پدرام قائمی، شهروند خبرنگار
«علی کریمی» برای سومین بار اما واضحتر از قبل حمایت خود را از «حسن روحانی» در انتخابات ریاست جمهوری امسال اعلام کرد. اوپیشازاین هم در کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام خود از مردم خواسته بود در انتخابات شرکت کنند ولی این بار با انتشار تصویری از خود با استفاده از هشتگ «تا ۱۴۰۰ با روحانی» در صفحه اینستاگرامش، حمایت خویش را از این نامزد انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد.
کریمی در دنیای سیاست بازی نمیکند اما بیعلاقه هم به این فضا نیست. قرار بود یکی از اعضای لیست اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات شورای شهر تهران باشد ولی در فاصله کم تر از 10 روز پیش از اعلام این خبر، قید ورود به دنیای سیاست، دست کم تا امروز را زد.
او بازی در دنیای سیاست را چندان بلد نیست. زندگی کریمی چیزی است شبیه به بازی او در زمین فوتبال؛ حیرتانگیز اما غیرقابلپیشبینی. بارها به دعوت «عادل فردوسی پور» برای حضور در برنامه زنده تلویزیونی «90» جواب رد داده است. فقط یک بار، سه سال قبل حاضر شد در سالگرد تولدش مقابل دوربینی بنشیند که میخواست تصاویر او را برای سه روز بعد ضبط کند.
او بالای صفحه اینستاگرام خود برخلاف تمام بازیکنان و مربیان فوتبال نوشته است: «مدیربرنامه های من، ابوالفضل جلالی.» دلیل معرفی واضح مدیربرنامه هایش دو معنای متفاوت دارد؛ اول اینکه هنوز موفقیت خود در فوتبال را -به دلایلی نامعلوم- مدیون ابوالفضل جلالی میداند؛ کسی که اول بار پای علی را به امارات باز کرد. حتی بعدها که «مهرداد فاضلی» با پیشنهاد بوندسلیگایی ها سراغ کریمی رفت، باز ستاره او را به دفتر جلالی فرستاد.
دومین دلیل به سال ۱۳۸۰ برمیگردد؛ چهار ماه بعد از درگیری کریمی با «علی دایی» در سالن فوتسال «گیشا». او مقابل خبرنگاران «تماشاگران» نشست و محصول سه ساعت گفتوگو با این هفتهنامه، یکی از 10 مصاحبه جنجالی تاریخ ورزش ایران را رقم زد. گفته بود: «میگویند من خوششانس هستم. اگر خدا من را بغل کرده، پس حتماً علی دایی رو بوسیده.» در بخش دیگری از «امیر عابدینی»، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس انتقاد کرده و گفته بود: «خوشحالم که یک ریال از قرارداد من با فوتبال امارات به جیب عابدینی نرفت.»
به «علی پروین» هم کنایه زده و در بخشهایی از گفت و گویش حتی به فدراسیون فوتبال و «محسن صفایی فراهانی» تاخته بود. آن روزها علی فقط ۲۳ سال داشت. چهار سال قبل از آن در بازیهای «جام رمضان» کشف شده بود. یک سال بعد به پرسپولیس رفت و سال بعد با تیم ملی ایران، قهرمان بازیهای آسیایی بانکوک شد. اما همان سال داور ژاپنی را وسط زمین کتک زد و کنفدراسیون آسیا دو سال محرومش کرد. وقتی به فوتبال بازگشت، چشمهای «میروسلاو بلاژویچ»، سرمربی وقت فوتبال ایران روی او میخکوب شد. بلاژویچ اول باراو را در بازی پرسپولیس مقابل سایپا دید؛ روزی که کریمی دو گل زد. وقتی پا به توپ میشد یا وقتی از دایره مرکزی زمین دروازه «بهزادغلامپور» را باز کرد، بلاژویچ روی سکوها ایستاد و برایش کف زد.
سالها بعد (همین سه ماه قبل) «برانکو ایوانکوویچ» هم گفت در فوتبال ایران هرگز بازیکنی در تراز او نداشته است. «آری هان»، سرمربی تیم ملی چین که بعدها شد سرمربی پرسپولیس، پیش از بازی چین مقابل ایران در نیمهنهایی جام ملتهای آسیا به بازیکنانش گفته بود: «فقط او را عصبانی نکنید.» اینیک تعریف جامع از علی کریمی است. ابوالفضل جلالی سال ۸۰ فهمید که باید کریمی را از هر فضای متشنجی دور کرد. از سال ۱۳۸۰تا ۱۳۸۸ تمامی مصاحبههایی که از کریمی بهصورت نوشتاری در خبرگزاریها و روزنامههای ورزشی منتشر شدند، کلام خودش نبودند؛ همه به قلم ابوالفضل جلالی نگارش میشدند و در اختیار رسانهها قرار میگرفتند.
از رسانهها دورش کرد چون میدانست کریمی در هر فضایی، از زمین فوتبال گرفته تا تحریریه یک رسانه و حتی یک میهمانی خودمانی، زمانی که برافروخته شود، غیرقابلمهار است. در زمین، ویرانگرانه دریبل میزند و در تحریریهها بدون صافی حرف. او در بازی سیاست هم به همین حد رک بوده است. خردادماه سال ۱۳۸۴ محمد خاتمی برای اولین بار در طول هشت سال ریاست جمهوری خود حاضر شد سر تمرین تیم ملی ایران حاضر شود. قبل از بازی ایران و کره شمالی به کمپ تیمهای ملی رفت و با بازیکنان دیدار کرد. همان روز وعده داد که اگر سرنوشت ایران برای صعود به بازی با بحرین (۱۸ خردادماه) بکشد، قطعاً برای نخستین بار برای تماشای یکبازی ملی به ورزشگاه خواهد رفت. در آن تمرین، علی کریمی جزو صف اول استقبال کننده های خاتمی قرار داشت.
کم تر از یک سال بعد، محمود احمدی نژاد به تمرین تیم ملی رفت تا مثلاً به بازیکنان و مربیانی که داشتند برای جام جهانی آلمان آمادهمیشدند، روحیه دهد. علی کریمی در انتهای صف با احمدینژاد به سردی دست داد و در تمام طول مدتی که رییسجمهوری ایران داشت همراه با «محمد علیآبادی»، به «ابراهیم میرزاپور»، دروازهبان وقت تیم ملی پنالتی میزد، گوشهای دورتر روی چمن دراز کشیده بود.
تقابل کریمی با احمدینژاد سه سال بعد در انتخابی جام جهانی ۲۰۱۰ تکرار شد؛ باز برخوردی سرد از علی کریمی و نشستن در انتهای صف بازیکنان تیم ملی. او یکی از بازیکنانی بود که برای همراه شدن با موج مخالفان انتخابات سال ۸۸، در بازی ایران و کره جنوبی مچبند سبزبهدست خود بست؛ اتفاقی که بعدها باعث شد در دو مقطع زمانی برای حضور دوبارهاش در پرسپولیس دچار مشکلاتی شود.
مدیر برنامههایش به او گفته بود نامش در «لیست سیاه» حراست فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و جوانان قرارگرفته است.
اما با انتخاب دولت روحانی، تصویری از محمد خاتمی و «محمد دادکان» را در صفحه اینستاگرام خود قرار داد و پیشنهاد کرد که دادکانوزیر ورزش ایران شود. زیر عکس خود با همان ادبیات محاورهای نوشت: «بد نیست که به متن زیرِ پست هم یه کم توجه کنیم! بعضیا فکرمیکنن این عکس موضوع انشاءست و الان سر امتحان املاء و انشاء نشستن. نه عزیزان، انتخاب این عکس فقط به خاطر اون مدال لیاقتوشجاعت بود؛ همین.»
اشاره کریمی به نشان لیاقتی بود که محمد خاتمی بهپاس صعود ایران به جام جهانی فوتبال، کسب مقام قهرمانی فوتبال در بازیهای آسیایی «بوسان» و همینطور سوم شدن در جام ملتهای آسیا به سینه دادکان زد.
چندی بعد بهواسطه آلودگی هوای خوزستان، با «معصومه ابتکار» وارد جنگ در فضای مجازی شد اما در آستانه انتخابات و پسازآن که تیم انتخاباتی محمدباقر قالیباف از او دعوت کرد تا از شهردار تهران در انتخابات ریاست جمهوری دفاع کند، واضح نوشت که انتخابش حسن روحانی است.
کریمی اما حاضر نشد در ستاد انتخاباتی حسن روحانی حاضر شود و حتی در همایشهای او شرکت کند. دلیل آن همان دیواری است که بین خودش و فضای رسانهای کشیده است. توصیه مدیربرنامه های کریمی در دور شدن از صحن ستاد انتخاباتی روحانی هم در این تصمیم دخیل بوده است. او در همایشهای زنده، قابل پیشبینی نیست. اگر این روزها در اینستاگرام و کانال شخصی خود بهصورت مکرر از حسن روحانی حمایت میکند، محصول خشمی است که ستاد قالیباف ساخت. کریمی در نخستین بیانیه خود نوشته بود: «این را در جواب کسایی زدم که از کامنت من زیر پست دکتر سوءاستفاده کردن و میکنن.» در ادامه هم اعلام کرد رأی او، حسن روحانی خواهد بود.
تیم انتخاباتی نزدیک به محمدباقر قالیباف سه هفته پیش با انتشار انتقادات کریمی از وضعیت آبوهوای خوزستان زیر پست حسن روحانی، او را منتقد دولت خواندند. همین برای سرکش شدن «جادوگر» کفایت میکرد. بازی او در سیاست، شبیه همان نمایش وی در فوتبال است. کفایت میکند که برافروختهاش کنید. شاید اگر ابوالفضل جلالی کنارش نبود، در همایش حامیان روحانی در ورزشگاه «آزادی» هم شرکت میکرد، میکروفن بهدست میگرفت و میتاخت؛ درست مانند آن چه گاهوبیگاه در مورد علی دایی از او دیدهایم.
کریمی آمادگی دریبل زدن باحالتی برافروخته را دارد. واضحترین مثال آن، بازی ستارگان جهان و ستارههای فوتبال ایران در سال ۹۴ است. وقتی «ادگارد داویدز»، ستاره سابق فوتبال جهان با تکل خشن خود کریمی را برافروخت، تا پایان بازی بیش از 10 بار از کریمی دریبل خورد. کریمی بازی را رها کرد و فقط داویدز را دریبل زد. حالا شاید اگر در فضایی بازتر از این قرار بگیرد، در زمین حریفان روحانی پا به توپ شود؛ ولی این بار با کلماتش. دست کم به این خودشناسی رسیده است که تا آخرین لحظه خودش را دور نگه دارد.
اما این آخرین بازی کریمی برای انتخابات نیست. شاید منفعت شخصی مطالبه نکند اما طی روزهای آینده هم باز او را در حال تهییج هوادارانش برای حضور در انتخابات و حمایت از حسن روحانی خواهیم دید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر