محمد علی آهنگران از فعالان سیاسی اصلاح طلب است او از حامیان دولت روحانی است و معتقد است مهمترین مطالبه اصلاح طلبان در دولت بعدی هم رفع حصر است و در بین کاندیداها تنها کسی که دغدغه این موضوع را دارد، حسن روحانی است. آهنگران دکترای حقوق عمومی را از دانشگاه لوزان سوئیس گرفته و در حال حاضر مشغول پژوهش در حوزه فقه سیاسی و اجتماعی است. با او درباره نقطه ضعفهای و ناکامیهای دولت روحانی و انتخابات پیش رو صحبت کردهایم.
تا به حال صحبتها و استدلالهای کسانی که انتخابات را قبول ندارند و رای نمیدهند، شنیدهاید؟
در طول سالهای پس از انقلاب این ذهنیت که اساسا چرا باید رای دهیم وجود داشته. عمدتا کسانی که به طور کلی با انقلاب و جمهوری اسلامی مخالف هستند، جزو اولین کسانی هستند که رای نمیدهند چون به هر ترتیب جریان مخالف انقلاب و جمهوری اسلامی یکی از مهمترین شعارهایشان عدم شرکت مردم در انتخاباتیاس که جمهوری اسلامی برگزار میکند. بنابراین طبیعی است کسانی که با آنها همنظر هستند کم یا زیاد، اقلیت یا اکثریت، به طورکلی با حضور در انتخابات مخالفند. اما اینها به گمان من یک اقلیتی هستند و همه کسانی که این نظر را دارند که ما در انتخابات شرکت نمیکنیم اساسا مخالفتشان با اصل و اساس جمهوری اسلامی نیست، بسیاری از آنها معتقدند که رای دادن ما اثری ندارد و ما در نمایشی شرکت میکنیم که همهچیز از پیش تعیین شده است. نتایج روشن و مشخص است و ما فقط میآییم و هیزم این آتش میشویم و عروسک این خیمه شببازی میشویم پس رای نمیدهیم. عده دیگری میگویند ما رای دادیم اما چه اثری دیدیم؟ رای دادن هیچ نتیجهای نداشته و ما همان مشکلاتی را داریم که قبلا بوده. عده دیگری هم میگویند اساسا رئیس جمهور هیچ قدرتی ندارد، مثلا بیست درصد قدرت را بیشتر ندارد و همه چیز در اختیار رهبری است.
اگر بخواهید آنها را به رای دادن تشویق کنید چه پاسخهایی میدهید؟
من به کسانی که با اساس جمهوری اسلامی مخالف نیستند اما نسبت به این انتخابات یا انتخابات دیگر تردید دارند، پاسخ میدهم. به آنهایی که معتقدند این یک بازی از پیش تعیین شده است، باید بگویم نزدیک بیشتر از چهل انتخابات در جمهوری اسلامی برگزار شده، نشان دهنده این است که گاهی اوقات خواست حاکمیت محقق نشده یعنی آن جریانی که قدرت را در دست داشته، توان تاثیرگذاری بر آرا را داشته و میتوانسته انتخابات را مهندسی کند، شکست خورده، نمونه روشناش دوم خرداد 76 که آقای خاتمی با یک رای بالا و مشارکت بالا رئیس جمهور شد. برای آنهایی که معتقدند اساسا شرکت در انتخابات اثری ندارد، باید بگویم که نه تنها شرکت کردن در انتخابات خودمان روی زندگیمان اثر دارد بلکه در دنیای به هم پیوسته امروز شرکت واجدین شرایط کشورهای دیگر در انتخابات کشور خودشان هم روی سرنوشت ما تاثیر دارد، چطور است که رای آوردن ترامپ روی سرنوشت ما تاثیر میگذارد، رای فرانسویها روی سرنوشت ما تاثیر دارد، حتی رفراندم حضور در اتحادیه اروپا در انگلستان یا تغییر قانون اساسی ترکیه، روی سرنوشت ما اثر میگذارد آنوقت رای خودمان در داخل کشور تاثیری روی سرنوشت خودمان ندارد؟ قطعا تاثیر دارد. اثری که آمدن خاتمی در داخل کشور داشت، با اثر آمدن احمدی نژاد یا اثر امدن روحانی تفاوتی نداشته؟ اگر رای مردم در انتخابات 92 نبود، برجامی محقق نمیشد، صادرات نفت ما مشکلاش حل نمیشد یا نظام سلامت اصلاح نمیشد. درباره کسانی که میگویند اختیارات رئیس جمهور کم است و بیشترین اختیارات نزد رهبر است، باید بگویم من نقش و تاثیر رهبری در سیاستهای دولت را انکار نمیکنم اما نکتهای که میخواهم عرض کنم این است که نمیتوان گفت تمام قدرت در اختیار رهبر است و فقط اوست که جهتگیری دولتها را روشن میکند. مقایسه دولتهای خاتمی، احمدی نژاد و روحانی مشخص میکند که رهبری تعیینکننده صد درصدی نیست. ممکن است ارادهای داشته باشد بر اساس قانون و در سیاستهای کلان اما اصولا بخش بزرگی از این موضوع به نحوه تعامل رئیس جمهور با رهبری بر میگردد. اگر تعامل مطلوبی برقرار کنند قدرت و نفوذ رئیس جمهور بیشتر خو.اهد شد.
به عنوان کسی که در سال 92 هم از حامیان آقای روحانی بودید، اگر بخواهید صادقانه نقاط ضعف دولت تدبیر و امید را بازگو کنید، چه نکتههایی را عنوان میکنید؟
یکی از مهمترین ایرادهایی که مردم، نخبگان و حتی حامیان دولت بیان میکنند، ناکار آمدی دولت در بیان دستاوردهایش است، یعنی آنقدر که لازم بود دولت دستاوردها و خدماتش را با مردم در میان نگذاشت یا به عبارت دیگر بازوی اطلاعرسانی دولت بسیار ضعیف عمل کرد و آنچه ما امروز از دستاوردهای دولت میشنویم بیشتر به تلاشهای مردم مربوط است که از ظرفیت شبکههای اجتماعی به صورت خودجوش استفاده کردند. نکته دیگر این بود که یکی از ضرورتهای کشوردر سال 92 اصلاح ساختار اداری و کوچک سازی دولت و روی کار آوردن یک دولت با نشاط بود. اما دولت در اصلاح ساختار اداری کشور و نظام استخدامی ضعیف عمل کرد به هر ترتیب این نظام بروکراتیک و نظام اداری که هم به جهت تعدادی از مدیران و هم به جهت ساختار از دولت قبل هم به ارث مانده، این شائبه ر ا ایجاد کرده که دولت در برخی امور دچار تنبلی و سستی و رخوت است. یک بخشی به مدیران بر میگردد که برخی از دولت قبل به جای ماندهاند که مدیران قویای نبودهاند اما همچنان بر سر کار هستند که عمدتا در برخی موارد به خصوص در برخی سمتهای سیاسی با دولت تدبیر و امید همجهت نبودهاند. موارد دیگری هم درباره نقاط ضعف دولت وجود دارد که بخشی از ان به درون دولت مربوط نیست به تعامل دولت با نهادها و سازمانهای حاکمیتی و فرادولتی مربوط است در برخی موارد به خصوص در موضع سیاست داخلی دولت نتوانست انطور که انتظار میرفت با این نهادها تعامل داشته باشد و به وعدههایی که در سال 92 داد، جامه عمل بپوشاند.
حامیان دولت مانور زیادی روی مسائل سیاست خارجه و روابط بین الملل میدهند اما هیچکدام عنوان نمیکنند مشکلاتی که برای دوتابعیتیها در هنگام حضور در کشور خودشان ایران پیش آمد، روی وجه بین المللی ایران تاثیر داشته... همین الان که با شما صحبت میکنم چند نفر از آنها در زندانهای ایران هستند..
ایجاد مشکل برای دو تابعیتیهایی که به کشور آمدهاند و دستگیر شدهاند، تا آنجایی که من اطلاع دارم ابتکار عملاش دست دولت نبوده، نهادهای امنیتی خارج از کشور بر اساس پیشبینیهایی که میکردند و تحلیلهایی که داشتند، اقدام به برخورد با ایرانیان دو تابعیتی که وارد کشور میشدند،کردند پس این خارج از اختیار دولت بوده. آن ایرادی که در پاسخ به سوال قبل گفتم که دولت در تعامل با نهادهای امنیتی و حکومتی دولت آنچنان که باید و شاید درست عمل نکرده یکی از مصادیقاش حل مشکل ایرانیان دو تابعیتی و دستگیری آنها و موضوعات دیگر است. من نمیخواهم به این موضوع اشاره کنم و قضاوت کنم که این نهادها دنبال گرو کشی بودهاند و میخواستهاند دولت را تحت فشار قرار دهند اما دولت در نهایت در تعامل با نهادهای بیرونی خوب عمل نکرده و شما اثرش را در این مشکلات میبینید. امیدوارم رای قاطعی که دولت آقای دکتر روحانی در انتخابات پیشرو میگیرد کمک کند که دولت با قدرت بیشتری دست به تعامل بزند و روالی را در پیش بگیرد که این مشکلات برای ایرانیان دو تابیعتی پیش نیاید. مشخص است که این رفتارها، سیاست دولت، وزارت خارجه، اطلاعات و وزارت کشور نبود و مشخص است که دولت موافقتی با این برخوردها ندارد.
در مورد رفع حصر هم که مهمترین وعده انتخاباتی آقای روحانی بود، همین موضوع مطرح میشود. بسیاری میگویند آقای روحانی نتوانست به اصلی ترین وعدهاش عمل کند، چطور میتوان به دیگر وعدههای ایشان اعتماد کرد؟
ما باید در ابتدا روشن کنیم که دامنه اختیارات و تکالیف رئیس جمهور در چه چارچوبی است. آقای روحانی در زمینه سیاستهای داخلی وعدههایی دادند و مهمترین آنها مسئله رفع حصر و بازکردن گرههای باقی مانده از سال 88 بود، طبیعی بود که نیاز کشور است. آقای دکتر روحانی در واقع یک نیاز را شناسایی کردند و ضروری دانستندکه این نیاز برطرف شود و این گرهها باز شود. قصد و نیت ایشان از بیان این وعدهها در واقع این بود که تصور میکردند، هنگامی که بر کرسی ریاست جمهوری مینشینند و بر مسند قدرت تکیه میزنند، میتوانند از ابزارهای موجود و از نحوه تعاملی که میتوانند با رهبری و نهادهای امنیتی داشته باشند، استفاده کنند. تصور ایشان و تصور ما این بود که این رئیس جمهور است که میتواند این گره را باز کند و تنها اوست که این قدرت را دارد و میتواند نهادهای ذی ربط را مجاب کند و این مشکلات را حل کند اما پیچیده بودن مشکلات ساسیت داخلی بیش از آنچه تصور میشد، تو در تو بودن دالانهای قدرت در ساختار جمهوری اسلامی و تغییراتی که در دولت آقای احمدی نژاد به وجود آمده بود، باعث شد این وعده محقق نشود. آقای روحانی چه در مورد رفع حصر و چه در مورد ممنوع التصویری آقای خاتمی، تلاشهای مورد نظر را انجام دادهاند اما پیچیدگیهای سیاست داخلی توسط اقای روحانی محاسبه نشده بود. ما هم فکر نمیکردیم که این پیچیدگیها تداوم پیدا کند. یک بخشی هم به این برمیگردد که رای اقای روحانی رای نجومیای نبود که این قدرت را به ایشان بدهد که این گرهها را باز کند. من یقین دارم که مساله رفع حصر یکی از دغدغههای روزمره آقای دکتر روحانی است و اگر حل و فصل شود، میتواند یکی از افتخارات دولت آقای روحانی باشد. باز هم یکی از مطالبات ما در انتخابات اخیر بازکردن این گره و رفع حصر است با نگاهی به رقبای آقای روحانی هم متوجه میشویم تنها کسی که همچنان برای رفع حصر انگیزه، التزام ، تالم خاطر و علاقه دارد، فقط و فقط دکتر روحانی است نه آقای رئیسی که اساسا خودش از مسببین مساله حصر و مساله ممنوعالتصویری آقای خاتمی است و نه آقای قالیباف که ریشه در اردوگاه اصولگرایی دارد و نه بقیه کاندیداها که حضورشان شاید چندان جدی نباشد. بنابراین من باز هم به اقای روحانی رای میدهم و امیدوارم که بتوانند با رای قاطع گره مساله رفع حصر را باز کنند. ملت ایران هم محاسبه میکنند و متوجه میشوند چه موانعی پیش روی آقای روحانی بوده اما اخبار مطلوبی در این باره شنیدهایم و امیدواریم این گره هم در دوره بعد باز شود.
از آقای رئیسی و آقای قالیباف صحبت کردید، فکر میکنید این دو نفر رقبای قدرتمندی برای آقای روحانی هستند؟ البته این قابل انکار نیست که آقای رئیسی و آقای قالیباف نقاط قوتی دارند و هر دو تجربیاتی دارند اما من معتقدم حضور اینها حتی موجب رای بیشتر برای آقای روحانی میشود، توجه به سابقه آقای رئیسی در قوه قضائیه و در دستگاه قضایی، توجه به سابقه آقای قالیباف در شهرداری تهران به خصوص در موضوع حادثه پلاسکو و روش تبلیغاتیای که در این دوره برای ضربه زدن به دولت پیش گرفتهاند، باعث تقویت رای آقای روحانی میشود.به عقیده من این کاندیداها از روشهای غیر منصفانه برای تخریب دولت آقای روحانی استفاده میکنند. تخریب ممکن است در مواردی نتیجه بخش باشد اما نمیتواند علیالدوام نتیجهبخش باشد و مردم را دائما تحت تاثیر قرار دهد. آنچه مردم امروز در زندگی روزمره و در صحنه بین المللی میبینند چیزی نیست که آقای رئیسی و قالباف بتوانند در مقابل آن اقدام موثری انجام دهند ضمن این که مناظرات را هم پیش رو داریم و یقین دارم که آقای روحانی دست بالا در مناظرات خواهند داشت. در عین حال رقابت آقای رئیسی و قالیباف در داخل اردوگاه اصولگرایان موجب شکستن رای اصولگرایان خواهد شد که بخشی از آنها به آقای رئیسی رای میدهندو بخشی به آقای قالیباف.اما اصلاحطلبان و اعتدال گرایان بدون هیچ اختلافی پشت سر آقای روحانی ایستادهاند. حضور ارزشمند آقای دکتر جهانگیری که هم جهت با دولت است و از فرصت مناظرات و تبلیغات برای تبین کارهای دولت استفاده میکند، باعث میشود که آقای روحانی نسبت به رقبا دست بالا در تبلییغات حاضر شود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر