یک شنبه ۲۱ آبان ماه، زلزله ویرانگر دیگری در ایران رخ داد و صدها کشته بر جای گذاشت. این زلزله که 7.3 در مقیاس ریشتر بود، زندگیهای بسیاری را آوار کرد. نبود مدیریت منسجم بعد از زلزله، غافل گیر شدن مسوولان، امدادرسانیهای پر خطر، انسانهایی که خاک شدند و بازماندههایی که بر خاک، به عزا نشستند؛ این تصویری تکراری از وضعیت مناطق زلزله زده در کشور است. حالا ترس از وقوع زمینلرزه ای بزرگ در تهران و احتمال کشتار چند هزار نفری ناشی از ساخت و سازهای ناایمن، بار دیگر پایتخت نشینان را نگران و مسوولان را به تقلا انداخته است.
وقوع زمینلرزه کرمانشاه چه قدر قابل پیشبینی بود؟ در صورت بروز زلزله در تهران، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه شهرهای دیگری در خطر هستند؟ چرا زلزله در ایران کشتار به همراه دارد و در کشورهای پیشرفته، فقط ساختمانها آسیب میبینند؟
این سوال ها و سوالهای دیگری را در گفتوگو با پروفسور «مانوئل بربریان»، استاد لرزهشناسی زمینلرزهها و زمینساخت مطرح کردیم. او در ۴۷ سال گذشته به بررسی و پژوهش زمینلرزههای ایران مشغول بوده و در اینباره کتاب و مقالاتی به چاپ رسانده است.
شما در مقاله ای که در «تمبلور» (۱) منتشر شده است، توضیح دادهاید که دلیل زلزله هفته گذشته در غرب ایران،حرکت برگههای عربستان - آفریقا به سمت برگههای آسیا – اروپا است و به گسلهای «زاگرس» مربوط است. دقیقا چه اتفاقی در زمین افتاد که این زلزله رخ داد؟
-
نتیجه حرکت برگه عربستان - آفریقا به سوی شمال، تنها در کوههای زاگرس نمود نداشته بلکه تمامی فلات ایران در تنش است. زمینلرزه باختر ایران میان چند گسل بنیادی، مثل گسل بلند زاگرس و گسل لبه کوهستان زاگرس (۲) روی داده است. گوی زمین از برگهها یا بخشهای بزرگی ساخته شده است که در جنبش هستند. جنبش آنها به پهنههای مجاور فشار وارد می کنند و باعث میشوند گسلهای موجود در قارهها تکان بخورند. بنابراین، وقتی پهنه یا برگه عربستان - آفریقا با سرعت ۲.۵ سانتی متر در سال به سوی شمال (پهنه اروپا - آسیا) چون بولدوزری به پهنه ایران فشار میآورد. ایرانزمین چارهای چون چین خوردن، شکستن و جنبش گسلهای موجود ندارد. با افزایش تنش در گسلها و گذر از آستانه برش آنها، این گسلها ناگهان به جنبش آنی می افتند و زمینلرزه روی میدهد. گروههای ژاپنی و امریکایی در آزمایشگاه «JPL» ناسا در کالیفرنیا روی نگارههای ماهوارهای پژوهش کردهاند و توانستهاند پهنه این زمینلرزه و گسل مسبب این رویداد را شناسایی کنند. پس از الگوسازی و تعیین دقیق ژرفا و پهنه زمینلرزه و میزان جابهجایی زمین در آن نقطه، نتیجه این پژوهش منتشر خواهد شد.
گفتید زلزله غرب ایران به خاطر قرار گرفتن پهنای گسلها و فشار پهنهها رخ داده است؛ درباره تهران چه طور؟ گفته میشود که زلزله بزرگی در تهران اتفاق خواهد افتاد. زلزله تهران هم در اثر همین حرکت و فشار به سمت شمال رخ میدهد؟
-
عامل فشار به تهران نیز جنبش برگه عربستان - آفریقا است که اثرش از کوههای زاگرس در جنوب ایران آغاز شده و به ایران مرکزی و سپس به تهران و کوههای البرز، «کپه داغ»، خاور ایران و آذربایجان میرسد. در تهران گسلهای دیگری هم وجود دارد که آنها را در سال ۱۳۶۳ به همراه گروهی از همکارانم معرفی کردیم(۳). برخی این گسلها با سازههای تازه پوشانده شدهاند؛ برای نمونه، روی بخشی از گسل خاوری - باختری شمال تهران که از پای کوه «توچال» و «دربند» میگذرد، همراه با گسلهای درون شهر با آپارتمانهای بلندی پوشیده شده است.
در دهههای اخیر به سمت شمال تهران در کوهپایهها و کوهها سازهسازیهای بسیاری انجام شده است؛ آیا این مناطق در خطر بیش تری قرار دارند؟
-
ما در سال ۱۳۶۳ در گزارشی که به فارسی در ۳۱۶ رویه منتشر کردیم، اطلاع دادیم که شهر در وضعیت خطرناکی قرار دارد. در آن زمان به شهرداری تهران و سازمانهای دولتی مربوطه چون وزارت کشور پیشنهاد کردیم که در پهنهای به گستره سه کیلومتر و درازای گسلها به هیچوجه مجوز ساخت ندهند. به جای آن، این پهنه را به فضای سبز مثل پارک اختصاص دهند که از همه نظر برای شهرسازی، مردم و محیط زیست مفید است. اما از آن زمان تاکنون به این هشدار توجهی نشده است. شهرداری تهران اجازه ساخت روی گسلهای لرزهزای تهران را داده و بیش تر این گسلها با ساختمانهای بلند و کوتاه پوشیده شدهاند. این مساله فقط شامل حال تهران نمیشود؛ شهرهای بزرگ دیگری چون کرج، قزوین، تبریز، سلماس، دامغان، نیشابور، مشهد، کرمان، شیراز و مراکز بیش تر استانهای ما کنار یا روی گسل قرار دارند. این شهرها هم چنین پیشینه لرزهخیزی داشتهاند. در این شهرها خانههای پادلرزهای ساخته نشده اند. به ویژه پس از پایان جنگ ویرانگر ایران و عراق، همان پهنههای باریکِ بالای ویرانی های کامل در راستای گسلها را با سازههای جدید پوشاندند.
امکان پیشبینی وقوع این زلزله تهران وجود ندارد؟
-
در حال حاضر زمان رویداد زمینلرزه را نمیتوان پیشبینی کرد ولی جایگاه آن برای ما روشن است. تهران در سالهای ۲۸۰ پیش از میلاد، ۸۵۵، ۸۶۴، ۱۱۷۷، ۱۶۶۵ و ۱۸۳۰ میلادی در اثر چند گسل ویران شده است(۴). آخرین پژوهش در زمینه لرزهخیزی تهران و خط زمین لرزه - گسلش در سال گذشته (۲۰۱۶) در کتابی به وسیله انجمن زمینشناسان امریکا به چاپ رسید. دوره بازگشت زمینلرزههای تهران بسیار پیچیده است چون چندین گسل در کار هستند و نمیدانیم چه میزانی از تنش در هریک از آنها انباشته است. آنچه روشن است، دوره بازگشت ۱۵۰ - ۲۰۰ ساله گزارش شده از تهران هیچگونه پایه و بنیاد دانشی ندارد.
یکی از همکاران شما در مقاله دیگری در تمبلور نوشته است که یک ساعت پیش از زلزله اصلی غرب ایران، یک پیشلرزه رخ داده بود. آیا میتوان برای تعیین حجم زلزله و خسارت ناشی از آن به پیشلرزهها تکیه کرد؟
-
۴۳ دقیقه پیش از لرزه بنیادی باختر ایران، پیشلرزهای با بزرگی ۴.۵ ریشتر اتفاق افتاد. اگر شمار ایستگاههای لرزهشناسی ایران در حد کالیفرنیا بود و گروهی کارشناس آزموده به بررسی پیشلرزهها مشغول بودند، شاید میشد این پیشلرزه را به عنوان پیشقراول زمینلرزه بنیادی شناخت و به مردم و دولت هشدار داد. ارزیابیِ بزرگی، ژرفا و کانون زمینلرزهها(با خطای کم) نیاز به ایستگاههای بیش تر لرزهشناسی و کارشناسان باتجربه و آزموده فراوان دارد؛ کاری که در کالیفرنیا و ژاپن انجام میشود. در این کشورها گروهی از کارشناسان تنها برای هشداردهی در این مراکز مشغول به کار هستند. ما نه کارشناس آزموده و باتجربه در سطح جهانی به اندازه کافی داریم و نه دستگاه های پیشرفته و مراکز لرزهنگاری در حد آن ها.
یعنی با توجه به امکانات ما، پیشلرزههایی که در مراکز لرزهنگاری ایران ثبت میشوند، قابل استناد نیستند؟
-
بله، هستند. دو موسسه لرزهنگاری ایران زمینلرزهها را کانونیابی و نتیجه کار را در تارنماهای خود منتشر میکنند. این کار در سازمان زمینشناسی امریکا هم انجام میشود. در این مراکز، رویداد زمینلرزه پس از ثبت و ارزیابی مرکز مختصات جغرافیایی در تارنماها منتشر میشود. ما گروههای آزموده کافی که روی تمامی لرزههای کوچک کار کنند، نداریم.
پسلرزههای زلزله روز یکشنبه چه قدر روی گسل های دیگر تاثیر گذاشت؟
-
در ساعت دو بامداد روز دوشنبه پسلرزهای با قدرت ۴.۵ ریشتر روی داد. این پسلرزه ویرانگر نبود اما در آینده امکان آن هست که باز هم اتفاق بیفتد. مگر آنکه بیش تر انرژی و تنش انباشته در گسلها که باعث جنبش آنها میشود، به وسیله زمینلرزه بزرگ ۷.۲ ریشتری روز یک شنبه آزاد شده باشد. پسلرزهای با بزرگی۵.۱ ریشتر در ساعت ۱۵و۳۳ به وقت گرینویچ در روز ۲۹ آبان بزرگترین پسلرزه این روز بوده است. آزاد شدن انرژی روی یک گسل روی میدهد اما این آزاد شدن تنش میتواند انرژی را به گسل مجاورش بیافزاید و باعث شود که با نزدیکی به نقطه شکست، جنبش در گسل مجاور ایجاد شود. این امکان همیشه وجود دارد. در صورت رویداد زمینلرزهای بزرگ روی گسل شمال تهران، میتواند بر چندین گسل مجاور تاثیر بگذارد و آنها را به جنبش وا دارد و سبب زلزله بزرگ و کوچک دیگری شود.
شب بیستم نوامبر هم در منطقه «مهران» ایلام پسلرزهای با قدرت ۵.۱ ریشتر اتفاق افتاد. مسوولان از مردم خواستند از خانههای خود خارج شوند. شما در صحبتهایتان به کالیفرنیا و ژاپن اشاره کردید؛ میان امکانات ما و این کشورهای پیشرفته چه قدر فاصله وجود دارد؟ آیا ایران به دنبال ارتقای وضعیت خود در زمینه زلزله و مواجهه با آن هست؟
-
هنگام رویداد این پسلرزه و پسلرزههای دیگر، مردم خانهای نداشتند که بیرون از آن به سر ببرند. اما درباره نکته دوم باید گفت که ما هیچ آموزش و درسی از زمینلرزههای ویرانگر گذشته چون رودبار و بم نگرفتهایم. زمینلرزههای هفته پیش، ویرانی و کشتار زمینلرزههای ویرانگر گذشته را به یاد میآورند. پس در سطح ژاپن، نیوزلند، شیلی، نیومکزیکو، کالیفرنیا و دیگر کشورهای پیشرفته از نظر تکنولوژی نیستیم. شناخت، یادگیری و آموختن و رهیافت کاهش خطر زمینلرزه و حفظ جان و مال مردم ایران، حتی در برنامههای کشورداری سردمداران وجود ندارد. من ۴۷ سال روی زمینلرزههای ایران پژوهش کرده ام. زمینلرزههای سده بیستم و بیست و یکم ایران تاکنون ویرانی و کشتاری که در پی داشتهاند، مشابه زمینلرزه ۱۰۸ سال پیش (۱۹۰۹) در پهنه درود و سیلاخور است؛ یعنی در درازنای ۱۰۸ سال، دولتها و حکومتهای ما هیچ درسی نگرفتهاند. از ابتدای سده بیستم، یعنی در ۱۱۷ سال گذشته تاکنون ۱۶۵ هزار ایرانی جان خود را در این زمینلرزهها از دست دادهاند. چنین فاجعهای هرگز در کشورهای پیشرفته نمی افتد. در این ۱۱۷ سال پیشرفتی در تقویت سازههای حیاتی و زیربنایی ایران ایجاد نشده است. آموزشگاهها و بیمارستانها همانند بیمارستان سرپل ذهاب و دیگر ساختمان هایی که تخریب شدند، مقاوم ساخته نشدهاند. آپارتمانهای تازهساز که به وسیله دولت و سپاه پاسداران به عنوان «مسکن مهر» در پهنه زمین لرزه هفته پیش ساخته شده بودند، به کلی ویران شدند در حالیکه ساختمانهای ۵۰ سال پیش ویران نشده اند. برای بالا بردن سود و کاهش هزینه ها، از مصالح نامرغوب استفاده می کنند و آپارتمانها بدون کاربرد آییننامه ساخته می شوند؛ یعنی خود دولت و سپاه آییننامه مقاوم سازی ساختمانها دربرابر زمینلرزه را که دولت در سال ۱۳۴۸ ابلاغ کرده است، رعایت نکرده اند. تنها در ۴۰ سال اخیر بیش از ۱۰۱ هزار نفر در ایران در پی زمینلرزه جان باختهاند. این نشانگر آن است که شهرداریها و نهادهای دولتی و سپاه و دیگران که در این ۴۰ سال روی کار بوده اند، از این زمینلرزهها درسی نگرفته و از آییننامه چشمپوشی کرده اند. مادامی که توجهی به این آیین نامه و کشتار انسانی و ویرانی ها نشود و برخوردی با فساد در حوزه ساخت و سازها رخ ندهد، با رشوهگیری و بالا بردن درآمد در این حوزه روبهرو هستیم. تمام ساکنان کشور بارها گذشته را خواهند آزمود. این در حالی است که مردم در خانههای نامقاوم و خطرناک در شهر و روستا به سر میبرند و دولتی ها، سپاهیان و روحانیون در قصرهای محکم خود.
به آییننامهای اشاره کردید که در پی زلزله بویینزهرا تصویب شد. حالا به گفته شما، نه فقط تهران، که همهجای ایران در خطر زلزله است. محتوای این آییننامه چیست که به روایت شما، دولت ها و نهادهای درگیر در امر ساخت و ساز تاکنون آن را نادیده گرفته اند. چه منفعتی در رعایت نکردن این آیین نامه هست؟
-
این آییننامه به وسیله «موسسه استاندارد» و دولت در سال ۱۳۴۸ تصویب و به تمامی ادارهها و دستگاههای ایران ابلاغ شد. بر اساس آن، شهرداریها موظف شدند برای اجرای این آیین نامه در طراحی، اجرا و نظارت، بر ساخت کلیه سازهها در سطح کشور نظارت کنند. در سال ۱۳۴۸ کارشناسان ایرانی، لرزهشناسان، مهندسان، آرشیتکتها و محاسبان سازهها با استفاده از الگوی آییننامه ساخت سازههای پادلرزهای امریکا، به ویژه کالیفرنیا، این آییننامه را نوشته و به تصویب دولت رساندند. اما فساد بسیار بالای مالی و اخلاقی در این حوزه سبب شده است که نظارت ساخت سازهها و کاربرد آییننامه پادلرزهای در ایران با رشوه خریداری شود و سازهها بدون توجه به آییننامه، با مصالح کمکیفیت ساخته و تحویل مردم داده شوند. این در حالی است که برخورد رسمی حکومت، کیش جبری یا تقدیرگرایی بوده است. درباره اینکه زمینلرزه اراده خدا است، حدیثهای بسیاری داریم. همین تقدیرگرایی در ۴۰ سال گذشته باعث شده است که کاری بنیادی در کاهش خطر زمینلرزه انجام نشود. از نخستین زمینلرزهای که در این ۴۰ سال اخیر رخ داده است، یعنی زمینلرزه رودبار با بیش از ۴۱ هزار کشته و ویرانی چهار شهر، در تمامی نطقها و اعلامیههای رسمی زمامدار امور، روحانیون، سپاه و حتی وزیر بهداشت با مدرک دکترای پزشکی، اصرار داشتند که زمینلرزه خشم خداوند برای تنبیه بندگان گناهکار است. توصیهها هم این بود که شما با نذر و نذروات و پوشاندن موهایتان به همراه پنج وعده نماز و دادن خمس و زکات، از گناه دوری کنید تا زمینلرزه روی ندهد. این گریزراهی است که سردمداران کشور و روحانیون برای آنکه به مردم پاسخگو نباشند، انتخاب کردهاند. در همه جای جهان، دولتها حافظ جان و مال شهروندان هستند اما امروز میبینیم ساختمانهای دولتی مثل مسکنهای مهر که بهوسیله دولت و سپاه طراحی و ساخته و تحویل مردم داده میشوند، در اثر زمینلرزه هفته گذشته ویران شدند و مردم را کشتند. در این سالها نه تنها با فساد مبارزه نشده بلکه فساد مالی و اخلاقی شدید در همه سطوح کشور گسترش یافته است. در این میان، تمامی نهادهای دولتی، نیروهای انتظامی، سپاه، بسیج، شرکتها و موسسههای مالی، سرمایهداران، سپاه، آستانهای قدس که طرحهای عمرانی کشور را انجام میدهند و بیش تر آن ها در اختیار سپاه است، در قبال فساد مالی، مردم را به کشتن دادهاند ولی به سودهای کلان خود میاندیشند و بدون توجه به آییننامه پادلرزهای کشور، از مصالح کمکیفیت استفاده و در طراحی، نظارت و ساخت، از رعایت مقرارات و به کارگیری سازههای پادلرزهای چشمپوشی میکنند. چرا این نهادهای دولتی و سپاه و دیگران از خودشان نپرسیدهاند به چه دلیل در ۱۱۷ سال گذشته، ۱۶۵ هزار ایرانی در زمینلرزهها کشته شده اند؟ به چه دلیل در ۴۰ سال گذشته بیش از ۱۰۱ هزار ایرانی در زمینلرزهها جان خود را از دست داده اند در حالیکه نیم سده از تصویب و ابلاغ این آییننامه میگذرد؟
نبود نظارتی که از آن صحبت میکنید، شامل مراکز لرزهنگاری ایران هم میشود؟ اطلاعرسانی این مراکز چه قدر دقیق است؟
-
در ایران، اندک موسسه های دولتی روی زمینلرزهها کار میکنند و مدیران آن ها از سوی وزارتخانهها و نهادهای بالادستی انتخاب میشوند. کار این موسسهها، ثبت زمینلرزه ها، بزرگی و شدت آن ها و کار پژوهشی است و نه اقدامات اجرایی. آنها نمیتوانند بر ساخت طرحهای کوچک و بزرگ عمرانی کشور نظارت کنند. این وظیفه شهرداریها و وزارت کشور است که به کار نظارت و اجرای سازهها بپردازند. ولی فساد مالی و اخلاقی غولپیکر و همهگیری جلوی این کار را گرفته است. خانه و کاشانه آدمی، زیستگاه و کانون گرم خانوادگی وی است، نه کشتارگاه و آرامگاه خانوادگی. از دیدگاه من، ابعاد گسترش بدبختی، درماندگی، بلاتکلیفی، بیخانمانی، گرسنگی و نبود بهداشت کامل برای بازماندگان زمینلرزهها در ایران همراه با دروغها و چشمپوشیهای دولت، دردناکتر از کشتار انسانی و ویرانی شهرها به هنگام رخ دادن زلزله است.
اما بعضی از همکاران شما در مورد نبود توانایی پیشبینی دقیق زلزله در ایران هشدار دادهاند. آیا ممکن است اطلاعات نادرستی درباره ایران یا دیگر جغرافیاها وجود داشته باشد؟
-
برای پیشبینی زمینلرزههای بزرگ، ابزارهایی در کشورهای پیشرفته ساخته شده است ولی پیشبینی زمان رویداد از چند ثانیه تجاوز نمیکند که این بستگی به فاصله کانون زمینلرزه تا دستگاهها دارد. نمونههای نخستین دستگاههایی که این پیشبینی را انجام میدهند، در نیومکزیکو وجود دارند. در این ابزار، از دو موج لرزهای «پی» (نخستین موج) و «اس» (دومین موج برشی) استفاده میشود. موج پی خرابی به همراه ندارد اما موج اس که ویرانکننده است، به فاصله چند ثانیه به دستگاه میرسد. این اندازهگیریها بستگی به فاصله کانون زمینلرزه از دستگاه دارد تا مشخص شود موج برشی که ویرانگر است، چه زمانی میرسد. در زمینلرزه نیومکزیکو، آژیرها به صدا درآمدند و از آنجایی که کانون زمینلرزه در اقیانوس آتلانتیک و خارج از شهر بود، فاصله زمانی باعث شد مسوولان بتوانند به مردم اخطار بدهند. البته فرض کنید این آژيرها در برجهای بلند تهران به صدا درآیند، آسانسورها از کار می افتند و تا مردم از طبقههای بالا به پایین برسند، زمینلرزه روی داده است. ما میتوانیم این دستگاههای پیشرفته هشداردهندههایی که در امریکا و ژاپن به کار گرفته شده اند را خریداری و نصب کرده و به کار ببریم. لازم نیست خودمان زمان و بودجه گذاشته و آن را از نوع اختراع کنیم؛ کاری که باهزینه زیاد در سالهای گذشته انجام شده است.
به نظر میرسد که زلزلهشناسان انتظار وقوع زلزلهای با قدرت ۷.۳ ریشتری را نداشتند و پیشبینی آنها زمینلرزهای با قدرت ۵.۵ ریشتر بوده است. چنین تفاوتی میان پیشبینی و واقعیت در زلزله شایع است یا باز هم به امکانات مربوط می شود؟
-
این اشاره را در رسانهها دیدم. من نامی از منبع این خبر نادرست نمیبرم که چه کسی این خبر را داده است. بزرگترین زمینلرزهای که در ۱۰۷ سال اخیر در کوههای زاگرس روی داده، زمینلرزه سال ۱۳۵۱ «کارزین» در ۱۴۰ کیلومتری جنوب - جنوب خاوری شیراز با بزرگی ۶.۹ ریشتر بوده است. در همین یک سده، دستگاههای لرزهنگار در خارج از ایران بزرگترین زمینلرزه کشور را با بزرگی ۷.۴ ریشتر نگاشتهاند. پس بزرگی ۵.۵ نادرست بوده است. با همین دانش میتوانستیم سازههای کشور در کنار کوههایزاگرس که زمینلرزه هفته پیش در آن روی داد را بر پایه بزرگی ۷.۲ ریشتر محاسبه، نظارت کرده و بسازیمتا اگر زمینلرزه بزرگتری روی دهد، باعث ویرانی کامل سازه و کشتار نشود و ساختمانهای ما همانند ساختمانهای کالیفرنیا، آسیب شدیدی نبینند. طراحی بر پایه آییننامه پادلرزهای، نظارت درست و کامل در ساخت سازهها و استفاده از مصالح ساختمانی استاندارد تنها راه نجات مردم ایران است که شوربختانه، دولت، سپاهیان و دیگر نهادهای دولتی در این زمینه کوتاهی و شانه از زیر بار مسوولیت حفظ جان و مال مردم به آسانی خالی کردهاند. این کار تنها زمانی در آینده روی خواهد داد که از فساد مالی و اخلاقی ویرانگر کنونی کشور به شدت جلوگیری شود. این فساد چون سرطانی کشنده، جان و دل ایرانیان را در چنگال خود فرو برده و همراه با فرهنگ چند هزار ساله و نام کشور در برابر جهان، به کشتن داده و میدهد. به جای برخورد جدی با فساد کاهش در خط زمینلرزه در کشور، روز ۲۹ آبان ۱۳۸۹ «حسین باقری»، معاون وقت وزیر کشور و رییس «سازمان مدیریت بحران کشور» در آن زمان، در نشست شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور از امضای تفاهمنامه با حوزه علمیه قم، مشهد، اصفهان و شیراز برای کاهش بلاهای طبیعی خبر داده بود. این مقام دولتی هیچ گونه اشارهای به اجرا و نظارت آییننامه پادلرزهای نکرد.
-
Temblor.net, Nov. 15, 2017. A personal cry by an Iranian-born earthquake scientist for a change in how Iran addresses its seismic risk and resilience. By Manuel Berberian.
-
Berberian, M, 1995 Master “Blind” thrust faults hidden under the Zagros folds: active basement tectonics and surface morphotectonics. Tectonophysics, 241, 193-224. DOI: 10.1016/0040-1951(94)00185-C.
Berberian, M, 2014. Earthquakes and Coseismic Surface Faulting on the Iranian Plateau; A Historical, Social, and Physical Approach. Elsevier, Developments in Earth Surface Processes, 17, 776p, ISBN: 978-0-444-63292-0.
(3).
بربریان و همکاران، ۱۳۶۴. پژوهش و بررسی ژرف نوزمینساخت، لرزهزمین ساخت و خطر زمینلرزه، گسلش در گستره تهران و پیرامون. پژوهش و بررسی لرزه زمینساخت ایرانزمین، بخش پنجم. سازمان زمینشناسی کشور، گزارش شماره ۵۶و ۳۱۶ رویه.
(4) Berberian, M and Yeats, R.S., 2016. Tehran: An Earthquake Time Bomb. In: Tectonic Evolution, Collision, and Seismicity of Southwest Asia: In Honor of Manuel Berberian’s Forty-Five Years of Research Contributions. Geological Society of America Special Paper 525, DOI: 10.1130/2016. 2525 (04).
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر