پنج هزار سال پیش که اولین سیستانیها تنها در فکر توسعه و رونق کشاورزی بودند، لوله کشی آب داشتند و اولین جراحی مغز در جهان را انجام می دادند، هرگز تصور نمی کردند که روزی نوادگانشان مجبور به ترک سرزمینی شوند که خاستگاه نخستین تمدن های پیشرفته بشری بوده است. فکرش را هم نمی کردند که خاک حاصلخیز و رودهای روان سیستان روزی به زمین های تفتیده و خشکی بدل شوند و سرزمین غله ایران دیگر توان پرورش محصول نداشته باشد. نه این که خاک دیگر حاصلخیز نباشد، آبی برای کشت وجود ندارد.
مهمترین منبع آبی سیستان از قدیم، رودخانه «هیرمند» یا همان «هلمند» بوده است. بومیان این رودخانه را شاهرگ حیانی منطقه می دانند؛رودی که با جدا شدن افغانستان از ایران، کم کم به روی سیستانی ها بسته شد و خشکسالی، افزایش جمعیت و اختلافات میان ایران و افغانستان سبب شد سال به سال آب کمتری به زمین های سیستان برساند.
«رضا اردکانیان»، وزیر نیرو خبر داده که ورودی آب هلمند به سیستان امسال به کمترین میزان خود رسیده است. بر اساس معاهدهای که بین ایران و افغانستان وجود دارد، حتی در سالهای خشک و کم آب ایران، باید درصدی از رقم مندرج در معاهده با افغانستان را دریافت کند که مبنای این رقم، سال نرمال و طبیعی است. مکانیزمی هم برای تعیین درصد وجود دارد و یک کمیساریای مشترک بر اساس معاهده بین طرفهای ایرانی و افغانستانی در حال پی گیری این موضوع است.
سال گذشته هم در همین ایام با وجود اینکه سال کم آبی بود، ایران ۱۵۰ میلیون متر مکعب ورودی آب از هیرمند داشته اما امسال ورودی آب آن بسیار ناچپز بوده و به حدود دو تا سه میلیون متر مکعب رسیده است. این ها را اردکانیان گفته و تاکید کرده کانال اصلی که در حال حاضر مذاکرات با افغانستان در خصوص ورود آب هیرمند به ایران را پی گیری میکند، وزارت امور خارجه ایران است. او گفته به همین علت با «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه گفتوگویی داشته و او هم اطلاع داده که یک یادداشت اعتراضی به مقامات مسوول کشور افغانستان ارسال کرده است.
در سال ۱۳۵۱ میان «امیرعباس هویدا»، نخست وزیر وقت ایران و «موسی شفیق»، نخست وزیر وقت افغانستان در کابل قراردادی به نام «دلتا» به امضا رسید و مقرر شد در هر ثانیه، ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه «هامون» باشد. با این وجود، در سال 1357 و بعد از کودتای کمونیستی افغانستان، این کشور سرانه آب ایران را نداد و رفته رفته از اواخر دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش نزولات جوی و حاکم شدن شرایط خشکسالی بر سیستان، میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت.
در طی سال ها، ایران همواره تلاش کرده است در این خصوص مذاکراتی با افغانستان داشته باشد اما این مذاکرات هرگز نتیجه مثبتی به دنبال نداشته اند. گرچه ایران از سیاست هایی همچون اعمال فشار بر دولت اففانستان با استفاده از پناهجویان این کشور هم استفاده کرده اما افغانستان هر ساله به بهانه های مختلف سهم آب ایران از رود هیرمند را کاهش داده است.
آخرین تلاش ایران برای رسیدن بر سر نتیجه ای مطلوب برای دریافت حقآبه هیرمند، سال گذشته(1396) با سفر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به کابل انجام شد. هدف از این دیدار، تبادل نظر در زمینه های مختلف مانند مسایل زیست محیطی، مشارکت آبی و همکاریهای تجاری و اقتصادی اعلام شد. با این وجود، رسانه ها تنها سخنان ظریف مبنی بر آمادگی ایران برای مذاکره در ایجاد یک روند قانونی جهت سامان دادن به وضعیت پناهندگان را منعکس کردند و گزارش رسمی از نتیجه این دیدار داده نشد.
یک ماه پس از آن، «تهران تایمز» گزارش داد که هیات بزرگی متشکل از مسوولان افغان برای مذاکره با همتایان ایرانی خود به تهران سفر کرده اند. با پایان یافتن این دیدار، ظریف اعلام کرد ظرف مدت شش ماه در خصوص مشکلات آبی میان دو کشور به جمع بندی خواهند رسید.
درست یک ماه پس از این دیدار، «علی احمد عثمانی»، وزیر انرژی افغانستان در حین سخنرانی خود در مجلس این کشور، ایران را متهم کرد که با مدیریت ناسالم منابع آبی، باعث مشکلات زیست محیطی ناشی از کمبود آب شده است. او با اشاره به استفاده بی رویه ایران از آب های مشترک بین دو کشور، ایران را متهم کرد که با ساخت سد، دو حوزه مشترک آب که از ایران سرچشمه می گیرد را خشکانیده است.
پس از این سخنرانی، روابط بین دو کشور و نتیجه رایزنی ها در هاله ای از ابهام فرو رفت تا این که امسال، یعنی تقریبا یک سال بعد، وزیر نیروی ایران خبر داده است حقآبه ایران همچنان از سوی افغانستان داده نشده و ورودی آب هیرمند به ایران به شدت کاهش یافته است.
اختلاف ها بر سر این رودخانه مرزی در حالی ادامه می یابد که زندگی و حیات مردم سیستان به شدت به آب هلمند وابسته است. کاهش ورودی آب آن در سال های گذشته سبب خشک شدن زمین های کشاورزی، از بین رفتن حیات هفتمین تالاب بین المللی جهان (هامون)، خشکیدگی 90 درصدی قنات های سیستان و در نهایت، خالی شدن سکنه 100 روستا و مهاجرت و آواره شدن 400 هزار سیستانی به شهرهای دیگر شده است؛ رخ دادی نامیمون که تاثیرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن نه تنها مناطق شرقی ایران بلکه دیگر شهرهای کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
روابط و مذاکرات میان ایران و افغانستان در سال های گذشته نشان داده تنها تعامل نمی تواند راهگشا باشد و وقت آن رسیده است که ایران در خصوص تصمیمات افغانستان در حوزه هلمند اقدامی جدی انجام دهد. چراکه بر اساس معاهده 1351، افغانستان نباید مانع رسیدن آب به سیستان و بلوچستان شود و در صورت عدم توافق افغانستان به اجرای معاهده، دولت ایران حق دارد براساس پروتکل دوم معاهده 1351، به حکمیت رجوع کند و حکم قطعی و لازمالاجرای یک دیوان بینالمللی را به دست آورد و افغانستان را محکوم به اجرای معاهده کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر