هر ساله، دنباله بادهای موسمی هندوستان از حومه جنوبی افغانستان، جایی که بیابانی بی پایان و خالی با آسمانی خردلی رنگ یکی می شود، قدرت می گیرد و با نام «لوار» می رود تا 120 روز متمادی میهمان شرق نشینان ایران شود.
این تفتباد تابستانی هر سال خراسان جنوبی را در می نوردد و با سرعت زیاد وارد سیستان و بلوچستان می شود. سال ها است که تابستان ها ماندگاری لوار نه تنها زندگی مردمان حاشیه غربی افغانستان که زندگی شرق نشینان ایران را نیز مختل می کند؛ گرچه هر پاییز به خواستگاهش برمی گردد. اما همان چهارماه هم برای زنده به گور کردن صدها روستا در کنار مرز دو کشور کافی است.
جنگ و نابهسامانی و کمبود آب و امکانات سبب شده اند تا این گوشه از جهان زخمی کهنه بردارد و تفت باد هم بر شدتش بیافزاید.
کارشناسان هواشناسی می گویند زمانی که یک سیستم فشار قوی پایدار بر فراز کوههای مرتفع «هندوکوش» در شمال افغانستان با گرمای تابستان در زمینهای بیابانی شرق ایران و غرب افغانستان همراه می شود، یک گرادیان فشاری قوی تولید میکند که از طریق کانالیزه کردن محیط اطراف، سرعت بیش تری به خود می گیرد. سرعت این بادها که در زبان علمی آن را «low level jet» می نامند، در مردادماه به اوج خود می رسد و حتی شب ها نیز با سرعتی بالغ بر 20 متر بر ثانیه، شرق ایران و غرب افغانستان را در می نوردند. این بادها با عبور از «هامون» خشکیده، توفان گردوغبار حاصل از آن را هم به دردسرهای میزبان می افزایند.
محققان بر این باورند که بادهای 120 روزه سیستان گاهی تا بیش از 150 روز تداوم دارند؛ یعنی تا مهرماه همچنان می وزند و تلی از خاک و شن را از بلندی ها و آب راهه های خشک شده و به ویژه تالاب هامون بلند می کنند و هر ساله در مدت زمانی مشخص، در خانه ها، چشم ها و ریه های مردمان این منطقه می نشانند.
یافته های علمی نشان می دهند که توفان در حوضه سیستان می تواند چنان شدید رشد یابد که به ازای هر متر مکعب هوا، تا بیش از 250 کیلوگرم شن و ماسه را با خود جابه جا کند.
این توفان گردوغبار هر ساله آسیب های جدی به منطقه سیستان و بلوچستان وارد می کند. گردوغبار میتواند دید را به 100 متر یا کمتر کاهش دهد، رادارهای ترافیک هوایی و جاده ای را خاموش و فروشگاه ها و مدارس را تعطیل کند و خطوط برق را بلرزاند. بادهای مملو از شن و ماسه در این منطقه محصولات و زمین های کشاورزی را از بین می برند، دام ها را خفه و چاه ها و کانال های آبیاری را پر می کنند. یک تحقیق از محدوده اطراف زابل نشان می دهد که فعالیت اقتصادی از دست رفته و آسیب های فیزیکی از توفان گردوغبار در سال های 2000 تا 2005 به 100 میلیون دلار رسیده است.
نتیجه یک تحقیق علمی دیگر گویای آن است که غلظــت بــالای ذرات در توفانهــای گــردوغبــاری باعــث بروز بیماری هایی، از جمله سينوزيت، برونشيت، آسم و آلرژی و صدمه به عملكـرد دفـاعی ماكروفاژها كه منجر به افزايش عفونتهای بيمارستانی می شود، خواهد شد. همچنين تنفس غلظت بالای كلسيت (كربنات كلسيم) موجـود در ذرات گردوغبار، عطـسه و سـرفه را در پی دارد و بلعيدن آنها به كليه و كبد صدمه می زند.
تنفس طولانی مدت این ذرات که گاه حاوی منيزيم هستند، منجر بـه شیوع افسردگی، گيجی و ضعيف شدن بدن می شوند و تـنفس كوتـاه مدت ذرات حاوی آلومینيوم موجود در گردوغبار، به شـش هـا صدمه می زنند؛ شرایطی که بیش از 18 سال است مردم سیستان و بلوچستان را به دلیل بروز برخی از این بیماری ها، هر ساله راهی بیمارستان می کند.
گرچه آمار دقیقی از تعداد این افراد وجود ندارد اما بر اساس گزارش های منتشر شده در رسانه های داخلی ایران، تنها در شهریور ماه امسال، 260 نفر در سیستان و بلوچستان در اثر این توفان ها که منجر به بروز مشکلات تنفسی در آن ها شده بود، راهی بیمارستان شدند.
«عبدالرحمن شهنوازی»، مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان با اعلام این خبر گفته است که در تیرماه نیز 100 نفر به همین علت به بیمارستان ها مراجعه کرده اند و اوضاع به حدی وخیم شده بود که سازمان هلال احمر بین افراد آسیب دیده غذا و ماسک های فیلتردار توزیع کرده بود.
در مدت مشابه سال قبل هم این آمار یک هزار نفر اعلام شد که 80 درصد از آسیب دیده ها دچار بیماری های تنفسی و چشمی شده بودند.
«علیاکبر نصیری»، رییس دانشگاه علوم پزشکی زابل در سال 1396 اعلام کرد که در سال های گذشته سیستان و بلوچستان سل خیزترین استان ایران بوده است و سالانه 400 تا 500 نفر به افراد مبتلا به این بیماری در منطقه اضافه می شود. اداره کنترل سل و جزام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم خبر داده است که ویروس این بیماری ها از طریق وزش بادهای 120 روزه سیستان منتقل می شود. علت هم می تواند این باشد که این بادها از افغانستان می آیند؛ جایی که رتبه اول شیوع بیماری سل در جهان را دارا است. بنابراین، سیستان و بلوچستان نیازمند بیمارستان های تخصصی برای درمان بیمارانی از این دست است؛ وعده ای که یک سال از تحقق آن می گذرد و همچنان عملی نشده است.
قرار بود بیمارستان 64 تختخوابی تنفسی زابل که سال 1391 مجوز ساخت آن صادر و در سال 1393 عملیات ساخت آن آغاز شد، سال گذشته به بهره برداری برسد. حال اما رسانه ها خبر می دهند که این پروژه تنها 85 درصد پیشرفت فیزیکی داشته و مشکلات مالی دولت سبب شده است ساخت آن متوقف شود.
بنابراین گزارش ها، تکمیل این طرح و تجهیز و راه اندازی آن به هفت تا هشت میلیارد تومان بودجه نیاز دارد در حالی که در شرایط کنونی، بعید به نظر می رسد دولت توان تامین آن را داشته باشد.
برای مقابله با گردوغبار در سیستان و بلوچستان، دولت ایران تاکنون اقدامات چندان جدی نداشته است. در سال 1394، تنها شش هزار هکتار نهال کاری در سیستان و بلوچستان انجام شد.
«گرشاسبی»، معاون آبخیزداری سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در همان سال 1394 گفت محدودیت نیروی انسانی و پیمانکار و کمبود بودجه، موانع عمده سازمان جنگل ها برای مقابله با گردوغبار در سیستان و بلوچستان است. او همچنین اعلام کرد ایران نیازمند بهره گیری از ظرفیت «کنوانسیون بیابان زایی» و «آیین نامه مقابله با گردوغبار» است تا بتواند کانون های خارجی گردوغبار را شناسایی کند؛ راهکاری که اکنون دیگر با اعمال تحریم ها از سوی امریکا علیه ایران، افزایش محدودیت های مالی دولت ناشی از این تحریم ها و همچنین قطع رابطه با دیگر کشورها غیرممکن خواهد بود.
به نظر می رسد همان طور که تنها راهکار جدی دولت ایران در 18 سال گذشته برای مقابله با مرگ خاموش مردمان شرق کشور، توزیع ماسک و پوشال کولر آبی بوده است، در آینده نیز برنامه عملی جز این نخواهد داشت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر