تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهره ها گره خورده است، هر یک خشتی گذاشته اند تا سقفی پدیدار شده، خشت هایی که گاه به قیمت زندگی و جان شان تمام شده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریده اند. در این میان، زنان ایرانی در این گذار طولانی، نویسنده برگ های بسیاری از کتاب تاریخ دویست سال اخیر ما بوده اند.
تاثیر مهم آنها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعی شان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژه های علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و ... یک لیست پر و پیمان فراهم کرده است. مجموعه ای که از امروز ایران وایر منتشر می کند، یک مقدمه است. افرادى كه اسمشان در اين فهرست آمده، نماينده ميليون ها زن ايرانى هستند كه هر روز در ايران و كشورهاى ديگر بر زندگى خانواده و اجتماع خود تاثير مى گذارند. بديهى است همه فعاليت ها و یا تمام افراد حاضر اين مجموعه مورد تائيد ایران وایر نيستند، اما تاثير گذارى هيچ يك از افراد اين ليست را نمي شود كتمان كرد. اين ليست اولين سرى سلسله بیوگرافی های زنان تاثیرگذار ایران است که به مرور تکمیل می شود. مخاطبان ایران وایر پیشنهادات خویش برای غنای این مجموعه را با در میان بگذارند.
-------------------------
فروغ فرخزاد
حالا 49 سال از آن روز گذشته است؛ روزی که چهرههای ادبی و هنری ایران سیاهپوش شدند تا شاعری 32 ساله را در قبرستان «ظهیرالدوله» به خاک بسپارند.
او در یک تصادف رانندگی در خیابان «دروس» تهران کشته شد اما هنوز حرف آن روز، دل خیلیها را به درد میآورد. هنوز در محافل هنری از زن شاعری حرف میزنند که گامهای بزرگی برداشت؛ هنوز شعرهایش نقد و بررسی میشوند، کتاب هایش تجدید چاپ میشوند، درباره شخصیت و آثارش مستند ساخته میشود و از او خاطره نقل میکنند.
زندگی کوتاه «فروغ فرخزاد» تاثیر بزرگی بر شعر فارسی داشت. فروغ تنها زن شاعری است که از پیشگامان شعر معاصر به شمار میرود. 17 ساله بود که اولین مجموعه اشعارش منتشر شد و تا 23 سالگی، دو مجموعه شعر دیگر او رو نمایی شدند.
او سال 1314 در «امیریه»، یکی از قدیمیترین محلههای تهران به دنیا آمد. فروغ فرزند چهارم خانوادهای با هفت فرزند بود. پدرش سرهنگ و مادرش خانهدار بود. تنها 16 سال داشت که با «پرویز شاپور» ازدواج کرد. پرویز شاپور طنزپرداز و روزنامه نگاری بود که به خاطر نوشتن کاریکلماتور در مجله «توفیق» مشهور شد. او همسایه خانه پشتی فروغ و یکی از بستگان مادری او بود. آن ها صاحب فرزندی به نام «کامیار» شدند اما ازدواجشان دوام نیاورد. نامه نگاریهای پرویز شاپور و فروغ که از پیش از ازدواج آغاز شده بود و بعد از جدایی هم ادامه داشت، در کتابی به نام «اولین تپشهای عاشقانه قلبم» جمع آوری شده است.
فروغ فرخزاد بعد از جدایی، مدتی به اروپا سفر کرد. او در آن جا با زبان های آلمانی، ایتالیایی و فرانسه آشنا شد و پس از بازگشت به ایران، به استخدام «استودیو فیلم گلستان» درآمد. استودیو فیلم گلستان متعلق به «ابراهیم گلستان»، نویسنده و فیلمساز پیشروی ایرانی بود. بسیاری معتقدند حشر و نشر فروغ و ابراهیم گلستان باعث دگرگونی شعر او و ترقی فروغ شد. آن ها به دو مجموعه شعر «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» که پس از آشنایی با گلستان از فروغ منتشر شد، اشاره می کنند.
فروغ در استودیو گلستان در سمت منشی استخدام شد اما در آن جا کار تدوین یاد گرفت. نمایشنامه نویسی کرد، آثار نمایشنامه نویسان دیگر را ترجمه کرد، در نمایشی به کارگردانی «پری صابری»، نمایشنامه نویس و کارگردان روی صحنه رفت و بعد ساخت مستند را آغاز کرد.
او چهار سال قبل از مرگش، مستندی از جذامخانهای در تبریز به نام «خانه سیاه است» ساخت. این فیلم در فستیوالهای مختلف مورد توجه قرار گرفت و جایزه بهترین مستند «جشنواره اوبر هاوزن» را از آن خود کرد.
«خانه سیاه است» فقط یک فیلم و یک جایزه برای فروغ نبود. فروغ موقع بازگشت از جذامخانه، پسری را همراه خود آورد و مادر خوانده «حسین منصوری» شد. حسین که با پدر و مادرش در جذامخانه روزگار میگذرانده، در قسمتهایی از مستند «خانه سیاه است» حضور دارد. او پس از مرگ فروغ به لندن رفت و بعدها به آلمان مهاجرت کرد.
حسین منصوری علوم اجتماعی خوانده اما همین چند سال زندگی در کنار فروغ فرخزاد، او را به سمت شعر و شاعری سوق داده است. او در حال حاضر شاعر و مترجم است.
فروغ فرخزاد برادری به نام «فریدون» داشت. او ترانه سرا، خواننده، کمدین و مجری برنامههای رادیو و تلویزیون بود. فریدون در آلمان تحصیل کرده بود و دکترای علوم سیاسی داشت. او بعد از انقلاب مدتی را در بازداشت گذراند و بعد مهاجرت کرد و در آلمان به قتل رسید.
در بزرگداشتی برای فروغ، فریدون درباره خواهرش حرف میزند و میگوید: «زمانی که اشعار فروغ در مجله های آن زمان به چاپ میرسید، بسیاری فحش و ناسزا به او میدادند و او را به هرزه بودن متهم میکردند چون او در شعرش از چیزهایی سخن میگفت که جامعه مردسالار آن دوره بازگو کردن اینها را از سوی یک زن نمیپذیرفت. وقتی او از بازوان عشقش حرف میزد، حتی روشنفکرها هم به او توهین میکردند. اما فروغ قصد عقب نشینی نداشت. او میگفت به من نگویید شاعره، من شاعر هستم و وقتی یک مرد شاعر میتواند ازعشقش حرف بزند، من هم میتوانم.»
انتشار کتاب های فروغ فرخزاد بعد از انقلاب در دورههای مختلف متوقف شده اما هیچگاه شعرهای او از یاد جوانان نرفته است.
-------------------------
شاعران زن تاثیرگذار
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
من نمی دانم که چگونه فروغ فرخزاد از تاثیر گذاران بر مردم ایران شدند!!! ایشان فقط و فقط مورد توجه برخی کمی از روشنفکران و همگی روشن فکرنمایان --که تعدادشان هم بسیار زیادتر از روشنفکران است-- بوده و هستند. فمنیسم این سرکار علیه پایگاهی ندارد و نه خواهد داشت. جایگاه ایشان ایشان در قیاس با شاعر بزرگان ادب پارسی مثل مولانا ی روم، نیما یوشیج و یا خانم سیمین بهبهانی جایگاهی است بسیار کم و یا هیچ. کدام مردم کوچه و بازار ایران یک بیت شعر از ایشان حفظ هستند؟
فمنیسم سرکار خانم زیبا شیرازی بیشتر و بجاتر خط فمنیسم ایرانی را دنبال میکند. من فکر نکنم همانطوری که در پی تلاش فمنیسیم غربی، پاتوق های زنانه برای دیدن مردان لخت رقصنده بوجود آمد در ایران هم اینگونه پاتوق ها بوجود آید. اینکه خانم فرخزاد می توانست مثل برادرش فریدون ازطبقه دوم ادرار کند، منشا زنانگی و اعتراض ایشان به درجه دوم زنان ایران بود. این شکل اعتراض دیگر در ایران جائی ندارد. بنظر من بانو مهوش بروجردی بیشتر نمایندگی زنان جسور بود تا خانم فرخزاد. اگر به تعداد شرکت کنندگان در مراسم خاکسپاری بانو مهوش در مقایسه با خانم فروغ فرخزاد نگاه کنیم حرف من اثبات میشود.
جریان های فمینسم امروز هم دنباله روی اثبات زن بودن خود هستند نه مساوی بودن با مردان که تا برای اثباتش از طبقه دوم ادرار کنند. نمونه فعال آن فمن است که با نشان دادن سینه های (نشان زنانگیشان) برهنه خود، اعتراضاتش را نشان میدهد. به کلیپ یوتوب زیر نگاه کنید همین ایده را برخی از زنان فعال سیاسی، مدنی ایران دنبال میکنند. خانم گلشیفته فرهانی نیز فعالانه با نشان دادن سینه های (نشان زنانگیش) برهنه خود بدنبال جنجال هنری هستند. مرد بودن و فمنیسم از هم طلاق گرفته اند.
برهنه شدن زنان ایرانی ادامه دارد!
https://www.youtube.com/watch?v=KCSoXFL-K34 ... بیشتر
من نمی دانم که چگونه فروغ فرخزاد از تاثیر گذاران بر مردم ایران شدند!!! ایشان فقط و فقط مورد توجه برخی کمی از روشنفکران و همگی روشن فکرنمایان --که تعدادشان هم بسیار زیادتر از روشنفکران است-- بوده و هستند. فمنیسم این سرکار علیه پایگاهی ندارد و نه خواهد داشت. جایگاه ایشان ایشان در قیاس با شاعر بزرگان ادب پارسی مثل مولانا ی روم، نیما یوشیج و یا خانم سیمین بهبهانی جایگاهی است بسیار کم و یا هیچ. کدام مردم کوچه و بازار ایران یک بیت شعر از ایشان حفظ هستند؟
فمنیسم سرکار خانم زیبا شیرازی بیشتر و بجاتر خط فمنیسم ایرانی را دنبال میکند. من فکر نکنم همانطوری که در پی تلاش فمنیسیم غربی، پاتوق های زنانه برای دیدن مردان لخت رقصنده بوجود آمد در ایران هم اینگونه پاتوق ها بوجود آید. اینکه خانم فرخزاد می توانست مثل برادرش فریدون ازطبقه دوم ادرار کند، منشا زنانگی و اعتراض ایشان به درجه دوم زنان ایران بود. این شکل اعتراض دیگر در ایران جائی ندارد. بنظر من بانو مهوش بروجردی بیشتر نمایندگی زنان جسور بود تا خانم فرخزاد. اگر به تعداد شرکت کنندگان در مراسم خاکسپاری بانو مهوش در مقایسه با خانم فروغ فرخزاد نگاه کنیم حرف من اثبات میشود.
جریان های فمینسم امروز هم دنباله روی اثبات زن بودن خود هستند نه مساوی بودن با مردان که تا برای اثباتش از طبقه دوم ادرار کنند. نمونه فعال آن فمن است که با نشان دادن سینه های (نشان زنانگیشان) برهنه خود، اعتراضاتش را نشان میدهد. به کلیپ یوتوب زیر نگاه کنید همین ایده را برخی از زنان فعال سیاسی، مدنی ایران دنبال میکنند. خانم گلشیفته فرهانی نیز فعالانه با نشان دادن سینه های (نشان زنانگیش) برهنه خود بدنبال جنجال هنری هستند. مرد بودن و فمنیسم از هم طلاق گرفته اند.
برهنه شدن زنان ایرانی ادامه دارد!
https://www.youtube.com/watch?v=KCSoXFL-K34
... بیشتر