سایت فدراسیون کشتی ایران نوشته است: «اتحادیه جهانی کشتی با نهایت تلاشی که از سوی فدراسیون کشتی ایران انجام شد، با اعمال تخفیف، علیرضا کریمی را تا تاریخ دوم خردادماه سال ۹۷ از شرکت در میادین کشتی و مربی وی، حمیدرضا جمشیدی را نیز به مدت دوسال از حضور در عرصه مربی گری محروم کرد.»
این حکم قطعی و نهایی اتحادیه جهانی کشتی به خاطر خودداری «علیرضا کریمی» از مبارزه با حریف اسراییلی خود در رقابتهای زیر ۲۳ سال جهان است.
فدراسیون کشتی ایران محرومیت شش ماهه نابغه کشتی کشور و قربانی شدن دو ساله مربی خود را پیروزی میداند چون «کمیته بینالمللی المپیک» بهصورت جدی روی محرومیت مادامالعمر کریمی و تعلیق یک ساله فدراسیون کشتی ایران نظر داشت.
بنابراین حکم، سوم خردادماه سال آینده محرومیت کریمی بهپایان میرسد و او میتواند در بازیهای آسیایی و قهرمانی جهان شرکت کند. حالا فدراسیون کشتی تلاش کرده بهصورت جدی کل ورزش ایران را از خطری که متوجه آن شده است را این گونه مطلع کند: «بهطور قطع با توجه به شرایط موجود در کمیته بینالمللی المپیک، مواضع مراجع بینالمللی در موارد مشابه بعدی بسیار جدیتر و پیچیدهتر خواهد بود.»
کمیته بینالمللی المپیک بهصورت جدی پرونده عدم مبارزه ورزشکاران ایران مقابل حریفان اسراییلی در تمامی رشتههای ورزشی را بررسی میکند.
«اکبر فلاح»، قهرمان سابق کشتی ایران به روزنامه «قانون» گفته است: ««در چند سال اخیر ما همواره به کشتیگیران سایر کشورها مدال تقدیم کردهایم. در واقع، اسراییل و سایر کشورها از این موضوع سود برده و ما ضرر کردهایم.»
منظورش از سایر کشورها، مثلاً روسیه است که علیرضا کریمی تعمدانه به او باخت. کریمی از «کلاشنیکوف» روس جلو بود اما به دستور «حمیدرضا جمشیدی» که کنار زمین فریاد میزد «علیرضا باید ببازی»، به خاک افتاد. کریمی باید میباخت تا مقابل حریف اسراییلی خود مبارزه نکند.
این رفتارهای قهرآلود با رقیبان که به ورزشکاران ایرانی دیکته می شود، طی 40 سال اخیر به جزیی از شخصیت ورزش ایران بدل شده است. این روزها فقط مبارزه نکردن با اسراییل به چشم میآید، روزگاری ایستادن کنار یک دشمن سیاسی روی سکو یا مبارزه کردن با یک رقیب نظامی در یک رشته ورزشی هم «حرام» بود.
سال ۱۹۸۵ «حسن محبی»، کشتیگیر ۹۰ کیلویی ایران در رقابتهای جهانی بوداپست تا فینال رفت ولی در بازی پایانی، ۷ بر ۴ برابر «بیل شر» امریکایی مغلوب شد. محبی برای گرفتن مدال نقره روی سکو رفته بود اما زمانی که سرود ملی امریکا نواخته شد و پرچم این کشور بالا رفت، به دستور مسوولان همراه تیم از سکو پایین آمد. این دستور از سوی «اسماعیل داودی»، رییس وقت سازمان تربیتبدنی صادر شده بود.
حسن محبی دلیل این رفتارش را «اعتراض به خوی تجاوزگرانه امریکا» اعلام کرد. مدال او از سوی مسوولان برگزارکننده مسابقات پس گرفته شد و عنوان نایب قهرمانی را هم از کارنامهاش پاک کردند. سه ماه بعد برای وام پنج هزار تومانی به سازمان تربیتبدنی درخواست کتبی داد اما رد شد. او را حتی به المپیک ۱۹۸۸ هم نبردند؛ دلیلش ترس از حساسیت داوران روی او بود!
در مورد فوتبال اما کم تر کسی از رفتار قهرآلود بازیکنان ایران حرف زده است. شاید مهمترین خرسندی فوتبال کشور، جدا شدن اسراییل از قاره آسیا باشد. هرچند اسراییل دیگر هرگز موفق نشد قهرمانیهایش در فوتبال آسیا را در اروپا تکرار کند اما ورزش ایران را ناخواسته نجات داد.
فوتبال ایران سابقه قهر با عراق را هم دارد؛ در حقیقت اولین «محروم سیاسی» ورزش ایران، فوتبال بود. سال ۱۳۶۰، بعد از انصراف تیم جوانان ایران برابر عراق در مرحله نیمهنهایی جوانان آسیا، حکم تاریخی پنج سال محرومیت برای این تیم صادر شد. سازمان تربیتبدنی وقت به تیمی که داشت تا مرز قهرمانی آسیا پیش میرفت، دستور داد مقابل عراق بازی نکند چون رژیم صدام به ایران حمله نظامی کرده بود.
در آن تیم نامهایی مانند «محسن عاشوری»، «امیر قلعهنویی»، «مجتبی محرمی»، «صمد مرفاوی» و «مهدی رضایی مجد» دیده میشدند؛ یک نسل طلایی که همه سوختند. جوانان ایران در نپال برابر عراق بازی نکردند و بلافاصله از سوی فدراسیون جهانی فوتبال به مدت پنج سال محروم شدند.
دیماه سال ۱۹۸۷ محرومیت تیم ملی جوانان ایران برداشته شد؛ وقتی که مهدی رضایی مجد دیگر میان فوتبالیستهای ایران نبود. او پس از بازگشت از نپال (محل برگزاری مسابقات) به جبهه رفت و ۱۰ اسفند سال ۶۵ در عملیات تکمیلی «کربلای ۵» شهید شد.
ایران یک بار دیگر هم امریکا را تحریم کرد. سال ۲۰۰۸ در جریان رقابتهای پارالمپیک پکن، تیم ملی بسکتبال با ویلچر ایران حاضر به رقابت مقابل امریکا نشد. دقیقاً 10 سال پیش از این اتفاق، تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی مقابل امریکا قرار گرفته بود اما سال ۲۰۰۸ مسوولان ورزش کشور ترجیح دادند بسکتبال با ویلچر امریکا را تحریم کنند.
روز هشتم آذرماه سال ۸۷، «کمیسیون موضوعات قانونی فدراسیون جهانی بسکتبال» رأی به پنج سال محرومیت بسکتبال با ویلچر ایران داد. در حکم فدراسیون جهانی بسکتبال آمده بود: «این محرومیت بدین معنا است که هیچ عضو رسمی، بازیکن و یا شخص دیگری که زیرمجموعه بسکتبال با ویلچر ایران است، اجازه نخواهد داشت در رقابتهای باشگاهی، برونمرزی و حتی تورنمنتهای دوستانه شرکت کند.»
ما بازنده همیشگی قهرها و تحریمها بوده ایم. نمایندههای اسراییل در تمامی رشتهها بهترین قرعه ممکن را نام «ایران» میدانند. یکی از مشهورترین ورزشکاران ایرانی که در رشتهای غیر از کشتی حاضر به مبارزه با اسراییل نشد، «آرش میراسماعیلی» بود. این جودوکار نامدار ایران در رقابتهای المپیک آتن پرچمدار کاروان ورزشی ایران در روز افتتاحیه و شانس اول مدال طلای ایران در آن سال، در اولین قرعه به حریف اسراییلی خورد. کاپیتان تیم ملی جودو ایران میدانست که حق رقابت با حریف اسراییلی را ندارد، پس خودش مدعی شد که به وزن استاندارد نرسیده است. ولی رسانههای ایران بهصراحت از ممنوعیت مبارزه آرش با ورزشکار اسراییلی نوشتند.
اما حالا داستان فرق کرده است؛ «رضا لایق»، دبیر فدراسیون کشتی به ایسنا گفته است: ««قاطعانه میگویم درصورتیکه حاضر نشدن ورزشکاران ایران مقابل اسراییل تکرار شود، کشتی یا هر رشته دیگر تعلیق میشود. مسوولان باید موضوع را حل کنند.»
مسوولان دقیقاً باید چه گونه ماجرا را حل کنند؟ اگر «رسول خادم»، رییس فدراسیون ایران نبود و اگر سال گذشته با بالاترین رأی به عضویت هیاترییسه اتحادیه جهانی در نمیآمد و از همه مهمتر، اگر رابطهای حسنه با «نناد لالوویچ»، رییس این اتحادیه جهانی نداشت، حکم صادره و محرومیتها قطعاً سنگینتر بودند.
موضوع مبارزه نکردن با اسراییل درید قدرت مدیران ورزش ایران نیست. حتی وقتی قرار بر اظهارنظر مدیران ورزشی ایران میشود هم نمیتوان رگههای امیدوار کنندهای از حل این بحران خودساخته را دید. ۱۹ مردادماه امسال، «محمدرضا داورزنی»، معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای وزارت ورزش و جوانان به خبرگزاری صداوسیما گفت: «اقدام مسعود شجاعی و احسان حاج صفی برای بازی مقابل تیم اسراییلی، به هر دلیلی از دید من محکوم است.»
داورزنی ادعا کرد این دو دیگر به تیم ملی ایران دعوت نخواهند شد. البته همین مساله، حساسیت فدراسیون جهانی فوتبال را هم برانگیخت.
ادعای داورزنی نوعی همراه شدن با منویات نظام است. رهبر ایران از ورزشکاران ایرانی که حاضر به رقابت با ورزشکاران اسراییلی نمیشوند، بهصورت ویژه تقدیر میکند. او حتی روی مساله دست ندادن ورزشکاران ایران با خانمهایی که زمان اهدای مدال دستخود را به نشانه احترام سمت ورزشکاران ایرانی میآورند هم تقدیر کرده است.
علی خامنه ای پس از ماجرای علیرضا کریمی، بهصورت شخصی از او دعوت کرد، او را جانشین «پوریای ولی» خواند، انگشترش را بدون آنکه کریمی درخواست کند به او هدیه داد و گفت: «من از این که نشان دادید جوانی از جوانهای ما حاضر است برای یک هدف بزرگ و بلند، پا بر روی نفس خود بگذارد و از حق قطعی و قهرمانی مسلم صرفنظر کند، واقعاً احساس عزت کردم. قدر این کار را بدانید و اجر معنوی آن را از خدا بخواهید. البته مسوولان نیز نباید در تجلیل و پاداش مادی کوتاهی کنند.»
ورزش ایران حالا زیر ذرهبین کمیته بینالمللی المپیک است. سال ۲۰۲۰ باید در المپیک توکیو حاضر شویم. هر رشته ورزشی که ورزشکارانش مقابل نمایندگان اسراییل به میدان نروند، قطعاً با محرومیت روبه رو خواهند شد. رسول خادم از مسوولان نظام خواسته است تا در قبال موضوع رقابت با ورزشکاران اسراییل راهحلی پیدا کنند. شاید امروز باید دوباره منتظر یک «نرمش قهرمانانه» بود. در غیر این صورت، شانههای ورزش ایران تا خاک شدن راه زیادی ندارد.
مطالب مرتبط:
پیام نتانیاهو به ورزشکاران ایران؛ حمایت یا افزایش فشار؟
احتمال تعلیق کشتی ایران به خاطر مبارزه نکردن با اسراییل
تبعات خودداری از بازی با اسراییل؛ کشتی ایران و کریمی هر دو محروم میشوند
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر