مهرداد شفیع پور، شهروند خبرنگار
افت تکواندو مشهودترین اتفاق در ورزش ایران است؛ رشته ای که از سال 2005 همواره در مسابقات جهانی عناوین اول و دوم را به دست می آورد، این بار نه تنها روی این دو سکو قرار نگرفت که دقیقا پس از 10 سال و برای اولین بار، بدون حتی یک مدال طلا از رقابت های جهانی 2017 به ایران بازگشت.
داستان تکواندو در ایران، روایت خانه ای شده که پدرخوانده، یک به یک فرزندانش را بیرون می اندازد؛ فرزندانی مانند «رضا مهماندوست»، «میلاد بیگی» و «بیژن مقانلو».
رییس فدراسیون تکواندو را تا حدودی می شناسیم؛ «محمدرضا پولادگر». همان روحانی تحصیل کرده در قم با 17 سال سابقه ریاست بی وقفه در فدراسیون تکواندو. پیش از آن که رییس شود، چهار سال به عنوان نایب رییس فدراسیون حضور داشت. از سال 1363 خورشیدی هم رییس هیات تکواندو استان قم بود. پولادگر دانش آموخته حوزه علمیه قم و شاغل در دفتر برنامه ریزیِ سازمان تبلیغات اسلامی است.
پولادگر سال 1375 به درخواست «مختار كلانتری» به تهران رفت. کلانتری در آن زمان رییس فدراسیون تکواندو بود و با حکم او، ابتدا نایب رییس این فدراسیون شد و بعد با حمایت خود کلانتری، پست ریاست مادام العمر این رشته ورزشی را به دست آورد.
کلانتری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان مهاباد در سال 59 خورشیدی بود اما یک سال بعد به ریاست مسوول دفتری فرماندهی کل سپاه پاسداران رسید. دو سال بعد پایه های آشنایی او و پولادگر هم ریخته شد.
مختار کلانتری از سال های پس از جنگ، دنبال مدیریت ورزشی نبود. این را محمدرضا پولادگر به خوبی می دانست. برای همین سعی کرد در ابتدای دهه 70 به او نزدیک شود. کلانتری پس از جنگ سراغ پست هایی رفت که بیش تر جنبه های سیاسی و به ویژه اقتصادی داشتند؛ پست هایی مانند مسوول حفاظت بیت آیت الله خمینی، جانشین فرمانده کل کمیته انقلاب اسلامی، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور، دبیر شورای امنیت کشور، فرمانده کل کمیته انقلاب اسلامی، قائم مقام سرپرست «بنیاد 15 خرداد» و مدیر امور صنایع همان بنیاد. مدیرعاملی سازمان اقتصادی «کوثر» و معاونت وزارت راه در دولت خاتمی نیز از جمله سمت های دیگر او بوده است.
در این سیاهه، ریاست فدراسیون تکواندو چندان برایش جذاب نبود. پس وقتی دوست و هم رکاب قدیمی را مُصر برای حضور در این فدراسیون دید، دستش را گرفت و به تهران آورد.
پولادگر همچنان رییس فدراسیون است؛ فدراسیونی که جهشی چشمگیر در دهه 80 داشت و در دهه 90 آرام آرام سقوطش را آغاز کرد. ابتدا بخشی از دلایل این سقوط در جدایی رضا مهماندوست، سرمربی سابق تیم ملی تکواندو ایران و مربی کنونی تیم ملی آذربایجان دیده شد. اما شاید دلایل کمی پیچیده تر باشند.
مسابقات قرآن و تکواندو
محمدرضا پولادگر قاعده بازی در مدیریت ورزش ایران را آموخته است؛ به هیچ دولتی متصل نیست تا وزرای ورزش آن ها، او را تغییر دهند. خودش می گوید ریسمانش را به بالاترین اتاق ها و نهادها وصل کرده است. در فدراسیون تکواندو او را نزدیک به بیت رهبری می دانند. نقش پولادگر به عنوان یک روحانی که لباس روحانیت از تن درآورده هم در قدرت گرفتن های روز افزونش بی تاثیر نبوده است.
او ابداعات تازه ای در رشته ورزشی تکواندو داشته است. تکواندو ورزشی تلفیقی از هنرهای رزمی «اوکیناوایی» کاراته، هنرهای رزمی چینی و هنرهای رزمی سنتی کرهای همچون «تکیون» و «سوباک» است که پس از جنگ جهانی دوم به نام کره جنوبی ثبت شد. هرگونه تغییری در سبک های اجرایی آن ممنوع است و باید به تایید فدراسیون جهانی تکواندو و همین طور ورزش ملی کره جنوبی برسد. اما پولادگر موفق شد طی دو سال اخیر (دقیقا دو سالی که تکواندو ایران در المپیک ریو و رقابت های جهانی کره جنوبی بدون یک مدال طلا ماند)، سبک جدیدی در تکواندو ابداع کند؛ رقابت های تلفیقی تکواندو و قرائت قرآن.
تیرماه سال 94 خورشیدی، هیات تکواندو استان قم خبر از برگزاری نخستین دوره رقابت های آزاد کشوری تلفیقی قرآن و تکواندو را داد. دی ماه سال بعد روابط عمومی فدراسیون تکواندو ایران در بیانیه ای اعلام کرد که این مسابقات در تمامی رده های سنی کشور به مدت دو روز در تهران برگزار خواهند شد.
فدراسیون قاعده برگزاری مسابقات تلفیقی تکواندو و قرآن را این گونه توضیح داد: «در اين رقابتها، رده سنی كم تر از 14 سال در بخش حفظ قرآن بايد 20 سوره از جزء 30 را حفظ بوده و فرمهای 2 و 4 پومسه را اجرا کنند و همچنين در بخش قرائت (صوت و لحن) نيز يك سوره اختياری از جزء 30 قرآن را قرائت كرده و به اجرای فرمهای 4 و 6 پومسه بپردازند. در رده سنی 15 تا 17 سال، حفظ يك جز اختياری از قرآن و اجرای فرمهای 4 و 6 پومسه انجام میشود و در بخش قرائت سوره مباركه الشوری و الصف، اجرای فرمهای 4 و 6 پومسه پی گيری میگردد. همچنين پومسهروهای رده سنی 18 تا 30 سال نيز میبايست يك جزء از قرآن را به صورت اختياری حفظ نموده و به اجرای فرمهای 6 و 8 بپردازند و در بخش قرائت نيز سورههای مباركه آل عمران و الاعراف و فرمهای 6 و 8 پومسه را اجرا نمایند.»
سبک جدید بیش از آن که جنبه پرورشی برای بازیکنان تیم ملی تکواندو داشته باشد، سند سازی هایی بود برای فدراسیون محمدرضا پولادگر که شاید بتواند از آن برای بقای خودش استفاده کند. میهمانان ویژه این رقابت ها بیش تر مقامات لشکری و نمایندگان دفترهای مراجع تقلید در ایران بودند.
کم تر کسی حقی برای نقد این رقابت ها یا حتی پرسش در مورد این که اصول برگزاری چنین مسابقاتی چیست، پیدا کرد. تکواندوکارها ابتدا حرکات رزمی خود را اجرا می کردند، سپس در بخش حفظ یا ترتیل قرآن آزمایش می شدند. هزینه برگزاری این مسابقات برای فدراسیون تکواندو اهمیتی نداشت؛ برعکسِ دستمزدی که قرار بود به رضا مهماندوست، سرمربی تیم ملی ایران پرداخت شود و البته هرگز پرداخت نشد.
داستان تلخ رضا
داستان رضا مهماندوست تکراری و آزار دهنده است. بازخوانی آن فقط بخشی از مدیریت محمدرضا پولادگر را عیان می کند. روز هفدهم مهرماه سال 90 «ایسنا» نوشت: «رضا مهماندوست، سرمربی تیم ملی تکواندو که پرافتخارترین مربی این رشته در ایران محسوب میشود، به دلیل آن چه که نامهربانی مسوولان فدراسیون تکواندو خواند، از سمت خود استعفا کرد.»
این خبرگزاری گزارش داده بود که بنا به تصویب کمیته ملی المپیک، قرار بود از فروردین سال 90 به مهماندوست به عنوان سرمربی داخلی، ماهیانه مبلغ پنج میلیون تومان از سوی کمیته پرداخت شود اما فدراسیون تکواندو دستمزدی که از سوی فدراسیون به این مربی پرداخت میشد را قطع و اعلام کرد که مانند سایر فدراسیونها، فقط حقوق تعیین شده از سوی کمیته المپیک به این مربی پرداخت خواهد شد.
پولادگر در یک مناظره تلفنی تلویزیونی در روز نوزدهم مهرماه سال 90، (یعنی دو روز بعد از استعفای مهماندوست)، وقتی مهماندوست به او گفت که چرا «غلامحسن ذوالقدر»، رییس سازمان تیم های ملی تکواندو توانسته است حقوق او را تغییر دهد، گفت: «این مسایل به شما مربوط نیست!»
همان روز سرمربی مستعفی گفت: «واقعا باید بروم سینه قبرستان و در قبر بخوابم تا باور کنید مشکل مالی دارم؟»
آن روزها فرزند مهماندوست به شدت بیمار بود. رضا بارها گفت که به این پول برای درمان فرزندش نیاز دارد. دی ماه سال 1390 خورشیدی، پس از استعفایش به روزنامه «خبرورزشی» گفته بود که تن بیمار فرزندش را به دوش می کشد و از پله های بیمارستان بالا و پایین می رود. روز بیست و سوم بهمن ماه سال 1391 پسر 12 ساله مهماندوست که از بدو تولد با یک بیماری نادر آنزیمی دست و پنجه نرم میکرد، چشم از دنیا بست.
رضا پس از فوت فرزند، بارش را بست و به آذربایجان رفت و سرمربی تیم ملی آذربایجان شد. با تیم ملی آذربایجان بارها نماینده های تکواندو ایران را در رقابت های جهانی و المپیک شکست داد. پس از المپیک ریو، «الهام علی اف»، رییس جمهوری آذربایجان بالاترین نشان دولتی این کشور را به رضا مهماندوست، سرمربی ایرانی تیم ملی تکواندو این کشور اهدا کرد. اما محمدرضا پولادگر، رییس فدراسیون ایران به رضا لقب «مزدور» داد.
کسی که به مهماندوست لقب مزدور داده بود، ماهیانه از فدراسیون تکواندو، حوزه علمیه قم و دفتر برنامه ریزیِ سازمان تبلیغات اسلامی حقوق دریافت می کند اما حقوقی که برای این مربی مصوب شده بود را پرداخت نمی کرد. رضا مهماندوست جانباز جنگ ایران و عراق است.
کیمیا، قربانی آخر
پولادگر برای توجیه عملکرد سال های اخیر خود، به انتخاب سال گذشته یک سازمان ناشناخته اتکا می کند. اسفندماه سال 95، «سازمان قهرمانان ملی ورزش ایران» اقدام به انتخاب بهترین مدیران ورزش کشور کرد. ابهامات اساسی در این انتخاب وجود داشت؛ مثلا «محمد دادکان» به عنوان رییس ورزش دانشگاه آزاد و سرهنگ «ابوالفضل خداقلی پور» به عنوان رییس بسیج ورزش کشور به عنوان بهترین مدیران باشگاهی کشور انتخاب شدند.
در بخش بهترین مدیران جهادی، ابهامات چشم گیرتر بود؛ «مهدی تاج» به عنوان رییس فدراسیون فوتبال ایران که اردیبهشت ماه سال قبل به عنوان رییس انتخاب شده بود، لوح افتخار گرفت. محمدرضا پولادگر هم به عنوان بهترین مدیر جهادی انتخاب شد. اما اصل انتخاب مدیر جهادی و این که معیارها برای انتخاب چه بودند، روشن نشد.
اردیبهشت ماه امسال، «رضا شجيع»، مسوول دبيرخانه «كميسيون فرهنگی ورزش و تربيت بدنی» و دبير شورای راهبردی وزارت ورزش و جوانان در بیانیه ای مدعی شد که سازمان قهرمانان ملی ورزش ایران یک نهاد جعلی و مبهم است. در بیانیه شجیع آمده است: «در مورد مجوز اين سازمان اطلاعات چندانی در دسترس نيست و اساسا اطلاق واژه "ملی" برای اين سازمان، تخلف آشكار است كه ضروری است اقدام عاجل از سوی مدعی العموم صورت گيرد. تنها مرجع ملی انتخاب و معرفی مديران نمونه ]ورزش[ كشور، وزارت ورزش و جوانان است و اين سازمان در صورتی كه مردم نهاد هم باشد، حق اطلاق واژه ملی را ندارد.»
اما یکی از اقدامات این مدیر جهادی نمونه در سال 96 را باید اعزام اجباری «کیمیا علیزاده»، دختر قهرمان تکواندو ایران به رقابت های جهانی کره جنوبی دانست. کیمیا که پس از رقابت های المپیک ریو پای خود را جراحی کرده بود، باید 10 ماه از تمرین و مسابقات دور می ماند اما فدراسیون تکواندو به اجبار و صرفا برای کسب مدال، او را به رقابت های جهانی اعزام کرد.
کیمیا پیش از اعزام به رقابت ها هم مصدوم بود. دکتر «سارا جمهوری» که درمان دست علیزاده را به عهده داشته، به «ورزش سه» گفته است:«با آغاز تمرینات کیمیا علیزاده در اردیبهشت ماه، ضربه ای شدید به دست او خورد که باعث کبودی شد. در ابتدا آن قدر شدت جراحت بالا بود که ما فکر کردیم شکسته است اما این طور نبود و ما امیدوار به بهبودی بودیم. ولی رفته رفته درد و شدت کبودی بیش تر شد تا جایی که ما برای او آتلی تهیه کردیم تا با آن تمرین کند.»
پای کیمیا نیز که پس از رقابت های ریو جراحی شده بود، به دلیل عدم رعایت زمان استراحت، دوباره زیر تیغ رفت. حالا به گفته پزشکان، او باید یک سال دیگر از میادین دور باشد. دکتر «مجدالاسلامی»، پزشک جراح پای او به ورزش سه گفته است:«کیمیا علیزاده در دو ناحیه از زانو و مچ پای راست خود هم با جراحاتی جدی رو به رو بود که نیاز شدید به جراحی داشت. دو لیگامنت او آسیب جدی دیده است. قبل از این کیمیا با درمان، دردها را مهار کرده بود اما برای بهبودی، هرچه زودتر نیاز به جراحی داشت.»
کیمیا برای فدراسیون تکواندو ایران مدال نقره جهانی گرفت. اما ممکن بود برای همیشه از ورزش قهرمانی دور شود. فدراسیون تکواندو همچنان با مدیریت و ریاست محمدرضا پولادگر پیش می رود و ما را به یاد جمله ای از رضا مهماندوست، بهترین مربی تکواندو جهان (از نگاه و انتخاب فدراسیون جهانی تکواندو) می اندازد که گفته بود: «هر زمان این آقا رفت، من به کشورم برمی گردم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر