اول بار «محمد مایلی کهن» او را به تیم ملی دعوت کرد. «کیهان ورزشی» در توصیف دعوت پسر ۱۹ ساله تیتر زد «ردپای رنگ» اشاره نگارنده به تمایلهای رنگی و باشگاهی مایلی کهن بود به پرسپولیس. «مهدی مهدوی کیا» شمع ۱۸ سالگی را فوت کرد و همراه تیم ملی به جام ملتهای ۱۹۹۶ امارات رفت. بازی و شکست مقابل «عراق» نخستین تجربه رسمی و ملیاش شد.
نه فقط «مهدی» که بخشی از تاریخ فوتبال ایران را حکم کنفدراسیون فوتبال آسیا تغییر داد. «نعیم سعداوی» و «فرشاد فلاحت زاده» سال ۷۵ به دلیل «دوپینگ» یک سال از فوتبال محروم شدند. سادهترین گزینه برای مایلی کهن، استفاده دوباره از «جواد زرینچه» یا «محمد تقوی» در پست هافبک راست بهجای سعداوی بود. اما مایلی کهن سراغ بعیدترین گزینه ممکن رفت. او «مهدی مهدوی کیا» را از مهاجم نوک به سمت راست دفاعی ایران آورد.
شماره ۲ اینگونه متولد شد. پسری که فقط با یک سال بازی در سمت راست دفاعی و میانی ایران، عنوان «جوان اول» فوتبال آسیا را ربود. از پرسپولیس بهصورت قرضی به بوخوم رفت و از یک سال بعد، برگههای زندگی هشت ساله و رؤیایی اش در هامبورگ را نوشت.
در زندگی مهدی، «حسرت» مفقودالاثر مانده. تقریباً به هر آنچه بهعنوان فوتبالیست ایرانی میخواست رسید. حسرتهایش فقط میتوانند در قهرمانی جام ملتهای آسیا و لیگ قهرمانان خلاصه شوند. آقای گل نوجوانان و جوانان تهران شد و به پرسپولیس رفت. در سالهایی پرسپولیس را انتخاب کرد که «خداداد عزیزی» از نگرانی نیمکت نشین شدن احتمالی، پیشنهاد «امیر عابدینی» مدیرعامل وقت باشگاه را رد کرده بود. وقتی به هامبورگ رفت، چندان مورد استقبال مردم شهر بندری آلمان قرار نگرفت. اما دو سال پیاپی (۲۰۰۳–۲۰۰۲ و ۲۰۰۴–۲۰۰۳) به عنوان بهترین بازیکن سال هامبورگ انتخاب شد. آن قدر محبوب شد که هشت سال، هر زمان توپ زیر پایش میافتاد، (دقت کنیم که فقط وقتی توپ زیر پایش میافتاد) هواداران آلمانی یک صدا فریاد میزدند: «میتی». به سیاهه موفقیتهایش انتخاب شدن بهعنوان جوان اول فوتبال آسیا در سال ۱۹۹۷ و بهترین بازیکن سال آسیا در سال ۲۰۰۳ در کنار بهترین گل سال آسیا (۱۹۹۷) و گلزنی مقابل آمریکا در جام جهانی، خودبهخود متوجه تفاوتهایش میشویم. او تا امروز موفقترین لژیونر تاریخ فوتبال ایران در خارج از کشور هم بوده.
دنیای پس از فوتبال را متفاوتتر از همه آغاز کرد. جای دندانتیز کردن برای نیمکت پرسپولیس و تیم ملی، یا باشگاههای صنعتی و نظامی، سراغ ردههای پایه رفت. یک بار در برنامه ۹۰ از وضعیت اخلاقی تأسف بار در مدارس فوتبال و تیمهای نوجوانان و جوانان حرف زده بود. به دوربین برنامه نگاه کرد و گفت: «مسئولین ما منتظر چه اتفاقی هستند تا به فکر بیفتند و کاری بکنند؟ کدام خانواده باید در این مدارس فوتبال بدبخت شوند تا شما یک قدم بردارید؟»
او حالا آکادمی بینالمللی «کیا» را راهاندازی کرده است. تلاشش این بوده مدلی از حرفهایترین باشگاههای اروپایی را در فوتبال ایران پیاده کند. استعدادیابی، آموزش فوتبال، مهیاکردن شرایط تحصیل برای بازیکنان و پرورش اخلاقی، مهمترین اهداف مهدی در آکادمی «کیا» است.
اما طی ماههای اخیر، به شکلی ویژه موردتوجه فدراسیون جهانی فوتبال قرار گرفته است. فیفا بهصورت رسمی از او و «علی دایی» دعوت کرد تا در مراسم قرعهکشی رقابتهای جام جهانی شرکت کنند. دعوت از علی دایی که هنوز عنوان آقای گل تاریخ فوتبال جهان را متعلق به خودش میبیند، کاملاً طبیعی به نظر میرسد. اما «مهدی» برای فیفا حالا به عنوان چهرهای فراملی شناخته میشود؛ سال ۲۰۱۳ کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرد «مهدی مهدوی کیا» از سوی فیفا سفیر فوتبال پایه آسیا انتخابشده است.
بعد از حضور در مراسم قرعهکشی جام جهانی، فیفا از مهدی به عنوان یکی از چهرههای ماندگار جهان در کلیپ «۱۰۰ روز تا جام جهانی» استفاده کرد. ۲۴ ساعت بعد از انتشار این ویدئو، صفحه اینستاگرام فیفا با انتشار ویدئویی از «مهدی مهدی کیا» که با ضربه سر، توپ فوتبال را وارد سبد بسکتبال میکند، از کاربران صفحه خود خواست «هنر مهدی» را تکرار کنند و فیلم آن را با هشتگ mehdimagic برای آنها ارسال کنند.
«Mehdimagic» یا همان «جادوی مهدی» چالش جدید فدراسیون جهانی فوتبال برای کاربرانی است که باید بیشتر با «مهدی» آشنا شوند. «مهدی مهدوی کیا» به ایران وایر میگوید: «این ایده خودِ فیفا بود. فیفا در برنامهاش برای «صد روز مانده به جام جهانی» ویدیویی را منتشر کرد و از ستارههای فوتبال در کشورهای مختلف خواست که چنین ویدیوهایی برایش بفرستند که ما هم همین کار را کردیم. کلاً فکر و ایده جالبی بود. ویدئوهایی که من ساختم در چند بخش بود. حرکتهای نمایشی با توپ، روپایی زدن و یکی هم انداختن توپ با ضربه سر درون سبد بسکتبال. اما بعد دیدم که یک ویدئوی جداگانه درست کردند و چالش توپ و تور درست شد.»
مهدی میگوید که هیچ نقشی در شکلگیری این چالش نداشته و فقط آن را اجرا کرده است. او از ادامه این چالش اطلاع دقیقی ندارد. برنامههای متعدد این روزهایش که از او مسافری از آلمان به تهران ساخته، باعث شده که پیگیر مراحل بعدی چالش فیفا هم نباشد: «من دقیقاً اطلاع ندارم قرار است بعداً چه اتفاقی بیفتد. یعنی فیفا از بقیه ستارههایی که در کلیپ «صد روز مانده به جام جهانی» حضور داشتند هم استفاده میکند یا نه. چند روز پیش شنیدم که بعدازاین کلیپ، فیفا برای این نوع چالشها تحریکشده و قرار است برنامههای جدیدی داشته باشند. اما واقعیت از اینکه در فکرشان چه چیزی میگذرد اصلاً اطلاعی ندارم.»
حالا اگر در خانه یک توپ فوتبال دارید و میتوانید یک سبد بسکتبال هم پیدا کنید، به چالش «Mehdimagic» بپیوندید. جنسیت شما برای پیوستن و اجرای این چالش هیچ اهمیتی ندارد. مهدی میگوید: « در این حد میدانم که قرار است از بین همهی ویدیوها، زیباترین اجرا را انتخاب و از طریق سایت فیفا معرفی کنند. فکر میکنم برای اطلاع از تصمیم فیفا برای پایان این چالش باید کمی منتظر بمانیم. احتمالاً بعداً اعلام میکنند که چه تصمیمی دارند اما شاید مثلاً هدیهای برای نفر اول در نظر بگیرند.»
این تمام مقبولیت مهدی مهدوی کیا برای فیفا نیست. روز هشتم مارس، سایت فدراسیون جهانی فوتبال با «علیرضا جهانبخش» ستاره خط میانی تیم ملی ایران به بهانه حضور ایران در جام جهانی روسیه گفتوگو کرد. در این مصاحبه، هافبک ایرانی تیم «آلکمار» هلند، از هر دری سخن گفت. حضورش در لیگ هلند، چگونگی راهیابی ایران به روسیه و البته آرزوها و اهدافی که در جام جهانی دارد. اما فیفا چنین تیتری را برای مصاحبه با علیرضا روی خروجی خود قرار داد: «مهدوی کیا الگوی من است» در بخشی از همین گفت و گو هم می توان دوباره ویدئوی چالش مهدی را دید.
مهدوی کیا چندان علاقهمند به قبول اینکه از سوی فیفا بهعنوان چهره خاص فوتبال آسیا موردتوجه قرارگرفته نیست: «ببینید من زیاد موافق این مرزبندیها نیستم. حقیقت این است که فیفا یک لیست کامل از بازیکنانی که در تاریخ تیمهای ملی به میدان رفتهاند و خب تا حدودی هم موفق بودهاند را جمعآوری کرده. هرازگاهی از این لیست چند بازیکن به مراسمها دعوت میشوند، در قرعه کشیها شرکت میکنند یا برای فیفا جلوی دوربین میروند. برای من هم همین اتفاق افتاده. من فقط سعی میکنم هر بار دعوت میشوم، بهعنوان یک ایرانی بهترین رفتار و عملکرد را داشته باشم. لااقل میزبانم از اینکه یک ایرانی دیگر را مرتبه بعد دعوت کند نگرانی نداشته باشد.»
اما سعی میکند از کنار رفتار علیرضا جهانبخش هم نگذرد: «در مورد علیرضا چه چیزی باید بگویم؟ او مایه افتخار من است. هم وجودش، هم عملکردش در تیم ملی و فوتبال هلند، هم اخلاقیات و رفتاری که از او میبینم. من افتخار میکنم که در مورد من چنین حرفی زده و میتوانم برایش دعا کنم.» البته مهدی مهدوی کیا، منهای دعا کردن برای علیرضا جهانبخش، همیشه مانند یک مشاور هم کنار او ایستاده است: «زیاد با هم تماس میگیریم. به او گفتم هر زمان، از هر نظر به کمک من نیاز داشتی، مطمئن باش مثل یک برادر کنارت هستم.»
محصول زندگی متفاوت مهدی مهدوی کیا، تبدیلشدن او به متر و معیار فدراسیون جهانی فوتبال است. مهدی این روزها هنوز میآموزد و البته خیلی زود ثمره درخشان کار او در آکادمی کیا را در فوتبال ایران خواهیم دید. این جادوی واقعی «مهدی» است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر