درست مثل یک پرنده با لباس بالدار از ارتفاع چهار هزارپایی پریده و لذت برده است در آسمان روسیه. او اولین زن ایرانی است که سقوط آزاد را با لباس بالدار(wing Suit) تجربه کرده. این بارِ اول نیست که عنوان «اولین» را از آن خود میکند؛ «فاطمه اکرمیِ» 24 ساله، اولین نفر در ایران است که رشته «سقوط آزاد»(Skydiving) را به شکل حرفهای دنبال کرده و در آسمان ایران پریده است. او هفته گذشته اولین دیگری را به نام خودش ثبت کرده؛ اولین زن ایرانی که با لباس بالدار پریده است.
فاطمه با انرژی یک ورزشکار حرفهای حرف می زند. محکم و بی وقفه سعی میکند در توضیحاتش، چیزی را از قلم نیاندازد. می گوید ورزش را از کودکی شروع کرده است: «از شش سالگی ژیمناستیک را شروع کردم فقط به این دلیل که یک سالن ژیمناستیک نزدیک خانه ما بود و پدر و مادرم هم دوست داشتند ورزش کنم. من را همان جا ثبتنام کردند.»
استعداد او مربیها را شگفت زده میکند و تمرینات حرفهای فاطمه در رشته ژیمناستیک آغاز میشود: «ابتدا در مسابقات قهرمانی شرکت کردم و قهرمان کشور شدم. بعد به تیم ملی ژیمناستیک راه یافتم.»
فاطمه 13 ساله بوده که عضو تیم ملی میشود: «در مسابقه همبستگی کشورهای اسلامی، یک مدال نقره و دو مدال طلا گرفتم.»
چندی بعد مصدومیت از ناحیه مچ پا او را مدتی از ورزش دور میکند: «مچ پای چپم از سه جا شکست و از یک جا در رفت. مفصل رشدم آسیب دیده بود. یکی از دکترها میگفت ممکن است حتی نتوانی بدوی!»
اما او کوتاه نمیآید. بعد از پنج ماه خانه نشینی، در مسابقات قهرمانی کشوری، نفر اول میشود: «اولین زنی بودم که حرکات نیم پشتک و دو پشتک را در حرکات زمینی اجرا کردم.»
در آخرین اردوی تیم ملی ژیمناستیک بانوان که سال 90 برگزار شد، قهرمان قهرمانان میشود: «بعد از آن، مسابقات ملی کم شد و بعد هم دیگر برگزار نشد.»
در رشته ژیمناستیک، مسابقات کم تری برای زنان از ۱۸سالگی به بعد برگزار میشود. برای همین برخی ورزشکاران حرفهای ژیمناستیک تغییر رشته میدهند: «مسابقات کم تر می شود. از طرفی، مثلا منِ ۶۵کیلویی را مربی زن ۵۷ کیلویی نمیتواند کنترل کند و باید مربی مرد داشته باشیم که چون چنین چیزی در ایران امکانپذیر نیست، دنبال رشتههای دیگر میروند.»
ورزشکاران حرفهای ژیمناستیک به سختی تمرین میکنند. دست و پایشان میشکند اما نه مسابقهای برایشان برگزار میشود و نه حقوق و مزایایی دارند: «در ۱۸سالگی باید به شغل و آینده فکر کنند. اغلب دنبال مربیگری میروند و یا وارد ورزشهایی مثل ووشو، دو و میدانی و کاراته میشوند.»
فاطمه چند رشته را امتحان کرده است اما هیچکدام نتوانستهاند برای او جای ژیمناستیک را بگیرند: «هنوز هم ژیمناستیک کار میکنم و عشق اول و آخرم این رشته است. دنبال رشتهای بودم که مثل ژیمناستیک برایم جذابیت داشته باشد. رفتم دو و میدانی و ووشو را امتحان کردم اما خسته کننده بودند. هیجان و تنوعی را که ژیمناستیک داشت، نداشتند.»
پنج سال پیش در راه برگشت از دانشگاه، دوستی به او پیشنهاد میدهد «پارکور» را امتحان کند. همان روز با دوستش به محل تمرین میرود: «چند تا حرکت امتحان کردم و در همان جلسه اول شاید پنج تکنیک پارکور انجام دادم.»
از این رشته خوشش میآید اما چند ماه بعد رشته هیجان انگیزتری به او پیشنهاد میشود؛ سقوط آزاد: «یکی از دوستانم اسکای دایوینگ را به من معرفی کرد. خودم در اینترنت جستوجو کردم و یک مدرسه اسکای دایوینگ در دوبی پیدا کردم. شروع به تحقیق کردم و دیدم میشود جا رزرو کرد و به این مدرسه رفت.»
چند وقت بعد او برای آموزش یک هفتهای راهی دوبی میشود: «در آن دوره، هشت نفر بودیم؛ من و هفت مرد. فقط من توانستم دوره را یک هفتهای تمام کنم.»
می گوید اولین مواجهه او با سقوط آزاد برایش جالب بوده است: «هیچ ایدهای از این که این رشته چیست و چه کار میکنند، نداشتم. کمی در مورد آن خوانده و یک سری ویدیو دیده بودم ولی از نزدیک آن را ندیده بودم. فضا مثبت بود و دیدم همه زن و مرد به راحتی میپرند و هیچ کس جز لبخند روی لب، عکس العمل دیگری ندارد. با خودم فکر کردم من هم یکی از آنها باشم و کار را شروع کردم.»
او بعد از همان دوره یک هفتهای، عاشق این رشته میشود. می گوید هر بار برای پریدن، به دوبی و روسیه سفر و در کلاسهای مختلف برای آموزش در سطوح حرفهای این رشته ثبتنام کرده است. دست آخر مدرکش را از «انجمن چتربازان امریکا» دریافت میکند اما دنبال راهی برای پریدن در کشورش میگردد؛ کاری که آسان نبوده است: «ماهیت این رشته نظامی است. در کشورهای دیگر، در کنار شاخه نظامی، شاخه شخصی هم به وجود آمده است اما در ایران هنوز نظامی است و پرشها به صورت نظامی انجام می شوند. حالا شما تصور کنید یک زن میان این همه مرد؛ همه هم نظامی. دفعه اول اطمینان نداشتند که بتوانم بپرم اما کم کم کمک کردند.»
فاطمه میخواسته راه را برای زنان دیگر باز کند:«همیشه با بهترین حجاب میرفتم و بهترین پرشها را انجام می دادم. در این پنج سال سعی کردم کم ترین خطا را داشته باشم که بتوانم کاری کنم که این پرشها برای زنان ممکن شود. الان پرش برگزار میشود و اجازه میدهند خانمها بپرند. پنج زن فعال هستند که میآیند و اجازه پرش پیدا میکنند. اما واقعا اولین بار سخت بود. من تنهای تنها بودم.»
فاطمه در «مردآباد» کرج، «کلاله» گلستان و «زیباکنار» گیلان پریده و شمار پرشهایش از آسمان روسیه و دوبی بیش تر از ۲۵۰بار است: «دوست داشتم لباس بالدار را امتحان کنم. برای این کار حداقل باید ۲۰۰پرش و تایید مربی را میداشتم. در این یک سال خیلی تلاش کردم تا به ۲۰۰ پرش برسم. این بار که روسیه رفتم، شرایط محیا شد و توانستم پریدن با لباس بالدار را شروع کنم.»
سقوط با لباس بالدار خطرناک تر از سقوط آزاد معمولی است: «یک مقوله جدایی است. خیلیها ممکن است هزار بار سقوط آزاد را تجربه کنند اما سقوط با لباس بالدار را هرگز. شما در این لباسِ تقریبا هایرودینامیک، حالت یک پرنده را پیدا میکنید و تقریبا مثل یک پرنده پرواز میکنید؛ آن هم با سرعت خیلی بیش تر از پرنده. همیشه در سرعتهای بالاتر، اتفاقهای خطرناک بیش تر پیش میآیند و امکان بروز حادثه بیش تر وجود دارد. از طرف دیگر، این لباس از مچ دست تا پهلو بسته است؛ یعنی یک بالی است که این ها را به هم وصل کرده و این بال باعث میشود مانورتان محدودتر بشود. در این وضعیت، زمانی که در خطر می افتید، امکان مانور محدودی برای نجات خود دارید.»
فاطمه اما از این تجربهاش به قدری راضی است که میخواهد تکرارش کند. میپرسیم موقع پریدن نمیترسی؟ صادقانه جواب میدهد: «همه آدمها ترس دارند. کسی که بگوید نمیترسم، دروغ گفته است. اما بعضی می دانند چه طور بر ترس غلبه و از آن استفاده مثبت کنند. من هم از ترس خود هیجان و آدرنالین میگیرم. هر پرشی هم برایم هیجان نداشته باشد، اصلا انجامش نمیدهم.»
فاطمه امسال سال پرباری را ازسر گذرانده و به آروزیش برای پریدن با لباس بالدار رسیده و مدرک مربی گری پارکور را از فدراسیون جهانی پارکور دریافت کرده است. اما یک تصمیم مهم دیگر هم گرفته است: «رشته تحصیلی من کامپیوتر سخت افزار است. لیسانس قبول شدم اما تا کاردانی خواندهام و حالا میخواهم برای کارشناسی سراغ تربیت بدنی بروم؛ همان رشتهای که از اول باید انتخاب میکردم.»
فاطمه در اینستاگرام به شدت فعال است. بیش تر از 11 هزار نفر صفحه او را دنبال میکنند و عکس و فیلمهایش را از سقوط های آزاد، حرکات پارکور و ژیمناستیک به اشتراک میگذارد. وجه مشترک همه عکسها، لبخند او هنگام پایین آمدن یا اجرای یک حرکت ورزشی است؛ لبخند به موفقیت، به زندگی.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر