دیشب وقتی خبر آزادیاش در بند دوازده زندان رجایی شهر پیچیده، دوستانش برایش جشن خداحافظی گرفتهاند اما او بغضش گرفته وقتی به صورت پیرمردهای هفتاد هشتاد ساله بند نگاه کرده و نگاه منتظر دوستان جوانش را دیده است.
نام زندانیان سالن دوازده رجایی شهر را که میآورد، صدایش میلرزد و میگوید: «الان که با شما صحبت میکنم ذهنم در سلول ها میچرخد» و بعد اسامی زندانیان سیاسی عقیدتی را از پیر و جوان ردیف میکند از کسانی که حکم اعدام داشتهاند و حکمشان تبدیل به ابد شده و پیشینه اشناییشان با او به سالهای هشتاد و یک و دو در زندان اوین برمیگردد تا زندانیان کرد و بهایی، نوکیشان مسیحی و مجاهدین.
حشمتالله طبرزدی روزنامهنگار و فعال سیاسی شب گذشته پس از گذراندن پنج سال و نیم حبس از زندان رجایی شهر آزاد شد. او دی ماه ۸۸ بازداشت شد و به اتهام اجتماع تبانی، توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام به هشت سال زندان محکوم شد. طبرزدی که مدیر مسئولی پیام دانشجو را به عهده داشت پیش از حوادث ۸۸ نیز بارها بازداشت شده بود. او این بار پنج سال از دوران حبسش را در زندان رجایی شهر گذرانده و معتقد است رجایی شهر با زندانهای دیگر قابل مقایسه نیست.
وقتی بعد از پنج سال از در زندان بیرون آمدید چه احساسی داشتید؟
با وجود اینکه در این شانزده سال گذشته بارها حبس کشیدم، انفرادیها ی زیاد و زندانهای متعدد داشتم و بارها هم به عنوان مرخصی یا آزادی موقت بیرون آمده بودم اما احساسم کاملا متفاوت بود. به ویژه دیشب وقتی در زندان گفتند: آزادی. اول که کلی بازی درآوردند. فکر کردم میخواهند مرا به بازداشتگاهی مثل بند دو الف و یا جای دیگری منتقل کنند. ساعت ده ونیم شب به من گفتند اجرای احکام با شما کار دارد و تلفن کنید و ... من هم اول نرفتم ولی در نهایت وقتی گفتند: آزادی . نه خود من و نه دوستان هم بندیام این موضوع را باور نمیکردیم. وقتی بالاخره از در زندان بیرون آمدم بسیار حس عجیبی داشتم و باورم نمی.شد در واقع این حس بیان شدنی نیست و تنها کسانی میتوانند این موضوع را درک کنند که حبس گذرانده باشند به ویژه در زندان رجایی شهر.
چطور انتظار نداشتید که آزاد شوید؟
طبق ماده ۱۳۴ آئین دادرسی جدید که تجمیع نام دارد، اگر تعدد جرم مطرح باشد و شما اشد مجازات را از هرکدام داشته باشید، شما باید بالاترین مجازات را تحمل کنید. من پنج سال برای تبانی و دو سال برای توهین به رهبر و یکسال برای تبلیغ علیه نظام داشتم و برای پنج سال را در زندان میماندم که البته پنج سال و نیم در زندان بودم. دوستان من منتظر بودند که این ماده قانون ایین دادرسی جدید شامل حال من هم بشود اما با شناختی که از سیستم امنیتی جمهوری اسلامی داشتم بعید میدانستم و فکر میکردم باید دو سال و نیم دیگر بکشم و هشت سال حکمم را کامل بگذرانم. چون حتی در این مدت برایم باز هم پرونده ساختند. در زندان به خاطر بیانیههایی که منتشر شد، پرونده ای برای اتهام تبلیغ علیه نظام برایم باز شد. موضوع انها مربوط به یکی از بیانیهها با عنوان «سرزمین مادری ویرانه شد» بود که در بازپرسی تبرئه شدم. مدتی بعد دوباره پروندهای برای تبلیغ علیه نظام مطرح کردند که من دیگر دادگاه نرفتم و هرچقدر هم تلاش کردند فایده نداشت و راضی نشدم به دادگاه بروم. حس میکردم که حتما اینها یکی دو پرونده دیگر برای من خواهند ساخت همانطور که برای دیگران هم ساختند. بنابراین آزادی دیشب خلاف انتظارم بود.
شما گفتید زندان رجایی شهر با زندانهای دیگر قابل مقایسه نیست از چه نظر؟
زندان رجایی شهر به اصطلاح خودشان یک زندان فوق امنیتی است. ساختمان این زندان به شکل هزار پا است یعنی یک سالن بسیار طولانی دارد در سه طبقه و بندها که هر کدام سه طبقه هستند به سالن اصلی وصل میشوند. بنابراین از نظر ساختمان کاملا بسته است و حتی ملاقاتیها برای رسیدن به سالن ملاقات باید از یک تونل زیرزمینی عبور کنند. البته ما ملاقات شونده بودیم و از این تونل عبور نکردیم اما آنطور که بچههای من تعریف میکنند این تونل تاریک و وحشتناک است. در زندان رجایی شهر کنترل زیادی روی زندانیها وجود دارد و رفتار و برخوردهای زندانبانها اصولا امنیتی است. گفته میشود رئیس زندان خودش نظامی است و عضو سپاه پاسداران بوده. زندانیان سیاسی در سالن دوازده هستند نه دسترسی به کتابخانه دارند و نه دسترسی به وسایل ورزشی. هوای سالن بسیار بد است تمام پنجرهها را میله کشیدهاند و هوا رد و بدل نمیشود . در بسته است و در شبانهروز فقط حدود یک ساعت و نیم هواخوری داریم. من قبلا در زندان اوین یا به طور موقت در زندان کچوئی بازداشت بودم همه این زندانها مخوف هستند اما هیچکدام از انها به لحاظ کنترل و امنیتی و روانی مثل رجایی شهر نیستند. به عنوان مثال در رجایی شهر به شما کتانی نمیدهند. چون میگویند اگر زندانی کتانی داشته باشد ممکن است فرار کند یا اگر بچهها خودشان وسایل ورزشی میساختند، میآمدند، میبردند و میگفتند: ما نمیخواهیم زندانی ورزش کند. از طرف دیگر حداقل نصف زندانیان رجاییشهر حکم اعدام دارند یعنی شما باید در فضایی تنفس کنید که هر هفته سه شنبه یا چهارشنبه، زندان برای اجرای حکم آماده است و چند نفری اعدام میشوند. این شرایط بسیار وحشتناک است و شما وقتی وارد زندان رجایی شهر میشوید اصلا باورتان نمیشود قرار است یک روز بیرون بیایی.
جریان پارازیتهایی که در زندان رجایی شهر وجود دارد، چیست؟
سال ۸۹ که ما از اوین به رجایی شهر منتقل شدیم. این دستگاه ها کم بود و تعدادی هم که بود، خاموش بود. من در اوین ندیده بودم از بچههای رجایی شهر پرسیدم اینها چیست؟ گفتند: اینها دستگاههای پارازیت انداز است. یکی دو سال بعد از انتقال ما، گمانم سال ۹۰ یا ۹۱ بود که تعداد زیادی از این دستگاهها را آوردند و دور تا دور زندان وصل کردند، بهانهشان هم برای نصب این دستگاه این بود که از موبایل استفاده نشود. از اواخر سال ۸۹ تلفنهای بند سیاسی را قطع کردند و در هر صورت در زندان چیزهایی مثل موبایل به صورت قاچاق پیدا میشود. بالاخره زندانیان از تلفن محروم بودند و میخواستند با خانوادهها در تماس باشند و از شرایط سخت آنجا صحبت کنند. اما انها این عمل ضد انسانی را انجام میدهند که نفس زندانی به بیرون نرسد. ما در این باره اعتراضهای موردی زیادی داشتیم. گاهی اعتصاب غذا میکردیم، گاهی غذای دولتی را پس میدادیم. دوستان نامه نگاری میکردند و حتی گاهی شعار میدادیم. متاسفانه در جواب اعتراض ما میگفتند که این دستگاهها زیر نظر ما نیست و زیر نظر اطلاعات است. این دستگاهها روز به روز تقویت شد. پارازیتهای این دستگاه ها انقدر قوی است که حتی آنتن تلویزیون را هم قطع میکند. یک ماه پیش این پارازیتها به قدری سنگین بود که همه ما بی دلیل حالت سرگیجه داشتیم. درها و پنجرههای بند هم که بسته است و اکسیژن کافی وجود ندارد. خیلی از بچهها حالشان بد شد و به بیمارستان منتقل شدند. قسمت تلختر ماجرا این است که بچههایی که به بیمارستان اعزام میشوند باید هزینه بیمارستان و دارو و... را خودشان بدهند در حالی که با توجه به قانون سازمان زندانها این هزینهها را باید زندان تامین کند.
هزینههای زیادی دادهاید، آیا پشیمان نشدهاید؟
خیر. من نمیتوانم غیر از این باشم در این شانزده سال که با زندان و انفرادی و بازداشتگاه درگیری داشتم، خانواده ام یعنی همسرم، مادرم و بچههایم بیشتر از من اذیت شدهاند. ما این هزینهها را برای آزادی و حقوق بشر و بهبود وضعیت دادیم. ما که کار غیر قانونی نمیکنم روش ما روش دموکراتیک است. ما که تبلیغ خشونت نکردیم و نمیکنیم. با روش دموکراتیک معتقدیم که حق مردم ایران این است که خودشان بر سرنوشت خودشان حاکم باشند . اصل حاکمیت بر سرنوشت یک اصل حقوق بشری و قانونی است. همین قانون اساسی موجود هم که خودشان طرفدار آن هستند، آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی حزب، آزادی عقیده و مذهب را تاکید کرده. تا وقتی که به اینها نرسیم که نمیتوانم ساکت باشم. کار من نوشتن و حرف زدن است. در واقع من روی فعالیتهای خودم هم میمانم. در واقع اگر قرار بود اینها بتوانند من را از راه خودم برگردانند باید شانزده سال پیش میتوانستند. الان خودشان هم متوجه هستند که زندان نمیتواند امثال ما را از پا دربیاورد. ضمن اینکه برداشت من این است که وضعیت جدیدی در جامعه به لحاظ افکار عمومی و بین المللی و جناحهای دپاخل حاکمیت ایجاد شده و به نظر میرسد خودشان هم به این نتیجه رسیدهاند که با سرکوب نمیتوانند جلوی مطالبات اساسی مردم را بگیرند.
با توجه به اینکه ممنوع الفعالیت هستید قصد دارید چه کار کنید؟
من الان حبسام تمام شده، محرومیت اجتماعی ده سالهام هم تمام شده، طبق قانون جدید تمام محرومیتهای اجتماعی تبدیل به حداکثر دو ساله شدهاند. شنیدم خوشبختانه دوستان دیگری هم که روزنامه نگار و یا فعال سیاسی بودهاند و محرومیتهایی داشتهاند، محرومیتشان به حداکثر دو سال تبدیل شده. بنابراین من رسما مدیر مسئول و صاحب امتیاز نشریه «پیام دانشجو» هستم و به طور قانونی حق من است که این نشریه را منتشر کنم. در این باره اقدام هم خواهم کرد البته با این وضعیت موجود خیلی انتظار ندارم اما چون حق قانونی من است پیگیری خواهم کرد. به هر حال کار تشکیلانی را هم ادامه میدهیم . ما برای اتحادیه اسلامی دانشجویان و دانش آموختگان هم که سال ۷۳ از وزارت کشور پروانه فعالیت هم گرفته بودیم که البته دادگاه انقلاب به ریاست قاضی حداد به طور غیابی پروانه را لغو امتیاز کردند این موضوع را هم پیگیری می کنم چون کار تشکیلاتی هم حق ماست و امیدوارم بتوانم در این قالبها فعالیت کنم اما به هر صورت مسئله گفتن و نوشتن و فعالیتهای دموکراتیک سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را نمیتوانند از من بگیرند ضمن اینکه من مجموعهای از کارهای نوشتاری و ترجمه در زندان داشتم که باید به انها برسم. در کنار همه اینها باید کمی به خانه و بچهها برسم که از نظر اقتصادی بسیار عقب افتادهاند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر