اختلافات نتایج آماری مرکز آمار و بانک مرکزی ایران یکی از موضوعات بحث برانگیز سالهای اخیر بوده است. تازهترین گزارشی که «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» از آمارهای ارایه شده توسط این دو نهاد تهیه کرده است، نشان میدهد که این اختلافات آماری نه تنها کم نشده بلکه تشدید شده اند. در این گزارش آمده اختلافات آماری این دو نهاد به حدی است که برای یك كارشناس اقتصادی یا آماری، توجیه این كه این دو آمار مربوط به یك كشور و یك دوره زمانی است، بسیار دشوار و حتی گیجكننده است. «ایران وایر» از «یوسف گیدانیان»، یکی از مدیران «سازمان مرکزی آمار» در اسراییل درباره دلایل این اختلافات آماری پرسیده است:
اساسا علم آمار چه قدر برای دولتها و حکومتها اهمیت دارد؟
- آماری که ارایه میشود، یک نوع معیار سنجش میزان کارآمدی دولت ها است. همیشه دولتها به خاطر آماری که ارایه میشود، از سوی مردم تحت انتقاد شدید قرار میگیرند. از سوی دیگر، هیچ دولتی بدون آمار نمیتواند برای آینده برنامهریزی و طرحریزی کند؛ برای مثال، شما بخشی از تهران را در نظر بگیرید که 300 هزار نفر زندگی میکنند و مثلا هر سال 9هزار بچه در آن متولد میشود. وزارت آموزش و پرورش باید بداند شش سال بعد که این بچهها دبستانی میشوند، آیا مدرسه کافی برایشان وجود دارد یا خیر؟ اگر کم است، باید مدرسه ساخته شود و اگر زیاد است، باید فکری برای تغییر کاربری مدرسهها داشت.
واگر آمارها حقیقی نباشند؟
- آمار برای برنامهریزی سیاست داخلی هر کشوری، یک مقوله اجباری است. دنیا بدون اطلاعات نمیتواند اداره شود. برای اینکه این اطلاعات طبقهبندی شوند، نیاز به آمارگران و اداره آمار دارد. اگر آمارها اشتباه و نادرست باشند، در کشور هرج و مرج ایجاد میشود؛ مثلا وقتی ندانند در10 سال آینده تعداد خودروهایشان سه برابر میشود، طبیعتا کاری برای پهن کردن جادهها و خیابانها انجام نمیدهند و افزایش خودرو یک معضل بزرگ در خیابانها میشود.
الان دو مرکزی که مسوولیت ارایه آمار در ایران (بانک مرکزی و مرکز آمار)را بر عهده دارند، اعداد و ارقام مختلف ارایه میدهند؛ فکر میکنید دلیل این اختلاف اعداد در چیست؟
- تفاوت در تعریف آن چیزی که قرار است آمارش را به دست آورند، به تفاوت نتیجه منتهی میشود؛ مثلا ما میخواهیم بدانیم در سال چند نفر از دانشآموزان ترک تحصیل میکنند. ابتدا باید ببینیم ترک تحصیل چه گونه تعریف میشود. ممکن است یک عده از آمارگران فقط تعداد کسانی که مدرسه را ترک کردهاند، را به عنوان دانشآموزانی که ترک تحصیل کردهاند، در نظر بگیرند. اما در مقابل، عده دیگری بیایند و بگویند این تعریف درست نیست چون دانشآموزانی که مدرسه را ترک کردهاند اما مثلا در خانه خودشان مشغول تحصیل هستند، نباید به عنوان«ترکتحصیلی» ها در نظر گرفت. پس وقتی این دو گروه آمار ترک تحصیلیها را ارایه میکنند، نتایج متفاوتی هم نشان می دهند. ممکن است مقداری از اختلاف بانک مرکزی و مرکز آمار ایران به خاطر این تعاریف باشد. اما من نتایج آماری این دو مرکز را دیدهام. راستش تفاوتی که میان آمار بانک مرکزی و مرکز آمار ایران وجود دارد، آن قدر گسترده است که نمیتوانیم بگوییم این اختلاف فقط به خاطر نوع تعریف است. قطعا مشکلات دیگری هم دخیل هستند.
قبلا رییس مرکز آمار در یک مصاحبه با خبرگزاری «ایسنا» گفته بود علت این اختلافات، تفاوت در سال پایه است. بعد سال پایه را تغییر دادند اما این اختلاف آماری همچنان باقی مانده است...
- چون سال پایه تنها راه حل این جریان نیست. اصولا باید سال پایه یکسان باشد. اما این اشکال، یک مشکل جزیی است و خیلی ساده میتوان سال پایه را عوض کرد. به عقیده من، اشکال اصلی روی نمونهگیری درست و تعریف معین است. آمارهای مرکز آمار درباره وضع اقتصادی ایران اصلا منطقی و باور پذیر نیستند. من فکر میکنم نمونهگیریها اشتباه است. برای نمونهگیری آماری در یک کشور بزرگی مثل ایران، مرکز آمار باید در همه شهرستانها نمایندگی داشته باشد. چون وقتی نمونهگیری میکنند، باید نمونه شامل همه قسمتهای مملکت بشود؛ از شمال شهر تهران تا روستاهای نزدیک مرز. مسلما سطح تحصیلات در شمال شهر تهران با روستاهای نزدیک مرز یکسان نیست. اگر فقط از شما در تهران نمونه بگیریم و بگوییم این آمار تحصیلات و وضع زندگی مردم ایران است، این نمونه نشان میدهد که ایرانیها پول دار و تحصیلکرده هستند. اگر هم فقط سراغ روستاهای دورافتاده بروید، عکس این نتیجه به دست میآید.
مگر نمونهگیری آماری، یک روش علمی مشخص ندارد؟
- اصولا استانداردهای بینالمللی برای آمارگیری وجود دارد که همه کشورها از آن استفاده میکنند. از سال۱۹۹۸، ما دوبار در سال به کنفرانسهای بینالمللی آمار میرویم تا تمام روشهای آمارگیری ما با جامعه جهانی یکسان باشد. چون در اینصورت، امکان مقایسه وجود دارد. وقتی نمونهگیریها و تعریفهای آماری یکسان نباشند، نمیتوانیم مقایسه کنیم و بگوییم ما بهتریم از دیگران یا بدتریم و باید روی چه چیزی کار کنیم. آمارهای به دست آمده نشان میدهند حداقل مرکز آمار ایران از استاندارد بینالمللی استفاده نمیکند. روش های نمونهگیری برای بالارفتن دقت آماری مدام به روز میشوند و الان اکثر مراکز آمار دنیا از فایلهای وزارت خانهها استفاده میکنند؛ برای نمونه، در وزارت آموزش و پرورش فایل اطلاعات معلمها موجود است و ما میتوانیم از این اطلاعات که چند درصد معلمها مرد هستند و چند تا زن هستند، چند درصد تحصیلات مرتبط با تدریس دارند و چند درصد تحصیلات غیرمرتبط، چند درصد از جوانها سراغ این شغل رفتهاند یا چه تعداد در شرف بازنشستگی هستند و... استفاده کنیم. استفاده از فایلهای وزارت خانهها را اول امریکاییها شروع کردند و حالا در کشورهای پیشرفته، مراکز آمار روی فایلهای ادارات دولتی کار میکنند.
آیا در این کنفرانسهای آمار که نمایندگان کشورهای مختلف شرکت می کنند، ایران هم نمایندهای دارد؟
- من ندیدهام. حتی نماینده عربستان را دیدهام اما هیچ وقت نمایندهای از ایران ندیدهام.
برخی معتقدند که ممکن است آمارها تحت فشار دولت یا حاکمیت تغییر کرده باشند؛ نظر شما چیست؟
- تقریبا در تمام کشورهای پیشرفته دنیا اداره آمار یک اداره مستقل است؛ یعنی از لحاظ قانونی، به مرکز آمار استقلال داده میشود و همه به آن اعتماد دارند. نمیدانم در ایران هم مرکز آمار میتواند بدون فشارهای سیاسی کار کند یا نه؟ همین قدر میدانم که حتی در کشورهای پیشرفته که اداره آمار مستقل دارند، باز هم فشارهای سیاسی برای انتشار آمار وجود دارد؛ حتی در کشوری مثل انگلستان و آمریکا، اما قانون برای حمایت از استقلال مراکز آمار وجود دارد. اگر قانونی وجود نداشته باشد، شاید هر سیاستمداری بتواند آدمهای خودش را در آن اداره مستقر کند.
آیا تاکنون برای شما پیش آمده که تحت فشار قرار بگیرید؟
- بله. یک نمونه را مثال میزنم؛ چند سال پیش مهاجران زیادی از اتیوپی به اسراییل آمده بودند. فایل دانشآموزان را از وزارت فرهنگ گرفته بودیم و متوجه شدیم یک درصد از دانشآموزان هر کشور مهاجر به خاطر عقب ماندگی ذهنی، به مدارس استثنایی سپرده میشوند، اما در مورد مهاجران اتیوپی، وضع فرق میکرد و پنج درصد از بچههایی که از اتیوپی آمده بودند، به مدارس استثنایی سپرده شده بودند. این عجیب بود و ما این موضوع را خبری کردیم و رسانهها آن را منتشر کردند. مهاجرانی که از اتیوپی آمده بودند، به وزارت فرهنگ رفتند و در این مورد اعتراض کردند. وزارت فرهنگ قبول نمیکرد و میگفتند شما اشتباه کرده اید اما ما با آمار به آنها ثابت کردیم که اشتباه نکردهایم. معلوم شد این بچهها چون از کشور خیلی فقیر آمدهاند، معلمها در مدارس معمولی به جای اینکه وقت بیش تری برای آنها بگذارند، آنها را به مدارس نیازهای ویژه سپرده بودند. وزارت فرهنگ میگفت شما در رسانهها بگویید ما اشتباه کردیم و ما هم قول میدهیم سریع این مشکل را حل کنیم. ما تحت فشار بودیم اما حرفمان را عوض نکردیم. به هرحال، به خاطر فشار رسانهها و مردم، آنها مجبور شدند ظرف یک سال خطایشان را جبران کنند.
آیا تا به حال شده است از شما بخواهند نتایج آماری را رسانهای نکنید؟
- بله؛ مثلا به ما میگویند لطفا نتایج آمار را رسانهای نکنید تا ابتدا ما آن را بررسی کنیم. می گویند شاید ما نخواهیم مردم نتایج را بدانند و ما خودمان آن را درست میکنیم. در چنین مواردی، معمولا ما آمار مربوط به چند وزارتخانه را با هم رسانهای میکنیم. خودشان میگویند طوری بنویسید که مردم خیلی از ما ایراد نگیرند. اما هر طور هم که بنویسیم، باز هم مردم متوجه میشوند چون بالاخره تحلیلهای اقتصادی برای این دادهها نوشته میشود. ما به آنها فرصت دفاع هم میدهیم؛ مثلا آنها توضیح میدهند که چرا نرخ تورم در آمارهای به دست آمده بالا رفته است و چه کار باید بکنند ولی به هیچ وجه آمار ما عوض نمیشود.
فکر میکنید ممکن است در ایران این آمار فقط برای ارایه در رسانهها عوض شده باشد؟
- نمیدانم. فقط آرزو میکنم دولتها آمار واقعی را داشته باشند و دنبال واقعیت بروند و خودشان را اصلاح کنند. اگر آنها هم بخواهند بر اساس آمارهای اشتباه تصمیم بگیرند، هرج و مرج فراگیر میشود و بیش ترین آسیب را مردم میبینند.
مطالب مرتبط:
مرکز پژوهشهای مجلس: اغتشاشهای آماری در ایران تشدید شده است
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر