نام «فرنوش شیخی» از زمانی بر سر زبانها افتاد که با «کاوه رضایی» ازدواج کرد. بعد از آن حتی خبرگزاریهای ایران برای پوشش اخبار مربوط به فرنوش، نه از اسم او که از لقب «همسر کاوه رضایی» استفاده کردند.
فرنوش شاید باید مرد میشد. شاید هم باید در فضایی زندگی میکرد که ورزش بانوان پشت یکصد سد و فیلتر گیر نمیافتاد. آنوقت کسی برای شناختن او نیاز نداشت به رابطه شخصی و خانوادگیاش با یک بازیکن فوتبال اشاره کند.
فرنوش شیخی اردیبهشتماه سال ۶۹ متولد و از سال ۸۸ عضو تیم ملی والیبال بانوان ایران شد. در رقابتهای مالدیو که مرحلهٔ اول مقدماتی قهرمانی جهان بود، بهعنوان بهترین دفاع روی تور انتخاب شد و همراه «سودابه باقر پور»، در تیم منتخب آسیا قرار گرفت.
میگویند فرنوش بهترین سرعتیزن والیبال ایران هم هست. نزدیک به ۹ سال عضو تیم ملی بوده و بارها قهرمانی در رقابتهای لیگ والیبال ایران را تجربه کرده است اما از اردیبهشتماه امسال که با کاوه رضایی ازدواج کرد، تازه به چشم آمد.
کاوه آن روزها مهاجم «استقلال» بود؛ بهترین گلساز آبی پوشان تهران در لیگ قهرمانان آسیا و لیگ برتر ایران. بعد ناگهان چمدانش را بست و به بلژیک رفت. کاوه بدون آنکه حتی به مدیران باشگاه استقلال خبر دهد، با باشگاه «شارلوا» مذاکره کرد، به توافق رسید، قرارداد بست و از ایران رفت. باشگاه استقلال جدایی او را برنتابید و در بیانیهای احساسی، کاوه رضایی و «محسن ابراهیمی»، مدیر برنامه های کاوه را مقابل هوادارانش قرار داد.
در بخشی از بیانیهای که باشگاه استقلال روز ۲۵ خردادماه منتشر کرد، در لفافه تلاش شده بود مسایل مالی بهعنوان دلیل اصلی جدایی کاوه از استقلال معرفی شود.
داماد آن روزهای فوتبال ایران اما در بلژیک نه دنبال پول بود، نه ساختن یک قصر رؤیایی برای تازهعروسش؛ فقط میخواست به چشمهای «کارلوس کی روش» بیاید. میگفتند متر و معیار دیده شدن و رسیدن به تیم ملی، حضور در اروپا است. برای همین به پیشنهاد «مهدی بیات»، مالک و مدیرعامل ایرانی شارلوا در بلژیک فکر کرد.
مهدی بیات تیرماه امسال به سایت «والفوت» بلژیک گفته بود: «کاوه رضایی بسیار سخت کار میکند و یک انسان باشخصیت و بازیکنی گلزن است. او تمام فاکتورهایی که مورد انتظار یک سرمربی است را دارد. داشتن او، هر مدیر و مربی را خوشحال میکند.»
کاوه به شارلوا رفت و درخششی در حد استقلال داشت. به صدر جدول گل زنان لیگ بلژیک رسید و به تیم ملی ایران دعوت شد. میگفتند فرنوش در تصمیمگیری خود برای رفتن از ایران، سهمی جدی داشته است و از کاوه خواسته بود برای رسیدن به رویایش (حضور در جام جهانی)، به اروپا برود؛ ولو با قیمتی کم تر از آن چه در استقلال میگرفت. اما ردپای کاوه بیش تر در زندگی همسرش دیده شد.
فرنوش دقیقاً یک هفته بعدازاین که با کاوه ازدواج کرد، از تیم ملی والیبال ایران کنار کشید و حاضر نشد به اردوهای تیم ملی برود. میگفتند برای برگرداندن او به تیم ملی، مربی و اعضای فدراسیون حتی به دیدارش رفته بودند. اما جواب تازه عروس، منفی بود.
والیبال بانوان ایران یک استعداد فوق العاده داشت به نام «نیلوفر ابراهیمی» که با «مجتبی میرزاجانپور»، ستاره وقت تیم ملی والیبال ایران ازدواج کرد و از تیم ملی والیبال دختران ایران آرامآرام کنار رفت. وقتی نیلوفر رفت، کسی انتظارش را نداشت بهزودی جایش پر شود. اما فرنوش شیخی نه تنها جای نیلوفر را پر کرد که حتی به نظر میرسید کاملتر از او هم هست. پرشهای بلندش روی تور، حرکتهای سرعتی او در زمین، همه و همه از فرنوش یک ستاره تمامقد ساخت. میگفتند او بهترین بازیکن این پست در آسیا است.
داستان اما دوباره تکرار شد؛ فرنوش از تیم ملی کنار کشید. به خبرنگاران گفته بود: «ببخشید، همسرم گفته با کسی مصاحبه نکنم!»
به هم بازیهایش پیغام داد: «تیم ملی برای من آینده ندارد. بیایم تیم ملی تمرین و بازی کنم اما آخرش که چه؟ ما از این تیم ملی به کجا میرسیم؟»
میگویند یک بار وقتی بازیکنان و کادر فنی تیم ملی برای راضی کردنش رفته بودند، برافروخته شده و فریاد زده بود: «شما چشم دیدن زندگی من را ندارید، میخواهید برای من مشکل درست کنید؟»
اگر کاوه در اروپا رویای تیم ملی را داشت، فرنوش در ایران از تیم ملی کنار کشید. همان روزهای مجادله برای بازگرداندن فرنوش به تیم ملی، روزنامه «همشهری ورزشی» پروندهای در مورد زندگی متأهلی دختران ورزشکار منتشر کرد. در این گزارش، تمام دختران والیبالیست ایران گفته بودند بهترین سن ازدواج، بعد از دوران ورزش حرفهای است. فرنوش اما خودش را در سن ۲۷ سالگی و اوج دوران بازیگری بازنشسته اجباری کرد.
یک راهحل برای حضور دوبارهاش در والیبال ایران وجود داشت؛ بعد از حدود هفت ماه خانهنشینی، از بلژیک به او پیشنهاد میشود که به تیم والیبال دختران «شارلوا» بلژیک بپیوندد؛ همان باشگاهی که همسرش در تیم فوتبال آن حضور دارد. این بار مانعی برای حضور دوبارهاش در والیبال وجود نداشت. بلافاصله به بلژیک رفت تا مذاکره کند.
«تسنیم» امروز نوشته است: «ملیپوش پیشین تیم ملی والیبال بانوان به دلیل ممنوعیت حجاب از سوی باشگاه شارلوا، نتوانست با این تیم قرارداد ببندد. همسر کاوه رضایی قرار بود در تیم والیبال شارلوا بلژیک مشغول به کار شود اما به خاطر داشتن حجاب از این کار منع شد.»
در همین خبر تسنیم، سه نکته وجود دارد؛ اول این که نامی از فرنوش شیخی نیامده و او باز هم به عنوان همسر کاوه رضایی معرفی شده است. دوم این که تاکید شده است فرنوش، ملی پوش سابق ایران بوده و سومی، منعی به نام حجاب است.
پیش از این هم «زینب گیوه» و «مائده برهانی» از لیگ فرانسه پیشنهاد داشتند اما به دلیل قوانینی مبنی بر این که دختران والیبالیست حق بازی با پوشش و حجاب را ندارند، به ایران برگشتند و در نهایت به لیگ بلغارستان و باشگاه «شومن کلاب» رفتند. فرنوش هم به همین سادگی حق حضور دوبارهاش در والیبال را از دست داد. یک بار پس از ازدواجش از تیم ملی کنار کشید و حالا که فرصت داشت جایی نزدیک همسرش دوباره به والیبال برگردد، حجاب مانعش شد. فرنوش شیخی حق بازی بدون پوشش مورد تایید وزارت ورزش و جوانان ایران را ندارد.
بیست و سوم دیماه، مهدی بیات، مدیر ایرانی شارلوا گفته بود: «داشتن کاوه آرزوی تیمهای بلژیکی است. اما من او را ۱۰ میلیون یورو هم نمیفروشم. ما به کاوه نیاز داریم و او کنار ما خواهد ماند.»
شاید اگر فرنوش شیخی به تیم دختران والیبال شارلوا میپیوست و بعد پیشنهادی وسوسهانگیز از یک باشگاه اروپایی برای خریدن کاوه از راه میرسید، فرنوش مجبور میشد دوباره قید والیبال را بزند. به نظر میرسد او برای زندگی دوباره در والیبال موانعی دارد که فقط پیش پای دختران ایران میتوان دید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر