close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

رمزگشایی از سیاست ایران: جنگ‌ و صلح‌های صدر اسلام و مظاهر سیاسی

۲۷ شهریور ۱۳۹۷
ایران وایر
خواندن در ۱۸ دقیقه
غزوه «خندق» یا «احزاب» در سال پنجم هجری درگرفت و پیروزی مهم دیگری برای مسلمانان بود.
غزوه «خندق» یا «احزاب» در سال پنجم هجری درگرفت و پیروزی مهم دیگری برای مسلمانان بود.
نبرد «نهروان»، سومین جنگ داخلی دنیای اسلام، میان سپاه امام علی و «خوارج» در نزدیکی بغداد در گرفت.
نبرد «نهروان»، سومین جنگ داخلی دنیای اسلام، میان سپاه امام علی و «خوارج» در نزدیکی بغداد در گرفت.

در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران، ارجاعات متعددی به تاریخ اسلام و به ویژه اسلام شیعی می‌شود. معمولا راوی چنین ارجاعاتی، محافظه‌کاران تندرو هستند که از طریق مقایسه وقایع جاری یا گذشته با اتفاقات مهم تاریخ اسلام، تفسیر مشخصی از آن ها ارایه می‌دهند. جنگ‌های صدر اسلام از برجسته‌ترین مثال‌های چنین ارجاعاتی است؛ به ویژه جنگ‌هایی که در دوران پیامبری حضرت «محمد» یا طی خلافت امام «علی» رخ داد. علاوه بر این، مصالحات و توافقاتی که در طول سال‌های آغازین اسلام رخ داده‌اند از جمله وقایعی هستند که در بیشترین این ارجاعات تاریخی یاد می‌شوند. این موارد شامل مذاکرات و توافقات متعددی میان محمد پیامبر یا بعضی از امامان شیعه در یک طرف و دشمنان‌شان در طرف دیگر می‌شود. این مقاله نگاه مختصری دارد به مهم‌ترین این جنگ‌ها و مصالحات و تفاسیر سیاسی مربوط به هریک، همراه با چند مثال در عرصه عینی سیاست ایران که با تشبیه و استعاره، به آن رویدادها ارجاع داده شده است.

غزوه بدر

غزوه «بدر» اولین جنگ قابل توجهی بود که میان اعراب کافر و پیروان محمد پیامبر درگرفت. این جنگ در دومین سال هجری، در نزدیکی مکه رخ داد و با وجود تعداد کم ترِ مبارزان مسلمان در مقایسه با دشمن، تبدیل به پیروزی مهمی برای محمد و پیروانش شد. در ایران و در میان سران حکومت، غزوه بدر استعاره از دست‏آوردی بزرگ است و اغلب به عنوان غلبه جمهوری اسلامی بر دشمنانش استفاده می شود؛ برای مثال، بعد از تشدید تحریم‌های امریکا علیه برنامه هسته‌ای ایران، رهبر جمهوری اسلامی در سخن‎رانی مورخ سوم مرداد ۱۳۹۱ خود، وضعیت کشور را با جنگ‌های بدر و «خیبر» که پیروزی مهم دیگری برای محمد و پیروانش بود، مقایسه کرد و گفت: «جنگ‌های بدر و خیبر به ما نشان می‌دهند که گرچه تهدیدی در میان است اما آخر راه نیست. در بدر گرچه مسلمانان از تجهیزات لازم برخوردار نبودند ولی پیروز میدان شدند. در طرف دیگر میدان جنگ، تجهیزات کفار سر به فلک می‌زد؛ به طوری که در برخی موارد حتی نمی‌شد تجهیزات مسلمانان را با ایشان مقایسه کرد.»

 

غزوه احد

غزوه «احد»، دومین جنگ بزرگ میان محمد پیامبر و «کفار» عرب مکه‌نشین بود که در همان سال دوم هجری رخ داد. برخلاف پیروزی در بدر، در جنگ احد مسلمانان در کمال ناباوری شکست خوردند. در کشاکش جنگ، جبهه اسلام در حال کسب پیروزی بود اما گروهی از مبارزان مسلمان دستورات محمد را نادیده گرفته و پست‌های خود را ترک کردند تا غنیمت جمع کنند. این غفلت باعث حمله غیرمنتظره جنگ‎جویان مکی از پشت جبهه مسلمانان و در نتیجه شکست سنگین آن ها شد. سران حکومت در ایران به کرات از جنگ احد به عنوان مثالی برای نشان دادن خطرات سرپیچی از دستور مافوق و غفلت از اقدامات دشمن در میانه نزاع یاد کرده‌اند. تندروها به ویژه علاقه خاصی به استفاده از این استعاره در مورد سرپیچی از دستورات رهبر دارند. آیت الله علی خامنه‌ای با یاد کردن از جنگ احد در سخن‏رانی مورخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۶، گفت: «تمام زندگی ما مانند جنگ احد است. اگر بر طبق نقشه عمل کنیم، دشمن شکست خواهد خورد ولی به محض این که از موقعیت محکم خویش برای مشتی غنیمت و مال دنیا غفلت کنیم، همه چیز تغییر خواهد کرد. در تاریخ اسلام، جنگ احد بارها و بارها اتفاق افتاده است.»

 

غزوه خندق (احزاب)

غزوه «خندق» یا «احزاب» در سال پنجم هجری درگرفت و پیروزی مهم دیگری برای مسلمانان بود. در آن دوران، محمد و پیروانش در مدینه می‌زیستند و برای حفاظت از خویش در برابر حملات احزاب متحد، خندقی عمیق به دور شهر حفر کردند. طی این جنگ، برخی از ساکنین شهر مدینه که به ظاهر به اسلام روی آورده بودند و بعدا به «منافقین» معروف شدند، با یهودیان مدینه علیه مسلمانان متحد شدند. بعد از جنگ خیبر، مسلمانان تمام یهودیان شهر را کشته و اموال‌شان را مصادره کردند. در ادبیات سیاسی ایران، جنگ خیبر استعاره ای از پیروزی جمهوری اسلامی در برابر جبهه متحدی از دشمنان است. برخی از مقامات نیز از داستان منافقین در این جنگ استفاده می کنند تا به مخالفین داخلی نظام برچسب «منافق» بزنند. داستان یهودیان مدینه هم برای آن ها، استعاره ای از آن دسته از دشمنان داخلی نظام است که با چاقو و از پشت حمله می‌کنند وقتی رژیم در مصاف با «دشمنان» خارجی است. در همین رابطه، علی خامنه‌ای در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۹۱ گفت: «در جنگ احزاب، گروهی از منافقان و مسلمان‌نمایان به مومنان راسخ گفتند شما چرا راضی نمی‌شوید از موضع خود پایین آمده و سیاست خود را تغییر دهید؟» در موردی دیگر، رهبر جمهوری اسلامی در نامه‌ای به «اسماعیل هنیه»، یکی از رهبران سیاسی ارشد «حماس»(جنبش مقاومت اسلامی فلسطین)، سران دولت‌های عربی را محکوم کرد که از مردم فلسطین حمایت لازم را نمی کنند. او نوشت: «اعراب خائن باید بدانند که سرنوشت آنان چیزی بهتر از سرنوشت یهودیان [مدینه] در جنگ احزاب نخواهد بود.» در تاریخ ۱۶ تیر ۱۳۹۰، «سیدحسن نصرالله»، رهبر «حزب‌الله» لبنان گفت که در آغاز جنگ با اسراییل در تابستان ۱۳۸۵، علی خامنه‌ای نامه‌ای به نیروهای حزب‌الله فرستاد که در آن نوشته بود: «این جنگ مانند جنگ خندق است؛ جنگی که در آن کافران قریش، یهودیان مدینه و دیگر کفار بادیه نشین علیه مسلمانان متحد شده‌اند.»

 

غزوه خیبر

غزوه خیبر جنگ مهم دیگری بود که به رهبری محمد و در سال هفتم هجری رخ داد. در این جنگ، مسلمانان به جامعه‌ای از یهودیان عرب حمله کردند که در محلی به نام خیبر در نزدیکی مدینه می‌زیستند. خیبر شامل قلعه‌های متعددی بود که برای حفاظت از ساکنان منطقه احداث شده بودند ولی در قبال حمله مسلمانان تاب نیاوردند و پیروان محمد پیروزمیدان شدند. در میان تندروهای جمهوری اسلامی، جنگ خیبر استعاره ای از پیروزی بزرگ برای نظام در قبال دشمنان خارجی است؛ برای مثال، در تاریخ سوم مرداد ۱۳۹۱ و پس از تشدید تحریم‌های امریکا علیه ایران، علی خامنه‌ای وضعیت کشور را با جنگ بدر و خیبر مقایسه کرد و گفت: «جنگ خیبر هم با مشکلات و مصائب فراوان همراه بود. لشکر اسلام مجبور شد برای مدتی طولانی بیرون قلعه خیمه بزند. مقاومت دشمن مثال‌زدنی بود اما در نهایت اسلام پیروز شد. حالا ما هم با این چالش روبه‌رو هستیم؛ از طرفی سختی و مصیبت و از طرفی ظرفیت برای قدرت و پیروزی.» با توجه به این که جنگ خیبر علیه شهرکی یهودی‌نشین بود، طرف‎داران حکومت ایران در اشاره به آرزوی خویش برای شکست اسراییل نیز به طور مکرر به آن ارجاع می‌دهند؛ برای نمونه، «مهدی طائب»، یکی از روحانیون تندرو رژیم در مصاحبه‌ای به تاریخ هفتم بهمن ۱۳۹۰ که در وبسایت رهبر جمهوری اسلامی منتشر شد، گفت:«همان‌طور که در دوران حضرت محمد و در جنگ خیبر پیروزی نصیب مسلمانان شد، ما هم فاصله‌ای با پیروزی در خیبر کبیر کنونی (مبارزه با اسراییل) نداریم. زمان سرنگونی رژیم صهیونیستی فرا رسیده و آوای رسای این پیروزی و شکست دشمن در سراسر جهان به گوش خواهد رسید.»

جنگ جمل

جنگ «جمل»، اولین جنگ داخلی دنیای اسلام بود که در مکانی در نزدیکی بصره (عراق امروزی) در سال ۳۶ هجری قمری درگرفت. جنگ میان لشکر علی، امام اول شیعیان و لشکر مخالفان به رهبری «عایشه»، یکی از همسران پیامبر فقید و نیز «طلحه» و «زبیر»، دو تن از یاران نزدیک پیامبر بود. لشکر عایشه، علی را متهم کرده بود که در قتل «عثمان» نقش داشته است. عثمان سومین خلیفه بعد از پیامبر، در جریان شورش مردم و به خاطر نارضایتی آن ها از شیوه حکومت‌داری وی به قتل رسید. امام علی که بعد از عثمان بر منصب خلافت تکیه زده بود، این اتهامات را رد و ادعا کرد مخالفانش در پی بهره‌جویی از قتل خلیفه پیشین هستند تا قدرت را به دست گیرند. جنگ جمل منجر به پیروزی عظیمی برای اولین امام شیعیان شد. در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی، جنگ جمل استعاره از «فتنه‌گرانی» است که برای کسب قدرت از دستور رهبر سرپیچی می‌کنند. به طور خاص، طرف‎داران حکومت، معترضان انتخابات ریاست‌جمهوری جنجالی ۱۳۸۸ را با دشمنان علی در جنگ جمل مقایسه می‌کنند؛ برای مثال، «حیدر قریشی»، وزیر سابق اطلاعات در مصاحبه‌ای به تاریخ دوم دی ماه ۱۳۹۶ گفت: «اگر به تاریخ نگاهی داشته باشیم، به روشنی می‌بینیم فتنه‌گرانی که در سال ۱۳۸۸ به خیابان‌ها ریختند، دقیقا همان‌هایی هستند که علیه امام علی در جنگ جمل به مبارزه رفتند.»

 

جنگ صفین

جنگ «صفین»، دومین جنگ داخلی جهان اسلام است که تاریخ آن به سال ۳۷ قمری باز می‌گردد. این جنگ بین علی، چهارمین خلیفه بعد از پیامبر و معاویه، کارگزار شام (سوریه کنونی) در گرفت. معاویه از بیعت با علی سر باز زد و بعدها سلسله خلفای «اموی» را بنیان نهاد. طبق روایت شیعیان، در اواخر این جنگ، «مالک اشتر» در آستانه نهایی کردن پیروزی و فتح خیمه معاویه بود اما لشکر معاویه قرآن بر سر نیزه کرد و خواستار آن شد که به جای جنگ، بر اساس آموزه‌های قرآنی، از طریق حکمیت این نزاع خاتمه یابد. درنتیجه، اکثر سربازان لشکر علی از ادامه دادن جنگ خودداری کردند و امام علی بر خلاف نظر خویش، مجبور به پذیرش آتش‌بس و حکمیت شد. حکمیت در نهایت به جنگ خاتمه داد و موقعیت معاویه را در شام تقویت کرد. جنگ صفین و نتیجه آن به کرات در ادبیات سیاسی ایران دیده می‌شود؛ به ویژه در میان پیروان علی خامنه‌ای که وی را با امام علی مقایسه می‌کنند. طرف‏داران نظام معمولا با ارجاع به جنگ صفین، درباره خطر خیانت یا سرپیچی از دستورات رهبری هنگام مواجهه با دشمن هشدار می‌دهند. این جنگ هم‏چنین استعاره‌ای است از وقتی که پیروزی در چشمی به هم زدن و از سر ساده‌دلی و اعتماد به دشمن، به شکست مبدل می‌شود. در همین رابطه، رهبر جمهوری اسلامی در سخن‏رانی مورخ ۱۹ دی ۱۳۸۸ خود گفت: «تاریخ جنگ صفین قلب آدم را جریحه‌دار می‌کند. سپاه عظیم امام علی در جنگ با ارتش معاویه در منطقه حساس شام دچار تردید و شک شد.» در موردی دیگر، «غلامعلی حدادعادل»، رییس سابق مجلس شورای اسلامی که از نزدیکان رهبری است، در ۲۹ دی ۱۳۹۰ تاکید کرد: «بصیرت مردم ایران جلوی تکرار اتفاقات جنگ صفین را گرفت.»

 

نبرد نهروان

نبرد «نهروان»، سومین جنگ داخلی دنیای اسلام، میان سپاه امام علی و «خوارج» در نزدیکی بغداد در گرفت. خوارج دسته‌ای از جنگ‎جویان سابق لشکر علی بودند که بعد از جنگ صفین، از این امام شیعه تبری جستند چرا که تن به حکمیت داده بود. به زعم آن ها، خدا تنها حاکم است و علی وقتی نظر حکمیت دو انسان را پذیرفته، بر خلاف اسلام عمل کرده است. در نبرد نهروان در سال ۳۸ هجری قمری، لشکر علی خوارج را شکستی سخت داد اما بعد یکی از اعضای این تشکیلات افراطی امام علی را در سال ۴۱ هجری قمری ترور کرد. در ادبیات سیاسی معاصر ایران، در ارجاع به نبرد نهروان، اشاره اصلی روی رفتار خوارج است که مظهر افراطی‌گری و سطحی‌خوانی قرآن تلقی می‌شوند. طرف‎داران علی خامنه‌ای نیز وقتی به جنگ نهروان ارجاع می‌دهند که قصد انتقاد از کسانی را داشته باشند که از نظر رهبری سرپیچی کرده یا بصیرت وی را زیر سوال می‌برند؛ برای مثال، «احمد علم‌الهدی»، یکی از بانفوذترین نزدیکان علی خامنه‌ای و نماینده وی در استان خراسان رضوی، در مصاحبه‌ای به تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ گفت: «امام علی مجبور به پذیرش حکمیت شد اما بعد خوارج از او خواستند به خاطر این کار توبه کند. رفتار خوارج امروز هم در قبال رهبری تکرار می‌شود؛ یک عده از سیاست‌مداران فاسد بحث این را می‌کنند که اگر هم کسی بخواهد در قبال برجام پاسخ‏گو باشد، آن شخص کسی نیست جز شخص رهبر!»

 

جنگ عاشورا (کربلا)

در سال ۶۰ هجری قمری، «حسین» به عنوان سومین امام شیعیان به همراه جمع کوچکی از خویشاوندان و پیروانش با لشکر عظیم «یزید»، دومین خلیفه اموی روبه‌رو شد. این جنگ در روز دهم ماه محرم (عاشورا) در کربلا در مرکز عراق شعله‌ کشید. در طول جنگ، امام حسین و ۷۲ نفر از یارانش کشته شدند چرا که مبارزه تا مرگ را به بیعت با یزید که از نظر آن ها حاکمی نامشروع بود، برگزیدند. در تاریخ شیعه، «شهدا عاشورا» مظهر پایداری و گذشت از خود هستند. مقامات جمهوری اسلامی هر وقت قصد تهییج مردم برای پس زدن هر گونه مذاکره با دشمنان قدرتمند خارجی، مثل ایالات متحده را دارند، از مثال عاشورا و کربلا استفاده می‌کنند. در تاریخ سوم اردیبهشت ۱۳۷۹، در ارجاع مشهوری به حادثه کربلا، آیت‌الله علی خامنه‌ای گفت: «نه امریکا و نه هیچ ابرقدرت دیگری قادر نخواهد بود جمهوری اسلامی را به سازش وا دارد. اگر دشمن بیش از حد به ما فشار آورد، واقعه کربلا را به پا خواهیم کرد.» به بیانی دیگر، منظور وی این است که اگر غرب به فشارهای خود علیه رژیم ایران ادامه دهد، او ترجیح می‌دهد تا آخرین نفس بجنگد تا این که بخواهد از مواضعش عقب‌نشینی کند.

 

معاهده صلح حدیبیه

حدیبیه پیمان آتش‌بسی بود میان مسلمانان مدینه با قبیله قریش از مکه که در سال هفتم هجری به امضا رسید. طرفین قراداد عهد بستند که از حمله به طرف مقابل و متحدانش تا ده سال خودداری کند، اما دو سال بعد این پیمان شکسته شد وقتی یکی از قبایل متحد قریش به یکی از قبایل متحد مسلمانان حمله کرد. در پاسخ به این نقض عهد، لشکر مسلمانان به مکه حمله و این شهر را تسخیر کرد. در ادبیات سیاسی ایران از صلح حدیبیه به دو طریق مختلف یاد می‌شود. چهره‌های معتدل از آن به عنوان مدرکی برای اجتناب از درگیری و ضرورت برقراری صلح (حتی با دشمنان جمهوری اسلامی) یاد می‌کنند و می‌گویند چنین برداشتی مطابق آموزه‌های پیامبر است. مثالی از این نوع ارجاع، صحبت‌های حسن روحانی در تاریخ ۸ خرداد ۱۳۹۳ است که گفت: «پیامبر معظم اسلام همواره به هر دو گزینه جنگ و صلح نظر داشت و همیشه تمام جنبه‌های امور را می‌سنجید ... در مورد صلح حدیبیه، گرچه به نظر کوته‌فکران نمی‌رسد، پیامبر اسلام دستاوری عظیم کسب کرد، دستاوری که از صدها جنگ نیز حاصل نمی‌شد. این صلح به اسلام اجازه داد پیام خود را در سراسر عربستان بگستراند و دین و آموزه‌های پیامبر را در منطقه مستقر ساخت.» در طرف دیگر، نگاه تندروها است که به معاهده حدیبیه به عنوان تاکتیکی برای هموارسازی مسیر شکست دشمن نگاه می‌کنند (فتح مکه که دو سال بعد از امضای صلح رخ داد). مثال این مورد، سخنان سعید جلیلی، مذاکره‌کننده ارشد انرژی هسته‌ای در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۹۲ است که تصمیم رهبری مبنی بر پذیرش برجام را با حدیبیه مقایسه کرد و گفت: «بعد از صلح، مسلمانان توانستند با خیال راحت و فارغ از جنگ‌ورزی کفار مکه به زندگی و کار خویش پرداخته و در نهایت از این موقعیت استفاده کرده تا مکه را فتح کنند.»

 

مذاکرات بعد از فتح مکه

مسلمانان مکه را در سال نهم هجری فتح کردند، مهم‌ترین پایگاه قبایل کفار عرب و به ویژه قبیله قریش. ابوسفیان، بانفوذترین چهره قریش، که دریافته بود لشکر مسلمانان در این جنگ بسیار پرشمارتر از لشکر مکیان خواهد بود، پیش از آغاز جنگ نزد محمد آمد و اسلام آورد. بعد دو طرف پای میز مذاکره نشسته و درباره شرایط تسلیم صلح‌آمیز شهر شرح بحث کردند. در پایان مذاکره مقرر شد همه ساکنان شهر از جمله ابوسفیان و خانواده‌اش بخشیده شوند. اما ده نفر از این بخشش مستثنی شدند. ماجرای فتح مکه هم به دو روایت متفاوت در ایران تعبیر می‌شود. اولین روایت طرفدار خوانشی صلح‌آمیز و بخشاینده از اسلام است، اما روایت دوم این ماجرا را استعاره‌ای از پیروزی قاطع نظام می‌بینند. نمونه روایت اول سخنرانی رئیس‌جمهور سابق، محمد خاتمی است که در تاریخ ۴ شهریور ۱۳۹۳ گفت:‌ «بعد از فتح مکه، پیامبر تمام افرادی را که دست‌شان به خون مسلمانان آغشته بود و ایشان را سرکوب کرده بودند، بخشید و اجازه داد آزادانه زندگی کنند. تندروها می‌گفتند حالا که شهر را فتح کردیم وقت انتقام و خون‌ریزی رسیده اما پیامبر گفت اکنون زمان مهربانی و رحم است و همه را شامل عفو عمومی کرد.» در سوی دیگر، می‌توان به سخنرانی محمود احمدی‌نژاد مورخ ۳ خرداد ۱۳۸۶ اشاره کرد که در آن فتح خرمشهر در آغاز جنگ ایران و عراق را با فتح مکه مقایسه کرد. در اولین سال جنگ، عراق چند شهر ایران را اشغال کرد که خرمشهر مهم‌ترین آنها بود. این شهر دو سال بعد از اشغال در خرداد ۱۳۶۳ آزاد شد.

 

سقیفه بنی‌ساعده

بعد از درگذشت پیامبر در سال ۱۱ هجری، عده‌ای از اصحاب و یارانش در مکانی به نام سقیفه گرد هم آمدند تا جانشین پیامبر را تعیین نمایند. در این جلسه ابوبکر، یکی از اصحاب قدیمی رسول، به عنوان اولین خلیفه اسلام برگزیده شد و اصحاب در جا با وی بیعت کردند. سقیفه واقعه‌ای مهم در تاریخ اسلام است چرا که به عقیده شیعیان، پیامبر جانشین خویش را علی معرفی کرده و همین جاست که اسلام شیعی خلق می‌شود. به زعم شیعیان، اصحاب پیامبر هیچ حق و اختیاری در تعیین جانشین نداشتند. سنیان با روایت شیعیان از وقایع مخالفند و اعتقاد دارند پیامبر بدون تعیین هرگونه جانشینی از دنیا رفت. در ادبیات سیاسی ایران شیعه، سقیفه نماد بزرگ‌ترین انحراف از اسلام ناب محمدی و شروع سرپیچی از آموزه‌های رسول است. تندروها در ایران با در نظر داشتن سقیفه حتی دموکراسی را نیز زیر سوال برده و می‌گویند رای مردم هیچ تاثیر یا مشروعیتی برای حاکمان نمی‌آورد (حاکم مشروع توسط خدا انتخاب می‌شود). در همین زمینه محمد تقی مصباح یزدی، یکی از تندروترین آیت‌الله‌های طرفدار خامنه‌ای و نظریه‌پرداز محافظه کاران در ایران، در سخنرانی مورخ ۲۱ اسفند ۱۳۸۹ گفت: «برنامه‌ریزان سقیفه اولین پایه‌گذاران دموکراسی اسلامی بودند وقتی طرح انتخاب جانشین پیامبر با رای مردم را به اجرا گذاشتند. بعضی معتقدند دموکراسی هدیه غربی‌ها به ما مسلمانان بوده اما بدانید که این طرحی جدید نیست. دموکراسی هدیه شوم اهل سقیفه است که گفتند مردم باید حاکم خویش را انتخاب کنند.»

 

حکمیت

حکمیت مصالحه‌ای بود که به جنگ صفین، دومین جنگ داخلی دنیای اسلام، پایان داد. جنگ صفین در سال ۳۷ هجری قمری میان علی، اولین امام شیعه، و معاویه، بنیان‌گذار سلسله بنی‌امیه در شام (سوریه فعلی)، درگرفت. طبق روایت شیعیان، در اواخر جنگ، مالک اشتر در آستانه نهایی کردن پیروزی و فتح خیمه معاویه بود اما لشکر معاویه قرآن بر سر نیزه کرد و خواستار آن شد که به جای جنگ، بر اساس آموزه‌های قرآنی از طریق حکمیت این نزاع خاتمه یابد. درنتیجه اکثر سربازان لشکر علی از ادامه دادن جنگ خودداری کردند و امام علی بر خلاف نظر خویش مجبور به پذیرش آتش‌بس و حکمیت شد. حکمیت در نهایت به جنگ خاتمه داد و همین‌طور موقعیت معاویه را در شام تقویت کرد. حکمیت و نتیجه آن به کرات در ادبیات سیاسی ایران دیده می‌شود، به ویژه در میان پیروان علی خامنه‌ای که وی را با امام علی مقایسه می‌کنند. طرفداران نظام معمولا با ارجاع به جنگ صفین درباره خطر خیانت یا سرپیچی از دستورات رهبری هنگام مواجهه با دشمن هشدار می‌دهند. این جنگ همچنین استعاره‌ای است از وقتی که پیروزی، در چشمی به هم زدن و از سر ساده‌دلی و اعتماد به دشمن، به شکست مبدل می‌شود. برای مثال، احمد علم‌الهدی، یکی از بانفوذترین نزدیکان آیت‌الله خامنه‌ای و نماینده وی در استان خراسان رضوی، در مصاحبه‌ای به تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، برجام را با حکمیت مقایسه کرده و گفت:‌ «رهبر پیش‌بینی کرده بود که این توافق اجرایی نخواهد شد و امریکایی‌ها قابل اعتماد نیستند. همچنین شرایطی که رهبر از پیش برای مذاکرات تعیین کرده بود در برجام رعایت نشد. با این وجود، منتقدان رهبری می‌گویند در ماجرای برجام، رهبر مقصر بوده است. آیا این شما را به یاد حکمیت نمی‌اندازد؟»

 

صلح امام حسن

در سال ۴۰ هجری قمری، حسن، دومین امام شیعه، تن به صلح با معاویه، خلیفه اموی، داد. این قرارداد صلح از جنگی ویرانگر میان شیعه و سنی جلوگیری کرد اما به هزینه سکوت شیعیان، سلسله بنی‌امیه را در حکومت بر جهان اسلام تقویت کرد. صلح امام حسن با دشمن بیشتر از طرف معتدلان یاد می‌شود به عنوان درسی برای ایران تا به دنبال راهکارهای صلح‌آمیز، به ویژه در مصاف با رقبا یا دشمنان خارجی، باشد. در طرف دیگر، برای تندروها «مصالحه» واژه‌ای منفی است و از همین رو ایشان علاقه‌ای به تکرار رویکرد سیاسی امام حسن که مصالحه است، نشان نمی‌دهند. برای مثال، آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی مشهور و آتشین خود در سال ۱۳۷۹ گفت: «اگر امریکا بیش از حد بر جمهوری اسلامی فشار آورد، نتیجه تکرار واقعه کربلا (جنگ و مرگ امام حسین در مقابل یزید) خواهد بود نه اجبار پذیرش صلح بر امام حسن.» با این وجود، حتی تندروها نیز وقتی در موقعیتی قرار گرفته که مجبور به پذیرش نوعی از مصالحه می‌شوند، به صلح امام حسن برای مشروعیت بخشی به اقدام خویش استناد کرده‌اند. برای مثال در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ و بعد از اولین روز سفر روحانی به نیویورک، آیت‌الله خامنه‌ای گفت: «مهارت‌های دیپلماتیک به معنی نرمش قدرتمندانه به گونه‌ای ماهرانه و سریع است. نام دیگر آن نرمش قهرمانانه است که معاهده صلح امام حسن شکوه‌مندترین مصداق آن در تاریخ است.»

 

ولیعهدی امام رضا

رضا، هشتمین امام شیعیان و تنها امام مدفون در ایران، در سال ۱۷۳ هجری قمری به صلحی تاریخی با مامون، که هشتمین خلیفه عباسی شد، تن داد. مامون که مادرش ایرانی بود به امام رضا پیشنهاد ولیعهدی خویش را داد و وی را به مرو، پایتخت خلافتش، دعوت کرد که امام رضا پذیرفت. طبق روایت شیعیان نیت مامون از دعوت امام رضا به پایتخت جلوگیری از شورش شیعیان علیه خلافت بود و او هرگز قصد نداشت جانشینی خویش را به امام رضا واگذار کند. طبق نظر مورخان شیعی، امام رضا نهایتا در سال ۲۰۳ قمری با سم و به دستور مامون به قتل رسید. بنابر اعتقاد شیعیان حکومت بر جامعه اسلامی، حق خدادادی امامان شیعه است و تمام حکمرانان سنی حاکمانی نامشروع بوده‌اند. بنابراین، تصمیم امام رضا مبنی بر همکاری با چنین حاکم «غاصبی» در تضاد با تصویری است که شیعیان از امامان خویش ترسیم می‌کنند. در نتیجه می‌توان انتظار داشت که ردپای قابل توجهی از قبول دعوت مامون توسط امام رضا در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی یافت نشود. معمولا وقتی این اقدام امام رضا به میان می‌آید از آن به عنوان اقدامی هوشمندانه برای گسترش نفوذ شیعه در نقاط دورتر جهان اسلام یاد می‌شود. برای مثال در ۱۶ شهریور ۱۳۹۳، آیت‌الله خامنه‌ای گفت: «امام رضا طرحی دقیق و الهی پیاده کرد که نه تنها برنامه‌های خلیفه (برای زیر نظر گرفتن امام) را نقش بر آب کرد بلکه حتی باعث گسترش تفکرات شیعی در سراسر جهان اسلام شد.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

پرستاران استان گلستان: از تبعیض خسته شده‌ایم

۲۷ شهریور ۱۳۹۷
خواندن در ۱ دقیقه
پرستاران استان گلستان: از تبعیض خسته شده‌ایم