اشکان صفایی
«خطاب به ترامپ و نتانیاهو و تمام سیاستمداران جهان: پیش از این که دیر شود، به تفرقهافکنی میان مردم پایان دهید.»
این بخشی از پیامی بود که «شاهین نجفی» نیمهشب پنج شنبه ۱۲ اسفند، در پایان اجرای مشترکش با «آویو گفن» و گروه «بلکفیلد» در تلآویو برای هزاران تن از مخاطبان خود خواند و با تشویق طولانی و پرهیجان آن ها مورد استقبال قرار گرفت. در صفحه های مجازی هم هیجان درباره اجرای مشترک آن ها بالا بود اگرچه فقط تشویق نبود و انتقادات تندی را هم متوجه شاهین نجفی برای سفر به اسراییل کرده بود.
دو هنرمند دو ترانه مشترک اجرا کردند؛ نخست ترانه «صبح بخیر ایران» و سپس ترانهای در مدح صلح به نام «تا وقتی اوضاع درست بشه» که در زمان اجرای آن، واژه «صلح» به سه زبان عبری، انگلیسی و فارسی بر روی صحنه نقش بسته بود.
شاهین نجفی نخستین خواننده یا هنرمند ایرانی نیست که به اسراییل میرود یا در این کشور برنامه هنری اجرا میکند اما احتمالاً نخستین خواننده ایرانیتبار است که با یکی از مشهورترین موزیسینهای اسراییلی در عرصه بینالمللی روی صحنه میرود.
یک روز پیش از کنسرت، در صبحی ابری در تلآویو با شاهین نجفی ملاقات کردم تا پرسشهایی را که ذهنم را سخت مشغول کرده بودند، با او مطرح کنم. میدانستم شاهین ضد دولت است و حتی شنیده بودم که «اسراییلستیز» است؛ پس نخستین پرسش نیز در همین زمینه بود اما هنوز کلام من تمام نشده بود که شاهین نجفی حرف مرا قطع کرد و گفت اصولاً با مقوله دولت مشکل دارد؛ حال چه اسراییل، چه امریکا و چه ایران و آلمان. او تأکید کرد که در این جا، موضوع هنر است و بس و هنر مسالهای است فراتر از سیاست:«سیاست و سیاستمدار شعورِ فهم آن را ندارند. از زمانی که به اسراییل آمده ام، نه فردی دولتی را دیده ام، نه کاری به دولت داشته ام و نه دولت کاری با من داشته است.»
او سپس با تأکید بر این که جهانوطن است، گفت اگر همین فردا ایران هم به او اجازه دهد که در تهران روی صحنه برود و ضد سیستم و برای صلح و آزادی بخواند و حکومت هم امنیت او را تأمین کند، در تهران برنامه خواهد گذاشت.
اجرا در اسراییل در سالهای اخیر، به ویژه برای هنرمندان جوانی که به تازگی از ایران خارج شدهاند، یک تابو بوده اما شاهین نجفی همواره تابوشکن بوده است؛ موضوعی که در مصاحبه هم آن را تأیید می کند.
اما پایه تابوشکنی جدید او، آشنایی با آویو گفن است: «این آشنایی آن قدر جذاب بوده که به عنوان یک هنرمند، به هیچ چیز دیگری فکر نمیکنم.»
اما این آشنایی چه طور شکل گرفته است؟
«گونتر والراف» که یکی از ژورنالیستهای سرشناس آلمانی است، عاملی مهم در این آشنایی بود. او روزنامهنگاری است که زمانی به «سلمان رشدی» یاری رسانده بود. شاهین نجفی میگوید در سختترین روزهایش، به او نیز کمک بسیاری کرده است.
به واسطه گونتر والراف، دو هنرمند در میلان ملاقات میکنند. پس از این ملاقات و دوستی که در آن جا ایجاد میشود و شنیدن داستان فتوای قتل شاهین نجفی که آویو گفن را تحت تأثیر قرار میدهد، دو طرف تصمیم میگیرند به عنوان نخستین همکاری، شاهین در کنسرت تلآویو شرکت کند. این همکاری به گفته شاهین نجفی، قرار است به شکل گستردهتر و جهانیتری ادامه پیدا کند.
پیش از آغاز مصاحبه، در حالی که با هم قهوه مینوشیدیم، می گفت در هنگام ورود به اسراییل، با دیدن مردم و رفتار آن ها احساس کرده که به ایران بازگشته و اشک ریخته است. پرسیدم در این چند روز، اسراییل را چه گونه دیده و این که آیا با تصویری که در رسانهها از آن ارایه میشود، تفاوتی داشته است یا نه؟
شاهین نجفی پاسخ خود را با این نقل قول از «آندره ژید» شروع کرد: «تا لب ساحل قدم نزنی و ماسهها را زیر پایت احساس نکنی، نمیتوانی درباره دریا صحبت کنی.»
او در ادامه، ضمن اشاره به اهمیت تاریخی سرزمین اسراییل و جایگاه آن برای دست کم سه دین ابراهیمی، از فشار شدید و «وحشتناک» تبلیغات ایران و بخشی از جهان که از اسراییل چالهای درست کردهاند که هر کسی پا در آن بگذارد،غرق میشود، گله کرد.
شاهین سپس دیدن زندگی پیروان سه دین مختلف را در اورشلیم بسیار جذاب توصیف کرد و گفت که دوست داشته است مسجدالأقصی را نیز ببیند ولی به او اجازه ندادهاند.
بر اساس پیمان اسراییل و اردن، تنها مسلمانان حق دارند وارد مسجدالأقصی شوند و مسوولیت تأیید مسلمانی مراجعان نیز بر عهده «وقف اسلامی اورشلیم» است.
شاهین نجفی گفت نه تنها آمدن و دیدن زندگی مردم عادی بسیار مفیدتر از نشستن در آلمان و فحش دادن است، بلکه دلسوزان باید به این جا آمده و ببینند چه کاری میتوانند برای مردم انجام دهند. او معتقد است هنرمندانی مانند او باید از فرصت استفاده کنند و در وسط اسراییل از دموکراسی و صلح و آزادی بخوانند.
اما برخی از هنرمندان مانند «راجر واترز»، مخالف چنین ایده ای هستند و دیگران را هم تشویق به نرفتن به اسراییل می کنند.
او گفت: «البته راجر واترز الان نمی آد. این خیلی مهمه. قبلاً اومده و میلیونها دلار درآورده ولی هیچوقت صحبتی ازش نمیکنه و از این که با چه شرکتهایی کار کرده. با میلیونها دلاری که درآورده الان چه کار میکنه، به جز نشستن در امریکا و گذاشتن دستهاش روی ... هاش؟ اگه خیلی عاشق مردم فرودسته، با این میلیون دلاری که درآورده، چه میکنه؟»
با شاهین درباره انتقادات هم حرف زدم. او منتقدان را این طور توصیف می کند: «اشخاصی که از محدوده امنِ بودن با همفکران خود خارج نمیشوند؛ افرادی که با هر اعتقاد و ایدئولوژی، به بسیجیهای آن ایدئولوژی مبدل شده اند.»
شاهین میگوید تبلیغ منفی نیز خود نوعی تبلیغ است. او با اشاره به این که تا امروز نیز کم به او فحش ندادهاند، میگوید از قبل «دو دو تا چهار تا» کرده و همه جوانب را سنجیده است. بعد با لحنی توأم با شوخی می گوید: «همآغوشی ایدئولوژیک کیهان و فلان بسیجی چپ موضوعی جذاب برای من است.»
او با لحنی جدی، هر کسی را که علیه دوستی و مودت میان انسانها رفتار کند، «فاشیست» مینامد؛ فاشیستی که معتقد است: «نمیتونه پشت مارکس هم پنهان بشه.»
شاهین هم چنین تأکید میکند پس از این نیز قصد دارد در صورت امکان، باز به اسراییل بازگردد؛ هم برای اجرای برنامه و هم دیدار.
اما فلسطینیان چه؟
آیا اگر دولت فلسطینی امنیت او را تأمین کند، در مناطق فلسطینینشین کرانه باختری هم برنامه اجرا خواهد کرد؟ پاسخ شاهین نجفی یک «آریِ» قاطع است.
آیا تا کنون با هیچ هنرمند فلسطینی همکاری داشته ای؟
اتفاقاً خوب شد پرسیدی. دو سه سال پیش، زمان حمله به غزه، یکی از همین دوستان اومد و گفت چرا با فلسطینیها حرکتی نمیکنی؟ قبول کردم و گفتم یه خواننده فلسطینی بیارید تا با هم همکاری کنیم. اما ترسیدن اینها. باور میکنی؟! ترسیدن. خوب معلومه که من به اون افراد نمیتونم اعتماد کنم. اما همین الان هم اگه پیشنهاد بشه و یک سیستمی بگه آقا ما امنیت تو رو تأمین میکنیم، پاشو بیا این جا، این بار در اون نواحی هم کنسرت میذارم. همه جا کنسرت میذارم. ایران هم کنسرت میذارم. اما حرف خودم رو باید بتونم بزنم. همه جا کنسرت میذارم چونکه همه جای جهان سرای من است.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر