«بالاخره ما رو گیر انداختی؟ بعد از این همه سال میدونم که تو هم خیلی بیرحمی اما مواظب ما باش.»
روی صندلی نشسته است، دستش را تکان میدهد و این جملات را خطاب به دوربین میگوید.
«ناصر ملک مطیعی» بعد از 35 سال با گفتن این جملات جلوی دوربین رفت؛ دوربین «علی عطشانی»، کارگردان جوانی که سال 1391 مشغول ساخت فیلم «نقش نگار» بود. عطشانی که لحظه به لحظه آن روزها را به یاد دارد، به «ایران وایر» میگوید: «وقتی در مرحله انتخاب بازیگر بودم و داشتم دفترچه فهرست بازیگرها را ورق میزدم، یک دفعه به اسم ناصر ملک مطیعی برخوردم. اصلا نمیدانستم ایشان در آن زمان ایران هست یا خیر اما میدانستم او بهترین گزینه برای بازی در نقش "عمو" است.»
او آن قدر پرس و جو میکند تا شماره تلفن همراه ناصر ملک مطیعی را مییابد: «بارها با شمارهاش تماس گرفتم. فیلم برداری شروع شده بود و من امید داشتم ناصر خان ملک مطیعی تلفن را جواب بدهد و بتوانم او را جلوی دوربین ببرم. اما تلفن را جواب نمیداد.»
ولی بالاخره سماجتهای این کارگردان جوان به نتیجه میرسد: «یک روز آن قدر زنگ زدم که گوشی را جواب داد. خودم را معرفی کردم و موضوع را توضیح دادم اما گفت پسرم! من الان اصلا حالش را ندارم؛ یعنی اصلا توانش را ندارم. به طور مستقیم گفت که نمیتواند همکاری کند و تلفن را قطع کرد.»
با این حال، خیال بازی ناصر ملک مطیعی در نقش عمو از ذهن علی عطشانی بیرون نمیرود. او تصمیم می گیرد سراغ «امیرعلی ملک مطیعی»، فرزند ناصر خان برود: «با امیرعلی تماس گرفتم و داستان را گفتم. امیرعلی گفت پدرم الان حال مساعدی ندارد و بیمارستان است. گفتم اشکال ندارد، شما فقط کاری بکن که ما بتوانیم او را ببینیم.»
چند روز بعد امیرعلی تماس میگیرد. پدرش همان روز از بیمارستان مرخص میشود و او میخواهد پدر را سر صحنه فیلمبرداری ببرد: «فیلمبرداری را متوقف کردیم. بچهها اسپند و وسایل پذیرایی آماده کردند و امیرعلی پدرش را از بیمارستان آورد سر فیلمبرداری.»
ناصر ملک مطیعی سر صحنه فیلمبرداری غافلگیر میشود. «بهرام رادان»، «آتیلا پسیانی»، «گوهر خیراندیش» و همه دستاندرکاران فیلم نقش نگار دور او حلقه میزنند: «خیلی جا خورد. چند دقیقه با همه صحبت کرد. بیش تر درد و دل می کرد.»
علی عطشانی هنوز با یادآوری درد و دلها ناصر بغض میکند: «می گفت متاسفانه ما کنار بودیم، محلمون نگذاشتند و افسوس می خورم که از جامعهام عقب افتادم. خیلی دلنازک بود. وسط حرفهایش بارها بغض کرد و اشک ریخت و حالش عوض شد. خیلی از بچههای گروه هم با او گریه کردند.»
عطشانی خواهش میکند که سکانسِ در حال فیلمبرداری را ملک مطیعی جای او کارگردانی کند. ناصر پشت مانیتور مینشیند:«نمیتوانم برای شما حال خوبش را توصیف کنم. برقی که توی نگاهش دویده بود، قابل توصیف نیست.»
همان برق نگاه و حال خوب را امیرعلی هم در نگاه پدرش میبیند. فردای همان روز دوباره تماس میگیرد تا پدر را به سر صحنه فیلمبرداری ببرد: «امیرعلی گفت پدرم از وقتی آمده سر صحنه، حالش خیلی بهتر است. آن ها دوباره آمدند.»
اینبار عطشانی پیشنهادش را مطرح میکند:«گفتم آقای ملک مطیعی! من دلم میخواهد که امضای شما پای این فیلم باشد.»
ناصر اما هنوز وسواس دارد: «یک سری نگرانیها درباره کاراکتر داشتند. نویسنده را صدا کردیم و یک هفتهای طول کشید که سکانسها را بازنویسی کرده و دادیم آقای ملک مطیعی خواندند و قسمت شد که در نقش نگار حضور داشته باشند.»
علی عطشانی نمیدانسته ناصر ملک مطیعی ممنوعالتصویر است اما چون از حساسیتها خبر داشته، از تمام عواملش میخواهد که خبر حضور او در این فیلم را تا پایان فیلمبرداری رسانهای نکنند. روز آخر فیلمبرداری اما جشنی برای حضور ناصر ملک مطیعی و اصحاب رسانه ترتیب میدهند. ناصر خان در این مراسم شمعهای روی کیک را فوت میکند؛ کیکی که روی آن نوشته شده بود: «تولد دوباره».
اما بعد از خبری شدن حضور ناصر ملک مطیعی در فیلم، مشکلات آغاز میشود: «فیلم دو سال توقیف شد. چندین بار من را خواستند که رفتم و صحبت کردم. اجازه ندادند در هیچ پوستری عکس ایشان باشد. تا مدتها به خاطر این موضوع به من پروانه ساخت نمیدادند. در جشنواره فیلم "فجر" همان سال، فیلم در بخش مسابقه بود، در کاتالوگ جشنواره هم بود اما آن را نمایش نمیدادند.»
نقش نگار بعد از دو سال، در بدترین فصل ممکن و همزمان با جشنواره فجر اکران شد؛ با پوسترهایی که هیچ نشانی از حضور ناصر ملک مطیعی نداشتند. اما علی عطشانی با همکاری امیرعلی، پشت شیشه یکی از سینماهای تهران پوستر ملکمطیعی را میچسبانند. امیرعلی هم پدر را با خود به همان سینما میبرد و میگوید: «بابا ببین، باز هم عکس شما سر در سینما است.»
علی عطشانی آن جا نبوده اما امیرعلی برایش تعریف کرده که پدرش با دیدن عکس از خوشحالی گریه کرده است.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر