روز گذشته لوگوی «گوگل» به افتخار هزار و سی و هشتمین زاد روز «ابن سینا» تغییر کرد. ابن سینا یکی از مشهورترین فیلسوفان و دانشمندان ایرانی جهان اسلام است. او در طول زندگی 54 سالهاش، 450 کتاب در زمینههای گوناگون نوشت که تعداد زیادی از آنها در زمینه پزشکی و فلسفه اند.
ابن سینا که نام کامل او «ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا» است، فرزند خانوادهای مشهور بود. پدرش از صاحب منصبان حکومت «سامانی» به شمار می رفت که او را برای تحصیل به مدرسه «بخارا» فرستاد. درباره نبوغ زیاد و حافظه ابن سینا که لقبهای دیگری مثل «ابوعلی سینا» یا «شیخالرئیس» هم داشته است، نوشتههای فراوانی وجود دارد. گفته میشود که او در 10 سالگی کل قرآن را حفظ بوده است.
او در نوجوانی به فراگیری طب علاقهمند میشود. در زندگینامهای که خودش روایت کرده، آمده است: «میلی در فراگرفتن علم طب در من پدیدار گشت. آن چه را پزشکان پیشین نوشته بودند، همه را به دقت خواندم چون علم طب از علوم مشکل بهشمار نمیرفت. در کوتاهترین زمان در این رشته موفقیتهای بزرگ به دست آوردم تا آن جا که دانشمندان بزرگ علم طب به من روی آوردند و در نزد من به تحصیل اشتغال ورزیدند.»
ابن سینا پسر «منصور سامانی»، از پادشاهان سامانی را که پزشکان از درمان بیماری وی عاجز شده بودند، درمان میکند و به شهرت بیش تری میرسد: «من وارد سال ۱۸ زندگی خود میشدم. "نوح"، پسر منصور سخت بیمار شد. اطبا از درمان وی درماندند و چون من در پزشکی آوازه و نام یافته بودم، مرا به درگاه بردند و از نوح خواستند تا مرا به بالین خود فرا خواند. من نوح را درمان کردم و اجازه یافتم تا در کتابخانه او به مطالعه بپردازم. کتابهای بسیاری در آنجا دیدم که بیشتر مردم حتی نام آنها را نمیدانستند و من هم تا آن روز ندیده بودم. از مطالعه آنها بسیار سود جستم.»
ابن سینا در زمینه پزشکی، فقه، منطق، هندسه، فیزیک، شیمی، روان شناسی، جغرافی، زمین شناسی، نجوم و فلسفه تخصص داشت اما بیش از هرچیز میراث او در زمینه پزشکی تحسین شده است.
دکتر «بابک زمانی»، متخصص مغز و اعصاب و عضو هیات علمی دانشگاه علومپزشکی ایران میگوید: «ابن سینا نقش بزرگی در دانش طب در دنیا داشته است نه فقط طب ایرانی. در واقع، او یکی از اساتید مکتب شرقی بود که طب علمی را بر اساس تحقیق و تجربه، اثبات علمی و به ویژه طبقهبندی بنیان گذاشت. کتابهای ابن سینا که با طبقهبندی و نظم خاصی نوشته شده اند، برای اولین بار طب مدرن به معنای درمان جسمانی را بیان کرده اند.»
کتاب «قانون» ابن سینا تا قرن هفدهم میلادی، کتاب درسی پزشکی در دنیا بود. این کتاب به 19 زبان دنیا ترجمه شده است. او کتابی به نام «شفا» هم نوشت که یک دانشنامه علمی و فلسفی جامع است.
دکتر «جواد وهابزاده»، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشکده پزشکی اردبیل میگوید: «ابن سینا یکی از برجسته ترین شخصیت های پزشکی نه تنها ایران بلکه کل جهان است. او با دقت بسیار آثار "بقراط" و به ویژه "جالینوس" را مطالعه کرده و مورد تفکر قرار داده و سپس بر عقاید و باورهای آنها ایرادهایی گرفته است. بعد هم با توجه به مشاهداتش، آثار متعددی در طب نوشته که مهمترین آنها کتاب ارزشمند قانون در طب است.»
کتاب قانون رویکردی کلی به سلامت بدن انسان دارد. به زمان خوردن و آشامیدن و آنچه باید خورد و نوشید پرداخته و از ورزشهای مفید برای سلامت بدن گفته است.
بابک زمانی میگوید: «موضوعی که ابنسینا را برجسته میکند، روش علمی بوده که به کار میبرده است. طبقهبندی بیماریها، مشاهده دقیق و نوع نگرش اخلاقی او به بیماریها ارزشمند هستند.»
او البته با اشاره به اینکه اطلاعات خام موجود در کتابهای ابوعلی سینا در این زمانه ارزش علمی ندارند، میگوید: «الان هم در دنیا پزشکان زیادی خودشان را پیرو ابنسینا میدانند. این بدان معنا نیست که میخواهند از روشهای درمانی او استفاده کنند بلکه میخواهند مثل او که در زمانه خود پیشگام بود، ابداعگر روشهای جدید پزشکی باشند.»
جواد وهابزاده نوآوریهای ابن سینا در زمینه پزشکی را پایه علم پزشکی مدرن میداند: «ابن سینا اولین طبیبی بود که توصیه کرد نخستین نمونه ادرار بامدادی باید آزمایش شود و آزمایش کاملی از ادرار، از نظر رنگ، قوام، روشنی و تیرگی، ته نشینی و... انجام شود. او اولین صرعشناس دنیای طب بود و اطلاعات زیادی از این بیماری ارایه داد. مراحل سهگانه سل ریوی را ابن سینا اولین بار بیان کرد. نخستین پزشکی هم بود که به نقش عوامل روانشناختی در بیماریهای جسمی پی برد.»
دکتر زمانی آموزش بزرگ ابن سینا را ارتباط با بیمار میداند نه فقط با بیماری: «درمانهای ابن سینا "سایکوسماتیک" بودند. او غیر از مشاهدات جسمانی، به کلیت وضعیت بیماران، حال و هوا، احساسات و... آن ها اهمیت میداده است. این جنبه در حال حاضر هم مورد توجه است. چون در دنیای طب مدرن به دلیل تخصصگرایی زیادی که وجود دارد، پزشکان دیگر با بیمار سر وکار ندارند بلکه با بیماری سرو کار دارند.»
به گفته او، برخی معتقدند که ابن سینا بیش از هر طبیب دیگری، «نورولوژیست»(متخصص مغز و اعصاب)بوده است: «هرکسی که به جسم و روح به یک اندازه اهمیت بدهد، نورولوژیست است. ولی این گفته شاید مثل همان دعوایی باشد که هر کشوری ابن سینا را متعلق به خودش میداند و دعوای صحیحی هم نیست. او فخر تاریخ فرهنگی دنیا و متعلق به فرهنگ شرقی و آسیایی بوده که محدوده جغرافیایی و سیاسی ایران هم در همان جا است. اما همان طور که دکتر "داریوش شایگان" در کتاب «افسون زدگی» میگوید، در خاورمیانه این افسانه وجود دارد که ما از همه بهتریم و دیگران همهچیز را از ما گرفته اند. این نشان دهنده ریشههای بدویت است. مطرح کردن محدوده جغرافیایی محلی از اعراب ندارد و باعث انحطاط تمدن ما میشود.»
زمانی تاکید میکند که ابنسینا سمبل علم پزشکی است و تاریخ علم طب نمیتواند او را نادیده بگیرد: «ابن سینا سمبل نوآوری، اخلاقپزشکی و انساندوستی برای پزشکان همه دنیا است.»
این متفکر بزرگ سالهای پایانی عمرش را در شهر اصفهان گذراند و در جریان یکی از سفرهایش به همدان در سال ۴۲۸ هجری، مبتلا به قولنج شد و در اثر آن درگذشت. او را در همدان به خاک سپردند. اکنون آرامگاه این دانشمند نیز در مرکز شهر همدان قرار دارد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر