این مرکز اختصاص داده بودند. این رقم در بودجه سال ۱۳۹۵، حدود شش میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان و در بودجه سال ۱۳۹۴، حدود شش میلیارد تومان در همین ردیف پیشبینی شده بود. پیش از آن، در بودجه ۱۳۹۳، در بخش «اعتبارات نهادهای خاص» بودجه متفرقه، ردیفی به ارزش پنج میلیارد تومان به اسم الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت وجود داشت. در بودجه ۱۳۹۲ که در آخرین سال دولت احمدینژاد بسته شد، اعتبارات این مرکز در ردیفهای متفرقه، هفت میلیارد و ۸۴۰ میلیون تومان بود و در بودجه سال ۱۳۹۱ (در اولین سال تاسیس)، ۱۰ میلیارد تومان بودجه برای این مرکز پیشبینی شده بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر