سیما در پانزده سالگی دیپلماش را گرفت و سردرگم میان شک و تردیدهایش، روزی که از مقابل دکه روزنامهفروشی میگذشت دفترچه ثبتنام حوزه علمیه زنان را دید. او بدون آنکه با خانوادهاش یا دوستاناش مطرح کند که چه در سر دارد، برای امتحان ورودی ثبتنام کرد و در مصاحبه هم قبول شد. اگرچه به روایت خودش اطلاعات مذهبی متوسطی داشت. او ۵ سال در حوزه علمیه مشهد تحصیل کرد تا بتواند مدرک سطح یک حوزه را بگیرد. هرچند میگوید بعد از دو سال تحصیل، شک و تردیدهایش بیشتر شد و کاملا دین را کنار گذاشت اما برای دریافت مدرک، تحصیل در حوزه را ادامه داد. او بعدها در رشتههای خبرنگاری و مستندسازی ادمه تحصیل داد.
زنان در حوزههای علمیه میتوانند تا ۱۵ سال تحصیل کنند؛ یعنی هر ۵ سال مدرک یک سطح را میگیرند تا در نهایت سه سطح را بگذرانند و از داشتن مرجع تقلید بینیاز شوند. البته زنان نمیتوانند به دلیل جنسیتشان، مرجع تقلید شوند. از همینروی، آنها به تدریس مشغول میشوند؛ چه در دانشگاه و چه در حوزههای علمیه. البته این زنان پس از فارغالتحصیلی سطح یک حوزه میتوانند در دفترخانههای ثبت طلاق و ازدواج، سردفتر شوند. حالا به گفته رضا اسکندری، معاون فرهنگی و تبلیغی حوزههای علمیه زنان، قرار است صد رشته تحصیلی برای این زنان ایجاد شود تا بتوانند در تبلیغات و «هدایت جامعه» نقش داشته باشند.
برخی از حوزههای علمیه زنان از این مساله اظهار بیاطلاعی کردهاند چراکه دستورالعملی به آنها ابلاغ نشده است و برخی هم این اقدام را «غیرعملی» ارزیابی کردهاند.
سیما یکی از این زنان است که از شنیدن خبر ایجاد صد رشته تبلیغاتی، ابراز تعجب کرد. به گفته او هیچ واحد درسی به عنوان «تبلیغات» برای زنان وجود ندارد. بلکه تنها رشته تبلیغاتی، آمادگی برای مبلغ شدن است؛ یعنی فراگیری زبان و تمرکز بر روشهای اقناع. به گفته او «تبلیغ، اولین و پیشپا افتادهترین مسالهای است که در حوزه به دلیل جلسات زیاد مباحثه فرا میگیرید. افراد تواناییهای سخنوریشان را تقویت میکنند اما حتی برخی از طلبهها هم علاقهای به برگزاری این جلسات ندارند. در این جلسات بیشتر به زنان احکام و چگونگی رفتار با همسر خصوصا از روی رسالهها آموزش داده میشود.»
به گفته او، طلبهها با گذراندن درس «اعتقادات» و فراگیری اصول دین، در کنار فراگیری «تحریر الوسیله» آیتالله خمینی به زبانهای عربی و فارسی و تمرین سخنوری در جلسات مباحثه «این قابلیت را پیدا میکنند که زمان اظهارنظر درباره خدا، احکام، مذهب و هر مورد دیگری، ابزارهای آمادهای برای اقناع در اختیار داشته باشند. این یعنی توانایی تبلیغ. اصلا داشتن واحدی به اسم تبلیغات لوث است. چون بسیاری از زنان به این دلیل به حوزه میپیوندند که آنجا را مذهبیترین پایگاهی میدانند که میتوانند به اطلاعات درست دینی دسترسی پیدا کنند.»
بنا به دین اسلام، پذیرفتن ۵ اصل این مذهب با عقل امکانپذیر است یعنی در این اصول هیچ تقلیدی جایز نیست. برای همین در درس «اعتقادات» طلبهها یاد میگیرند که چطور با عقل و منطق شک کنند، برای شکهایشان پاسخی بیابند و در نهایت حضور خدا را اثبات کنند. درسهای دیگر مثل قرآنشناسی و تفسیر هم از دیگر اصول تحصیل در حوزههای علمیه است. طلبهها بایستی سورهها و آیاتی را به تفصیل و با جزییات فراگیرند که قرار است در بحثهای روزمره مورد استفاده قرار دهند. به عنوان نمونه درس دیگر آنها حدیثشناسی برای تفکیک میان احادیث واقعی و جعلی است. در عینحال دروسی مثل فلسفه و منطق که عمیقتر و سختتر است نیز آموزش داده میشود.
در کنار این درسها، زنان طلبه نیز مانند مردان زبان عربی فرا میگیرند و هر ساله خصوصا در ماههای محرم و رمضان گروهی از آنها به عنوان مبلغ به سفرهای مذهبی مثل حج واجب میروند تا با استفاده از ابزار زبان، برای شیعه شدن مسلمانان دیگر، تبلیغ کنند: «اما به این شکل نیست که به آنها ترفندهای تبلیغاتی آموزش دهند. حتی گفتن افزودن صد رشته هم خندهدار است و هم به پروپاگاندا میماند، چون به هر حال حوزه، مخصوص علوم قدیمه است و اصلا نمیتواند این همه شاخه داشته باشد.»
از طرفی زنان در حوزههای علمیه با محدودیتهای دیگری هم مواجه هستند. به عنوان نمونه کلاسهای آنها از ۸ صبح تا ۲ بعد از ظهر برگزار میشود تا اگر ازدواج کردهاند، به خانه و همسر و فرزندشان رسیدگی کنند. البته تمامی حوزههای علمیه زنان خوابگاه دارد؛ خصوصا برای زنانی که از شهرستانها یا دیگر کشورها برای تحصیل در حوزه، به ایران آمدهاند.
سیما روایت میکند که «آزاردهندهترین» مساله جنسیتی برای او، تفکیک میان مدرس و طلبهها است: «یکی از آزاردهندهترین تجربههای من در حوزه این بود که اگر استاد مرد قرار بود تدریس کند، سر کلاس پاراوان میگذاشتند. زنان پشت پرده مینشستند و استاد از طرف دیگر پرده صحبت میکرد. البته بعد از مدتی صداها را میشناخت و افراد را به اسم هم صدا میکرد. جدا از این تفکیک جنسیتی، تفکیک دیگری نبود، چراکه اصولا دین به تنهایی تفکیک جنسیتی است. از طرفی زنان طلبه دایما با همجنسهای خود سر و کار دارند و ارشاد و تبلیغاتشان هم برای زنان است.»
تحصیل در حوزه اما تجربههای متفاوتی هم برای سیما به همراه داشته است. تجربههایی که حس «همبستگی عاطفی» را در او و دیگر زنان طلبه برمیانگیخت: «ما از آیین و مناسک عمومی به دور هستیم. یعنی در خانواده همبستگی داریم اما وقتی قدم به خیابان میگذاریم، همه غریبهایم. اما در حوزه اینجور نیست. طلبهها و اساتید و مسوولان به هر دلیل و بهانهای آیینهای جمعی به راه میاندازند؛ از دعای عهد برای امام دوازدهم شیعیان تا جشنهای دهه شعبان و رویدادهای مذهبی. تصور کنید ۶۰۰ نفر با هم یک دعایی را بخوانند؛ با شکوه است. در این مناسک طلبهها به سراغ افراد آرامتر میروند تا آنها را هم در این حس همبستگی شریک کنند.»
پیوستن زنان به حوزههای علمیه از جمله دغدغههای بسیاری از مراجع تقلید و روحانیون اسلامی بوده است. به طوریکه آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۹ زنان طلبه را «آبروی انقلاب» توصیف کرده بود: «در مورد پدیده خواهران طلبه، خیلی پدیده عظیم و مبارکی است، هزاران عالم، پژوهشگر، فقیه و فیلسوف در حوزههای علمیه خواهران تربیت میشوند. حضور دانشمندان اسلامی زن در عرصههای مختلف - مثل حضور دانشمندان فرزانه و فهمیده دانشگاهی زن که متدین و متشرع هستند - اثرات بسیار عظیمی را در دنیا میگذارد، آبروست برای انقلاب.»
طبق گزارشهای منتشر شده در حال حاضر ۵۰۰ مدرسه علمیه مخصوص زنان وجود دارد و تعدادی دیگر نیز در حال احداث است. سیاستهای کلی حاکم بر این حوزهها طبق مصوبات شورای عالی حوزههای علمیه اعمال میشود. بنا به همین آمار در حال حاضر ۶۴ هزار و ۸۰۰ نفر در مقطع عمومی (سطح دو) و ۸ هزار و ۹۱۴ زن در مقطع عالی (سطح سه) مشغول به تحصیلاند. در پایگاه اطلاعرسانی حوزه، از جمله اهداف آموزشی «ازدواج به هنگام»، همسری شایسه» و «مادری دلسوز» بودن از جمله اولویتهای مهم زندگی زنان برشمرده شده است که تحصیلات حوزوی از حیث «مواد و متون و طول مدت تحصیل» طوری طراحی شده که به اولویتهای نقشهای تعریفشده اجتماعی برای زنان، صدمه وارد نشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر