کانال تلگرامی «ری استارت»، با مدیریت سید محمد حسینی، دوباره به یک سوژه تبدیل شده است. حجت الاسلام حسن صادقی نسب، امام جمعه گناباد و کریمی قدوسی، نماینده تندروی مجلس، در روزهای گذشته گفته اند حرکت های اعتراضی دراویش در محله پاسداران تهران ریشه در ارتباطات برخی آنها با گروه ری استارت دارد.
دراویش ایرانی در روزهای اخیر ارتباط با گروه های دیگر را تکذیب کرده اند. از نگاه آنها طرح چنین اتهاماتی مقدمه یک برنامه بزرگ تر است که سرکوب نهادهای مدنی را دنبال می کند. این طرح مولفه هایی چون خشن و بی منطق نشان دادن فعالیت های مخالف جمهوری اسلامی را برجسته می کند و در نهایت با برچسب هایی چون محارب یا داعشی که در روزهای اخیر علیه دروایش استفاده شده، مقدمه سرکوب را فراهم می کند.
محمد حسینی، ری استارتی ها را یک جنبش توصیف می کند، می گوید ۳۰ میلیون طرفدار دارد و گروهش حاصل ترکیبی عرفان و تصوف است. او عنوان «ری استارت» را به این خاطر انتخاب کرده که به حامیان خودش دوباره فکر کردن را آموزش بدهد.
در یکسال گذشته، برخی رویدادها چون حمله به مراکز دولتی و عمومی و شکستن شیشه ها و یا آتش زدن ساختمان ها، سبب توجه بیشتر به این گروه شده است. در ویدیوهایی که از این گروه منتشر شده است، جوانانی مقابل بانکها، مساجد و مقر بسیج و روحانیون بنزین میریزند و آتش به پا میکنند. در پاسی از شب در شیپور میدمند تا سر و صدا کنند. حتی کودکان هم در برخی از این ویدیوها حضور دارند.
این گروه با ساماندهی برنامه هایی چون «چالش سنگ»، «چالش رنگ» و «چالش آتش» اقدام به پرتاب سنگ به سوی ساختمان دولتی یا آتش زدن این مکان ها اقدام می کردند و اسم «ری استارت» را در مکان های مورد حمله می نویسند. چالش دیگر این گروه «آمپاس» نام داشت که قرار بود در ایام «دهه فجر» به «قیام بهمن» تبدیل شود و ضمن برپا کردن آتش، لاستیکهای ماشینهای همسایهها پنچر شود. حامیان این گروه میگویند قرار است با تخریب، نظام جمهوری اسلامی را «ریاستارت» کنند تا نظامی دیگر با قواعدی که از آن حرفی نمیزنند، سر کار بیاید.
محمد حسینی معمولا در قالب برنامه های ضبط شده به صدور فرمان هایی به حامیان خود اقدام می کند و می گوید قصد تشکیل امپراطوری کوروش و یا امپراطوری تصوف در ایران دارد. او قبلا و در جریان اعتراض های خیابانی گفته بود در صورت ادامه حضور نیروهای وابسته به سپاه و بسیج در خیابان ها، ۱۲۰نفر از اعضای سپاه و خانواده هایشان به قتل می رسانند یا به آتش می کشند.
محمد حسینی، سابقه فعالیت سیاسی ندارد. او از سال ۷۳ تا ۸۹ با صداوسیمای جمهوری اسلامی همکاری داشت و مجری برنامه های طنز و سرگرمی بود. او پس از خروج از ایران مدتی در فضای تولید برنامه های طنز باقی ماند ولی اندک اندک به یک چهره مخالف جمهوری اسلامی تبدیل شد و «ری استارت» را راه اندازی کرد.
او ادعا کرده حامیانش ۳۰مسجد، ۵۰۰ تا ۶۰۰ بانک، ۲۰۰ تا ۳۰۰ خودپرداز بانک، ۱۵۰ تا ۱۸۰ پایگاه بسیج را آتش زده اند. او همچنین اعتقاد دارد آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، یک سال پیش کشته شده و یا در کما به سر می برد و فردی شبیه او بدل رهبر است و بر اساس پیش بینی هایی که شاه نعمت الله ولی در ۷۰۰سال پیش انجام داده، امسال جمهوری اسلامی سقوط می کند. این ادعاها عجیب و غیرواقعی به نظر می رسند ولی تردیدی نیست که او به مدد شبکه های اجتماعی مجازی، موفق به تاثیرگذاری در برخی شهرها و جذب حامیانی شده است.
«کوروش» یکی از حامیان این جریان، «ریاستارت» را «اعتقاد» و «طرز فکر» معرفی میکند و معتقد است این منش برگرفته از «صوفیگری» است. او میگوید در ایران «همه زیرساختهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی توسط آخوندها تخریب شده» و «نوسازی بنیادی» اجتنابناپذیر» است: « همهچیز تخریب شده، حتی اگر در ظاهر درست به نظر برسد.» او «ریاستارت» را به «آخرین ضربه» برای ساختاری تشبیه میکند که «ظلم و فساد آن را از درون خالی کرده است.»
«علیرضا» هم یکی از حامیان دیگر «ریاستارت» اما «سلطنتطلب» است که «ریاستارتیها» را نه یک جریان فکری، بلکه «ابزاری» توصیف میکند که برای «عبور از حکومت آخوندها» لازم است: «آیا از بین رفتن دهها نسل و رسیدن به جامعه بدوی مثل عراق و افغانستان بهتر است یا با تخریب چهار اتوبوس و بانک، چند ماه دیگر پیروز شویم؟ هزینه کل این تخریبها به اندازه هزینههایی نیست که در عرض یک هفته جمهوری اسلامی بر باد میدهد.»
او می گوید ما مشغول «انقلاب» در ایران هستیم: «برای رسیدن به نقطهای که تصمیمات در پارلمان گرفته شود و شاه به عنوان یک نماد تاریخی حضور داشته باشد، ایدئولوژی ریاستارت لازمه انقلاب ماست. انقلابهای دیگر چقدر خون دادهاند تا به آزادی و دموکراسی برسند؟ شما از چهار تخریب ریاستارت گله دارید؟»
در برخی از ویدیوهای طرفداران «ریاستارت» از لرستان، مرد جوانی اسلحهاش را هم به رخ میکشد. «علیرضا» هم میگوید: «ما ممکن است به صورت مقطعی و به اندازه انقلاب ۵۷ دست به اسلحه ببریم. این انقلاب شورشیان علیه قدرت مطلقه است.»
برخی معتقدند «ریاستارت»، کپی جنبشهای آنارشیستی در برخی کشورهای اروپایی است. چند سال پیش برخی حرکتهای آنارشیستی در حومههای پاریس شکل گرفت که جوانان با تخریب و آشوب، به بیکاری و در حاشیه قرار گرفتن اعتراض داشتند.
کاظم کردوانی، تحلیلگر سیاسی که همان ایام در جنبشهای دانشجویی فرانسه فعالیت داشت، در گفتوگو با «ایران وایر» حرکت «ریاستارت» را بیشتر به «آشوبگری» شبیه دانست. به باور او، این حرکت میتواند به ضرر جنبشهای مدنی ایران تمام شود، قدرت سرکوب جمهوری اسلامی را بالا ببرد و حتی مورد «سواستفاده» نظام قرار بگیرد: «آشوبی که میتواند مبارزات مدنی را لوث کند. وقتی جریانی چنین خشونت را تبلیغ میکند و جوانان عاصی از روی ناآگاهی به آن میپیوندند، همه نوع آدمی میتواند در آن قرار بگیرد. ما در حرکتهای سیاسی، افراد فعال را میشناختیم اما در این جریان مشخص نیست که چه کسانی فعالیت میکنند. حتی ممکن است بازیچه حکومت هم قرار بگیرد.»
او به جریانهایی اشاره میکند که پس از مشروطه و در دوران «محمد مصدق» توسط حکومت ایجاد شد: «در واقع روی گروههایی که مخفیانه فعالیت میکنند کنترلی نیست و همیشه در معرض نفوذ نیروهای امنیتی حکومتی هستند. برای همین خطرناکاند.»
کردوانی همچنین به کودکان اشاره دارد و به کارگیری آنها را در چنین حرکتهایی به گروههای مافیایی آفریقا تشبیه میکند که اگرچه خود جریانها هم از بین میرفتند اما بازگرداندن کودکان به زندگی انسانی به راحتی امکانپذیر نیست.
اما به باور او، بستر اجتماعی سیاسی و پر از خشونتی که در ایران وجود دارد باعث ایجاد حرکتهایی چون «ریاستارت» است؛ هم خشونتی که میان اقشار مختلف جامعه در جریان است و هم خشونتی که از جانب جمهوری اسلامی اعمال میشود: «خشونت را میتوان در روابط میانفردی در جامعه ایران مشاهده کرد. این خشونت میتواند آبشخور خوبی برای جریانات بدون مهار، وحشیانه و آشوبگر باشد. یکی از دلایل رشد این گروهها هم تکیه بر خشونتی است که جمهوری اسلامی به آن دامن زده است. مثل سرکوبهای عریان، دستگیریهای مداوم، "خودکشیها" در زندان، کشتن آدمها و صحنههای اعدامهای علنی. خشونت عریان زاینده خشونتهای عریانتری است. حالا روی این بشکه باروت، آدمی که معلوم نیست به کجا بند است و حرف زدن هم نمیداند، سوار شده است.»
بنا به تحلیل کردوانی، برخوردی که نیروهای پلیس با جوانان در ایران دارند باعث ایجاد «عقده»، «خشم» و «سرخوردگی» در آنها میشود. آنهم در شرایطی که راهی برای «تظلمخواهی» و «دادخواهی» وجود ندارد: «حرکتهای آنارشیستی که در اروپا جریان داشت شناسنامهدار و سیاسی بودند و هدفشان مشخص بود. فعالان آنها از دانشگاهها آمده بودند و در نهایت هم بسیاری از سران آنها به جنبشهای مدنی و فعالیت در رسانهها روی آوردند. حتی تخریبهای کارگران در انگلیس علیه سرمایهداری هم شناسنامهدار بود. اما حرکتهایی مثل ریاستارت از نفرت به آخوندها و خشونت در جامعه برخاسته؛ بدون شناسنامه و هدف. در صورت ادامه این حرکت، گروهی از افراد جامعه به هزینه دادنهای خطرناک کشیده میشوند و حکومت هم خشنتر میشود. بهانه به دست هارترین جناحهای حکومت برای سرکوب خواهد افتاد.»
احمد رافت، روزنامهنگاری است که سالها در کشورهای اروپایی درباره حرکتها و جنبشهای مدنی و آنارشیستی نوشته است. او در حرکتهای اخیر فرانسه هم با جوانان معترض گفتوگو کرده بود. او هم «ریاستارت» را یک حرکت «طغیانی» و نه یک جنبش میخواند. به باور او فعالان این جریان، جوانانی هستند که به دلیل «ناخشنودی» و «بیگانگی» با جامعهشان طغیان کردهاند اما «حرکتهای اروپا هدف سیاسی و برنامه داشت. این گروه هیچ برنامهای ندارد و فقط از تخریب حرف میزند.»
به عقیده رافت، حرکت «ریاستارت» میتواند باعث شود طبقه متوسط از جنبشهای مدنی فاصله بگیرد و نسبت به آن بیاعتماد شود: «این افراد به هر نوع جنبش اعتراضی بدبین میشوند. حتی ممکن است مردم در سرکوب همراه با پلیس شوند. اگر ماشینها پنچر شوند و عابربانکها از کار بیفتند، مردم غیرمستقیم از سرکوبی که نظام در پیش میگیرد، حمایت خواهند کرد.»
او به تجربه خود در سال ۱۹۷۸ در ایتالیا برمیگردد که جریانی آنارشیستی به راه افتاده بود و جوانان با الگوبرداری از جنبش ۱۹۶۸ به مغازهها میرفتند و دزدی میکردند. پلیس این افراد را سرکوب میکرد و مردم طبقه متوسط که اتفاقا آن زمان نگرش متعادلتری به جنبشهای اعتراضی داشتند، برای پلیس کف میزدند.
این روزنامهنگار «سردرگمی نسب به آینده» را عامل به راه افتادن جریانهایی مثل «ریاستارت» میداند: «در فرانسه جوانها میگفتند همهچیز را تخریب میکنیم شاید از این ویرانی، آیندهای برای ما خارج شود. اما ویران کردن بدون آنکه بدانیم چه روی آن خواهیم ساخت جواب نمیدهد. مهم آنچیزی است که روی ویرانی قرار است ساخته شود. نمیتوان بدون برنامه فقط به فروپاشی اندیشید. این نوع عملکرد خطرناک است و رژیم هم میتواند روی آن مانور دهد. همانطور که در این چند سال مردم را ترسانده است که اگر ما برویم، ایران به سوریه یا عراقی دیگر تبدیل میشود.» به گفته او جمهوری اسلامی میتواند با «سواستفاده» از این حرکت، هر اعتراضی را با خشونت بیشتر، سرکوب کند.
یک نمونه این بهره برداری شاید حرف های تازه نیروهای تندرو درباره ارتباط اعتراض های دراویش و گروه ری استارت باشد، طرحی که می تواند مقدمه خشونت بیشتر جمهوری اسلامی علیه این گروه یا هر نهاد مدنی دیگر باشد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر