یکی از مهمترین فرازهای سخنرانی حسن روحانی در سازمان ملل و همینطور محوریت سوالهای خبرنگاران از او در کنفرانس خبری که پس از سخنرانیاش برگزار شد، مربوط به آینده برجام بود. اصرار آمریکا برای تغییر بخشهایی از برجام و پاسخ قاطع حسن روحانی که هیچگونه تغییری را ایران نخواهد پذیرفت، محور بحثهای درگرفته بوده است. تا به آنجا که فدریکا موگرینی هم پس از نشست برجام در سطح وزرای خارجه در سازمان ملل اعلام کرد که برجام به تصویب رسیده است و تغییری در آن ایجاد نخواهد شد.اما بسیاری معتقدند که اگر فشارها و تهدیدات علیه ایران افزایش پیدا کند، جمهوری اسلامی دوباره پای میز مذاکره خواهد نشست. ایران چه گزینههایی برای آینده برجام دارد؟ آیا مذاکرات ادامه پیدا خواهد کرد؟در همین خصوص با علیرضا نامورحقیقی، تحلیلگر امور سیاسی گفتوگویی کردیم که در ادامه متن کامل آن را میخوانید:
حسن روحانی در نشست مطبوعاتی پس از سخنرانیاش در سازمان ملل به صراحت اعلام کرد که از نظر ایران برجام به هیچوجه قابل تغییر نیست. برخی صحبتهای ایشان را در صحن سازمان ملل چنین تعبیر کرده بودند که او راه مذاکره را باز گذاشته است. به نظر شما آیا ایران در صورت افزایش فشارها، حاضر به تغییر برجام خواهد بود؟
- از نظر ایران قرارداد برجام امضا شده وبعد از دو سال مذاکره که کشورهای مختلف و سازمانهای بینالمللی در آن درگیر بودند، وکشورهای امضاکننده و نهادهای بین المللی ،تعهدات و مسئولیتهایی به عهده گرفته اند. ایران و قدرتهای بزرگ وظایفی را برعهده گرفتهاند و آنقدر این مساله مهم و با اهمیت بوده است که پرونده ایران بلافاصله بعد از امضای قرار داد شورای امنیت بسته شد. جالب توجه است که پرونده عراق ده سال پس از سقوط صدام در شورای امنیت بسته شد. اما این توافق حقوقی به گونه ای تنظیم شد که بلافاصله بعد از امضا قرار داد با صدور قعطنامه ای در شورای امنیت ایران را از لیست تحریمهای سازمان ملل خارج کردند. همچنین پرونده سیاسی ایران که مربوط به تخلف به سمت فعالیتهای نظامی بود و همین پرونده بود که سراغاز کشیده شدن پرونده ایران به شورای امنیت بود در آژانس به طور کلی بسته شد.
امریکاییها برای انجام این توافق همه نیروهای حرفه ای خود را بسیج کرده بود جدا از حقوقدانها ، اعضا سازمانهای اطلاعاتی و اعضا آژانس هسته ای آمریکا در این کار درگیر بودند که با توجه به تجربه کره شمالی تمام راههای گریزی که ایران میتوانست به سمت ساخت سلاح هستهای برود را ببندند،. نظارتی ویژه هم خارج از پروتکل آژانس بینالمللی بر ایران اعمال شد که خود آژانس میگوید که قویترین سیستم نظارتی را ایجاد کرده است که تا به حال بر هیچکشوری اعمال نشده است. پس ایران تمام این نظارتها را پذیرفته و وظایفش را قبول کرده است. اما در قبال آن، آمریکا در رابطه با امتیازاتی که باید به ایران میداد، کارشکنی کرد. به ویژه در مورد مسائل بانکی و مالی هنوز آمریکا مشکل ایجاد میکند و یا سرمایه کذاران اروپایی وآسیایی را غیر مستقیم تحت فشار قرار داده است . البته باید توجه داشت که ایران برخی موضوعات را هم باید مد نظر بگیرد و آن هم این بود د که برجام را نباید از مسایل دیگرمیان ایران و امریکا تفکیک کرد. ایران بلافاصله بعد از برجام میتوانست با آمریکا برای حل دیگر مسایل، وارد مذاکره شود. شاید اگر دولتی مثل دولت اوباما سر کار بود، ایران به همین سمت میرفت اما متاسفانه دولت ترامپ روند دیگری را پیش گرفته است به همین دلیل مسایل دیگر مانند مسایل موشکی و منازعات منطقهای برجام سایه انداختهاند.
موضع ایران درباره برجام مشخص است. هیچ امتیازی دیگری نخواهد داد. اگر مزیتهایی که ایران توانست از برجام بگیرد مثل مسایل نفتی، امکان استفاده از سسیستم مالی بین المللی و سرمایهگذاری خارجی با اختلال جدی مواجه نشود، قطعا همین روند ادامه خواهد داشت. اما اگر آمریکا بخواهد در این امور اختلال جدی ایجاد کند ، ممکن است ایران هم تصمیم دیگری بگیرد. اما در صورتیکه ایران، آمریکا و غرب مشکلاتشان را برای حل روی میز بگذارند و موضوع نحوه حل تحریمهای غیرهستهای باشد .ممکن است زمینه برای مذاکرات جدید ایجاد شود. ولی اگر صرفا در خصوص تعهدات پیشین، مسایل تازهای بر ایران تحمیل کنند و در مقابل هیچ امتیازی ندهند، قطعا ایران وارد مذاکره نخواهد شد.
:اما در حال حاضر وزیر امور خارجه آمریکا گفته است که اگر ایران حاضر به تغییر مفاد برجام نباشد، از آن خارج میشود.
- در حال حاضر آمریکاییها با بحران کره شمالی روبهرو هستند. ترامپ در همه موارد مواجهه با چالشهای سیاست خارحی روبرو شده است. او میخواست روابطش را با روسیه بهبود بخشد. آقای تیلرسون وزیر خارجه آمریکا از مدیر عاملی اکسون موبیل آمده بود که قرار داد قرارداد نفتی ۶۰۰ میلیارد دلاری را که بخاطر تحریم مسائل اکراین و تحریم روسیه ملغی شده بود را احیا کند. که نه تنها این امر صورت نگرفته که مناسبات با روسیه به خاطر دخالت روسیه در انتخابات، روابط دو کشور را در بدترین دوران پس از جنگ جهانی دوم قرار داده است. رابطه آمریکا با چین هم در مقایسه با دوران پس از نیکسون در بدترین حالت خود است. در خصوص رابطه با اروپا هم میتوان گفت که حتی بدتر از دوران جورج بوش است. ترامپ قرارداد پاریس و قرار داد ترانس پاسیفیک را لغو کرده است و در خصوص تعرفههای فولاد ونیز هزینه های دفاعی ناتو با اروپا مشکلات جدی دارد.
د رحوزه منطقهای هم شکاف میان آمریکا و ترکیه افزایش پیدا کرده است. عربستان نیز که سعی کرد روابط مستحکمی با ترامپ با امضا 480 میلیارد دلار قرار داد ایجاد کند . واحتمالا کارت سفید ترامپ در مواجهه با قطر را نیز داشتند . در حرکت همه جانبه خود علیه قطر با مشکل مواجه شدند. اگر بخواهم جمع بندی کنم میتوانم بگویم که کارنامه ترامپ شکست کامل در سیاست خارجی است. علاوه بر اینکه تغییراتی هم در شورای امنیت ملی آمریکا پیش آمده و اخراجهایی اتفاق افتاده که در تاریخ سیاست آمریکا بیسابقه است. آمریکا در پیشبرد سیاست خارجی جهانی با موانع جدی مواجه شده است . بعید میدانم در چنین وضعیتی، بعید است ترامپ از برجام خارج شود و احتمالاآن را به کنگره احاله خواهد داد . خصوصا تا وقتی که بحران کره شمالی حل نشده است، نه افکار عمومی، نه الیتها و نه حتی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و رسانههای اصلی، از او حمایت نخواهند کرد. بر فرض خروج آمریکا از برجام، به نظر نمیرسد بقیه کشورها و اتحادیه اروپا دنبالهروی او باشند. اما اگر ترامپ بخواهد مذاکره کند و تحریمهای غیرهستهای را بردارد، در آن صورت بلوکهای قدرت ایران طرفدار ادامه مذاکرات خواهند بود.
در چنین شرایطی به نظر شما گزینههای ایران برای آینده برجام چیست؟
- سیاست غنیسازی هستهای، سیاستی بود که چشمانداز روشنی نداشت وهزینه های آن بدرستی محاسبه نشده بود . به ویژه در دوران احمدینژاد هزینههای سنگینی براثر دیپلماسی اشتباه وی به ایران تحمیل شد. علاوه براین بر فرض نزدیکی اروپا به آمریکا، قطعا این مساله از سوی چین و روسیه مورد حمایت قرار نمیگیرد. در صورت افزایش شکاف میان آمریکا و ایران با توجه به شرایط کنونیسیاستهای جهانی ترامپ علیه چین وروسیه ،این دو کشور به ایران نزدیکتر خواهند شد و حتی ممکن است میان ایران و روسیه قرارداد دفاعی و امنیتی گسترده تری امضا شود. از سوی دیگردر صورت حمایت اروپا از ترامپ که شانس آن کم است ممکن است به غنیسازی 20 درصدی بازگردد ویا سانتریفیوژهای پیشرفتهتری را به کار گیرد. این مسایل میتواند ایران را در مسیر گسترده هستهای شدن قرار دهد. در آن صورت تنها گزینه آمریکا حمله نظامی خواهد بود که دستانش در آن بسته است. چراکه معادلات منطقهای و دفاعی تغییر کرده است. سیستمهای دفاعی و ضدهوایی ایران پیشرفته تر شده است. از طرفی برگهای برنده ایران در منطقه هم تغییر کرده است. در عینحال نباید فراموش کرد که دولت ترامپ با توجه به اقدامات این کشور فاقد صلاحیت اخلاقی در مورد مسئله خشونت در منطقه است . بیان ترامپ کاملا ریاکارانه است.
در طول این چند سال آمریکا و بریتانیا بیشترین سود را از به همریختگیهای منطقهای بردهاند. چندین تریلیون دلار سلاح فروختهاند. دخالتهای آنها در منطقه باعث شده است که دوران جدیدی ایجاد شود که هزینه آن را مردم اروپا میپردازند. مثل مسایل پناهندگان و خشونتهایی که اتفاق میفتد. در این مدت بیشترین سود را آمریکا با ایجاد دولتهای از هم گسیخته و در حال سقوط و ضبط پول آنها داشته است. در یک نمونه آمریکا ۲۵۰ میلیارد دلار از پول دولت لیبی وسیف الاسلام قذافی را ضبط کرده است و صحبتی هم از آن به میان نمیآید. با همین پول، ۲.۵ میلیارد تریلیون بانکهای امریکابه نسبت یک به ده به مشتریهایشان اعتبار دادهاند.آمریکا با وجودیکه سیاستهایش بیشترین پناهنده را ایجاد کرده، کمترین پناهجو را پذیرفته است و بیشتر آنها را به اروپا فرستاده است. ریاکاری ترامپ همینهاست.
ترامپ میگوید دولت جورج بوش بر مبنای یک دروغ یعنی حمله به عراق ۲ تریلیون دلار به اقتصاد آمریکا ضرر وارد کرده است. خودشان میگویند سیاست صدور دموکراسی اشتباه است. اما در سخنرانیاش در سازمان ملل باز هم همان حرفها را تکرار میکند. اینها نشانههایی از ریاکاری آمریکاست که مساله حقوق بشر برایش بیاهمیت است. تنها مساله سود و منفعت کمپانیهاست. از سوی دیگر، به گزارشهای سازمان ملل درباره یمن نگاه کنید که روزانه چندین نفر بر اثر وبا میمیرندو یا چگونه کل ساختار آن کشور با بمبارانهای هوایی از بین رفته است ولی ترامپ از اقدامها حمایت کرده و مسایل یمن را به ایران نسبت میدهد. در حالیکه میتوان نقش ایران در سوریه پررنگ است ، اما در گیریهای یمن ریشه های تاریخی دارد و بدون ایران ایجاد شده و بدون ایران هم ادامه خواهد داشت.در نطق ترامپ جریان کشتار و پاکسازی قومی در میانمار که امروز یکی از مهمترین معضل جامعه جهانی است جایی برای بیان نداشت .
همانطور که جان برمن و جیمز کلیپر دو مسوول برجسته سازمانهای اطلاعاتی آمریکا برای اولین درباره رییسجمهور کشورآمریکا گفتند که وی امنیت آمریکا را به خطر میاندازد، در سطح جهانی، ترامپ نیز امنیت بینالمللی را به خاطر ناپختگی و درک نادرستش از مسایل جهانی به خطر انداخته است. پس آخرین نفری که میتواند درباره ایران به عنوان خطری جهانی اظهارنظر کند، خود ترامپ است.
فکر میکنید در شرایط کنونی مهمترین اولویتهای ایران چیست؟
- ایران برای اینکه بتواند در روابط خارجی خود با چالشهای جدید مقابله کند با سه موضوع روبروست و انها را برای حل چالشهایش در اولویت قرار دهد . اول، حل تنشی که با عربستان ایجاد شده است. ایران بدون تنشزدایی با کشورهای عربی همسایهاش، راه دشواری در پیش خواهد داشت. اشتباهی که دولت روحانی در حفاظت از سفارت عربستان داشت، خسارت جبرانناپذیری به منافع ملی ایران وارد کرد. اگر ایران در منطقه با عربستان نزدیک شود، وضعییت معادلات تغییر جدی خواهد کرد . از طرفی، برجام برای اتحادیه اروپا با معاهدات معمولی فرق میکند. اتحادیه اروپا نمیتواند به راحتی از آن خارج شود. در فضای بینالمللی همه از این قرارداد حمایت میکنند. ایران با همسایگانش هم دوست است و چهار عضو شورای امنیت به آن نزدیک هستند. گزارشهای منتشره مطبوعاتی نشان میدهد که سازمان سیآیآی حاضر نیست گزارشی ارایه دهد که بیانگر تخلف ایران در حوزه برجام باشد. تمام این فاکتورها را که کنار هم بگذاریم، اگر ایران بتواند مسالهاش را با کشورهای همسایه و عربستان حل کند، لابی اسراییل نمیتواند به عربها نزدیک شود و ضعیف میشود. لابی کشورهای عربی هم در واشنگتن حامیانشان کاهش مییابند. اولویت بعدی موضع ایران در قبال حماس است. ایران باید ارزیابی اساسی اینباره داشته باشد. حماس کارت ایران نیست و هزینههایی که تا به حال برای آن داشته، بر باد رفته است. در اولین موقعیتی که حماس بعد از روی کار آمدن مرسی پیدا کرد و بامسئله سوریه ، به ایران پشت کرد. همین مساله نشان داد که ایران اشتباهی سرمایهگذاری کرده است. ایران میتواند بدون به رسمیت شناختن اسراییل بگوید که فعالیتهایش در خصوص اسراییل به جهان اسلام و جامعه جهانی مربوط است و متناسب با دیگر کشورها حرکت میکند. مثلا از طرح دو دولت که حتی خود فلسطینیها حمایت میکنند، پشتیبانی کند. این مساله بخشی از تبلیغات علیه ایران را خنثی میکند. سومین اولویت هم مساله سوریه است. ایران باید بتواند سریعتر در خصوص سوریه به یک توافق سیاسی برسد. وگرنه سوریه دائما هزینههای مادی بسیاری برای ایران ایجاد میکند. و مانند دامی خواهد شد که هزینه های دفاعی ایران را خواهد بلعید .
در چنین فضایی قطعا ر اینصورت تمام تلاشهای ترامپ به دیوارخواهد خورد و هیچ کار بنیادی نمی تواند علیه ایران انجام دهد . در مجموع، ترامپ مثل شعارهایش در حوزه داخلی که مبتنی بر کار کارشناسی و واقعیتهای بنیادی نیست، راه به جایی نمیبرد. ممکن است بتواند اختلالی ایجاد کند یا سنگاندازی در این مسیر انجام دهد اما در مجموع هیچ ضربه استراتژیکی به ایران وارد نخواهد کرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر