«سیدمحمد غرضی» امروز برای کاندیداتوری ریاست جمهوری سال 96 ثبت نام کرد. او در انتخابات ریاست جمهوری سال 92هم شرکت کرده بود که تایید صلاحیتش تعجب بسیاری را برانگیخت. دوران طولانی حاشیه نشینی او در سیاست ایران سبب شده بود برای بسیاری ناشناخته باشد. غرضی با شیوه خاص حرف زدن، واژه هایی که استفاده می کند و پیشنهادهای انتخاباتی خود، پدیده انتخابات ۹۲ بود. پدیده بودن او اما سبب نشد که توجه عموم را برانگیزد و با ۵۰۰هزار رای، نفر آخر شد.
او در طول چهارسال گذشته کم و بیش فعال بوده است؛ برای مجلس شورای اسلامی کاندیدا شد که رای نیاورد، برای مجلس خبرگان رهبری ثبت نام کرد که صلاحیتش تایید نشد ولی اعتمادبه نفس خود را از دست نداد و حالا برای ریاست جمهوری ۹۶ وارد میدان شده است.
چه شد که تصمیم گرفتید دوباره وارد میدان رقابت انتخابات شوید؟
60 سال است که در میدان مبارزه حضور دارم و الان 75 ساله هستم؛ یعنی از سن تکلیفم تا الان. هم 30 تیر را دیده ام، هم 28 مرداد را. در عناوین مختلف فعال بوده ام. 16 سال وزیر بودم. عمرم را در زمینه مبارزات سیاسی نظامی طی کردهام و تا نفس دارم در میدان هستم. کتابی نوشته ام به نام «تبارشناسی دولت، رنجهای ملت». حرف این کتاب این است که ملت ایران 150 سال است در حال مبارزه است؛ مشروطه به پا کرده، نفت ملی کرده، 22 داشته و جنگیده اما رضایتش حاصل نشده. چه کنیم ظرف 100 سال آینده فاصله بین دولت و ملت کم شود و رضایت مردم به دست بیاید. من میخواهم اجماع به وجود بیاورم و فاصلهها را کم کنم.
فکر میکنید بیش ترین مشکل در دوره آقای روحانی متوجه چه موضوعی بود و آیا شما قادر به حل آن هستید؟
آقای روحانی وقتی رییس جمهوری شدند، رییس جمهوری طیف خودشان شدند. هزینههای اداره کشور بالا رفت و دایم بین خودشان و دستگاههای معارض تصادم به وجود آمد؛ درست مثل دولتهای گذشته؛ مثل دولت آقای مهندس موسوی، دولت آقای هاشمی و دولت آقای خاتمی، نتوانستند اجماع به وجود بیاورند. وقتی نمیتوانند اجماع به وجود بیاورند، توانایی اداره کشور از دستشان خارج میشود و همان طور که ملاحظه میفرمایید، امروز گرفتاری برای آقای روحانی از سال 92 به مراتب بیش تر است. رسانهها و آمار میگویند آرای آقای روحانی ریزش کرده است. معارضین ایشان هم در میدان هستند. معتقدم چپ نمیتواند دولت نگه دارد، راست نمیتواند ملت نگه دارد. در 100 سال گذشته هیچ دولتی با خوشنامی نرفته، همه با گرفتاری رفتهاند. با شعاری آمدهاند، چهار سال و هشت سال مانده و رفته اند و دیگر هم برنگشته اند چون نتوانسته اند اجماع به وجود بیاورند. اما مردم همیشه در صحنه هستند، زنده اند و توانستهاند کشور را نجات دهند. به عقیده من، سیاستمداران امتحان خوبی پس نداده اند. به همین دلیل، من شعار اجماع می دهم در حالی که آقای روحانی و عزیزانی که آمده و رفتهاند، همه بر اساس اسم و رسم خاصی آمده و نتوانستهاند اجماع به وجود بیاورند.
یکی از رقبای احتمالی شما در انتخابات پیش رو، آقای احمدی نژاد یا آقای بقایی است.
این طیف در هشت سالی که حکومت کرد هم خودش را دچار دردسرهای زیادی کرد و هم ملت را. اینها جریانهای سال 88 را به وجود آوردند. اختلافی که در داخل کشور به خیابان کشیده شد زیر سر اینها و گروههای دیگر بود که باعث شد ایران با آن عظمت گرفتار تحریمهای سازمان ملل شود وآن همه گرفتاری به وجود آورد. در نهایت هم نتوانستند وجود خودشان را برای مردم توجیه کنند. حالا چون یک اعتباری در بین فقرای جامعه دارند و شعارهای به اصطلاح شما، پوپولیستی میدهند، امیدوارند برگردند ولی مردم فراموش نکرده اند جریان 88 چه طور شد! دلار هزارتومانی چه طور شد سه هزار تومان! آنها سالی که یارانه دادن را شروع کردند، یارانه هر فرد 44 دلار میشد حالا تبدیل شده به 10، 12 دلار. مردم متوجه هستند که از یک طرف این دولتها یک یارانهای میدهند و بعد چند برابرش را از جیب مردم بیرون میکشند.
بعضی احتمال میدهند که شاید تایید صلاحیت نشوند.
اینها باید بیایند تا معلوم شود که وزن سیاسیشان چه قدر است. اگر رد صلاحیت شوند، اعتباری پیدا میکنند که با آن میتوانند سالها با مردم بازی کنند. دو سال پیش که بحث حضور آقای احمدینژاد پیش آمد، گفتم مخالفم ایشان پشت پرده نگه داشته و به او گفته شود نیا. وقتی پشت پرده نگه داشته و تایید صلاحیت نشود، اعتبار اجتماعی خیلی زیاد پیدا میکند و اتفاقا اینها هم دل شان همین را میخواهد. اگر نظام موافقت کند که این ها بیایند، نسل موجود اینها را میشناسد. اما اگر بروند پنج سال، 10 سال پنهانی کار خودشان را بکنند، وقتی دوباره وارد جامعه می شوند، هزینه های بسیار زیادی بر گردن ملت میگذارند. آقای احمدی نژاد فکر میکند ظرف دوره کوتاهی مثلا سه سال یا پنج سال دیگر، نظام جمهوری اسلامی از بین میرود و جایگزین آن، ایشان و دار و دستهاش هستند. ایشان برای آن دوره فعالیت میکند و این روش شناخته شدهای است که فراماسونرها در طول تاریخ 200، 300 ساله در اکثر کشورها انجام دادهاند.
فکر میکنید چرا ایشان بر خلاف نظر رهبری ثبت نام کردند؟
بعضی از سیاستمداران مقامها را تا وقتی با آنها همراه هستد، قبول دارند اما وقتی با آنها همراه نیستند، قبول ندارند. آقای احمدینژاد با بحثهایی که آن زمان کرد، ادعای این را داشت که من دولت امام زمان هستم، دولت جمهوری اسلامی نیستم. از جمهوری اسلامی فیض برد برای این که بیاید در طیف راست فعالیت کند. وقتی به قدرت رسید، کم کم به عنوان این که من به گروه و دسته ای وابسته نیستم، فاصله گرفت و رفت به سمت این که ادعاهای جدید کند و بگوید من با امام قائم در ارتباط هستم و این ها را پنهان هم نمیکرد. کشور ایران در طول تاریخ با چنین عناصر وسیعی رو به رو بوده که اکثرا در نطفه خفه شده اند ولی بعضی هم به ابزارهای آزار دولت و ملت و کشور تبدیل شدهاند.
یکی دیگر از رقبای شما، آقای رئیسی است که به لحاظ شخصی و اعدامهای سال 67 حاشیههای زیادی دارد اما همراهی اصول گرایان را دارد؛ نظرتان در این باره چیست؟
آن چه که من فکر میکنم، این است که ستاد طیف راست انسجام ندارد و گرفتار است. تمام تلاش دو سال اخیر طیف اصول گرا در این خلاصه میشد که یک ستاد منسجمی داشته باشند و آدمی را معرفی کنند که بتواند رای اجتماعی خودش را جمع کند و مثل سال 92 نشود. حالا با این ابزارهای سیاسی اجتماعی و شعاری که داشتند، بالاخره تشکل «جمنا» را درست کردند و آقای رئیسی از این تشکل بیرون آمد. اما به محض اعلام نام ایشان، خودشان گفتند من فراجناحی هستم. آقای رئیسی از سوی جناحهای مختلف بسیار مورد حمله است و از سوی دیگر، در داخل تشکل هم انسجام کامل وجود ندارد.
پس با وضعیت موجود رقبا، فکر میکنید شانستان زیاد است.
تا خدا چه بخواهد. فقط دوست دارم این را بگویم که در 28 مرداد که افتراق حاصل شد، همه دستآوردهای ملی از بین رفت. در 22 بهمن اجماع ملی، انقلاب را با هزینه بسیار کم سامان داد. اما افتراق در سال 88 باعث تحریم شد و هزینههای زیادی برای کشور به وجود آورد. با افتراق جز هزینه چیزی به دست نمیآید و من دنبال اجماع هستم و معتقدم بسیاری از مشکلات کشور با اجماع حل میشوند. معتقدم هشت میلیون نفری که خارج از ایران هستند، حقشان است که به ایران برگردند و در فضایی بدون ظلم و ستم، بالاخص ظلم سیاسی در این کشور زندگی کنند. هیچ ظلمی بالاتر از ظلم سیاسی در حق عامه مردم نیست و حتی ظلم اقتصادی نتیجه ظلم سیاسی است. امیدوارم خواستههایم محقق شود، افتراق در کشور نباشد و هزینههای کشور کم تر شوند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر