«سید احمدرضا احمدپور»، پژوهشگر دینی و فعال حقوق بشر و همچنین روحانی خلع لباس شده ای است که مدت های مدیدی را در زندان های مختلف ایران سپری کرده و بعد از آزادی به مدت دو سال نیز به شهرستان ایذه تبعید شد. او که از داوطلبان گروه لغو گام به گام اعدام است هم اکنون، به جز پرداختن به امور تحقیقی، سرش به وبلاگ نویسی در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی روز گرم است. «احمدپور» در مورد رد صلاحیت احمدی نژآد معتقد است که این اتفاق از همه مسیرهای موجود برای نظام کم هزینه تر بوده و به همین دلیل این شیوه را انتخاب کرده اند. او می گوید ورود احمدی نژآد به بازی انتخابات همان قدر حکم تف سربالا را داشته که رد یا تاییدش، زیان آور و ناشی از پلشتی و شلختگی سیاسی است.
بازتاب رد صلاحیت احمدی نژاد چه خواهد بود؟
به هر حال می توان ورود احمدینژاد و مهمتر از آن رد صلاحیتش، درحالی که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز است، را پدیدۀ انتخابات دانست. رد صلاحیتی که هم عملکرد هشت سالۀ دوران ریاست جمهوری اش و هم عملکرد حامیانش در رده های درجه یک حکومتی را زیر سوال جدی و عینی برده است. به نظرم رد صلاحیت احمدینژاد و چیدمان دو طیف «رییسی-قالیباف» در برابر «روحانی-جهانگیری»، نشانههای روشنی از بروز توفان و اتفاقاتی است که پیش و پس از انتخابات رخ خواهد داد. اما به نظرمیرسد نظام کاملا خود را آمادۀ مقابله با این اتفاقات کرده است.
با وجود رد صلاحیت آقای احمدی نژاد و حذف یکی از طرفین مثلث، آیا ما با یک انتخابات دو قطبی روبرو خواهیم بود؟
چینش «رییسی - قالیباف» در برابر «روحانی- جهانگیری» شاید بین دو طیف اصلاحطلب ها و اصولگرایان انشقاق ایجاد کند لکن این به معنای دوقطبیشدن نیست. با همه اینها انتخابات اردیبهشت با انتخابات دوره های قبل تفاوت هایی خواهد شد. شرایط رقابت پیش رو، تاکنون پیچیده بوده و احتمال میدهم پیچیدگی بیشتری نیز داشته باشد. هرچند تاکنون نشانهای از شور همگانی دراین راستا آشکار نشده است.
حوزه علمیه از کدام یک از نامزدهای تایید شده توسط شورای نگهبان حمایت خواهد کرد؟
سازمان حوزههای علمیه، حکومتی هستند. بخش چشمگیری از طلاب و روحانیان نیز تابع آنند و طبعا از نامزد مطابق نظر حکومت و نزدیک به نظر رهبر حمایت خواهند کرد. بیشتر مراجع تقلید نیز ازنظر مالی، وابسته به حکومتند. بنابراین، آرای آنان و اطرافیانشان نیز در جیب نامزد حکومت سرازیر می شود.
البته همانگونه که دو یا چند دستگی در بستر حکومتی ها و وابستگانشان وجود دارد، در حوزههای علمیه و درمیان روحانیان نیز این اختلاف نظر و چنددستگی هست. اما در حد اختلاف سلیقه و سطحی است و اصولا اختلاف مبنایی ندارند. به باور من روند کنونی، نشان میدهد رئیسی، بیش از دیگران، به ویژه درمیان طلاب جوان، پایگاه و جایگاه دارد که البته چنین روندی نیز برگرفته از همان وابستگی مالی حوزهها و طلاب به حکومت است.
نمره حسن روحانی تا به حال قابل قبول بوده؟ و او در انتخابات پیش رو با چه دشواریها و دستاندازهای احتمالی روبه رو خواهد شد؟
حسن روحانی، در انشقاقهای درون حکومتی، یک چهرۀ شاخص اصلاحطلب نیست. گر چه شیوۀ گفتارش به اصلاحطلبان نزدیکتر است. در دیدگاه من، مهمترین نابسامانی در دولت روحانی، کابینۀ ناهمگون اوست که از ترکیبی همسو و کارآمد در حوزه سیاست واقتصاد برخوردار نبود. از اینرو، باور دارم در حوزه سیاست داخلی و در زمینۀ اقتصادی، نمرۀ خوشآیندی نداشت و با عدم پیگیری جدی مطالبۀ رفع حصر و عدم پیادهسازی وعدۀ صد روزه برای تحول اقتصادی و نیز انکار وجود روزنامهنگاران در زندان و رد وجود زندانیان سیاسی وعقیدتی به ویژه توسط وزیرخارجۀ دولتش، صداقت رییسجمهور و دولتش زیرسوال رفت. این مسئله احتمالا از مهمترین دستاندازهایش در رقابت پیش رو خواهد بود و البته رقبا بر دیگرنقطه ضعفها، مانند حقوقهای مشهور به« نجومی» و نیز پروندۀ حسین فریدون، برادرش، انگشت خواهند گذاشت.
برنده انتخابات چه کسی خواهد بود؟
اگر، ارادۀ ماورائی درکار نباشد، به دید من، آقای روحانی با آرایی سست و شکننده در حال حاضر پیشتاز رقباست اما شرایط میتواند به نفع قالیباف تغییر کند. رییسی و جهانگیری، رقبای جدی در برابر روحانی و قالیباف نیستند گرچه همان ارادۀ ماورایی میتواند، رئیسی را رییسجمهور کند.
فکر می کنید رئیس جمهور منتخب بتواند تغییر معناداری در شرایط مردم ایجاد کند؟
خیر. با بودن قدرتهای فراقانونی، روشن است که هیچ رییسجمهوری بدون خواست و ارادۀ رهبر به تغییر، هرگز به گونۀ اساسی نمیتواند وضعیت مردم و شرایط موجود را بهتر کند. با توجه به افراد تایید صلاحیت شده، فقط میتوان امیدوار بود کدام یک از آنان میتواند جوری رفتار کند تا شرایط مردم بدتر از اینکه هست، نشود. به عبارت دیگر کسانی که میخواهند رای بدهند نباید توقع تحول اساسی و گسترده توسط رییسجمهور منتخب داشته باشند، چون در خوشبینانهترین حالت او فقط از بدترشدن شرایط موجود پیشگیری می کند.
انتقادهای گسترده ای در روزهای اخیر درباره روند برگزاری انتخابات در ایران مطرح شده است. اینکه عادلانه و شفاف نیست...
خب! همۀ سلایق و عقاید درچارچوب قانون اساسی، نمیتوانند نمایندۀ برابر با نگرش و خواستههای خودشان را داشته باشند. بنا براصل 115 قانون اساسی، جز مسلمانان و از میان مسلمانان، جز شیعیان دوازده امامی و از میان آنها و به جز مردان سیاسی، افراد دیگر اجازۀ نامزدشدن برای ریاست جمهوری را ندارند که به خودی خود، بخش چشمگیری از ملت از حق انتخابشدن محروم میشوند، زنان هم که پنجاه درصد جامعه را تشکیل میدهند از حق انتخابشدن محرومند. بنابراین بیشتر افراد ملت فقط میتوانند از میان سلیقه های دیگری که شورای نگهبان تعیین کرده، انتخاب کنند اما نمیتوانند انتخاب بشوند. چنین رخدادی نشانۀ برگزاری یک انتخابات کامل نیست. از سوی دیگر، مردم میتوانند در میان افرادی که حکومت تایید کرده، فردی را انتخاب کنند، همینجاست که مفهوم دموکراسی نیز خدشهدار میشود. ویژگی دموکراسی این است که کامل و همیشگی و پیوسته است این در حالی است که قید وبندهای قانونی و فراقانونی موجود در قانون و حاکمیت، جمهوری بودن نظام از راه انتخابات را مقطعی و ناپیوسته و ناقص کرده است.
با این حساب آیا شما رای می دهید؟
راستش هنوز تصمیم به رایدادن نگرفتهام، دلیل آنهم این است که دقیقا، تصمیم و جهتدهی نظام یا رهبر دربارۀ رقابت انتخاباتی، برایم روشن نشده است. البته تبلیغات و برنامههای پیشنهادی و نیز انگیزههای احتمالی، در شرکتکردن یا نکردنم، بیتاثیر نخواهد بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر