رضا نجفی، شهروند خبرنگار، هرات
«از ۱۱ فرزند، دوتن آن ها را در راه دفاع از حرم "بیبی زینب" قربانی کردم.»
او مادری است که دو پسر ۲۹ و ۲۴ سالهاش را در جنگ سوریه از دست داده است؛ «سید مجتبی» و «سید اسماعیل».
این مادر افغانستانی که حالا با عروس و نوهاش در مشهد زندگی میکند، میگوید: «فرزندانم راه امام حسین را ادامه دادند.»
پسرانش قبل از این که به عضویت لشکر «فاطمیون» در آیند، رزمندگان ارتش ملی افغانستان بودند اما با تشدید جنگ در سوریه و حمله «داعش» به حرم بیبی زینب، خواهر امام سوم شیعیان، ارتش ملی افغانستان را ترک میکنند و برای شرکت در جنگ سوریه و دفاع از حرم، مسیر ایران را در پیش میگیرند:«صورتشان را بوسیدم، آنها را به حضرت زینب سپرده، از افغانستان بدرقه کردم.»
لشکر فاطمیون، یک نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه «قدس»، متشکل از شیعیان افغانستان است که از جنگ جویان افغانستانی مبارز در زمان حمله شوروی به افغانستان و دوران «طالبان» و نیز افغانستانیهای شیعه مقیم ایران و سوریه شکل گرفته است و مأموریت اصلی خود را دفاع از مقدسات مسلمانان و مأموریت ثانویه اش را مبارزه با ظلم در سراسر جهان میداند.
سید مجتبی نزدیک به یک سال در سوریه جنگیده و در سال 1394 در منطقه «بصری الحریر» کشته شده است. از او یک فرزند پسر بهجا مانده است. خانوادهاش که در آن زمان در افغانستان به سر میبردهاند، تا دو ماه از کشته شدن او اطلاع نداشته اند: «تا دوماه برای ما نمیگفتند که او شهید شده، میگفتند مفقود الاثر است.»
سپاه پاسداران پس از گذشت دو ماه، با خانواده او در افغانستان تماس میگیرد و از آن ها میخواهد که به ایران بیایند. آنها پس از گرفتن ویزای ایران، افغانستان را به مقصد مشهد ترک میکنند تا نشانهای از سید مجتبی را در آن جا بیابند. ولی زمانی که به ایران میرسند، تنها پسر کوچکشان، «سید اسماعیل» را، آن هم روی تخت بیمارستان میبینند. از پسر بزرگشان خبری نبوده است. تا این که با عکس قاب شدهای از او در روی یکی از قبرهای «بهشت رضا» مشهد روبه رو میشوند.
همزمان با کشته شدن سیدمجتبی، سیداسماعیل، برادر کوچکش نیز به شدت مجروح میشود. او از ناحیه پای راست دچار آسیب شده و برای مداوا به مشهد منتقل شده بود:«وقتی که سید مجتبی زیر تداوی قرار داشت، شش ماه در خانه ماند. قبل از این که شکستگی استخوان پایش خوب شود، گفت دوستان رزمنده خود را خواب دیدم که آن ها گفته اند به زودی در جمع ما اضافه می شوی. از همه حلالیت خواست، سر خاک برادرش رفت و برای بار چهارم به سوریه اعزام شد.»
او بر این باور است که پسر کوچکش میدانسته است که اینبار او نیز مانند برادرش در جنگ سوریه کشته میشود و به همین دلیل برای اعزام دوباره در جنگ سوریه، لحظه شماری میکرده است و موقع اعزام، از همه حلالیت خواسته است.
هنوز داغِ از دست دان پسر بزرگش تازه است که پسر دوم هم در جنگ کشته میشود. سید اسماعیل هفت ماه بعد از کشته شدن برادرش، در سال 1395 در «تدمر» سوریه کشته شد: «روزی که پیکر شهیدش را از سوریه به مشهد آوردند، مثل حضرت زینب صبر پیشه کردم.»
پیکر او نیز طی مراسم خاص از سوی سپاه پاسداران و عدهای از شهروندان افغانستانی مقیم ایران تشییع و در کنار قبر برادرش در بهشت رضای شهر مشهد به خاک سپرده شده است. روی سنگ قبر هردو آن ها نوشته شده اند: «شهید مدافع حرم».
مادرشان می گوید فرزندانش را برای دفاع بهترین مکان مقدس، حرم حضرت زینب به جنگ فرستاده بوده است و کشته شدن آن ها در جنگ سوریه را برای خود بزرگ ترین افتخار میداند. این درحالی است که بسیاری از شهروندان افغانستان نه تنها از شرکت جوانان این کشور در جنگ سوریه حمایت نمیکنند بلکه جمهوری اسلامی را به فرستادن اجباری افغانهای مقیم ایران به جنگ سوریه متهم میکنند و این کار ایران را نقض صریح قوانین بینالمللی میدانند.
شهروندان خسته از جنگ افغانستان معتقدند که باید جوانان این کشور به جای پیوستن به لشکر فاطمیون، در صف ارتش ملی افغانستان خدمت کنند و برای دفاع از کشور خود در مقابل تروریست ها سلاح در دست گیرند. با این همه، بسیاری از جوانان افغان مقیم ایران با انگیزههای مختلف، مثل به دست آوردن اقامت قانونی ایران، گرفتن حقوق مکفی یا به خاطر انگیزههای مذهبی به لشکر فاطمیون پیوسته و راهی جنگ سوریه شدهاند.
شماری از اعضای لشکر فاطمیون گفته اند که ایران در برابر کشته شدن هر عضو افغان لشکر فاطمیون، به خانواده او ۱۵۰ میلیون تومان پول خون پرداخت میکند و در کنار آن، وسایل رفاهی زندگی را نیز برای آن هان فراهم میسازد. اما خانواده این دو برادر کشته شده عضو لشکر فاطمیون مایل نیستند در مورد کمکهای جمهوری اسلامی حرف بزنند. پیش تر، برخی از اعضای لشکر فاطمیون به «ایرانوایر» گفته بودند که مسوولان سپاه به آن ها توصیه کرده اند که نباید در مورد جنگ سوریه در ایران یا خارج از آن به کسی چیزی بگویند.
یک فال بین چندین سال پیش در ولایت «بامیان» افغانستان پس از دیدن کف دست سید اسماعیل، به او گفته بود پایان زندگی اش خیلی «مظلومانه» خواهد بود؛ چیزی که مادرش آن را به مظلومیت «شهادت امام حسین» تشبه میکند: «او مانند مولایش، با مظلومیت به شهادت رسید.»
***
شما هم میتوانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسئولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کردهاند و یا مرتکب خلاف شدهاند شکایت دارید، لطفاً شکایتهای خود را با بخش حقوقی ایران وایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: info@iranwire.com
مطالب مرتبط:
زندگی پر فراز و نشیب یک جنگجوی لشکر فاطمیون
آموزش آمریکا در خدمت لشکر فاطمیون ایران
پول جنگ برکت ندارد؛ گام به گام با تربیت یک شبهنظامی لشکر فاطمیون
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر