دانشآموزان هنرستان کامپیوتر شهریار روز گذشته با صحنه عجیبی رو به رو شدند. معلمشان را با اسپری فلفل و به زور کلتی که روی سرش نشانه گرفته بودند، سوار بر یک ماشین شخصی کردند و بردند. معلمان دیگر دخالت نکردند و دانشآموزان شانزده، هفده ساله با چشمانی متعجب صحنه را دنبال کردند. محمد حبیبی عضو فعال کانون صنفی معلمان روز گذشته در مقابل چشم دانشآموزان و همکارانش با خشونت و ضرب و شتم بازداشت شد. محمد حبیبی سالهاست برای مطالبات صنفی معلمان تلاش میکند. او چندبار و به خاطر برگزاری و شرکت در تجمعهای اعتراضی معلمان احضار شده بود اما این اولین بار است که او بازداشت شده. یکی از همکاران او به «ایران وایر» میگوید: «همسرش میگفت به صورتش اسپری فلفل زده بودند. موهایش سوخته بود و چشمانش به شدت متورم بود و باز نمیشد» او از ماموران لباس شخصی که میخواستند او را سوار خودرو کنند، میخواهد که حکم جلباش را نشان دهند اما آنها به جای نشان دادن برگه حکم جلب در وسط خیابان و مقابل چشم عابران او را مورد ضرب و شتم شدید قرار میدهند. یکی از همکاران او میگوید: «کلت را جلوی چشم بچههای مدرسه روی سرش نشانه گرفتند و او را به زور سوار ماشین کردند.» او چند بار کلمه کلت را تکرار میکند و میگوید: «باورتان میشود که روی سر معلم کلت بگذارند، معلمی که سلاحاش قلم و کاغذ و گچ است...»
تنها دانشآموزان و همکارانش شاهد ضرب و شتم او نبودهاند: «او را از مدرسه به خانه میبرند تا خانهشان را هم بگردند.» اما محمد نمیخواسته قبل از آمدن همسرش با ماموران وارد خانه شود و خانه تفتیش شود: «میگوید همسرم ساعت دو از مدرسه میآید. میتوانیم صبر کنیم. اما بازهم با وحشیانهترین حالت ممکن آنقدر او را کتک میزنند که همسایگان به پلیس 110 زنگ میزنند و موضوع را گزارش میدهند.» همسر محمد از دیدن او شوکه شده. او اعتراض میکند اما تهدید به بازداشت میشود. او به همکاران همسرش گفته: «وقتی میشنیدم علت مرگ زندانی ضرب و شتم است، کمی شک میکردم اما وقتی یک معلم را جلوی چشم دانشآموزان و همسایههایش اینطور مجروح میکنند حتما در زندانها وحشیانهتر برخورد میکنند.» ماموران خانه محمد حبیبی را چند ساعت میگردند. کتابها، لپ تاپ، تبلت، موبایل او را با خود میبرند: «آیدی تلگراماش بعد از بازداشت چند بار آنلاین شده و ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد.» این در حالی است که کانال تلگرام کانون صنفی معلمان هم از دسترس ادمینها خارج شده است و امکان به روزرسانی آن وجود ندارد. ماموران موقع خروج از خانه حبیبی، خانواده او را تهدید میکنند که با رسانهها صحبت نکنند: « گفتهاند هر گونه صحبت با رسانهها درباره دستگیری و نحوه برخورد برایتان گران تمام میشود.» هنوز از نهاد بازداشت کننده، علت دستگیری و محل نگهداری او خبری نیست.
همکاران محمد حبیبی از زمان بازداشت او پیامکهای زیادی را برای وزیر آموزش و پرورش در حمایت از این فعال صنفی فرستادهاند. یکی از آنها نوشته: «محمد حبیبی یک فعال صنفی صادق است او کاری نکرده جز تلاش برای بهبود وضعیت معیشت و منزلت معلمان.» دیگری نوشته: « صدای محمدحبیبی ، صدای حق خواهی معلم و ضجه های عدالت طلبی صنفی است.» یکی از همکاران محمد حبیبی به ایران وایر میگوید: «دستگیری محمد پیام واضحی از طرف دولت اقای روحانی است. یعنی اجازه نفس کشیدن به فعالان صنفی نمیدهیم.» او در توضیح میگوید: «بعد از دادن مجوز به برگزاری انتخابات کانونها در دوره اول روحانی (آبان ۹۵) کانونها با تغییر شیوه انتخاب با دستور وزارت کشور تقریبا به محاق رفت و تعداد معدودی از اعضا در پیگیری و فعالیت های صنفی از پای ننشستند و بر تلاش صنفی ادامه دادند. یکی از آنها آقای حبیبی بود که هم در حوزه صنفی و هم در حوزه رسانه ایی پیگیری مطالبات صنفی و انعکاس رسانه ایی نارساییهای آموزشی را در برنامه کاری خود قرار داد. اما همینقدر پیگیری هم تحمل نشد.» حبیبی تنها معلم زندانی ایران نیست. اسماعیل عبدی ، محمود بهشتی ، مختار اسدی و محسن عمرانی دیگر معلمانی هستند که در زندان روزگار میگذرانند. علیاکبر باغانی یکی دیگر از معلمانی است که بارها زندانی شده و حالا به شهر زابل تبعید شده است. جرمشان چیست؟ تلاش برای بهبود شرایط آموزش ، وضعیت معیشت و شانیت معلمان.
کاربران شبکههای اجتماعی بارها برای حمایت از معلمان زندانی از هشتگ #جای_معلم_زندان_نیست استفاده کردهاند. از روز گذشته دوباره این هشتگ به یاد محمد حبیبی داغ شده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر