«فریدون مجلسی» دیپلمات سابق و تحلیلگر روابط بینالملل ساکن تهران است. او در دهه 40 لیسانس علوم سیاسی را از «دانشگاه تهران» و فوق لیسانس مدیریت اداری خود را از «دانشگاه ملی» دریافت کرد و در آزمون وزارت امورخارجه پذیرفته شد و به عنوان کنسول سفارت ایران در امریکا، به واشنگتن رفت.
او یک بورس تحصیلی از دانشگاه «جورج تاون» میگیرد تا زبان بخواند اما در کنار زبان، واحدهای تاریخ امریکا را هم میگذراند و شروع به نوشتن تحلیل و گزارشهای مختصر سیاسی میکند و به سفیر ایران میدهد. نوشتن کم کم برای او تبدیل به یک عادت و شغل تمام عیار میشود و به عنوان دیپلمات به هر کشوری که میرود، نوشتن گزارش و تحلیل را رها نمیکند. خودش میگوید:«این کار در نهایت تبدیل به شغل تمام مدت بقیه زندگی من در وزارت امور خارجه شد و بعد هم به مطبوعات کشید که هنوز ادامه دارد.»
سال 51 به ایران برمیگردد و مامور دفتر نخست وزیر میشود و به جای «پرویز راجی» که نماینده نخست وزیر در وزارت امور خارجه بود، کار میکند و درکنارش دوباره درس میخواند؛ این بار فوق لیسانس علوم سیاسی.
چند سال بعد راهی بروکسل میشود تا دفتر نمایندگی ایران در اتحادیه اروپا را به ریاست «عبدالعلی جهانشاهی»، رییس پیشین «بانک مرکزی» راهاندازی کند اما سال 57 و در بحبوحه انقلاب دوباره به ایران برمیگردد و در واقعه گروگانگیری دیپلمات ها در جریان تسخیر سفارت امریکا، جزو مذاکره کنندگان ایرانی بوده است: «ولی یک باره در زمان وزارت "صادق قطبزاده"(وزیر امور خارجه دولت موقت)، بازخرید شدم؛ آن هم در شرایطی که شغل حساسی داشتم و دیپلمات ثابت در مذاکرات گروگانگیری بودم.»
فریدون مجلسی بعد از بازخرید شدن، سراغ ترجمه میرود و در عین حال، در مطبوعات ایران به عنوان تحلیلگر سیاسی حضور داشته است. او یکی از حامیان حسن روحانی است و این روزها بارها در یادداشتهایی، از مردم درخواست کرده است در انتخابات شرکت کنند. «ایرانوایر» از او پرسیده است:
شما در یادداشتهای اخیرتان مثل یادداشت روز گذشته در روزنامه «شرق» و یا یادداشت چند روز پیش روزنامه «آرمان»، مردم را تشویق کردهاید در انتخابات شرکت کنند.
من عضو هیچ جناحی نیستم و حقوق اجتماعی محدودی هم دارم اما تمام سعی خودم را کرده ام تا مردم را برای حضور در انتخابات و رای دادن تشویق کنم. به نظر من، این انتخابات بهترین فرصت است تا ملت ایران نشان دهد آیا آن طور که دشمنان آقای روحانی ادعا میکنند، خواهان جنگ است و یا این طور که آقای روحانی دنبالش را گرفته است، خواهان صلح. دلیل تشویق من به رای دادن این است که نشان دهم کفه کدام طرف سنگینتر است؛ کفه آشوب طلبی و جنگ طلبی یا کفه آرامش و توسعه و پیشرفت و تعامل بین المللی.
خیلی از کسانی که رای می دهند، معتقدند انتخابات ریاست جمهوری در ایران، انتخابات بین بد و بدتر است؛ اگر بد را انتخاب نکنی، بدتر جایگزین میشود. آیا همین مساله یکی از دلایل شما برای تشویق مردم به رای دادن است؟
این مساله یک ایراد اصولی است و به شورای نگهبان و نظارت استصوابی بر میگردد که اهانت به مردم است. اما در شرایط کنونی، من که به عنوان یک آدم مستقل میخواهم رای بدهم، اگر به روحانی رای ندهم، به چه کسی رای بدهم. اگر حتی این یک هزار و 700 نفری هم که برای انتخابات ثبتنام کرده بودند، همه تایید صلاحیت میشدند، باز هم در میانشان کسی نبود که مثل روحانی خودش را نشان و امتحان خود را پس داده باشد. ایشان برای اولین بار یک امتحان مثبت بینالمللی دادند. من تا قبل از دوران سید محمد خاتمی در انتخابات شرکت نکرده بودم اما به خاتمی رای دادم و بعد دیدم اوضاع مملکت عوض و عزاخانه تبدیل به مملکت شد. ولی بعد از خاتمی دوباره همه چیز تغییر کرد. سال 92 احساس کردم روحانی میتواند شرایط را بهتر کند، برای همین به او رای دادم و بسیار راضی هستم؛ هم به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و هم از لحاظ بینالمللی تغییرات ملموس بودند. در این مورد، انتخاب من، انتخاب بین بد و بدتر نیست و انتخاب واقعی است.
آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود روی «برجام» مانور میدهد و رقیبانش هم این توافق را به سخره میگیرند. شما از موافقان برجام بودید؛ آیا عموم مردم تاثیر برجام را روی زندگی خود دیدهاند؟
آقای روحانی نشان داده تعامل بینالمللی برایش مهم بوده است؛ فقط ادعایی نکرده و برود پی کارش. با همه کارشکنیها و به تعویق انداختن برجام، به هرحال ایشان کار خودشان را به خوبی نشان داد. در انتخابات قبلی، آقای روحانی حدود 52 درصد آرا را کسب کرد و رقیب جنگطلب ایشان که مانع توافق ایران و امریکا بود، خیلی کم تر رای آورد. ولی به هرحال، ادعایشان بیش تر است و بدون پشتوانه مردمی حرف میزنند. تبلیغات ضد دولت در ایران که توسط جناح مخالف انجام می شود، بسیار زیاد است. این جناح امکانات زیادی دارد مثل صداوسیما اما دولت فاقد هرگونه بلندگوی اختصاصی بر ای اطلاع رسانی است. بنابراین، تبلیغات جناح مخالف تا حدودی میتواند موفق باشد. البته من میخواهم از مردم ایران کمی گله بکنم. مردم ما یارانه دوست دارند و توقعات آن ها بالا است؛ دوست دارند بنزین مفت شود و برای نان و آب و... یارانه بگیرند، در صورتی که مفت خوری باید برچیده شود. مردم نمیدانند کسی که یارانه میداد، چه گونه بیمه را بالا برد. اگر مردم ما سری به بیمارستانها بزنند و خدمات را ببینند و هزینهها را با دولت قبل مقایسه کنند، متوجه تفاوتها میشوند. اگر بگویند تفاوتی نکرده است، واقعا قدرنشناسی میکنند یا غیرعقلانی حرف می زنند. عدهای هم معتقدند ما باید مثل کره شمالی بمب اتم داشته باشیم. خب، این عده اصلا متوجه خطر جنگ نبودهاند که ما را تهدید می کرد. به ما حمله میکردند و با خاک یکسان میشدیم. مهم ترین کار روحانی، دور کردن سایه جنگ از کشور بود.
تحلیلگران معتقدند که روحانی در سیاست خارجی گامهایی برداشته اما اتفاقات منفی هم در دوران او رخ داده است؛ مثل همین دستگیری دو تابعیتیها.
این هم یکی از برخوردهایی است که در برابر دولت روحانی انجام شده برای این که روابط خارجی را تخریب و اعتماد ایرانیان دو تابعیتی را سلب کنند. هم اکنون میلیونها ایرانی دو تابعیتی در خارج از ایران داریم. دستگیری شماری از آن ها و مزاحمتهایی که برای عدهای از آنها ایجاد کرده اند، باعث شده تعدادی از ایرانیان در فیس بوک انتقادهایی کنند یا پیش تر در تظاهراتی شرکت کرده بودند. آن ها به هم توصیه می کنند از رفتن به ایران خودداری کنند. مخالفان دولت با این رفتار، منتقدان را در شمار دشمنان قرار دادهاند و الان بسیاری از خانوادهها برای دیدار به یک کشور سوم مثل ترکیه، دوبی، ارمنستان و... میروند. از لحاظ روابط خارجی هم لطمه بسیار بدی وارد کرده است.
به غیر از موضوع دو تابعیتیها، فعالان حقوق بشری از دولت روحانی رضایت چندانی ندارند و معتقدند او در این زمینه نیز ناتوان بوده است. برخی هم حرف از تحریم انتخابات میزنند.
کنارهگیری و سکوت در واقع راه را برای دستیابی التهابانگیزان و تشنجآفرینان آسان میکند اما میتوان به بهبود امیدوار بود و تغییرات اندک اندک را تجربه کرد. تحریم کنندگان داخل کشور کسانی نیستند که آسیبهای حقوق بشری دیدهاند. فعالان حقوق بشر ترجیح میدهند شرایط بهبود پیدا کند و برای تغییر وضعیت تلاش میکنند و امیدوارند. آن ها اغلب برای کشور دل می سوزانند و این دلسوزی مانع از این است که با تحریم انتخابات، انتقام بگیرند. آنها از داخل ایران خبر دارند و میدانند تحریم نتیجه نمیدهد. من از مردم ایران، فعالان حقوق بشر و کسانی که امید به بهبودی اوضاع دارند، تمنا دارم با سکوت خود شرایط را برای دشمنان و کارشکنانی که مرتب جو را متشنج میکنند، آسان نکنند. شعارهای گروه مخالف دولت، تنش زا، ماجراجویانه و جنگ طلبانه است. اگر میخواهید فرزندان تان جنگ دیگری را تجربه نکنند، اگر میخواهید خانههایتان ویران نشود، اگر میخواهید با آرامش و احترام در دنیا رفت و آمد کنید، در انتخابات شرکت کنید و به روحانی رای بدهید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر